مولایَ یا مولای، سرتاپا گناهم
عذری ندارم، شرمسارم، روسیاهم
مولایَ یا مولای، بیرونم مینداز
چیزی نمی خواهم، گدای یک نگاهم
قلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبم
ای منتهای حاجتم، ای تکیه گاهم
تا پای من لغزید، دستم را گرفتی
از کودکی دادی نجات از پرتگاهم
قدری مصیبت، های و هویم را در آورد
غافل ازین بودم که هستی خیرخواهم
مولایَ یا مولای، با قبرم چه سازم؟!
دلواپسِ تاریکی آن جایگاهم
از مادریِ #فاطمه بالانشینم
بیرون کشیده بارها از قعر چاهم
شاهم فقط مولا #علی باشد ولاغیر
دور از ضلالت با #علی در شاهراهم
مولایَ یا مولای، از هجرش خرابم
دلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهم
یاد وداع آخرش با بچه هایش
در پشت درب خانه اش افتاده راهم
مولایَ یا مولای، کوفه بی #علی شد
چون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهم
پشتم شکسته گرچه، شکرش باز باقی است
بین کفن پیچیده شد پشت و پناهم
کوفه کفن هم داشت پس! ماندم که از چه
بهر حسینش بوریایی شد فراهم؟!
بیچاره ام کرده غمش، گریان برای...
آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم
#محمدجواد_شیرازی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
منم آن گناهکاری که به معصیت اسیرم
تو مرا عزیز کردی ز گنه ولی حقیرم
تویی آنکه بینیازی و منم نیازمندم
تو عطا کننده و من سر کوی تو فقیرم
تویی آن بزرگواری که کرامت است کارت
چه شود که من هم امشب ز تو توشه ای بگیرم
نظری کن و برایم بنویس یک #نجف را
خوشم آنکه در همه عمر سگ درگه امیرم
همه هست آرزویم که #علی #علی بگویم
که میان ذکر گفتن وسط حرم بمیرم
سر سفره وقت افطار نظرم به آب افتاد
دل من شکست و یادِ علیِ نخورده شیرم
به فدای مادری که سر کودکش به نی دید
به اشاره گفت اما ز غم حسین پیرم
#محمود_اسدی
#امیرالمؤمنین
#نجف
#علی_اصغر
@sher_alavi | شعرعلوی
به هوش باش که این خاک گور هم دارد
بگیر اوج ، زمین کوه طور هم دارد
میان این همه دکان خدای من گم شد
که خواب رفته کر و چشم کور هم دارد
دلم سیاه تر از شام تار شد افسوس
که شب بواسطهٔ ماه نور هم دارد
مرا به قهر خداوند هست بیم اما
خدا میان صفاتش غفور هم دارد
به یمن ذکر #علی خوب می شوی روزی
#علی میان خرابه عبور هم دارد
همیشه خونجگری هست مال عاشق ها
وگر نه عاقل قلب صبور هم دارد
اگر چه بین من و کربلاست راه ، زیاد
عزیز فاطمه چشمی به دور هم دارد
کنار لبخندم قطره اشک می ریزد
غم حسین کنارش سرور هم دارد
صدا زدند بریزید بین مقتل که
بریدن سر این کشته سور هم دارد
سر حسین کجاها نرفت چل منزل
کتاب روضهٔ این سر، تنور هم دارد
#حامد_آقایی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
مَه جانشين مِهر بُود، ها ، نه شبپرک!
تو ماه برج ديني و پيغمبر ، آفتاب
عمری دويد تا که فلاني شود ، #علی !
گو: اي فلان!، تو ذرهاي و #حيدر ، آفتاب🍃
#مهدی_رستمی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
غزلی بخوان بشوَد عیان، که امیرِ روز جزا علیست
که حسابِ ما که عِقابِ ما، که عذابِ ما همه با علیست
نشد از غم ضُعَفا جدا، و َ کسی که در پیِ هر گدا
برَوَد شبانه و بی صدا، ببَرَد لباس و غذا علیست
همه رمز و راز جهان بدان، شده در عبای #علی نهان
شد اگر کسی یَل و پهلوان، به یقین که از دَمِ یا علیست
همه دم بگو "بِکَ یا #علی" که نفس #علی که هوا#علی
که دوا #علی که شِفا #علی، که دعای دفعِ بلا علیست
ز #علی کسی که جدا شود، و اگرچه از خُلفا شود
تو بِدان که یک شَبه "لا" شود، به خدا که نونِ "لَنا" علیست
بُوَد اولین ، بُوَد آخِرین، شَهِ مسلمین ، شَهِ مؤمنین
برو در صفاتِ خدا ببین، نه #علی خدا که خدا علیست
بروَد فراتَر از آن چه که، نرسیده بالِ ملائکه
قَدَری که در دلِ معرکه، درِ قلعه کنده ز جا علیست
چه صلابتی و چه شوکتی، چه شجاعتی و چه هیبتی
به صفا و مروه چه حاجتی، به صفا قَسم که صفا علیست
#نجف است و ساغَرِ تا لبه، #نجف است و مستی هرشبه
#نجف است و گیجی عقربه، تب و لرزِ قبله نما علیست
وَ به لطفِ پاکی مادرم، نشدم حرامی و از سَرم
نرود که بنده ی حیدرم، سَنَد شرافتِ ما علیست
#محسن_کاویانی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
امیرُالحق, امیرُالعشق, امیرُالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو, نه اینی تو
تو را خواندند بیهمتا و رقصیدند در آتش
#علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی اینچنینی تو
زبان شاعرانت میشوم, میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
گواهی میدهد خاتم, که خاتمبخشِ عشّاقی
الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو
من از میلاد تو در کعبه, از معراج, دانستم:
#علیِ آسمانها اوست, اعلای زمینی تو
تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم, غدیر خم
امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟
من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم, آخر
گواهی داد حتی دشمنت, که بهترینی تو
فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد
چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو
در ایمان و نبرد و هر فضیلت, اولین هستی
فقط در بازگشت از جنگ, حیدر! آخرینی تو
چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد
اگر استاد پیکار یل امالبنینی تو
امیدت شاید از این چاه کندن, آه! روزی بود
که از نخلی برای کوثرت, خرما بچینی تو
تو را با دستهای بسته میبردند و میپرسم:
دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟
فراریهای خیبر, پیش یک زن, نعره زن, اما
بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو
چه حکمتهاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل!
که هر روز, این در و این کوچه را باید ببینی تو
.
«یمین» را میشمارم, تا صد و ده میرسم, یعنی:
که معنای یمین, مولای اصحابالیمینی تو
تو فاروقی, تو فرقانی, تو میثاقی, تو میزانی
صراطالمستقیمی تو, امامالمتّقینی تو
قسیمُ النّار و الجنّت, امیر هیبت و غیرت
امانی تو, امینی تو, #علی! حِصن حصینی تو
تو شیر حق, تو کراری, ولیالله و قهاری
درِ علم نبی و نفس ختمالمرسلینی تو
یداللهی و سیفالله, روحالله و سرّالله
امیناللهی و یعسوبی و حبلالمتینی تو
معالحقی و وجهالله, نورالله و عینالله
چه میماند دگر از حق؟ همین است او, همینی تو
همه یک سو, تویی ساقی, تو در عینالبقا, باقی
#علی عینالحیاتی تو, #علی! عینالیقینی تو
خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟
چرا اینگونه شاها! با گدایان مینشینی تو؟
#قاسم_صرافان
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
قلم لال است اما مینویسم داستانش را
من و مدح #علی؟!حتی نمیبردم گمانش را
#علی را بی خدا اصلاً خدا را بی #علی هرگز
نه میخواهم چنینش را-نه میخواهم چنانش را
نه تنها مجلس خود را بنا بر گفتهی احمد
مزیّن کرده با نام #علی شیعه اذانش را
بهقربان وجودی که وجودم از وجود اوست
چنان میخواهمش آری که هر موجود جانش را
خدا فرموده قبل از خلقت عالم #علی بودهاست
و من اصلاً نمیفهمم مکانش را زمانش را
بگویم فاشحیدر کیست ممسوس خداوند است
زبانم تند میراند که میگیرم عنانش را
همیشه از خودم میپرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را
ضریحش که بهجایخود دلم آنقدرها تنگ است
کسیکه یاعلیگفته است میبوسم دهانش را
زمان خطبهخوانی اوسخنران نه سخندانست
که منبر میبرد حظ شیوهی فنّ بیانش را
خدا خود را اگر مومنصداکرده است میخواهد
که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را
قسیم نار والجنه-#علی-تنها #علی بودهاست
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را
بهقدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد
نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانشرا
خدا آغاز خلقت یاعلی گفتهاست پس حتماً
به پایان میبرد با "یاعلی" کار جهانش را
#محمدحسن_بیاتلو
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
شعر علوی
غزلی بخوان بشوَد عیان، که امیرِ روز جزا علیست که حسابِ ما که عِقابِ ما، که عذابِ ما همه با علیست نش
🍃
#نجف است و ساغر تا لبه، #نجف است و مستی هر شبه
#نجف است و گیجی عقربه، تب و لرز قبله نما علیست
@sher_alavi | شعر علوی
پیغمبرانِ عرش خدا در تحیُّرند
بر ساحت مقام شما غبطه می خورند
تا آدم از زبان خدا وصفتان شنید
از قصد رفت و با عجله سیب سرخ چید
عیسی به محض خنده تان خنده میکند
صد مرده را نگاه شما زنده می کند
عمر بلند خضر، نشان عنایتت
او خورده جرعه ای ز شراب ولایتت
موسی برای معجزه ی ادعای خویش
با ذکر «یاعلی» به زمین زد عصای خویش
داوود اگر صدای خوشی دارد از شماست
او ذاکرِ بزرگترین هیئت خداست
چشم امید حضرت ایّوب سوی توست
دست نیاز بیعت ایّوب سوی توست
نوح نبی برای مدارای سرنوشت
بر بادبان کشتیِ خود، «یاعلی» نوشت
نور محبّت تو، به یونس حیات داد
او را ز دخمه ی دل ماهی نجات داد
لقمان نشست محضرتان و فخیم شد
او پای منبر سخنانت حکیم شد
یعقوب با توسّل برتو شفا گرفت
بر دیده خاک پای تو را توتیا گرفت
یوسف اگر ز چاه حسادت، رهیده شد
او با نخِ عبای تو بیرون کشیده شد
باد صبای مُلک سلیمان، شمیم توست
قالیچه ی پرنده ی او هم، گلیم توست
الیاس خادم حرم عترت شماست
او ریزه خوار سفره ی پر برکت شماست
ورد لبان صالح و ادریس، یا علیست
پیرِ طریقِ بندگیِ انبیاء، علیست
#وحید_قاسمی
#امیرالمؤمنین 🕊
@sher_alavi | شعرعلوی
🍃
ای صیام ای حقیقت ازلی
عطر جانبخش آستان ولی
نیمه های شب و دعای #علی
همدم #مرتضی خداحافظ
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
🌱 زوار آستان تو از شیخ تا به شاب
تقصیر اگر کنند ، به طاعت شود حساب
پیوسته بحر لطف تو در جزر و مد بُوَد
جَزرش بُوَد معاصی و مَدَّش دهد ثواب
بادی که از کرانه شهر #نجف گذشت،
ده درصدش هواست، نَوَد درصدش شراب!🍃
🍃عِیدُکُم مَبروک🍃
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
تمام دلخوشی زندگی من این است
که وقت مرگ می آئی و مرگ شیرین است
مگر نگفتی #علی جان؛ فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است
به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است
شهادتین مرا #فاطمه تقبُّل کرد
بیا همه کس و کارم! زمان تلقین است
سلام وادی من؛ وادی السلام #علی!
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است
رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به روی ضریح، تسکین است
کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش
#نجف چه جای قشنگی برای تدفین است
فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان
سرم به دامن حیدر، به روی بالین است
سرم مقابل ایوان طلای شاه #نجف...
سرم مقابل زهرا همیشه پائین است
#علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست
اگر مرا نرساند به عرش، غمگین است
بخواه روزی از این پادشاه، بنده خدا!
گدای خانه او هر که هست تضمین است
ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت
کسی که دل به #علی بسته است خوش بین است
#رضا_دین_پرور
#امیرالمؤمنین
#نجف
@sher_alavi | شعرعلوی