شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست
لایقترین خلیفهی عالَم امیر ماست
گیرم که دیگران همه سویی دگر روند
راه علیِ عالیِ اعلا، مسیر ماست
راهی که میرسد به حقیقت، به عاشقی
راهِ امام منتخب بی نظیر ماست
خاکیم، خاک مَقدم پُر فیض بوتراب
در این مقام، مهر فروزان حقیر ماست
در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز؟!
روشنترین چراغ هدایت غدیر ماست
خَندق علی و بَدر علی و اُحد علی
فتح الفتوح، کار امیر دلیر ماست
نورش فروغ روشنِ شبهای کائنات
یادش شروع رویش گل در کویر ماست
تا عالَمی به نام علی آشنا شود
نامش مدام ذکر صغیر و کبیر ماست
#حسن_شیرزاد
#امیرالمؤمنین #یدالله
@sher_alavi | شعرعلوی
اولین بار علی گفتم و جانم دادند
با علی در رگ غیرت ضربانم دادند
یا علی گفتم و معیار نشانم دادند
با تماشای نجف جان جهانم دادند
لب من تا که به انگور ضریح تو رسید
لرزه افتاد به جان و ز سرم عقل پرید
اسم اعظم همه جا نام علی بود علی
مظهر لطف خداوند جلی بود علی
در شب جهل چراغ ازلی بود علی
به خدا در همه افاق ولی بود علی
قبل از ایجاد علی نقش به دلها می زد
بر گِل شیعه چه با حوصله امضا می زد
هر که از جام تو نوشید خدا باور شد
هر که سودای جهان داشت تو را نوکر شد
رند ان بود که دنباله روی قنبر شد
حرف سلمان شد و دیدم ز ملک سرتر شد
حب حیدر شده مبنای مسلمانی ما
از علی بوده مسلمانی ایرانی ما
نوکرت نزد تو ارامش فردا دارد
بی نیاز است هر ان کس که علی را دارد
ملکوت نجفت ارزش دنیا دارد
هر که از عشق تو دیوانه شود جا دارد
معنی دست خدا دست توانای علی ست
بهترین نام جهان نام دل ارای علی ست
بی علی هیچ نمازی به خدا واصل نیست
قبله یک لحظه به بدخواه علی مایل نیست
جز علی شیعه امیری به جهان قائل نیست
بی علی دعوت یک عمر نبی کامل نیست
نفسی از تو اگر وقت حسابش برسد
به همه خلق خداوند ثوابش برسد
دم تو معجز عیسای مسیحا میشد
روشنایت ید بیضایی موسا میشد
به خلیل عشق تو بردأ و سلاما میشد
گره نوح به یک ناد علی وا میشد
یار شبهای حرایی محمد بودی
مثل زهرا ز همه خلق سرامد بودی
مظهر قهر خدا تیغ دو ابروی علی
می وزد از شب معراج نبی بوی علی
تکیه زد پرچم اسلام به بازوی علی
اُحد انگشت به لب مانده ز نیروی علی
ذولفقار تو خدا را به تغزل اورد
جبرییل ایه برایت عوض گل اورد
#حسن_کردی
#سلطان #نجف
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش میرقصید
تیغ عریان شده بالای سرش میرقصید
مرد آن است که تا لحظه آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپر خود کردند
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیه ترس برای چه کسی نازل شد
بگذارید بگویم خطر عشق مکن
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
عنکبوت آیهای از معجزه بر سر در دوخت
تاری از رشته ایمان تو محکمتر دوخت
از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر؟!
از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر؟!
یازده قرن به دل سوختهام میدانی
مُهر وحدت به لبم دوختهام میدانی
باز هم یک نفر از درد به من میگوید
من زبان بستهام و خواجه سخن میگوید
من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم
مُهر بر لبزده خون میخورم و خاموشم
طاقتآوردن این درد نهان آسان نیست
شِقْشقیّه است و سخن گفتن از آن آسان نیست
#سید_حمید_رضا_برقعی
#نفس_پیغمبر
#لیله_المبیت
@sher_alavi | شعرعلوی
باده را چشمان قنبر آب کوثر میکند
خاک بی مقدار را با زر برابر میکند
واسطه بین دو عاشق خود حجابی دیگر است
خواجه از جام خودش در جام نوکر میکند
درس های مرتضی را جبرئیل هر روز و شب
همچو طفلی نو دبستان دائم از بر میکند
هر چه علم آموخت قبل از دیدن شاه نجف
برگ برگش را به حسرت خواند و پر پر میکند
هر کسی او را ببیند دیده حق را بی حجاب
کار خالق را در عالم دست حیدر میکند
در پیاله مِی خراب چشم هایش می شود
هر زمان که یک نگه بر جان ساغر میکند
میزند بر سینه سنگ خلقتش را خالقش
فخر بر خلقش به گیتی رب داور میکند
وقت مستی گر نگاهش را بگرداند به خلق
مردمان را تک به تک سلمان و اشتر میکند
با هزاران جلوه اثبات خدایی کرده است
خلق را اخر شکوهش مست و کافر میکند
زیر بار ننگ او دوزخ نرفته روز حشر
هر کسی غیر از نجف را قبله باور میکند
#سجاد_احمدیان
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
حمزه اگر که شانه به گیسونمیزند
درپستی وضلالت دل هونمیزند
عمریست درخیال قدم رنجه ی علی
با اشک چشم آب به هر گونه میزند
از سیلی زمانه اگر سرخ رو شود
جز وجه مرتضی به کسی رونمیزند
کل صفات ذات خدا جز الهی اش
با خلق وخوی خالق من مونمیزند
عابد بدون حب علی چون کسیست که
شیپور راگرفته و وارونه میزند
شکرانه صد سبو بزنم از خُم الست
چون حمزه سر به خانه ی جز او نمیزند
این شال بسته بر کمرم از عبادت است
ار نه که با گلیم گدا مو نمیزند
دل گر نسوخت گریه به هق هق نمیرسد
فانوس که نسوخته سو سو نمیزند
توحید را به غیرت پروانه داده اند
چون بال سوخت خُمِ وارونه میزند
#حمزه_قیطاسی
#توحید_علوی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
می زنم تا به جام کوثر دست
می برد فیض صد برابر دست
بُرده مولا به کار محشر دست
نیست بالای دست حیدر دست
اسم اعظم که شرح مستند است
ذکر یا مرتضی علی مدد است
پای درسش در عالم بالا
آمده خضر و یونس و عیسی
رفته تا قاب قوس او ادنا
با توسل به حضرت زهرا
عالمی را کشیده در عینش
با نخ وصله های نعلینش
او که افلاک را تصرف کرد
وقت تفریح، خلق یوسف کرد
پیش احمد، کمی توقف کرد
سیب معراج را تعارف کرد
عشق از اول، چنین تناوب داشت
فاطمه بر علی تعصب داشت
این تجلّی که منجلی نشده...
بی خود و بی جهت علی نشده
باید این درّ صیقلی نشده...
یک خدا میشده ولی نشده
عرشیان مست هر نماز شبش
حجرالاسود است خال لبش
تشنه بودم، شراب و ساغر داد
دست من را به دست قنبر داد
خانه اش را برای نوکر داد
دل من را سوی نجف پر داد
دلبری می کند بر آن درگاه
پرچم یاعلی ولی الله
منم آن سائلی که بین کویر
خورده راهش به انتهای مسیر
وقت بیعت شده کنار غدیر
دست من را گرفته حبّ امیر
چون شبی با دعای خود، زهرا
به جناب علی سپرده مرا
گریه کار گدای محتاج است
صحبت از کاروان حجاج است
نوح ما بین آبِ موّاج است
کربلا سرزمین تاراج است
کاشکی دم، ز مُلک ری نزنند
سر شش ماهه را به نی نزنند
#رضا_دین_پرور
#عید_سعید_غدیر
#امیرالمؤمنین
#عید_غدیر
@sher_alavi | شعرعلوی
شکر حق هستم گدایی بر سر کوی علی
دوست دارم هر چه را که می دهد بوی علی
باز کردم من زبان با نام دلجوی علی
آمدم دنیا به عشق دیدن روی علی
هر که ام یا هر چه ام اهل غدیر حیدرم
هست این عشق علی میراث زهرا مادرم
ای غدیر ای بی تو بیراهه ، تمام راه ها
آرزوی روزها و سال ها و ماه ها
ای نشانده بر روی لب های شیطان آه ها
ای مقام تو فزون از کل عید الله ها
آی عید آسمانی کار را کردی تمام
دین ما نازد به ادیان با چنین حسن ختام
شب کجا پوشاندن ِخورشید تابان غدیر
نیست در عالم مسلمان جز مسلمان غدیر
صد سلیمانند چون مور سلیمان غدیر
ای هزاران عید قربان باد قربان غدیر
البشارت آی از ماه خدا جامانده ها
فرصت نابی در عیدالله اکبر مانده ها...
هر چه دشمن کرد روز و شب حسادت بر غدیر
حضرت حق داد بیش از پیش عزت بر غدیر
بیشتر از خاک دارد عرش غیرت بر غدیر
انبیا با جان و دل دارند ارادت بر غدیر
آری آری آن جماعت که غدیری تر شدند
تا ابد بالانشین گشتند و پیغمبر شدند
بعد احمد بر جهان مولا ، علی مرتضی
کعبه زاده ،کعبه ی زهرا ، علی مرتضی
مرد میدان، اسوه ی تقوا ، علی مرتضی
لا امیرالمومنین الا علی مرتضی
بوی شیطان می دهد حتی نبوت بی علی
هیزم دوزخ شود حتی عبادت بی علی
من فدای آن خداوندی که شیرش حیدر است
بهترین پیغمبر عالم وزیرش حیدر است
هست تنها مومن آن کس که امیرش حیدر است
دست ِ خالی نیست آن که دستگیرش حیدر است
ای بز ِکوهی نباشد جای تو اقلیم شیر
یا بمان با مرتضی یا از حسد آتش بگیر
ای همیشه مقتدای مومنین و مومنات
کار تو مشکل گشایی در حیات و در ممات
هر کجا پا می گذاری می شود دارالنجات
هست ممنون از رکوعت تا خود محشر زکات
باز هم نازل شده مدح تو بر پیغمبرت
می زند جبریل پر ، دور سر انگشترت
غیر تو این گونه سر ، سردار دیگر بود ؟ نه
غیر تو آن روز یک تن مرد خیبر بود ؟ نه
غیر تو اصلا کسی در شان کوثر بود ؟ نه
غیر تو با مصطفی شخصی برادر بود ؟ نه
کس ندیده دو برادر را چنین شیدای هم
محرم هم، همدم هم ، دین هم ،دنیای هم
هر که دارد آبرو نان و نوایش حیدر است
مقتدای ماست آن که مقتدایش حیدر است
کِی غریب است آن کسی که آشنایش حیدر است
عرش تا فرش خدا ، فرمانروایش حیدر است
بهترین اعجاز ختم المرسلین تنها علی است
بر رکاب دین پیغمبر نگین ِ یا علی است
تا ابد می ماند حق پنهان اگر حیدر نبود
نه پیمبر بود و نه قرآن اگر حیدر نبود
کفر میشد فاتح میدان اگر حیدر نبود
بود عالم بنده ی شیطان اگر حیدر نبود
دین و دینداران تماما ریزه خوار حیدرند
تا ابد ممنون ِ تیغ ذوالفقار حیدرند
کس نداد عشق علی را یاد ما ، چون فاطمه
کس نشد پای غدیر و دین فدا ، چون فاطمه
کس نداده پای این مکتب بها ،چون فاطمه
کس نزد بر سینه سنگ مرتضی چون فاطمه
محسن و جان و جوانی داد در راه علی
کرد حک بر میخ در ، لعنت به بدخواه علی
#محمدحسین_رحیمیان
#امیرالمؤمنین
#عید_سعید_غدیر
#عید_غدیر
#عید_اعظم
@sher_alavi | شعرعلوی
خدا یکی و نبی یک تن و امیر یکی است
پس از رسول خدا رحمت کثیر یکی است
نگاه شیعه همیشه به پرچم علوی است
برای اهل یقین تا ابد مسیر یکی است
اگر تمام حقیقت به یک نفر برسد
امیر لایق این لفظ دلپذیر یکی است
خبر همین که علی برگزیده ازلی است
خبر همین که پسندیده غدیر یکی است
به واژه واژه ی آیات بینات قسم
که در کتاب خدا منذر و بشیر یکی است
علی است جان نبی و نبی است جان علی
برای انفسنا مرجع ضمیر یکی است
دم طواف ادب کن که خانه خانه ی اوست
به مستجار بگو منجی و مجیر یکی است
حدیث منزلت این نکته را به عالم گفت
برای سرور افلاکیان وزیر یکی است
سپرد هستی خود را به ساقی کوثر
که کفو فاطمه آن چشمه حریر یکی است
هنوز تکیه اسلام بر وجود علی است
میان حادثه ها جوشن کبیر یکی است
بگو به اهل تغابن خیال بد نکنند
که همچنان اسدالله بی نظیر یکی است
احد به فتنه گران گفت هیچ دم نزنید
که کوه غیرتی ورطه ی خطیر یکی است
چنان که ضربه خندق به اهل خیبر گفت
هنوز هم که هنوز است آن دلیر یکی است
بگو به دشمن او آن یلی که از پایش
طبیب وقت عبادت کشیده تیر یکی است
کسی که از غم طفل یتیم و آه فقیر
به قدر وعده ی نانی نخورده سیر یکی است
دلا گدای علی شو که در طریقت او
مقام و منزلت شاه با فقیر یکی است
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
کسی که وعده ی خود را نکرده دیر یکی است
بگیر دامن او را که شرط بندگی است
مرو به سوی دگر شاه دستگیر یکی است
#حسن_شیرزاد
#عید_غدیر
#عید_ولایت
#عید_الله_الاکبر
#امیرالمؤمنین علیه السلام
@sher_alavi | شعر علوی
شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست
لایقترین خلیفهی عالَم امیر ماست
گیرم که دیگران همه سویی دگر روند
راه علیِ عالیِ اعلا، مسیر ماست
راهی که میرسد به حقیقت، به عاشقی
راهِ امام منتخب بی نظیر ماست
خاکیم، خاک مَقدم پُر فیض بوتراب
در این مقام، مهر فروزان حقیر ماست
در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز؟!
روشنترین چراغ هدایت غدیر ماست
خَندق علی و بَدر علی و اُحد علی
فتح الفتوح، کار امیر دلیر ماست
نورش فروغ روشنِ شبهای کائنات
یادش شروع رویش گل در کویر ماست
تا عالَمی به نام علی آشنا شود
نامش مدام ذکر صغیر و کبیر ماست
#حسن_شیرزاد
#عید_الله_الاکبر
#عید_ولایت
#عید_سعید_غدیر
#عید_غدیرخم
#امیرالمؤمنین علیه السلام
@sher_alavi | شعرعلوی
شروع کار میگویم همه حسن ختامم را
به صد جنت نمیبخشم سر موی امامم را
فقط دور سرش گشتم ببین حج تمامم را
سوی ایوان او خواندم نماز صبح و شامم را
که من توحید میفهمم مسلمان است عنوانم
من از اسلام چیزی جز ولای او نمیدانم
خدایی،بندگی باهم در این قامت تناسب داشت
خدا بر حیدر کرار بیش از خود تعصب داشت
اگر سجده نمیکردم براو جای تعجب داشت
و جبریل از همان اول ز دست او تقلب داشت
هزاران سال نوری قبل تر از خلقت آدم
خود روح القدس هردم به او میگفت استادم!
دعا کن ساقیا مارا دعایی که علی باشد
دوا کن دردهایم را دوایی که علی باشد
سرم را گرم کن هرشب به جایی که علی باشد
خدارا دوست دارم من خدایی که علی باشد
خدایا شاهدی مولا شده سبّوح و قدوسم
تورا انگار بوسیدم ضریحش را که میبوسم
بگو شاهی که روی خاک خوابیده کجا دیدی
امیری که لباس کهنه پوشیده کجا دیدی
بگو حاکم که نان جو پسندیده کجا دیدی
بگو سلطان که با محتاج جوشیده کجا دیدی
همان فرمانده جنگی که یلهای عرب را زد
یتیم کوفی آمد شب به شب بر شانه اش پا زد
#سید_پوریا_هاشمی
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#عید_سعید_غدیر
#عید_غدیرخم
@sher_alavi | شعرعلوی
ای صاحب کلیم هو یاعلی مدد
سِرِّ خوش نسیم هو یاعلی مدد
قبل از تو کس نبود غیر از خدا کسی
ای از ازل قدیم هو یاعلی مدد
با نام تو کُنم هر قصه را شروع
رحمان و هم رحیم هو یاعلی مدد
یک نم ز علم تو ، علم الاکتاب حق
استاد هر علیم هو یاعلی مدد
فرمان تو مطیع در گوش دوزخ است
ای خالق نعیم هو یاعلی مدد
ذات همه بُود پیش خدا ذلیل
ای ذات تو عظیم هو یاعلی مدد
ای آب زندگی عطشان ترین منم
گر تو نظر کنی سلمان ترین منم
همدوش یا صمد هو یا ابوتراب
چون ذات حق احد هو یا ابوتراب
بی ابتدا تویی بی انتها تویی
ای بی حدود و حد هو یا ابوتراب
از کعبه ام بپرس مقصود تو کجاست
صد نعره میکشد هو یا ابوتراب
در جای نافله در خلوتت بخوان
بی وقت و بی عدد هو یا ابوتراب
با عقل و دل کجا فهمد تو را کسی
پایش به گِل خِرَد هو یاابوتراب
دریا به نام تو طوفان به پا کند
ای شور جز و مد هو یا ابوتراب
قدرت قدر تویی ای شاه لافتی
ما در تو دیده ایم هم حول و قوه را
شیر خدای من هو یاعلی مدد
نان و نوا ی من هو یا علی مدد
خالت حجر بُوَد ای کعبه را شرف
سعی و صفای من هو یاعلی مدد
از بیکسی به من سختی رسیده است
اِدفَع بلای من هو یا علی مدد
در زندگی و حشر هر جا زمین خورم
بانگ رسای من هو یاعلی مدد
از درد عشق تو کی شکوه کرده ام
دردت دوای من هو یاعلی مدد
از لای تیغ تو اثبات حق شود
عشق تو لای من هو یاعلی مدد
اسرار حق همه پنهان درون توست
دارم یقین علی قرآن درون توست
ای صاحب الحساب هو یا ابوتراب
بر منکران عذاب هو یا ابوتراب
قرآن درون توست نه تو درون آن
ای ناطق الکتاب هو یا ابوتراب
با ذکر تو کجا محتاج ساغریم
گیرا تر از شراب هو یا ابوتراب
چون محو تو شدم من هم علی شدم
بر ذات حق حجاب هو یا ابوتراب
از جام خاص خود روزی بده مرا
ویرانم و خراب هو یا ابوتراب
غیر از علی علی هر صحبتی گناست
ای ذکر تو ثواب هو یا ابوتراب
از بس که گفته ام هو یا ابوتراب
ذکر مرا علی خود میدهد جواب
#سجاد_احمدیان
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#عید_سعید_غدیر
#عید_غدیر
@sher_alavi | شعرعلوی
شبیه تو مگر آیه خدا در چنته اش دارد
میان سینه ی خلقش خدا مهر تو را کارد
چرا در آستان تو نگریم روز و شب وقتی
خدا بغض خودش را بر سر دوش تو میبارد
به جز شاه نجف هرگز نزن رو بر کسی دیگر
نکش منت ز نامردان به سوی مرد روی آور
پیمبر گفت سر منزل همان آغوش گرم توست
که آغوش خداوندش چُنان آغوش گرم توست
به زلفانت قسم دوزخ دل خالی ز مهر توست
به چشمانت قسم جنت همان آغوش گرم توست
ستون آسمان بی شک ستون شانه های توست
به خود نازیده ذات حق در عالم که خدای توست
علی از بیت خود معراج احمد را نظر کرده
علی بالاتر از آیات اَو اَدنیٰ سفر کرده
تکلم کرده گر خالق به صوت مرتضی یعنی
کمال همنشین هم در ولی الله اثر کرده
علی باشد محمد هم سپر دیگر نمی خواهد
به هر جا که علی باشد خدا لشکر نمی خواهد
بِبُر از من رگم را جز علی بیرون نمی آید
به مانند من مجنون دگر مجنون نمی آید
به لطف عشق پاک تو که جوشد در درون من
غنی هستم شبیه من دگر قارون نمی آید
برابر با پیمبر چشم گیتی جز علی دیده
برادر با پیمبر چشم گیتی جز علی دیده
دهد نامت به دل مستی ولی بی ساغر و باده
یقین دارم که نام تو صفا بر هر اذان داده
خیابان های شهرت را به مژگان میزنم جارو
بدیدم طاق کسری رو به روی صحنت افتاده
بجا آری طواف خانه ی خود را حَجَت عشق است
غضب کن بر عدومولا دو ابروی کجت عشق است
درون کوله بار من جنون ناب تمار است
ندارم ترس میدانم که جرم عشق تو دار است
اگر کفر است عشق تو یقیناً رافضی هستم
ملامت پای عشق تو کشیدن کمترین کار است
نه شیعه نه محب تو سیاهی لشگرت هستم
به دردت میخورم روزی بگیری تو اگر دستم
به هر شعر تری گویم علی را دوست دارم من
به مهر مادری گویم علی را دوست دارم من
مرا دوزخ بیندازی درون شعله می رقصم
به صورت حیدری گویم علی را دوست دارم من
خدا معمار من بوده درون دل گُهر دیده
تمام خشت خشتم را به عشق مرتضی چیده
سحر عطر خدا دارد که پیچیده ز گیسویت
قمر در موقع خوابش گذارد سر به زانویت
زکاتم را بده گاهی نمایان کن به من رویت
پر از بغضم بیا تا سر گذارم روی زانویت
به روی دست احمد بیگمان دست خدا باشد
یقین دارم که دست تو همان دست خدا باشد
چو کعبه بر دل هر کس ز عشق تو ترک باشد
کف صحن نجف بی شک ته برج فلک باشد
اگر چه این مثال من کمی عامی بُود اما
خدای بی علی مثل غذای بی نمک باشد
من از ته مانده ی جام امیرالمومنین مستم
بدهکار علی بودم بدهکار علی هستم
#سجاد_احمدیان
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#عید_سعید_غدیر
#عید_ولایت
@sher_alavi | شعرعلوی