eitaa logo
شاعرانه
25.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
862 ویدیو
83 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨ 1روز تا عید گمت کردیم تو بازار دنیا قراره کی نشونیتو بیاره با اینکه کسب و کارامون شلوغه ولی بازارمون رونق نداره آره برکت نداره سفره‌هامون زمینم بی تو با ما قهر کرده فقط وقتی تو برگردی به دنیا دوباره خیر و برکت برمیگرده دعای ما نمیگیره میدونم یه جای این دعاها گیر داره میرم بازم سراغ مادرم چون دعای مادرا تاثیر داره توی این خونه رسمه از قدیما سحر از ندبه مون بارون بباره کنار سفره ی نذریش ، مادر یه بشقاب اضافی هم بزاره خلاصه پیر شدن مادر پدرها مادر جون خیلی ساله زیر خاکه دیگه اون سفره داره سینه چاکت حالا چند وقته که اسیر خاکه توکه نیستی چهار فصلم خزونه گرفته ابر غصه آسمونو دلم میخواد تو آغوشم بگیرم هوای جمعه های جمکرونو تو وقتی نیستی پر میکنه کی؟؟؟ جای خالیه جا مونده پیشم رو می خونن رفتگرهای محله بازم کوچه لره سو سپمیشم رو گروه شعری 📜 @sheraneh_eitaa
عشقت صنما مجاور دیدهٔ ماست جز عشق تو هرچه هست بیگانهٔ ماست هرگونه که هست با غمت می سازم زیرا که غمت حریف دیرینهٔ ماست 📜 @sheraneh_eitaa
saber.gif
8.6K
شرف‌الادباء شهاب‌الدین ادیب صابر بن ‌اسماعیل ترمذی (کشته شده به سال ۵۴۶ هجری قمری) از شعرای عهد سلجوقی و خوارزمشاهی بود. اصل وی از ترمذ بود و شاعری او هم در آن شهر شروع شد. ولی بعدها در نواحی دیگر مانند مرو، بلخ و خوارزم روزگار گذرانید و به مدّاحی سنجر پرداخت. سنجر او را به رسالت نزد اتسز خوارزمشاه فرستاد. او چندی در خوارزم ماند و اتسز را مدح گفت. اتسز توطئه‌ای برای قتل سنجر ترتیب داده بود. ادیب صابر از آن آگاه شد و سنجر را مطلع کرد و نقشهٔ اتسز باطل گردید. به همین دلیل اتسز دستور داد او را در رود جیحون غرق کردند. 📜 @sheraneh_eitaa
نوبهار بدیع بی همتا همتی بذل کرد بر صحرا تا به تاثیر بذل و همت او گشت صحرا بدیع و بی همتا هر کجا گشت همتی مبذول بی گمان نعمتی شود پیدا باد چون زایران به بستان تاخت آنگه از بوی خوش گرفت نوا هرکه حاجت به اهل بردارد زود بیند مراد خویش روا نعمت عشق عاشقان بفزود نغمه بلبل بدیع نوا ابر بر باغ عاشق است ولیک هست معشوق او قرین جفا کاین بگرید چو دیده وامق وان بخندد چو چهره عذرا گر وفا داشتی نخندیدی هیچ معشوق را نماند وفا دهن لاله را سرشک سحر کرد پر تازه لولو لالا گر نوا بلبل نوآیین یافت لولو اندر دهان لاله چرا راست گویی که از کمان نرود تیر حکم زمانه جز به خطا کارها گر به راستی بودی راست بودی بنفشه را بالا قامت پیر اگر دو تا باشد راست بر رفته قامت برنا عمر سو از بنفشه بیشتر است از چه شد قامت بنفشه دو تا نرگس آن حال کی پسندیدی گر نبودیش دیده نابینا آن گل سرخ بر کران چمن زرد گل را همی کند رسوا که من ار لعل گشته ام بی می زرد چون مانده ای تو بی صفرا یا بداندیش خواجه ای که همی زرد رویی نگردد از تو جدا من چو رخسار نیکخواهانش هر زمان لعل تر کنم سیما جایگاه امان امین الملک والی رای و همت والا شرف الحضره آنکه حضرت اوست کعبه حاجت همه فضلا سبب عمر عدل و فضل عمر چون عمر عامل خلا به ملا آسمانی که آسمان برین جوید از قدر او همیشه علا آفتابی که آفتاب فلک خواهد از رای او همیشه ضیا آن بود با علو این چو زمین وین بود با ضیای آن چو سها رادی از طبع او قوی گردد همچو دعوی مدعی به گوا زفتی از دست او ضعیف شود همچو طاعات بندگان ز ریا از حساب عطاش درماند آنکه احصا کند حساب حصا گرچه سصید چو میرک سیناست اوست مقلوب میرک سینا جود عفرا و طبع او عروه است بس به غایت رسید عشق و هوا گر به جانش طمع کنی گوید هان هلا باژگونه کن عفرا لیکن ایزد نیافرید دلی کاین طمع دارد اندر او ماوا آسمان وسعود وی شده است فتنه بر وی چو سعد بر اسما تا چو باران براو همی بارد هر زمان نو سعادتی ز سما برج جوزا جواز او دارد اوج خورشید از آن بود جوزا فضل او بی کرانه چون دریاست لفظ او گوهر بلند بها سایل از لفظ او گهر یابد نه بدیع است گوهر از دریا هر کجا رفق او پدید آید بدماند ز سنگ خاره گیا هر کجا باس او نماید روی موم گردد ز بیم او خارا خلق او را صفت همی گفتم خاک بوسید عنبر سارا همتش را ثنا همی گفتم سر فروبرد گنبد خضرا خدمت بزم او کند شب و روز طرب انگیز از آن بود صهبا عنبر خلق او برد به دماغ زان سبب خوش بود نسیم صبا از جهان حصه مخالف اوست رنج بی ناز و خار بی خرما تا بود بهره موافق او شب بی روز و صبح بی فردا ای به هر خوبی از فلک در خور ای به هر نیکی از زمانه سزا که تواند سزا و در خور تو گفتن از بندگان دعا و ثنا تا بقا و فناست در گیتی از بقای تو دور باد فنا کمترین نعمت ولیت نشاط بهترین راحت عدوت بلا دیده دولت تو نادیده هیچ روی شماتت اعدا بر سر نامه سعادت تو زده توقیع جاودانه بقا 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی زیبای حاج محمود کریمی ویژه ولادت امام زمان عج 📜 @sheraneh_eitaa
مژده ای دل که جان جان آمد.. لیله القدر عاشقان آمد.. بی خود از خود شوید خسته دلان ناجی قلب خستگان آمد.. پدر.. آخرین امت ها.. با دل و جان مهربان آمد چه بگویم ز گلشن احمد حضرت صاحب الزمان آمد آمده جلوه ی رسول اللّه قاب عکس علی ولی الله سامرا شد بهشت طاهایی آمده مقتدای عیسایی زنده شد با دمش عالم هر دمش معجز مسیحایی آمده سروری کند بر دل هست در طینت ش چه آقایی نور امید فاطمه آمد.. هست این گل.. نگار زهرایی آمده حضرت عدالت خواه هر که بی او شود.. شود گمراه یوسف آمد شود خریدارش هر نبی آمده به دیدارش بسکه زیباست این گل نرگس رونقی داده حق به بازارش عاشقان صف کشیده اند یکسر عالمی شد مگر گرفتارش لطف حق شاملم شود آیا؟ که شوم عاشق و هوادارش آسمان‌ها همه چراغان شد حجه ابن الحسن نمایان شد می رسد روزگاری آن مولا.. تا که ناجی ما شود آقا... با قدومش به روز ظهور.. می شود چون بهشت این دنیا ای بقربان نغمه اش.. جانم می کند دهر جنت الاعلا بهر تعجیل او دعایی کن شادمانی کند.. مگر زهرا.. ما غلامان باب این شاهیم نوکران... بقیه الله هیم... 📜 @sheraneh_eitaa
🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸 دست خدا پردۀ‌ شب را شکافت صبح شد و نور خداوند تافت کبکبۀ موکب سلطان رسید منتظران نیمۀ شعبان رسید دست خدا، هیمنۀ ذوالفقار باز شد از غیب جهان آشکار... ای ز وجود تو، وجود همه رشحه‌ای از بود تو، بودِ همه هستی عالم همه از هست توست خیر دو عالم همه در دست توست بودِ همه از تو و بودِ تو لطف غیبتت از ما و وجودِ تو لطف واسطۀ فیض خدایی تویی در دو جهان علّت غایی تویی خلق خدا را به خدا رهبری نور دل و دیدۀ پیغمبری سیّدی و قافله‌سالار ما دست خدایی و، نگهدار ما حجّت حق، ‌قطب زمان، روح دین نور خدا در ظلمات زمین آیت کبرای خدای جهان مهدی موعود، امام زمان ای زده بر بام فلک زآگهی بیرق توحید خلیل‌اللهی... پرده‌نشین و همه جا ناظری غایبی و در همه جا حاضری خیز و ز رخساره بر افکن نقاب ای خجل از سایۀ تو آفتاب... پرده برانداز که بی روی تو روز همه شد چو شب موی تو ما همه دلدادۀ روی توییم خاک‌نشین سر کوی توییم... طبع «ریاضی» که غزل‌خوان توست خاک بَرِ رفعت ایوان توست 📜 @sheraneh_eitaa
سر ز پا نشناسم امشب از شعف می‌روم گه سامرا ، گاهی نجف بیقرار زلف حیرت فام یار میزنم پیمانه را با نام یار محرم اشک و پیاله نوشِ مست هستم امشب عاشق و مهدی پرست طوف خالِ حضرت چشمان او می‌کشم از سینۀ دیوانه "هــــو" همنوا با نغمۀ کروبیان می‌روم در اوج اوجِ لامکان جبرییل مدح ساغر می‌شوم باده نوش خــُـمّ حیــــدر می‌شوم می‌شوم حلاج و می‌گویم جنون ساقیا "إنـــّـا إلیـــه راجعـــون" "قل هو الله احد" خـــُـمّ و سبو میزنم پیمانه را با نام "هـــو" حضرت توحید، یا حبل المتین! نعبدوا ایــّـاک نعبد نستعین در مدیحت سِرّ سبحانَ الـــراء حرمت انشاء نامت "من تشاء" غایت الغایاتِ غیب ، ای آشکار! معنی "أحببَتُ" را آیینه دار حجّت و برهان "الله الجمیل" آفرینش را ظهور او دلیل برزخ الکبرایِ حکمت آفرین قوّت نقل از دم روح الامین گشته برپا پایه‌های بیستون چون تو هستی معنی "کن فیکون" ساحت چشم تو عرشِ کبریاست قامت عشق تو شرح "إنــّـما"ست خطّ و خال و عارض و گیسوی تو "إهـــدنـــا" یعنی خــَـمِ ابروی تو میشوم هم صحبت روح الامین می‌نویسم نام تو "فتح المبین" تا زمان خیبر یوم الظهور باشم از یاران بی‌پروای نور اصلاً امشب می‌نویسم بیقرار مستم و مجنون و محو و مِـیــگسار لام الف، "لا" ، لاجرم دیوانه‌ام ز عشق تو تاک و خــُـم و پیمانه‌ام جنب و جوش واژه‌ها در دفترم مست مست از جامِ عشقِ حیدرم شیعۀ چشم انتظار ذوالفقار معنی تَمــّــارم و سرمستِ دار کوکب دُرّی "یـــوقــَـد مِن شــَـجـَـر" یابن زهرا ، منجی نوعِ بشر هادِم ابــنیۀ شرک و نفاق مُصلح کلّ ، معنیِ حُسن الوِفاق آیه آیه در مقام عشق تو می‌نویسم با کلام عشق تو چشم یعقوب دلم، چشم انتظار صبح هجران تو را در شام تار بیخبر از خود ، جنون پیما شده همچو مجنون در پیِ لیلا شده در هوای بوی پیراهن غریب همنوا با نالــۀ " أ مَنّ یـُـجیب" روضه‌خوانِ روضه‌های کربلاست هاجر خشکیده کامِ نینواست می‌برَد نام تو را با لحن اشک در کنار علقمه سقــّـا و مَشک تشنه کامی لحظه‌های انتظار بیقراری در هوای زلف یار از حرم تا علقمه طوفان شده چشم غمگینِ غزل گریان شده در فراق آسمان محشر به پاست چشم زینب هم به سوی نیزه‌هاست "ما رأیـــتُ" گوی ، هنگام ظهور از کنار قتلگـــه وقت عبور لحظه‌های دیدنت را بیقرار می‌رود شام و تو را چشم انتظار خیمۀ چشم انتظاران را ببین دیدۀ غمگینِ باران را ببین "ربـّــنــا" از ما ، تو خود "آمین" بگو از حضور روضۀ یاسین بگو ما گرفتاریم و غافل از دعا یابن زهرا ! ای شفیعِ "ربــّــنا" ما رها از خویش و در بند دلیم آنفدر کاهل که از خود غافیلم دست ما و دامن احسانِتان ای فدای دیدۀ گریانتان 📜 @sheraneh_eitaa
رفیقی کو برای پرسه در پس کوچه‌های شب دلم از دار دنیا دوستی دیوانه می‌خواهد |شبتون در پناه حق 🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو روشنایی صبح است و راز عشق خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق روز تولد است و سلام و ارادتی دادم به دست باد به شوق زیارتی |صبحتون بخیر و تولد آقا امام زمانمون(عج) هم مبارک هممون 🥳💐🎊🎉😍 📜 @sheraneh_eitaa
❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠 برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است بیا تا موج دریا را ببینیم تماشا را تماشا را ببینیم نگاهی کن به ما تا در نگاهت شگفتی‌های دنیا را ببینیم تو را حس کرده‌ایم ای نور مستور که می‌تابد به ما گرمایت از دور اگر در نیمۀ شعبان بیایی جهانم می‌شود نورٌ علی نور دل ما شد پریشان در هوایت هواخواه نسیم سامرایت به پا خیز ای شکوه آفرینش که برخیزد همه عالم به پایت یقین دارم که باران خواهد آمد به استقبال چشمت باید آمد خوش آن روزی که از دیوار کعبه ندا آید که مهدی آمد آمد 💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️💠❤️ 📜 @sheraneh_eitaa
💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 باز هم فصل بی‌قراری شد گل دمید و زمان، بهاری شد به زمین مژده می‌دهد خورشید غنچه‌ای از سلاله‌ی توحید... وا شد و سامرا معطر شد بهترین عیدِ نسل کوثر شد آمد از آسمان و نور آورد شعف و شادی و سرور آورد آمد و شهر را چراغان کرد نور بخشید و آنچه بود آن کرد آمد و ماه را ز رو برده مُهر ایمان به بازویش خورده آمد و نقل این مجالس شد غرق دنیای لطف، نرگس شد زنده کرده دوباره حیدر را عکس رخساره‌ی پیمبر را نقش در چهره‌اش نگاه علی‌است راه و رسمش هماره راه علی‌است این پسر روحِ عَلَٓمُ‌الاَسماست امتداد قیام عاشوراست با نگاهش امید می‌بخشد انتظارش نوید می‌بخشد آسمان پیش پاش افتاده بی‌دلان را شده است دلداده به زمین تا نهاده شد علمش سامرا جان گرفت از قدمش آنقَدَر رنگ روی زیبا داشت خنده‌اش آنقدَر مُسَما داشت که خداوند در حجابش کرد در پناه خودش نقابش کرد حال ما مانده‌ایم و غیبت او مانده در سینه داغ غربت او آمد و رفت و ما نفهمیدیم پشت او حرف می‌تراشیدیم رفت از کف قرار ما، هرگز خوانده‌ایمَش سر دعا، هرگز مرد هجران نبوده‌ایم هرکز غرق باران نبوده‌ایم هرگز دیده‌ی ما نبود لایق او دل ما هم نبود عاشق او عاشق آن است در به در باشد در به در بین هر گذر باشد از سر کوی ما گذر کرد و همه‌ی شهر را خبر کرد و خواب بودیم هر سحر افسوس آمد و رفت در سحر افسوس شب میلاد و نیمه‌ی ماه است خبرِ خوش همیشه در راه است شاید این جمعه باز برگردد آتش عشق شعله‌ور گردد شاید امشب امیدمان بدهد با حضورش نویدمان بدهد شاید امشب رخی نشان بدهد به تنِ مرده باز جان بدهد شاید امشب شب ظهورش بود چشم ما شاهد عبورش بود شاید امشب زمان دهد ما را خیمه‌اش را نشان دهد ما را کاش برگردد و به نورِ خودش مثل امروز در حضور خودش پرچم کفر سرنگون گردد پایه‌ی ظلم واژگون گردد ذوالفقار علی به کف گیرد مدد از شاه لوکشف گیرد به لبش نام فاطمه گیرد رخصت از شاه علقمه گیرد بزند ریشه‌ی یهودی را بزند گردن سعودی را زنده گردد دوباره نام علی خطبه خواند دهد پیام علی بزند با عصا به رود نیل محو گردد ز صحنه اسرائیل سیلیِ محکمی زند به یهود مرگ بر حامیان آل سعود ماندنی نیست نسل استکبار تا علی هست و هست تا عمار همه جا می‌شود برای علی همه عالم شود فدای علی ما همه از تبار زهرائیم شیعه‌ی بی‌قرار مولائیم ما همان قوم خویش، سلمانیم چون اَبوعُمره اهل ایرانیم ما سر از پای خویش نشناسیم پای امر ولی چو عباسیم در پیِ فرصتیم و بی‌تابیم سرِ کفار، مثل گردابیم تو بیا امر کن به حزب‌الله ای امید جهان، ولی‌الله شب شبِ اتحاد و هم عهدی است شب میلاد حضرت مهدی است آه ای بی‌قرار تو زهرا باز گرد از میان صحراها باز گرد ای تجلیِ عرفات که تو هستی همیشه باب نجات ما که مردیم از غم هجران خبرت نیست یوسف کنعان طاقت ما که تاب شد برگرد دیده هامان پر آب شد برگرد صاحب‌َالعصرِ وَالزَٓمان برگرد از فراسوی بی‌کران برگرد پیرِمان کرد حسرت دیدار باز گرد ای حقیقت ایثار هر کجا رفتی التماس دعا کربلا رفتی التماس دعا 🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 📜 @sheraneh_eitaa