eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
522 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
697 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
چه غربتی است! عزیزان من کجا رفتند؟ تمام دور و برم پر ز جای خالی‌ها "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر به انتظار نشستی، به انتظار بایست! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تویی بهانۀ آن ابرها که می‌گریند بیا که صاف شود این هوای بارانی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ای عزیز این حدیث را گوش دار که مصطفی- علیه السلام- گفت: «مَنْ عَشِقَ وَعَفَّ ثُمَّ کَتَمَ فماتَ ماتَ شهیداً». هرکه عاشق شود و آنگاه عشق پنهان دارد و بر عشق بمیرد شهید باشد. اندر این تمهید عالم عشق را خواهیم گسترانید هرچند که می‌کوشم که از عشق درگذرم، عشق مرا شیفته و سرگردان می‌دارد؛ و با این همه او غالب می‌شود و من مغلوب. با عشق کی توانم کوشید؟! کارم اندر عشق مشکل می‌شود خان و مانم در سر دل می‌شود هر زمان گویم که بگریزم ز عشق عشق پیش از من بمنزل می‌شود "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
زمان میان من و او جدایی افکنده‌است من ایستاده در اکنون و او در آینده‌ است چه مایه گشتم و آینده حال گشت و گذشت هنوز در پی آینده، حال گردنده‌ است که سر برآوَرَد از این ورطه جز کسی که هلاک کمند شوق کنارش به گردن افکنده‌است بهانه‌ی کشش عشق و کوشش دل من همین غم است که مقصود آفریننده‌ است به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیم که راه دورتر از عمرِ آرزومند است تو آن زمان به سرم سایه خواهی افکندن که پیش پای تو ترکیب من پراکنده است به شاهراه طلب، بیمِ نامرادی نیست زهی امید، که تا عشق هست پاینده‌ است ز دورباشِ حوادث، دلم ز راه نرفت بیا که با تو هنوزم هزار پیوند است به جانِ سایه که میرنده نیست آتش عشق مبین به کشته‌ی عاشق، که عاشقی زنده است..‌ "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کتاب را که باز می‌کنی دو بال ِ یک پرنده را گشوده‌ای ‌ پرنده‌ای که از زمین تو را به شهرهای دور تو را به باغ‌های نور می‌برد. ‌ ز هرکجا که بگذرد به ارمغانی از خرد به خانه‌ی تو روشنی می‌آورد. ‌ گشوده باد بال‌های مهر او که جاودانه بر فراز می‌پرد... ‌ "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سلام و سرور برای بداهه‌گویی این هفته یک عکس می‌گذارم و یک بیت. هر کس هر کدوم رو دوست داشت. عکس رو که می‌دونید دیگه، تجربه کردید. بیتی هم که می‌گذارم یعنی با همون وزن و قافیه ابیاتی را بگید و بفرستید. احتمالا تا شب فرصت بررسی نداشته باشم، آخر شب بررسی می‌کنم و فردا گزیده ها رو در کانال قرار می‌دم. ببینم امروز چه کار می‌کنید😊