eitaa logo
شعر مذهبی شاعران الغوث
311 دنبال‌کننده
11 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(زبانحال راهب) در فکر گلی بودم و گلزار خریدم  گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم  در گلشن فردوس برین هم نفروشند  این طرفه گلی را که من از خار خریدم  دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم  بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم  دیگر نکشم ناز طبیبان جهان را  زیرا که دوای دل بیمار خریدم  تا جلوه‌ فروشد به جهان، گوشه‌ی دیرم  با ذرّه ، مِهین مطلع انوار خریدم  در جلوه‌گری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است  ماهی که من از کوچه و بازار خریدم  حیف است که با درهم و دینار بسنجم  هر چند که با درهم و دینار خریدم  خاک دو جهان بر سر صرّافِ فلک باد!  سر بود که با قیمت دستار خریدم  سودایی از این‌گونه که دیده ست به عالم؟  کم دارم و این دولت بسیار خریدم  خلق دوجهان گر بخورد غبطه، عجب نیست  چیزی که خدا بود خریدار ، خریدم  شاید که چو من ، راهبی اسلام برآرد  چون رأس حسین از کف کفّار خریدم  در ماتمش از دیده، چرا خون نفشانم؟  آخر سر یار است ز اغیار خریدم  دیگر نکنم واهمه‌ ی حشر که این سر  شمعی ست که از بهر شب تار خریدم  از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب  زر دادم و گنجینه ‌ی اسرار خریدم  ای دیده‌! تو را گر سر و سودای تماشاست  آیینه‌ ی صد عزّت و ایثار خریدم  دوزخ دگری راست که : دربست، بهشتی  امشب من از این لشکر خونخوار خریدم  (نظمی)! ز هنر هرچه به بازار جهان بود سنجیدم و این طبع گهربار خریدم @sher_alghoth