واحدخوزستانی
یا حسین آن که دل از غیر تو بُبرید، منم
آن که لاجرعۀ می مهر تو نوشید منم
آن که از شوق به هنگام ولادت چون شمع
عوض گریه در آغوش تو خندید منم
آن که با پرورش مادر و تعلیم پدر
تربیت یافته در مکتب توحید منم
آن که همراه تو آمد به صف کرب و بلا
پا به پای تو صمیمانه بکوشید منم
آن که خون شد دلش از محنت ایّام ولی
جامۀ صبر به تن بهر تو پوشید منم
روز عاشور به هنگام وداع آخر
آن که پروانه صفت دور تو گردید منم
آن که جا از پی یک بوسه به اعضات ندید
خم شد و حنجر خونین تو بوسید منم
آن که چون لانۀ زنبور ز شمشیر ستم
جسم عریان تو آغشته به خون دید منم
نشنیده ست کسی از سر بُبریده سخن
آن که صوت ملکوتی ز تو بشنید منم
آن که در بزم یزید بن معاویۀ پست
قد علم کرد و سخن گفت و نترسید منم
جنگ با اسلحه کار تو و یاران تو بود
آن که با تیغ زبان بعد تو جنگید منم
نظر مرحمتی کن تو به (ژولیده) که گفت
یا حسین! آن که دل از غیر تو بُبرید منم
✍🏻مرحوم ژولیده نیشابوری
#واحد
نوحه امام سجاد(علیه السلام)🎤
من علی ابن حسینم زاده ی حبل المتین
که خدا کرده خطابم "انت زین العابدین"
ناله شد تکبیر من گریه شد شمشیر من
ابن الحسینم......
گرچه دور گردن من حلقه های آهن است
بسته شد دستم ولی کار جهان دست من است
ارث ما صبر و سکون امر ما "کن فیکون"
ابن الحسینم......
من که می بوسد اجل دست مرا در استلام
کعبه ام ، اما عدو سنگم زند در شهر شام
سبط خیرالمرسلین گشته ام ویران نشین
ابن الحسینم....
✍️میثم مومنی نژاد
#امام_سجاد_علیه_السلام
#نوحه_ایستاده
#شعر_و_سبک_مداحی
نوحه امام سجاد (علیه السلام)🎙
من باغبانم اما
گلهایم از جفا سوخت
در بین خیمه ها سوخت واویلا
من حجت خدایم
که حرمتم شکستند
دستم ز کینه بستند واویلا
غربتم با اشک و خون شد تفسیر
دست و پایم بسته شد در زنجیر
من غریبم آه و واویلتا
با اذن من در عالم
گردد خورشید و افلاک
می روید لاله از خاک واویلا
اما باید ببینم
میخورد ظالمانه
ناموسم تازیانه واویلا
دیده ام با خاطری افسرده
کاروانی همه سیلی خورده
من غریبم آه و واویلتا
کی میرود ز یادم
بوسه بر جسم بی سر
دفن آن پاره پیکر واویلا
با بوریا شده جمع
آن زخم بی شماره
آن جسم پاره پاره واویلا
دیده ام با داغ بی اندازه
روی زخمش جای نعل تازه
من غریبم آه و واویلتا
✍️میثم مومنی نژاد
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
⛓شور شهادت امام سجاد (علیه السلام)⛓
ای دل شرار زهر شد میهمان من
آه ای اجل بگیر این نیمه جان من
گریه کن ای فلک با دیده ی ترم
آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم
من غریبم.......
گرید به حال من چشمان روزگار
روزی که غرق تب گشتم شتر سوار
شد دست و پای من بسته به سلسله
نامحرمان شدند همراه قافله
من غریبم......
با دست بسته ام رفتم به شهر شام
در کوچه ی یهود در اوج ازدحام
خاکستر عزا بر چهره ام نشست
با سنگ کینه ها آیینه ام شکست
من غریبم.....
✍️میثم مومنی نژاد
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
مرثیۀ دوم اسارت🏴
از آیت الله مرعشی نجفی(ره) نقل شده است که وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) قنداقۀ حضرت زینب(سلام الله علیها) را به محضر رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) برد این نوزاد چشم مبارک را به روی هیچ کدام از اهل بیت(علیهم السلام) باز نکرد. تنها وقتی قنداقه در بغل امام حسین(علیه السلام) قرار گرفت چشمش را گشود؛ اینجا حضرت زینب(سلام الله علیها) رو در روی امام حسین(علیه السلام) که قرار گرفت چشمانش را باز کرد؛ ولی یک وقتی امام حسین(علیه السلام) تا چشمش به چشم حضرت زینب(سلام الله علیها) دوخته شد چشمانش را بست و آن در مجلس یزید بود. سر مبارک آقا از فراز نیزه به تمام اُسرا نگاه کرد؛ ولی وقتی که مقابل حضرت زینب(سلام الله علیها) رسید چشم هایش را روی هم گذاشت و از گوشههای چشم مبارکش اشک جاری شد؛ گویی میخواست فرموده باشد که خواهر عزیز از این که این همه محبت به یتیمانم کردهاید ممنون شمایم و بیش از این مرا خجالت زده مکن!
(گریزهای مداحی، صفحۀ299)
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#مرثیه
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها