eitaa logo
-شـڪـوِة-
153 دنبال‌کننده
322 عکس
122 ویدیو
1 فایل
إِلٰهِى ، إِلَيْكَ أَشْكُوا نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَة خدایا ، از نفسۍ ڪہ فراوان بہ بدۍ فرمان مۍدهد بہ تو شڪایت مۍڪنم . [ مناجات‌الشّاڪین ]
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یه مون نشه ؟! . « دادِ انسان در می‌آید که ببیند ، حضرت حق به او چه محبت ها کرده ، و انسان چقدر بی‌توجه است !! » .
چه شده است که علم و عمل چهل پنجاه ساله ما ، در قلوب ما اثر ضد بخشیده و دلهای ما را از سنگ خارا ، سخت تر کرده ؟! از نماز که معراج مومنان است ، ما را چه حاصل شده ؟ کو آن خوف و خشیتی که لازم علم است ؟ اگر خدای نخواسته با این حال که هستیم ما را کوچ دهند ، خسارت های بزرگی ، و حسرت های بسیاری ، در پیش داریم که زایل شدنی نیست ... |📚| از آدم شدن چه مشکل |📚| تربیت نفس ، در کلام امام ره
نوشته بود ، امیدوارم هیزم های پشت در از بازار ما خرید نشه ...
-شـڪـوِة-
نامت شنوم ، دل ز فرح زنده شود #یااباعدبالله :)♥️
'' فما احلے اسماؤڪم ، پس چہ است ، نامهاے شما :)) '' ❤️‍🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 كار تو فقط تا هفتاد سال نيست ؛ تو بى‌نهايت راه در پيش دارى ! ✍🏼 📄 برشی از 📚 رشد ، رکود و انحطاط
-شـڪـوِة-
’’صفایے ندارد ارسطو شدن ، خوشا #پَر ڪشیدن ، پرستو شدن ‘‘ 🔻 نامه‌ای خواندنی از #رتبه_یک کنکور پزشکی
سوالات جالب فیزیک ۱ دانشگاه شریف 🔸 اولین سوال میان‌ترم درس فیزیک ۱ که هر ترم سهم مبحث «تخمین» است ، امروز از ورودی‌های ۱۴۰۳ خواسته بود تا حجم آوار ناشی از جنایت اسرائیلی‌ها در نوار غزه را تخمین بزنند . 🔸 دکتر ابوالحسنی یکی از استادان این درس در صفحه X خود جواب را نوشته : حدود ۴۰ میلیون تن آوار که آواربرداری آن زمان خواهد برد ... پ.ن : این فرجڪ القریب ؟!💔
• ڪسے مے تواند از سیم خاردار دشمن عبورڪند ڪہ پشت سیم خاردار نفس خود گیرنڪردہ باشد ! • 🔰 چهارم آذر ، 🔰 سالروز شهادت شهید علی چیت سازیان
اے تڪیہ گاهِ و پناہِ زیباترین لحظہ هاےِ پرعصمت و پر شُکوہِ تنهایے و خلوتِ ... اے شطِ شیرینِ پرشوڪتِ ... اے هم‌نشینِ قدیمِ شبِ غربتِ ... ♥️
ــــــ
-شـڪـوِة-
ــــــ
🌱 ڪاش مےدانستم علاجِ این روحِ پردرد و آشفتہ چہ بود ؛ ڪاش مےدانستم آن منبع آرامش و اطمینان ڪجا بود ، تا سراسیمہ خودم را دخیلِ آن ڪنم و دیگر نگرانِ هیچ چیز نباشم ؛ ڪاش مےدانستم پناهـــگاہِ انسانهاےِ دردمندِ آلودہ ، ڪجاست ؟ آغوش تو ؟ یعنے تو باز هم آنقدر مهربان بودے ڪہ بعد از این همہ رنجاندنِ تو ، در را برویم بگشایے و پاے همہ حرفهایم بنشینے ؟ ... من چقدر بدم اصلا ... از خودم خیلے بدم آمدہ ... و افرط بے سوء حالے ! بدے حالم نیز از حد گذشتہ است . غرق شدہ ام ؛ گیج شدہ ام ؛ گُم شدہ ام ؛ ڪر و ڪور و لال گشتہ ام . انگار دارم همہ چیز را از دست مےدهم . اصلا ، شاید مقصود و منظور خودِ تو بودے و من هنوز پیدایت نڪردہ بودم ... من مےدانستم آخر باید بہ برگردم ؛ اما انگار نمےدانستم ، فراموشت ڪردہ بودم ، طبقِ معمول .... از تو دور شدہ بودم ، مثلِ همیشہ ... و تمامِ این دور شدن ها و فراموش ڪردن ها ، فقط بہ خودم ضربہ زد ؛ بہ ازاے هر قدمے ڪہ از تو دور شدم ، یڪ قدم بہ شیطانِ درون و بیرونم نزدیڪ تر شدم ؛ هر چہ تو از خاطرم رفتے ، جاے افڪار پوچ ذهنم را گرفت ؛ من ، را ، گُم ڪردہ بودم ؛ من تو را از خودم گرفتہ بودم و باید مےیافتمت . اما ڪجا ، چگونہ و چطور ، نمےدانستم . منتظر دلم نشستہ بودم ؛ آن‌را گذاشتہ بودم سر راهت تا بیایے و با خودت ، دلم را ببرے و بمیرانے از ... من ، همہ جورہ پاے تو بودم ؛ حتے اگر مرا به زور مےڪشاندے ؛ فقط مےخواستم با باشم ، نه با غیر تو ... بیابم ... ❤️‍🩹💔