eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
518 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
700 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین سرباز ره دین بود... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شمع مرا با شمع، نسبت نیست در سوز که او شب سوزد و من، در شب و روز مشاعره، خرّمی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ایوان نجف بروبیایی دارد ایوان حسین کربلایی دارد فردا که مدینه نیز آزاد شود ایوان بقیع هم صفایی دارد عکس ها از پشت پنجره‌ی اتاقی در طبقه ۷ هتل است. خانم‌ها حتی اجازه‌ی رفتن پشت نرده‌های بقیع را نداشتند. آقایان هم در یک زمان محدود از دری وارد و خارج می‌شدند که قبور مطهر ائمه بقیع را نبینند! در کنار دیوار های بقیع سربازانی بودند که حتی اگر قدم سست می‌کردیم به سلامی، صدای نخراشیده‌ی "حرِّک"شان بند دلمان را پاره ‌می‌کرد. همه‌ی دلخوشی ما قاب این پنجره بود که آتشمان می‌زد... از سنگینی و سترگی این غربت کجا پناه ببریم؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در انتظار تو تا كی سحر شماره كنم؟ ورق ورق شب تقويم كهنه پاره كنم؟ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥀 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من بلدم گریه کنم... نیومدم بازی کنم... من اومدم نوکری... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا... برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت به سوی خیمه‌ها گامی به سوی دشمنان گامی برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه... چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی... کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast