eitaa logo
بررسی روایات و احادیث
653 دنبال‌کننده
34 عکس
9 ویدیو
5 فایل
ارائه نظر تخصصی درباره سند ، متن و محتوای روایاتی که در فضای مجازی به عنوان حدیث معصومان (ع) منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
🚦 : آیا حضرت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا دخترشان فاطمه را به عقد حضرت قاسم علیه السلام در آورده اند؟ 📍 : فاطمه دختر امام حسین علیه السلام پیش از این ازدواج کرده است، همسر او حسن بن حسن بن علی ابن ابیطالب علیه السلام یعنی پسر عموی ایشان فرزند امام مجتبی علیه السلام بوده است و حسن که معروف به حسن مثنی بوده است یعنی حسن دومین. ایشان همراه با امام حسین علیه السلام و همسر خود فاطمه در واقعه کربلا حضور دارد و حسن مثنی در روز عاشورا جنگید و مجروح بر زمین افتاده بود، لشکریان عمرسعد لعنهم الله قصد قتل او را کرده بودند، اما اسماء بن خارجه که از بزرگان کوفه و دایی او یا از بستگان مادری نزدیک او بود، او را نجات داد و به عنوان اینکه او از خویشاوندان من است، مانع شد که لشکر کوفه حسن مثنی را به قتل برسانند و او را به خانه خود برد و مداوا کرد و بعد از چند ماه که حال حسن مثنی بهبودی پیدا کرد، او را به سوی مدینه روانه کرد. 📍اما این داستان که عروسی حضرت قاسم علیه السلام در روز عاشورا باشد که در خیلی از جاها گفته می شود، فاقد سند معتبر است. در هیچ یک از منابع اصلی و مقاتل معتبر چنین مسئله ای نیامده است. 🔸ولی برخی منابع که به دوران متأخر تعلق دارند، بدون ذکر سند این مطلب را آوردند که از سوی محققین این نکته مردود اعلام می شود. منبع: کانال استاد دکتر محمدحسین عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا «زیارت عاشورای غیرمعروف» دارای سند معتبر است یا خیر؟ پاسخ: 1 - درباره زیارتها و دعاها اصل کلی اینست که هر زیارت و دعایی که دارای مضمون صحیحی باشد خواندنش خوب است و می توان آن را وسیله و بهانه ای برای راز و نیاز با خدا یا اظهار ارادت به اهل بیت (ع) قرار داد. در واقع لزومی ندارد وسواس داشته باشیم که فقط دعاها و زیارتهایی را بخوانیم که با سند معتبر از معصومان ع نقل و توصیه شده اند. بنابراین هر زیارت و دعایی را که معنای صحیحی دارد اگر با قصد صحیحی بخوانیم اثر دارد و مطلوب است. 2 – اگر بخواهیم متن دعا یا زیارتی را به عنوان «مبنای عقاید خود» قرار دهیم باید مطمئن باشیم که سخن و توصیه ی معصومان(ع) است. 3 – پس از توجه به دو نکته فوق درباره زیارت غیرمعروفه عاشورا باید گفت: زیارتی است که در مفاتیح الجنان پس از زیارت عاشورا با عنوان «زیارت عاشوراء غیرمعروفه » نقل شده و با عبارت «السلام علیک یا ابن رسول الله» شروع می شود سند معتبری ندارد و در کتب مشهور قدیم شیعه نبوده بلکه تنها در کتب جدید مثل «مفاتیح الجنان» و «مستدرک الوسائل»(قرن 14) آمده است. این دو کتاب ، این زیارت را از کتابی با عنوان « المزار القدیم» نقل کرده که اعتبارش معلوم نیست. گویی به همین خاطر بوده که آیت الله مکارم شیرازی این زیارت را در «مفاتیح نوین» نیاورده است. 4 –محتوا و معانی «زیارت عاشورای غیرمعروفه» تقریبا همان معانی و محتوای زیارت عاشورای معروف است و به نظر می رسد «بازنویسی خلاصه تری» از همان باشد. 5 - در متن این زیارت به کلمه «شمر» ، «ال» داده شده حال آنکه این کلمه در حالت معمول ، «ال» نمی گیرد. چه بسا این اشکال از تحریف در نسخه خطی ناشی شده باشد. 6 - تعبیر « طَرَّقَتْ إِلَى أَذِيَّتِكُمْ وَ تَحَيُّفِكُم‏ » که در این زیارت آمده یک تعبیر رایج و باسابقه در زیارات منقول از ائمه (ع) نیست. نتیجه: انتساب عباراتِ متن «زیارت عاشورای غیرمعروفه» به معصومان(ع) معلوم نیست و برای اثبات معارف دینی و جزئیات عقیدتی نمی توان به عبارات آن استناد کرد اما خواندن آن به عنوان وسیله ای برای اظهار ارادت به پیشگاه سیدالشهدا(ع) بسیار خوب است زیرا محتوایش تقریبا همان محتوای زیارت معتبر عاشوراست. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
موانع شفاعت با سند صحیح از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که فرمود: " پدرم (امام صادق) در بستر مرگ به من گفت: "پسر عزیزم! براستی جز این نیست که هر کس نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نخواهد رسید و هرکس به شرابخواری خو کند همراه ما از حوض (کوثر) سیراب نخواهد شد" منبع: 📚کلینی، الکافی، ج6، ص401 توضیح: در روایات دیگر آمده که «اعتیاد و خو کردن به شرابخواری» به این معنا نیست که همیشه بنوشد بلکه «اگر انسان چنان باشد که هرگاه شراب در دسترسش قرار گیرد مینوشد، چنین کسی به این گناه خو کرده است» هرچند در فواصل زمانی دور باشد زیرا همین نشان می دهد زشتی این کار برایش از بین رفته است. نکته مهم در این حدیثِ صحیح السند اینست که به روشنی نشان می دهد شفاعت، بدون قید و شرط نیست و از مهمترین شروطش پایبندی به نماز و دوری از مُسکِرات است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا روایت زیر صحیح است و به استناد آن می توانیم در عزاداری امام حسین(ع) صورت را بخراشیم یا با سیلی کبود کنیم یا گریبان خود را بدریم؟ قال الصادق سلام الله علیه: وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِيَّاتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُّ الْجُيُوبُ. امام صادق سلام الله علیه: فاطمیات (زنان فاطمي) برای حسين بن علي(صلوات الله علیه) گريبان هایشان را چاک داده و بر صورت هایشان لطمه زدند و بر فردی مثل حسین (صلوات الله علیه) باید بر صورتها لطمه زد و گریبان ها چاک کرد. منبع: 📚تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏8، ص: 325 📚روضة المتقين (ط - القديمة)، ج‏8، ص: 68 📚وسائل الشيعة، ج‏22، ص: 402 📚الوافي، ج‏25، ص: 572 📚ملاذ الأخيار، ج‏14، ص: 11 پاسخ: اولا: این روایت را نخستین بار شیخ طوسی(ره) متوفای 460هـ در کتاب تهذیب الاحکام با چند واسطه از امام صادق ع نقل کرده اند. در بین این واسطه ها دستکم درباره وثاقت 2 نفر از آنها اطلاعی در دست نیست و درباره وثاقت سومی هم بین علمای رجال شیعه اختلاف وجود دارد. در واقع شیخ طوسی(ره) این روایتی را از فردی که معلوم نیست معتبر نقل کرده که او نیز به نوبه خود از فردی دیگر که اعتبارش معلوم نیست و او از فرد سومی که وثاقتش معلوم نیست شنیده که امام صادق ع چنین فرموده اند. بنابراین سندش ضعیف است و نمی توان با قاطعیت ادعا کرد که امام(ع) چنین فرموده اند. ثانیا: بعد از آنکه شیخ طوسی (ره) این روایت را نقل کرده اند نویسندگان قرنهای بعدی مثل شیخ حر عاملی(قرن 12) در وسائل الشیعه و دیگران نیز همان را تکرار کرده اند. بنابراین صرفا یک روایت است که نخست توسط شیخ نقل شده و بعدا دیگران از او اقتباس کرده اند. ثالثا: اگر متن کامل روایت را ملاحظه کنیم خواهیم دید که در بخش نخست روایت آمده که گریبان دریدن و سیلی به صورت زدن تنها در عزای پدر و مادر و برادر و بستگان (نَسَبی) – بجز فرزند - جایز است وگرنه کفاره دارد. این حکم شرعی در رساله های توضیح المسائل نیز آمده است. بنابراین اینکه زنان فاطمی برای امام حسین ع چنین عزاداری کرده باشند دقیقا می تواند از این باب باشد که آنها بستگان نزدیک حضرت سیدالشهدا(س) یعنی خواهران و دختران و برادرزاده های حضرت بودند. در هر حال باید "متن کامل روایت" ارائه شود نه اینکه یک بخش از روایت را برش بدهیم و عجولانه نشر کنیم. اینکه امام(ع) فرموده باشند: سزاوار است برای عزای حسین ع گریبان دریده شود و ... نیز می تواند ناظر به زنان خاندان سیدالشهدا(س) باشد و معلوم نیست عمومیت داشته باشد والله العالم. رابعا: روایت دیگری داریم که خراشیدن صورت را نهی می کند؛ شیخ مفید در الارشاد روایتی نقل کرده که می گوید امام حسین(ع) سفارش کرده بود که حضرت زینب(س) در عزای ایشان گریبان ندرد و به صورتش سیلی نزند: « یا اُخَيَّة ... لَا تَشُقِّي‏ عَلَيَ‏ جَيْباً وَ لَا تَخْمَشِي‏ عَلَيَّ وَجْها » خواهر عزیزم! ... (در عزاداری) برای من گریبانت را پاره مکن و صورتت را خراش مده! منبع: شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص94 همچنین در لهوف ابن طاوس آمده که حضرت زینب (س) قبل از عاشورا وقتی ماجرای خواب امام حسین(ع) را شنیدند سیلی به صورت زدند ولی امام حسین (ع) فرمودند: "دشمنِ ما را (با این کار) شاد نکن" منبع: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 90 خامسا: حتی اگر فرض بگیریم که سیلی زدن به صورت و گریبان دریدن درباره امام حسین(ع) برای همه مردم جایز است ، باز هم باید به شرایط زمان و مکان توجه کرد زیرا گاهی کاری جایز است اما بخاطر شرایط خاص رسانه ای و تبلیغاتی و اینکه بهانه به دست رسانه های وهابی داده نشود ناگزیریم از شیوه های بهتری به جای آن وجود دارد استفاده کنیم. این همانند آنست که مسلمانها در زمان پیامبر(ص) از کلمه «راعنا» استفاده می کردند که جایز بود ولی وقتی همین کلمه به ابزاری به دست یهودیان برای تمسخر مسلمانها تبدیل شد دستور الهی آمد که به جای «راعنا» از کلمه «انظرنا» استفاده شود که همان معنا را می رساند ولی قابلیت سوء استفاده ندارد. رجوع شود به ترجمه و تفسیر آیه 104 سوره بقره. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
طرح روایات فقهی بدون مباحث فقاهتی، بیشتر خطابه است تا بحث علمی اخیرا جناب استاد از اساتید حوزه_علمیه_قم، قسمت‌هایی از یک سخنرانی را منتشر نموده و در مقام پاسخ‌گویی به آن برآمده‌اند. ایشان در مطلبی با عنوان« در _عزای_خامس_آل_عباء، پاسخ شبهه اول» روایتی را این‌گونه می‌آورد: « قال الصادق علیه السلام: "ولقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام، و علی مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب". امام صادق علیه السلام: "همانا زنان فاطمى(دختران فاطمه زهراء عليها السلام) گریبان دریدند و بر گونه‌ها لطمه زدند بر حسین بن علی علیه السلام؛ و بر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. (تهذیب الاحکام جلد ۸ صفحه ۳۲۵). بعيد مى دانم اين دوست روحانى ما يقين به دروغ بودن اين روايت شريفه داشته باشند؛ روايتى كه در یكى از چهار منبع اصلی روائی شیعه آمده...»