eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.5هزار دنبال‌کننده
504 عکس
131 ویدیو
78 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز حماسه ۹ دی گرامی باد. کانون فرهنگی آموزشی ولایت مرکزآموزش مداحی اهل البیت(علیهم السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سالگرد شهادت در سینه هامان زخم صدها بغض پنهانی ست چشمانمان از این مصیبت ابر بارانی ست از پشت گرچه بازهم خنجر زدید اما این شهر این خانه پر از قاسم سلیمانی ست این خانه از اهل وفا خالی نخواهد شد این شهر این خانه پر از یار خراسانی ست آری عزاداریم اما غرق امیدیم آری پس از این روزهای سخت آسانی ست آری پس از این، غنچه ی بسیار می روید صد ها گل قاسم در این گلزار می‌روید ای گرگ ها مرد نبرد تن به تن باشید شیر آمده آماده ی جان باختن باشید چشم عدالت روز و شب در انتظار ماست هیهات من الذله تا آخر شعار ماست ما‌ نان ز دست خصم‌پیغمبر نمیگیریم ما مرد میدانیم در بستر نمیمیریم با دوستان خویش کارونیم و اروندیم با دشمنان خویش البرز و دماوندیم ما یک به یک از نسل خون از نسل شمشیریم وقتش بیاید انتقامی سخت میگیریم از ایستادن آسمان خسته نخواهد شد راهی که با خون باز شد بسته نخواهد شد حس می کنم روی سر خود دست قائم را باید بگیریم انتقام حاج قاسم را ای آسمان خونخواهی هابیل نزدیک است شبهای نابودی اسرائیل نزدیک است حالا ببین تاثیر خون مرد مخلص را هم حاج قاسم هم ابومهدی مهندس را ای چشم بسته، جمعه ی فریاد را دیدی؟ جمعیت میلیونیِ بغداد را دیدی؟ از آبرو تا جان مرید امر جانانیم ای گاوهای شیرده ما شیر میدانیم در راه میهن لشکر آماده بسیار است سرباز جان بر کف چو حاجی زاده بسیار است غیرت شرف عزت بزرگی ارمغان ماست پایش بیفتد باز موشک گفتمان ماست ... دست علی و فاطمه پشت و پناه ماست این خانه خالی نیست صاحبخانه اش زهراست زهرا همانی که سرود جان نثاری خواند تا آخرین لحظه فقط پای ولایت ماند ای حضرت خورشید هنگام ظهور توست درمان این ظلمت فقط مهتاب نور توست من شک ندارم شهرمان آباد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد ✍ باحذف سه بیت •◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇ ایتا👇  http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرثیه حضرت زهرا(سلام الله علیها) ۹دی۱۴۰۰
غزل وای بر حالـم اگر از تو جدا باشم من             هـمـۀ عــمـر گـرفـتـار بـلا بـاشـم من شک ندارم همۀ خـواستۀ تو این است           لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من تا زمانی که دلـم خانۀ این و آن اسـت             جـا نـدارد که پـذیـرای شـما باشم من چقدر غـرق گـنه بودم و تو می دیـدی           همه عمرم خجل از روی شما باشم من تا به کی درپی گیسوی تو آواره شوم           دردمـنـدانـه بـه دنـــبال دوا باشـم من گوئیا قسمت من این همه سرگردانی ست             هم چنان زلف به هم خورده رها باشم من کاش میشد به دل وجان بکشم ناز تو را           یـار تـو مـثـل امـام و شهـدا بـاشم من کاش میشد که به همراه تو یک فاطمیه             مـیهـمـان حـرم کـرب و بلا باشم من ای عزیز دل زهرابه کجا خـیمه زدی؟             زائر خـیـمۀ سـبـزت به کجا باشم من جان آن مـادر غـمـدیـده و بی یـار بیـا              به گـرفــتـارِ مـیـان در و دیـوار بـیـا ✍ ایتا👇  http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
﷽مراد از شعر شیعی، شعر متعهد و هدف‌مندی است که آگاهانه مخاطبان خود را به تناسب زمان و مکان در جریان چند و چون رسالت تاریخی‌شان قرار می‌دهد و با ایجاد انگیزه‌های لازم و فراهم آوردن زمینه‌های عاطفی مناسب، شتاب بیشتری را به حرکت‌های فکری-دینی می‌بخشد. اگر شعرشیعی، ریشه در غدیر و عاشورا داشته باشد-که دارد-می‌توان رسالت شعر متعهد شیعی را اصولاً در بیان زیبای هنری و احساسی این دو رخداد مهم و شگرف تاریخی و آثاری که بر آنها مترتب است خلاصه کرد؛ دو رخدادی که از دیرباز به شیعه هویت بخشیده است. اگر شعر عصر جاهلی در تفاخرهای ملی و قومی و یا قبیله‌ای و نژادی و یا در عشرت‌طلبی‌ها و زن‌بارگی‌ها و بی‌بندو باری‌ها خلاصه می‌شود، شعر متعهد شیعی به دنبال کشف گستره‌های فکری و تسخیر قلل رفیع عاطفی است که جای پای هیچ رهنوردی را تجربه نکرده باشد و در این رهگذر، با عبور از تنگناهای خطیر خطرخیز، گام در اقالیم پر رمز و رازی می‌گذارد که از حال و هوای خاصی برخوردار است؛ اقالیم بکر و دست‌نخورده‌ای که ما را سرانجام با غدیر و عاشورا پیوند می‌دهد و ره‌آوردی که از این سفر معنوی نصیب شاعر شیعی می‌گردد، شور و حال وصف ناپذیری است که او را در آفرینش آثاری ماندگار مدد می‌رساند.»(مجاهدی، 1376، مقدمه) مجاهدی، محمدعلی(1376). نخل میثم یک(دیوان اشعار غلامرضا سازگار)، چاپ دوم، قم:حق بین.
﷽ شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مرثیه ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ امشب به نخل آرزویم برگ پیداست در چهرۀ زردم نشان مرگ پیداست امشب مرا در بستر خود واگذارید بیمار بیت وحی را تنها گذارید دوران هجرم رو به اتمام است امشب خورشید عمرم بر لب بام است امشب بیرون برید از خانه زینب را که حاشا مادر دهد جان و کند دختر تماشا گوئید مولا را که در مسجد نشیند تا مرگ یارش را به چشم خود نبیند خجلت زده از اشک فرزندان خویشم اسماء تو تنها وقت مردن باش پیشم پیش حسن از اشک ماتم رخ نشوئی جان حسینم با علی حرفی نگوئی چون روز آخر بود، کار خانه کردم گیسوی فرزندان خود را شانه کردم دیدی چه حالی در نمازم بود اسماء؟ این آخرین راز و نیازم بود اسماء آخر نگاه خویش را سویم بیفکن می‌خوابم اینک پرده بر رویم بیفکن بنشین کناری ناله از دل در خفا زن بانوی خود را لحظه‌ای دیگر صدا زن دیدی اگر خامش به بستر خفته‌ام من راحت شدم، پیش پیمبر رفته‌ام من آیند چون اطفال معصومم به خانه پرسند از مادر خبرداری تو یا نه؟ دیدند اگر خاموش و بی‌تاب است مادر آهسته با آنها بگو خواب است مادر چون سوی حجره کودکانم رو نهادند یکباره روی جسم رنجورم فتادند مگذار ساعتها تنم در بر بگیرند مگذار آنان هم کنار من بمیرند بفرست مسجد آن دو طفل نازنین را کآرند بالینم امیرالمؤمنین را شبها برایم بزم اشک و غم بگیرند در خانة آتش زده ماتم بگیرند از من بگو با زینب آزادۀ من برچیده مگذاری شود سجادۀ من من رفتم اما یادگارم زینب اینجاست تکرار آهنگ دعایم هر شب اینجاست (سازگار، 1376، 127) ✍️غلامرضاسازگار ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حدیث روز💠 💎 توصیه‌ای اخلاقی از امیر بیان 🔻امام على (علیه‌السلام) : اِقبَل عُذرَ أخيكَ، فَإِن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِس لَهُ عُذرا ❇️ عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى ندارد، برايش عذر بتراش. 📚 تحف العقول: ص 112 ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
﷽ شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مرثیه ****************************************** امام خانه نشین مدینه! شوهر من! حلال کن که رسیده است روز آخر من مرا به طور نهانی شبانه غسل بده اگرچه آب شده مثل شمع، پیکر من سیاهی بدن و صورت کبود مرا خدا کند که نبیند خدیجه، مادر من از این به بعد شود خانه دار خانۀ تو به جای مادر خود چهارساله دختر من هنوز حامی تو چشم خود نبسته علی! چرا غریب نشستی کنار بستر من؟ سکوت و صبر تو آتش زده است بر جگرم چقدر صبر؟ کمی گریه کن به خاطر من برای یاری تو بین آن در و دیوار کسی نبود به جز محسن تو یاور من هزار بار شدم کشته باز هم از تو دفاع کردم و گفتم: علی‌ست رهبر من شرار آتش و رخسار فاطمه «میثم» خدای من! شود آیا چگونه باور من؟ (سازگار، 1390، 70) ✍️غلامرضاسازگار ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها.m4a
13.15M
روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) یکشنبه۱۲دی۱۴۰۰
﷽ حاج قاسم سلیمانی نام تو را در بهترین رویا شنیدم از عرشیان، از عالم بالا شنیدم در آسمان هشتم، آن آئینه‌خانه عکس تو را دیدم، صدایت را شنیدم عطر تو را در آن بهشت آرزوها از یاس و نرگس، از اقاقی‌ها شنیدم این داغ را از آفتاب اول تیر از موج‌های گیسوی یلدا شنیدم از زخم‌های حنجر آتش‌فشان ها از شور طوفان، از لب دریا شنیدم از خاک خونین حلب، از آتش شام از نخل‌های بی‌سر صنعا شنیدم نام تو را از بیدهای گُر گرفته از بادهای سرخ در حیفا شنیدم میدان منور می‌شد از باران چشمت هر بار از لب‌هات، یا زهرا شنیدم نام تو را در شب‌نشینی شهیدان با شوق از اصحاب عاشورا شنیدم گاهی نشان عشق ما، اشک روان شد گاهی گواه عاشقی، ایثار جان شد با زخم باید سوخت، باید ساخت، آری اما کدامین زخم چون زخم‌زبان شد وقتی هوای پَر گرفتن رفت از سر وقتی دل از تن پَروری ها ناتوان شد وقتی که ساعت از صدا افتاد کم‌کم وقتی پَر قو بستر خواب گران شد وقتی هوا مسموم شد از باد نخوت وقتی که دنیا شوکران این و آن شد تو آسمان را خواستی، برخاستی تا کم کم زمین در زیر پایت، آسمان شد تو با لباس سبز، خضر راه بودی با تو کویر تشنه غرق ارغوان شد وقت تلاوت با دوبیتی‌های چشمت روح تغزل در تَن هستی روان شد یا نور و یا قدوس‌های چشم هایت در آسمان شام، مثل کهکشان شد ✍ ایتا👇  http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
🌞: جلسۀ پانزدهم درس گفتارهای کتاب منتهی الامال ............................................................................................................ 1.پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)چند فرزند داشت و مادر آنان که بود؟ هفت فرزند داشتند:عبدالله(ملقب به طیب و طاهر) و قاسم و فاطمه و ام‌کلثوم و رقیه و زینب از حضرت خدیجه(سلام الله علیها)و ابراهیم از ماریۀ قبطیه. ص191 . همۀ فرزندان در زمان حیات پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از دنیا رفتند جز حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها). 2.جریان فدا شدن ابراهیم به امام حسین(علیه السلام)چه بود؟ روزی پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نشسته بود و بر ران چپش ابراهیم پسرش را نشانیده بود و بر ران راست خود امام حسین(علیه السلام) را و یک مرتبه این را می‌بوسید و یک مرتبه او را، ناگاه آن جناب را حالت وحی عارض شد و سپس فرمود که جبرئیل از جانب پروردگار آمد و گفت:ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و می‌فرماید که یکی را فدای دیگری گردان!پس حضرت نظر کرد به سوی ابراهیم و گریه کرد و نظر کرد به سوی سیدالشهدا(علیه السلام) و گریه کرد، پس فرمود که ابراهیم مادرش ماریه است و وقتی بمیرد به غیر از من کسی محزون نخواهد شد و مادر حسین فاطمه است و پدرش علی است که پسر عم من و به منزلۀ جان من و گوشت و خون من است و چون او بمیرد دخترم و پسرعمم هر دو اندوهناک می‌شوند و من نیز بر او محزون می‌گردم و من اختیار می‌کنم حزن خود را بر حزن ایشان و بعد از آن، پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هرگاه امام حسین(علیه السلام) را می‌دید او را بر سینۀ خود می‌چسبانید و لبهای او را می‌مکید و می‌گفت: فدای تو شوم ای کسی که ابراهیم را فدای تو کردم!.ص192 3.علت نام گذاری عام الحزن چیست؟ وفات حضرت ابوطالب(علیه‌السلام) و حضرت خدیجه(سلام‌الله‌علیها).ص194 4.گوشه‌ای از اوصاف ابوطالب(علیه‌السلام): بین نُه عموی پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، ایشان و حضرت حمزه(علیه‌السلام) از همه افضل بودند و نامش عبدمناف بود. پدرش عبدالمطلب درباره‌اش گفته است: آن بزرگوار، سیدبطحاء و شیخ قریش و رئیس مکه و قبلۀ قبیله بود. به اکثم‌بن صیفی(حکیم عرب) گفتند:از که حکمت و ریاست و حلم و سیادت خود را آموختی؟گفت از حلیف حلم و ادب، سید عجم و عرب، حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب. در روایات بسیاری آمده که مثَلَش مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را پنهان کرد، ایمان خود را پنهان کرد تا بتواند پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را نصرت کند و شرّ کفار قریش را از آن حضرت دفع کند. وصایا و آثار انبیاء نیز در نزد ابوطالب بود که آنها را به پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) منتقل نمود. نورانیت او از همۀ خلق بجز پیامبر و ائمه(علیهم‌السلام) بیشتر بود و اگر ایمان ابوطالب در کفۀ ترازویی و ایمان این خلق در کفۀ دیگر گذاشته شود ایمان ابوطالب بالاتر خواهد بود. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) دوست می‌داشت که اشعار ابوطالب روایت و تدوین شود و می‌فرمود:بیاموزید آن را و اولاد خود را تعلیم کنید؛ زیرا که آن جناب دین خدا داشت و در اشعارش علم بسیار است و خدمات ابوطالب(علیه‌السلام) در دین و نصرتش از حضرت سیدالمرسلین(علیه‌السلام) از آن گذشته است که بیان شود و بس است در این مقام فرمایش پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)که فرموده:«پیوسته قریش از من می‌ترسیدند، یعنی جرأت اذیت کردن مرا نداشتند تا ابوطالب وفات کرد».ص196 5.بخشی از اوصاف حضرت حمزه و حضرت جعفربن ابی طالب(علیهماسلام):
🌞: ابن بابویه از حضرت امام رضا(علیه‌السلام) روایت کرده است که پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود که بهترین برادر من علی است و بهترین عموهای من حمزه است و عباس که با پدرم از یک اصل است. حضرت در نماز بر حمزه هفتاد تکبیر گفت. از امام صادق(علیه‌السلام)روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند که از ماست رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)که سید پیشینیان و آیندگان است و خاتم پیغمبران است و وصیّ او بهترین وصی از اوصیای پیغمبران است و دوفرزندزادۀ او حسن و حسین(علیهماسلام) بهترین فرزندان از فرزندزاده‌های پیغمبرانند و بهترین شهید از شهیدان، حمزه است که عموی اوست و جعفر که با ملائکه پرواز می‌کند و قائم آل محمد(صلوات‌الله علیهم اجمعین). حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)فرمود:پروردگار من برگزید مرا با سه نفر از اهل بیت من که من بهترین و پرهیزکارترین ایشانم و فخر نمی‌کنم، برگزید مرا و علی و جعفر دو پسر ابوطالب را و حمزه پسر عبدالمطلب را.در آیۀ:«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا. از ميان مؤمنان مردانى‏‌اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند، برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيدۀ خود را] تبديل نكردند»(احزاب23)که مراد از «مَنْ قَضَى نَحْبَهُ» حمزه و جعفر و« مَنْ يَنْتَظِرُ»علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) است. از آن حضرت روایت شده که بر ساق عرش نوشته است:حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سیدالشهداء است.حضرت حمزة عبدالمطلب در غزوۀ احد به شهادت رسید و حضرت جعفربن ابی طالب(علیه السلام) در جنگ موته شهید شد.ص197
﷽ برداشتی کوتاه از مقدمۀ استاد سید علی موسوی گرمارودی بر کتاب چراغ صاعقه، در واکاوی،نقد و اولویت سنجیِ روحیۀ حماسی در شعر عاشورایی: «در ره او چو قلم گر بسرم باید رفت با دل زخم‌کش و دیدۀ گریان بروم(حافظ). کربلا نه تنها رستاخیز عشق که برپادارندۀ قیامت تاریخی انسان‌ها و رستخیز جان مردم مرده است. به قول«محتشم» در کربلا جهان از هم می‌گسلد و محشر کبرای الهی برپا می‌شود، از آسمان‌ خون می‌بارد و حتی سرادق گردون نگون می‌گردد؛ اما مانند رستاخیز به تن مردگان جان می‌دمد و انسان‌ها برصحنۀ حیات و پهنۀ هستی از تأثیر آن برپا می‌ایستند. برپای می‌ایستند تا حسین(علیه‌السلام) را بشناسند و راه او را، و به سوگ بنشینند تا خود حسینی شوند. از این‌روی واقعۀ«طف» افسانه نیست، کارنامۀ حیات سیاسی یک امت و نیز حیات فلسفی یک جامعه و فلسفۀ حیات یک اجتماع است. واقعۀ «طف» قصه نیست و اگر هست تنها «قصۀ عشق» است«کز هر زبان که می‌شنوی نام مکرر است»؛ بیش از هزار و سیصد سال است که آن را از هر زبان می‌شنوی: از منابر، در مجالس، تکایا، محافل ادبی، در کتاب‌ها، در مراثی که مردم سینه به سینه باز می‌گویند... در حقیقت، از کلام هرکس که از ستم می‌خروشد، ندای حسین(علیه‌السلام) می‌جوشد و ندای سرخ وی چون پرچمی برچکاد هر قیام در اهتزاز بوده است و تا قیامت نیز خواهد بود... از این میان، شعرا این گلبانگ را رساتر خروشیده‌اند و از ایشان هر کس جان‌مایۀ فریاد خویش را از تولای حسین(علیه‌السلام) و حماسۀ سوگ سرخ او بیشتر سیراب ساخته، سرسبزتر برآمده است؛ چنین است که «محتشم» در ترکیب بند مشهور خود از برترین شاعران تاریخ ادب ما فراتر ایستاده است...» (موسوی گرمارودی، 1365، 15) «اما چنین نیست که ما تنها با سیل اشکی که از دیدگان شعر محتشم جاری‌ست از جا می‌رویم؛ بلکه به نظر اینجانب مهمترین جانمایۀ تأثیر و فخامت شعر او حماسه‌ای‌ست که در آن موج می‌زند. اصولاً از ارکان هر اثر تراژیک خوب، حماسی بودن آن است و این دست نیافتنی‌ست مگر آنکه خالق اثر از روح حماسی برخوردار باشد...»(همان، 28) «باری بزرگترین لطمه‌ای که بر شعر مراثی و سوگ‌سروده‌های آل‌الله در طی قرون به‌ویژه در سیصدسال اخیر و بالاخص در پنجاه سال معاصر، وارد آمده است از سوی عده‌ای بوده که بی‌آنکه خود از روحیۀ حماسی برخوردار باشند(یا دست‌کم چون محتشم، در همان هنگام سرودن سوگ‌نامۀ آل‌الله از شکوه آسمان‌آسای شهادت و ایستادگی آنان و حماسۀ سرخشان سرمشق و تأثیر پذیرند) زنجموره‌های ارواح مفلوک خود را به نام سوگ‌سرود آل‌الله، خود به هم بافته و یا از دیگران جمع آورده و به دست مردم داده‌اند. نخستین کسی که در حد یارایی خود، به رفع این ضعف و لطمه و فلاکت در این عرصه برخاسته است برادرم، شاعر اهل بیت علی انسانی، جمع آورندۀ کتاب حاضر(چراغ صاعقه) است.»(همان، 30) ادامه دارد... ✍🏻مجیدطاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا