eitaa logo
شعر علوی
925 دنبال‌کننده
23 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مگر تا از غبارِ قبر او تاجی نهی بر سر چنان سگ ها بیفت ای بی‌نوا قدری به راه آنجا تشابُه ره به سِنخیت بَرَد آخر مشو نومید به مویش راه خواهی بُرد ای رویِ سیاه آنجا @sher_alavi I شعرعلوی
از غصه ابری نیست چشمی که تورا دارد باران اگر می‌بارد از شوق تو می‌بارد مانند کفشی که ورودی حرم جا ماند ای کاش زائر هم خودش را جای بگذارد دربان ورودی حرم بشمارد عاقل را دربان خروجی حرم دیوانه بشمارد بیچاره عکاسی که حیران شد پس از آنکه می‌خواست از ایوان طلایت عکس بردارد هر باغبانی که ضریح تو به چشمش خورد هی دم به دم در باغ خود انگور می‌کارد از پاکی دامان مادر عاشقت هستیم از لقمه هایی که پدر در سفره می‌آرد حق با علی بود و علی با حق، نفهمیدست! هرکس به خود حق داد حیدر را بیازارد دارم وصیت میکنم هرکس که دفنم کرد این شعر را هم باتنم در گور بسپارد @sher_alavi | شعرعلوی
هدایت شده از مدح مولا
انی ساووک بمن ناووک و هل ساووا نعلی قنبر تو را با دشمنانت مقایسه کردند آیا آنها با کفش های قنبر قابل مقایسه بودند؟ سید رضا هندی ۱۳۶۲ ه.ق @madhmola