eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.7هزار دنبال‌کننده
599 عکس
153 ویدیو
91 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🍂گریستن🍂 جز یک نسب که از تو به خود بسته چیستم من آن چنان که آل علی هست نیستم  اما مرا هم ای علی از خود مران که من تا چشم داشتم به حسینت گریستم ✍ ایتا👇 http://eitaa.com/sher_sabk_maddahi تلگرام👇 https://t.me/sher_sabk_maddahi
👈شعری از شهریار توسل به چهارده معصوم(علیهم السلام) خدا را جلوه ها باشد نهانی به لفظ اندر نگنجد این معانی گشایش ها دمد در بستگی ها توانایی تَنَد در ناتوانی به زندان اندرون آزادگی هاست به ظلماتست آب زندگانی خمارِ روز غم را بس به بالین شب آید با شراب شادمانی جهان زندان آزاده است لیکن مکافاتش بهشت جاودانی هَزارا با خزان زرد سرکن که باز آید بهار ارغوانی الا یا کاروانِ سیر ایام چه زود از ما جدا کردی جوانی دریغا دولت دیدار جانان دریغا صحبت یاران جانی به دنیا دل منه کاین کاروانگاه ز مقصد باز دارد کاروانی جهان دردیست بی درمان ولیکن گرت ایمان، به دردش درنمانی به هر دردی که در می مانی ای دل الا تا جز خدای خود نخوانی توسُّل چارده معصوم را کن که قرآن خواندشان سبع المثانی اگر گنج بقا خواهی فنا شو خراب آباد دیدم دهر فانی خدا را جا به دل های شکسته است دل بشکسته جو تا می توانی به چشم دل خدا را بین، خدا را که با ما لطف ها دارد نهانی ✍️استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی (شهریار1376 ، 100:1)
به مناسبت ۲۷ شهریور، روز درگذشت و روز «شعر» و «ادب»: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 همه شهر را گرفتی تو به شعر، «شهریارا»! تو که شهریار شعریّ و امیر شهر، یارا! به بسیط خاک رفته همه جا سرود پاکت به درآی شهریارا و بگیر شهر ما را ز فراز قاف رفعت بگشای چتر دولت که به زیر سایه ی تو شود آشیان هُما را چکد آب زندگانی ز مداد و خامه ی تو که گرفته کلک شعرت سرِ چشمه ی بقا را چو فرشتگان الهام، ببین و بازگو کن ز نقوش لوح تقدیر مشیّت قضا را تو سرود آسمان را، برِ خاکیان فروخوان ز علی(ع) بگو که بینند جمال کبریا را تو چنان به وصف مولی سخنی صواب گفتی که خدا به شهد شعر تو کرم کند شفا را تو به این گدایْ گفتی در خانه‌ی علی زن «که نگین پادشاهی دهد از کرم، گدا را» به خدا قسم! خدا را به رخ علی توان دید «به علی شناختم من، به خدا قسم! خدا را» ز درآمدی و آمد به سر انتظار حافظ که سحر پیام می داد به سوز دل صبا را همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را من و ورد ذکر یارب من و این دعای هرشب که خدا نگاه دارد ز نگاه بد شما را همه هست های و هوایم به خدای گفت و گویم که خدای من بگردان ز جناب او بلا را دهن تو را ببوسم به سپاس آن که گفتی «علی! ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟» ز «رياضی» اين غزل را كه سرود آسمانی است پي عرض خير مقدم بپذير، «شهریارا»! 📕دیوان ریاضی یزدی، ص۳۷۹_۳۸۰