♦️ درباره پاسخ ایشان، نکات ذیل تقدیم می‌شود: 1. جناب نائینی که استاد حوزه علمیه هستند بهتر از بنده می‌دانند که طرح روایات فقهی و استدلال به آنها بدون بیان کامل مباحث فقاهتی، از ساحت مباحثه علمی به دور است و بیشتر به جایگاه خطابه نزدیک است. اگرچه پایه‌گذار چنین روش‌هایی پیشتر بعضی از مراجع بزرگوار- ادام الله ظلهم العالی علی رؤوس الاسلام و المسلمین- بوده‌اند و زبان امثال حقیر از نقد آن بزرگواران قاصر است! 2. روایتی که جناب نائینی آورده‌اند علاوه بر ضعف سند، مورد اعراض اصحاب نیز می‌باشد و فقها در مقام استنباط فقهی به آن توجهی نکرده‌اند. مستندات این سخن و مطالب پیشرو را حقیر در کتاب « ؛ در ترازوی عقل و شرع» بیان کرده‌ام. 3. اگرچه جناب نائینی قسمت انتهایی این روایت را ‌ نقل کرده‌اند، ولی این روایت صدر و ابتدایی نیز دارد که با قسمت انتهایی آن در تضاد است و مراجع بزرگ معاصر همچون آیت الله ، آیت الله و آیت الله  متذکر آن شده‌اند. مرحوم گلپایگانی در این‌باره می‌فرماید: «بسيار بعيد است كه جواز لطم به صورت و گريبان چاك دادن را به عزاداري امام حسين(ع) اختصاص دهيم زيرا وقتي كه اين دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمي نيز آن را انجام نداده‌اند اگرچه اين اعمال براي امام حسين(ع) جايز باشد زيرا انجام اين اعمال موجب تنفر و بي‌زاري نفوس مردم از آن عمل (و انجام دهنده‌اش) مي‌شود.» سخنان سایر بزرگان نیز در کتاب فوق‌الذکر آمده است. 4. تعبیر «لطم» در اين روايت به معناي ضربه‌زدن به صورت با كف دست می‌باشد که نوعی عزاداری متداول در میان زنان عرب است، و مشابه آن در زمان کنونی همان سینه‌زنی متداول است؛ همان‌طور که هم‌اکنون نیز عرب‌زبان‌ها به سینه‌زنی، لطم می‌گویند. عدم بیان تخصصی لغات روایت در اینجا این معنا را القاء می‌کند که لطم به معنای وارد كردن خراش به صورت است. 5. جناب نائینی جمله خبریه در روایت را بر معنای انشائی حمل کرده و آن را به صورت امری، این‌گونه: « باید لطمه زد و گریبان درید» ترجمه می‌کنند. در حالی که با توجه به صدر روایت، می‌توان آن را خبری معنا کرد. توضیح بیشتر را در جای خود عرض کرده‌ام. 6. مرحوم شيخ محمد حسن نجفي(قدس‌سره) صاحب جواهرالكلام در باره استدلال جناب نائینی می‌گوید: «[استدلال به]آنچه كه در مورد فعل زنان فاطمي نقل شده است و در ذيل خبر خالد بن سدير از امام صادق(ع) نيز آمده... متوقف بر آن است كه عمل آنها بر غير پدر و برادرشان باشد و همچنين اين‌كه حضرت علي بن حسين(ع) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نيز سكوت نموده‌اند و اين سكوت هم به گونه‌اي باشد كه نشانه‌اي از رضايت آن حضرت از عمل آنها داشته ‌باشد. كه چنگ زدن به خارهاي بيابان براي كندن خارهاي آنها با دست، از پذيرش اين گفته‌ها آسان‌تر است. 7. در چندین روایت منقول از امام حسين(ع) آن حضرت زنان فاطمي را از گريبان چاك دادن و خراش زدن به صورت، بعد از شهادتشان نهي ‌فرموده‌اند. در روایتی آمده است که حضرت فرمودند: «يا اُخْتاهُ يا اُمَّ كُلْثُومٍ، وَ أنْتِ يا زَيْنَبُ، وَأنْتِ يا فاطِمَةُ، وَأنْتِ يا رُبابُ، اُنْظُرْنَ إِذا أنَا قُتِلْتُ فَلا تَشْقُقْنَ عَلَيَّ جَيْبا وَلا تَخْمِشْنَ عَلَيَّ وَجْها وَلا تَقُلْنَ عَلَيَّ هَجْرا»؛ «اى خواهرم اُمّ‌كلثوم، و تو زينب و هم تو اى فاطمه و تو اى رباب! توجه كنيد! هرگاه كشته شدم، گريبان چاك نزنيد و صورت نخراشيد و سخن ناروا بر زبان جاري نكنيد.» ⬅️هرچه هست مجال، اقتضای بحث طولانی‌تر را در این‌باره ندارد، ولی خلاصه عرض حقیر این‌که: نباید روایات تخصصی فقهی را به صورت منبری و خطابه‌ای نقل کرده و در منظر عموم، خود را پیروز علی‌الاطلاق جلوه دهیم. منبع: کانال حجت الاسلام مهدی مسائلی ....... https://t.me/azadpajooh
گریه امام صادق علیه السلام در عاشورا شیخ طوسی(ره) از یکی از اصحاب امام صادق(ع) نقل کرده است که : در روز عاشورا نزد امام صادق(ع) رفتم. دیدم اشکهای آن حضرت همانند دانه های مروارید از چشمانش سرازیر است. عرض کردم: چرا می گریید؟ فرمود: آیا بی اطلاع هستی؟! مگر نمی دانی که حسین(ع) در چنین روزی مصیبت دیده است؟! عرض کردم: درباره روزه گرفتن در این روز نظرتان چیست؟ فرمود: " (اگر خواستی روزه بگیری) بگیر ولی نیّتِ روزه نکن! و (اگر خواستی روزه نگیری) نگیر ولی نه از روی شادی! اینطور نباشد که عاشورا را کاملا روزه دار باشی. بایسته است ساعتی بعد از عصر با نوشیدنِ آب افطار کنی زیرا در چنین ساعتی بود که تاخت و تاز بر خاندان رسول الله(ص) تمام شد و کارزار پایان گرفت ... اگر پیامبر(ص) در زمان عاشورا زنده بود بی تردید پذیرایِ تسلیت گویان می شد." سپس امام(ع) آنقدر گریستند که محاسنشان از اشک خیس شد. منبع: 📚 شیخ طوسی، مصباح المتهجد(چاپ بیروت - سال 1411ق) ، ج2، ص782 توضیح: خلفای بنی امیه ، آخوندهای دربار خود را واداشته بودند که مردم را به « روزه گرفتن در روز عاشورا به شکرانه ی پیروزی خلیفه اموی بر حسین(ع) » تشویق کنند و آن را دارای ثواب عظیم معرفی نمایند. طبعا سیره اهل بیت(ع) و شیعیانشان بر خلاف سیره بنی امیه است و روز عاشورا را روز عزا می دانند. عضویت در کانالهای ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا در کربلا آب نبوده و امام حسین (ع) تشنه شهید شده اند؟ آیا اصحاب سیدالشهدا(ع) در شب عاشورا غسل شهادت کرده اند؟ واقعیت ماجرای شهادت حضرت عباس (ع) چگونه بوده است؟ ایا استاد مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی وجود حضرت لیلا (مادر علی اکبر ع) را رد کرده است؟ 9 دقیقه صوت مهم (علیه السلام) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا در حدیثی داریم که قبل از تکبیرةالاحرام نماز باید به امام حسین (ع) سلام بدهیم؟ پاسخ: چنین چیزی در احادیث یافت نشد. ظاهرا «عرض سلام به پیشگاه سیدالشهدا(ع) قبل از تکبیر نماز» سلیقه شخصی یکی از علما بوده که علاقه‌مندانش آن را ترویج می کنند. بهتر اینست که در مواردی که دعا یا ذکر خاصی در احادیث اهل بیت(ع) نقل شده به همان عمل کنیم نه اینکه سلیقه شخصیِ غیر معصومان را ترویج کنیم. بطور کلی در اینگونه موارد باید دقت کنیم مستحباتی که ریشه در احادیث اهل بیت(ع) دارند مورد بی مهری و بی اعتنایی قرار نگیرند و همیشه رایج بمانند. دعاهایی که در احادیث برای قبل از تکبیر، نقل شده اند، مناجات با خداست و دعاهایی است که خطاب به خداوند بیان می شود و توصیه نشده که قبل از تکبیر با امام حسین(ع) نجوا کنیم. دعاها و اذکار مأثوره برای قبل از تکبیرةالاحرام 👇 شیخ بهایی در کتاب فلاح السائل، ص: 155 دو دعا را از دو امام معصوم برای قبل از تکبیر نماز نقل می‌کند: 1 - روایت از امیرالمومنین(ع): يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ الْمُسِيءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِيءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِيءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّي 2 - روایت از امام رضا علیه السلام برای قبل از تکبیرة الاحرام نماز: اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ وَ الصَّلَاةِ الْقَائِمَةِ بَلِّغْ مُحَمَّداً ص الدَّرَجَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَة بِاللَّهِ أَسْتَفْتِحُ وَ بِاللَّهِ أَسْتَنْجِحُ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص أَتَوَجَّهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي بِهِمْ عِنْدَكَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ در احادیث اهل بیت(ع) ذکر یا دعای دیگری در این مورد خاص یافت نشد. منابع دیگر برای دعاهای بالا: شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ج1، ص30 کفعمی، البلد الأمین، ص6 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
بقعۀ بی‌بی شهربانو، و درستی یا نادرستی انتساب آن؛ ❔در برخی روضه خوانی‌ها و شبیه خوانی‌ها اینگونه گفته می‌شود که زمانی که دشمنان به دنبال شهربانو همسر امام حسین و مادر امام سجاد بودند ایشان فرار می‌کند و از کوهی ظاهر می‌شود. این نقل تا چه اندازه معتبر است؟ پاسخ استاد محمدهادی یوسفی غروی (استاد برجسته تاریخ اسلام): ▫️ این داستان ساختگی و افسانه است و در هیچیک از منابع حدیثی یا تاریخی نیامده است. جناب شهربانو در سال ٣٦ق، پس از وضع حمل و بدنیا آوردن امام سجاد(علیه السلام)، در ایام نفاسش از دنیا رفت و در مدینه دفن شد. یعنی ٢٥ سال پیش از واقعۀ کربلا از دنیا رفته بود. بنابراین ایشان نه در کربلا حضور داشته و نه در جایی غیر از بقیع دفن شده است. مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتابش «زندگانی علی بن الحسین(علیه السلام)» به این مطلب پرداخته است. ایشان در ایام تحصیلش در نجف اشرف گویا به بیماری سل مبتلا شده بود و برای معالجه به تهران آمده و در ایام نقاهت و گذران دوران پس از بیماری که مصادف شده بود با تعطیلی تابستان متوجه شده بود که عده زیادی از مردم از طرف سه راه ورامین، به جایی در نزدیکی شهر ری، بنام «مقام بی‌بی شهربانو» یا «کوی بی‌بی شهربانو» یا دقیق‌ترش «کوه بی‌بی شهربانو» می‌روند. در دامنۀ این کوه یا نزدیکی‌های قله، بقعه‌ای هست و ادعا می‌شود که شهربانو در کربلا حاضر بوده و پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) بر ذوالجناح اسب امام، سوار می‌شود و فرار می‌کند. دشمن وی را تعقیب می‌کند تا آنکه وی به کوهی در اطراف ری می‌رسد و از خدا کمک می‌خواهد ولی به جای اینکه بگوید «یا هو! مرا دریاب»، می‌گوید «یا کوه! مرا دریاب» و کوه شکافته می‌شود و او در دل کوه می‌رود. يا مثلاً اينگونه گفته می‌شود که شهربانو پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) که طبعاً نوبت اسیرگیری خاندان امام پیش آمده، دست به دعا برمی‌دارد که: «خدایا من یک بار به دست عربها اسیر شده‌ام بار دیگر برای من مپسند که اسیر شوم.»، و پس از این دعا شهربانو خود را به فرع رودخانۀ فرات در کربلا می‌اندازد و وقتی دشمنان می‌آیند که ایشان را اسیر کنند می‌بینند که ایشان به زیر آب رفته. سپس خداوند ایشان را نجات می‌دهد و به طور معجزه‌آمیز و با طیّ‌الارض به کوهی در ایران می‌رساند. در این هنگام مردم می‌آیند تا ببینند این بانو کیست که با چادر سر از کوه برآورده اما ایشان از این جمع شدن مردم ناراحت می‌شود و اینبار دعا می‌کند که غایب شود. کوه شکافته می‌شود و ایشان به دل کوه می‌رود و همانجا دفن می‌شود و قسمتی از چادر ایشان در لای شکاف کوه باقی می‌ماند که مردم در موضع بعنوان محل دفن شهربانو بقعه و مقام می‌سازند و می‌شود زیارتگاه! دکتر شهیدی وقتی از چنین عقیده‌ای در بین برخی مردم مطلع می‌شود پس از تحقیق و مراجعه به منابع تاریخی، بیان می‌کند که این مطلب در هیچ منبع تاریخی نیست و ساخته و پرداختۀ عوام است. 📓 مجموعۀ مصاحبه‌ها: ٧٥١ - ٧٥٣. کانال استاد محمدهادی یوسفی غروی عضویت کانالهای ما در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا حدیث زیر معتبر است؟ حسین می گوید: "ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند." منبع: سفینه البحار، نوشته حاج شیخ عباس قمی، صفحه ۱۶۴. ....................... ✍️ پاسخ : 🌺 اولا : چنین روایتی در کتب روایی معتبر شیعه با این متن خاص، از امام حسین ع یافت نمی شود و آدرسی هم که داده شده صحیح نیست. 🌺 ثانیا : یک روایت دیگر داریم که آن هم از امام صادق (ع) است نه امام حسین (ع) و مطلب دیگری به این شکل میگوید : 💐نحْنُ قُرَيْشٌ وَ شِيعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَمُ 😳 جاعل آن روایت از همین روایت دوم استفاده کرده و چون نمی دانسته که «اباعبدالله» در سند روایات، اشاره به امام صادق (ع) است، روایت را به امام حسین(ع) نسبت داده و در ترجمه آن نیز اشتباه کرده است. معنای روایت دوم نباید اشتباه فهمیده شود. برای فهم معنای حدیث یک مثال می زنیم: فردی مثلا دوستان زیادی دارد و با آنها رفت و آمد می کند مثلا برادرش به او می گوید تنها با فامیل ها رفت و آمد کن و با غریبه ها الفت نگیر! 😒 او جواب می دهد : آن کس که مرا درک کند فامیل من است و آن کس که مرا درک نکند غریبه است در اینجا این شخص می خواهد بگوید : هر کس که مرا درک کند من با او رفت و آمد می کنم چه فامیلم باشد و چه نباشد و هر کس که مرا درک نکند با او رفت و آمد نمی کنم چه فامیلم باشد و چه نباشد چون فامیل واقعی کسی است که مرا درک می کند. 🤔 حالا حدیث را معنا کنیم 👇 چون در میان اعراب به خاطر تعصب جاهلی که داشته اند ، عجم ها به عنوان غریبه مطرح بودند امام می فرماید : 😘شیعه ما (چه عرب باشد و چه عجم ) عرب است یعنی فامیل و خودی است. 😡دشمن ما (چه عرب باشد و چه عجم ) عجم است یعنی بیگانه است. در این روایت کلمه «عرب» و «عجم» به ترتیب به معنای «خودی» و «بیگانه» استفاده شده است چون در نظر مخاطبانِ عربی که سخن معصوم(ع) را می شنیدند ، عرب یعنی دوست و عجم یعنی دشمن. 🤔 نکته : بر فرض اگر در روایت بالا کلمه های عرب و عجم به معنای متعارفشان ترجمه شوند این حدیث از نگاه شیعه بی اعتبار است زیرا صریحاً با قرآن که تقوا را ملاک برتری می داند و اهمیتی برای نژاد قایل نیست، تعارض دارد و اهل بیت(ع) فرموده اند: اگر حدیثی برایتان آوردند که با قرآن و سیره پیامبر (ص) سازگاری ندارد، از خدا بترسید و آن را قبول نکنید زیرا سخنِ ما نیست (منبع: رجال الکشی، ص 224) در سوره حجرات می خوانیم: "یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ" "اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را اقوام و قبیله‏ هایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است. " اهل بیت(ع) نیز همین دیدگاه قرآنی را تبلیغ می کردند و هر حدیثی با این دیدگاه تعارض داشته باشد جعلی یا تحریف شده است و اعتبار ندارد. عضویت در کانالهای ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
نکات کاربردی برای بررسی سند احادیث شیعه - بخش اول رمزگشایی از كنيه ها و القاب امامان (ع) در سند احادیث : در كتب حديث هنگام نقل حديث از اميرالمؤمنين(ع) ، نام آن حضرت (علي ع) يا لقب « اميرالمؤمنين(ع) » ذكر مي شود و غالبا از كنيه ايشان كه « ابوالحسن » است استفاده نمي شود. امام حسين و امام حسن و امام علي بن الحسين(عليهم السلام) در كتب حديث قديم نه با كنيه يا لقب بلكه با نام خود ياد مي شوند. اما کنیه امامان بعدی چنین است: ابوجعفر (ع) = امام محمد باقر (ع) ابوعبدالله (ع) ، الشيخ (ع) = امام جعفر صادق (ع) ابوالحسن (ع) ، العبد الصالح (ع) = امام موسي كاظم (ع) ابوابراهيم (ع) = امام موسي كاظم (ع) ابوالحسن الثاني (ع) = امام رضا (ع) ابوجعفر الثاني (ع) = امام جواد (ع) ابوالحسن الثالث (ع) = امام هادي (ع) ابو الحسن العسكري (ع) ، صاحب العسكر(ع) = امام هادي (ع) ابومحمد العسكري (ع) = امام حسن عسكري (ع) العسكريَّيْن (ع) = امام هادي (ع) و امام حسن عسكري (ع) أحدهما (ع) = امام باقر (ع) يا امام صادق (ع) [ مربوط به مواردی که یکی از راويان شك دارد كه حديث از كداميك از اين دو معصوم است ] الصاحب ، صاحب الناحية ، صاحب الدار ، صاحب الأمر (ع) = امام زمان (عج) الكاظمَيْن (ع) = امام موسي كاظم (ع) و امام جواد (ع) « عالم » در كتب اربعه براي امام صادق (ع) و گاهي براي ديگر امامان ديگر بكار رفته است. گاهي مشخص نيست كدام امام مورد نظر است. « ابوالحسن الاول » و « ابوالحسن الماضي » و « الماضي » امام كاظم (ع) است. گاهي « ابوالحسن الماضي » بين ايشان و امام رضا(ع) مردد است. گاهي به جاي « ابوالحسن الثالث » يا « ابوالحسن الثاني » ، به اختصار « ابوالحسن » اطلاق شده که مقصود راوی باید با توجه به قرائن دیگر معلوم گردد. مقصود از « فقيه » غالبا امام هادي (ع) و گاهي امام حسن عسكري(ع) و گاهي امام مهدي (عج) است. در مواردي نيز معلوم نيست اشاره به كدام معصوم است. « الرجل » در كتب اربعه غالبا براي امام هادي (ع) به كار رفته است. گاهي نيز امام جواد ، امام عسكري و امام زمان (عليهم السلام) منظور هستند. در مواردي نیز معلوم نيست كداميك از اين چهار امام مورد نظر است. « العسكري » به صورت مطلق غالبا امام هادي (ع) است اما گاهي مردد بين امام هادي و امام حسن عسكري (علیهما السلام) است. آنچه گفته شد تنها بيانگر ادبيات غالب در ميان محدثان قديم است و لزوما در همه موارد صدق نمي كند زيرا به ندرت اشتباهات يا تصحيفاتي رخ داده است مثلا ندرتاً ناسخان « ابوالحسن ثالث » را « ابوالحسن اول » نوشته اند. بديهي است در موارد شك بايد به قرائن موجود در كلام بويژه طبقه ي راويان مراجعه كرد. منابع : 1. علم الحديث ، كاظم مديرشانه چي، صص192-194. 2. دراسات في علم الدراية (تلخيص مقباس الهداية) ، علي اكبر غفاري صفت ، محمدحسن صانعي پور ، ص301. 3. نرم افزار دراية النور ، نسخه 1.2 ، مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي. عضویت در کانالهای ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis