eitaa logo
شاعرانه
29.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
631 ویدیو
47 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت گره خورده‌ست احیا با امیرالمؤمنین امشب تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟ به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب 📜 @sheraneh_eitaa
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 در این شبهای عزیز یکدیگر را حلال کنیم و برای هم دعا کنیم. دعا در حق دیگران مستجاب است. امام کاظم علیه السلام می فرماید: هر کس در غیاب برادر مؤمنش برای وی دعا کند... فرشته ای از آسمان هفتم فریاد بر می آورد که ای بنده خدا! برای تو هفتصد هزار برابر آنچه که تو دعا کردی باشد. سپس خداوند به او ندا می دهد: من بی نیازی هستم که فقیر نمی گردم، ای بنده خدا! برای تو هزار هزار برابر آنچه که دعا کردی باشد. 📚عده الداعی/ص304 دعا برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خلاصی مردم مظلوم جهان خصوصا غزه را فراموش نکنید. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 @sheraneh_eitaa
فرقش شکافت رُکنِ زمین و زمان شکست یک ضربه زد ولی کمر آسمان شکست نالید فاطمه که نزن نانجیب زد از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست راحت علی به خاک نمی‌خورد ، میخ در... شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست تا خورد بر زمین دلِ زهرا دو نیم شد قلب حسین قلب حسن توامان شکست فریادِ جبرئیل که پیچید ، دخترش بی اختیار در وسط آستان شکست خون پاک می‌کند زِ روی خویش مرتضی زینب دمِ در است ولی بی گمان شکست اینبار روضه خواند علی پیشِ دخترش از تشنه‌ای که داغِ لبانش جهان شکست از تشنه‌ای که داغِ جوان داغِ طفل دید در حلقه‌های هلهله‌ی این و آن شکست از تشنه‌ای که در وسط جمع گیر کرد با سنگِ بی مروتِ این کوفیان شکست وقتی رسید نیزه‌ی خود را دوباره زد وقتی که رفت نیزه‌ی خود را سنان شکست انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن انگشت مانده بود ولی ساربان شکست 📜 @sheraneh_eitaa
آمده ام شکسته دل تا که خدا خدا کنم هرچه گناه و جرم را از دل خود جدا کنم ناله ی من شده فزون می روم از خودم برون رو به خدا برم کنون بر همه من دعا کنم از گل خود ، بهار خود می طلبم قرار خود من که به یاد یار خود با گل خود صفا کنم ای عرفه ببین مرا بی گل خود غمین مرا با غم وی قرین مرا من که ورا صدا کنم این من و روی ماه او منتظر نگاه او آمده ام به راه او هستی خود فدا کنم چشم کبود خویش را بود و نبود خویش را مس وجود خویش را با نگهش طلا کنم پرده ز رخ کشیدنش وقت سحر دمیدنش من به هوای دیدنش طایر دل رها کنم گرچه فتاده ام به چاه گشته دو چشم من سیاه آمده ام به اشک و آه تا مگرش رضا کنم با کرم دوباره اش یک نظر و اشاره اش تا که کنم نظاره اش دیده ی بسته وا کنم آمده ام بسوی او دیده و دل چو روی او از عرفات کوی او راهی نینوا کنم داده به دل زمینه را عطر گل مدینه را تا که حریم سینه را کوفه و کربلا کنم حال سرشک نم نم و شیون و ناله در غم و گریه برای ماتم و غربت لاله ها کنم «یاسر» دل شکسته را در غم گل نشسته را ز قید تن گسسته را لایق این عطا کنم ** «یاسر» 📜 @sheraneh_eitaa
نمی‌جنبد ز جا مرداب کوفه چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه در این ظلمت بمانید؛ آی مردم! به خون آغشته شد مهتاب کوفه * دل شب سوگ‌باران شد همیشه و نخلستان، پریشان شد همیشه چه می‌گفتی مگر با چاه؟ مولا! که چشم چاه، گریان شد همیشه * فدای دردهای بی‌دوایت! فدای گریه‌های بی‌صدایت خدا را می‌توان دیدن، علی‌جان! در آن گل‌پینه‌های دست‌هایت التماس دعا، ما رو توی این شبهای عزیز از دعای خیر خود محروم نفرمایید🙏🏻 📜 @sheraneh_eitaa
بر درگهت آمدم دوباره با جرم و خطای بی شماره گویم به دو چشم پر ستاره (بر درد دلم تویی مخاطب ما را به علی ببخش یا رب) ما را سر سفره راه دادی از لطف به ما پناه دادی یک عالمه اشک و آه دادی (مهمان توییم در دل شب ما را به علی ببخش یا رب) گفتی که بیا به میهمانی از فیض کریم جا نمانی با این همه لطف و مهربانی (این بنده ی تو نشد مودب ما را به علی ببخش یا رب) گفتی که بیا و بخشش از من از تو گره و گشایش از من دلخسته بیا نوازش از من (این نفس ولی نشد مهذب ما را به علی ببخش یارب) دانی چه شد و چکار کردم از درگه تو فرار کردم من لغزش بی شمار کردم (پیمانه ی جرم شد لبالب ما را به علی ببخش یارب) با این همه بی حیایی من گستاخی و بی وفایی من اعمال بد و ریایی من (تو لطف نموده ای مرتب ما را به علی ببخش یارب) لطفت که مرا گرفت تحویل کردی تو به عفو بسکه تعجیل عصیان به ثواب گشت تبدیل از شرم چرا نکرده ام تب ما را به علی ببخش یارب از درگه تو شرف گرفتم دامان تو را به کف گرفتم اذنِ سفرِ نجف گرفتم (حالا که علی علی است بر لب ما را به علی ببخش یارب) یا رب به تمام حق نَوَردان ما را به علی شاه مردان دور سر مرتضی بگردان (تا اینکه شوم کمی مقرب ما را به علی ببخش یارب) صد شکر که آبرو نبردی ما را بغل خودت فشردی ما را به حسین خود سپردی (تا اینکه شوم حسین مذهب ما را به علی ببخش یا رب) سوگند به داغِ شاه عطشان بر آن سرِ روی نی نمایان بر اشک مخدراتِ گریان (سوگند به اضطرار زینب ما را به علی ببخش یارب) 📜 @sheraneh_eitaa
ای که با گوشه نگاهت درد درمان می شود تو بگو که سرنوشتم چون شهیدان می شود ؟ چند روزی مانده تنها از جوانی ، آه آه غافلم من از خودم دارد زمستان می شود خوار گشتم ، آه از این کوله بار معصیت یک گلستان آرزو دارد بیابان می شود وای اگر بی توشه برگردم از این ایام که مهربانی های تو هر شب دو چندان می شود این سحر گردی پشیمانی ندارد آخرش این کویر تشنه روزی ، ابر باران می شود هر که هستم ، هر چه هستم ، هست زهرا مادرم فاطمه در آتشم بیند پریشان می شود این نفس آلوده را مهمانی ات شرمنده کرد هر نفس که می کشم سبحان َ سبحان می شود خواب وقتی شد عبادت ، چیست اجر دیده ای که به یاد کربلا این ماه گریان می شود هر که در این ماه باشد میهمان خوب تو اربعین در کربلای یار مهمان می شود هر که در ماه مبارک گشت گریان حسین دستگیرش رحمت مولای ریان می شود باز قرآن یاد آن قاری و چوب خیزران در بهارش دیده اش ابر بهاران می شود زینبی که چشم ها از سایه اش هم کور بود میهمان لا ابالی های دوران می شود 📜 @sheraneh_eitaa
منم و این شب میقات الهی العفو تویی و اینهمه حاجات الهی العفو شب قدر است الهی به رسول‌الله ات شب عفو است و ملاقات الهی العفو به صحیفه به مفاتیح به قرآن عظیم به زُمر ، غافر و صافات الهی العفو به ابوحمزه ، کمیل و به دعاهای سحر به شب اهل خرابات الهی العفو مَسَّنا الضُّر فَتَصَدَّق به علیٍ به علی آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او به دلِ مادرِ سادات الهی العفو به کریمی به غریبی به یتیمیِ حسن به کَرَمخانه‌ی حاجات الهی العفو به حُسینت به حُسینت به حُسینت به حسین زیر رگبارِ جراحات الهی العفو به دو دستان گره خورده‌ی سجاد میان رنجیر به اهالی مناجات الهی العفو به غم خاطره‌ی کرببلای باقر توبه از اینهمه آفات الهی العفو عمرِ من رفت الهی به امام صادق خط بکش بر همه مافات الهی العفو من و زندان خطاهام به موسی‌الکاظم من و زنجیرِ مجازات الهی العفو به همین پنجره‌فولاد به زوارِ رضا به تمامیِ زیارات الهی العفو هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد جان این کعبه‌ی خیرات الهی العفو به دل محترم حضرت هادی یارب که نکردند مراعات الهی العفو و الهی به حسن از همه کوتاهی‌ها یا که از اینهمه افراط الهی العفو همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث به همین صاحب اوقات الهی العفو آه بر گریه‌ی صبح و شبِ او بر زینب پشتِ دروازه‌ی ساعات الهی العفو به رُباب و به سکینه به غم گهواره موقع غارت و سوغات الهی العفو به زمین خوردن بی دست علمدار حرم وای از خیمه‌ی سادات الهی العفو به شهیدان حرم‌ها به سلیمانی‌ها می‌رسد روز مکافات الهی العفو 📜 @sheraneh_eitaa
كوفه امشب چه ساكت و سرد است كوفه امشب چقدر پُر درد است كوفه امشب نميرود در خواب كوفه گرچه عجيب نامرد است چشمهايِ يتيمها پُر خون سر ِ راهِ امير ِ شبگرد است كاسه ها خالي است از شير و چهره از فرط گريه ها زرد است آه مادر ، غريب، امشب عليست نانِ ما را پدر نياورداست نذر دارم كه بي پدر نشوم من يتيمم يتيم تر نشوم پيرمردي كه ميرسد اينجا مو سفيدي كه در دلِ شبها روي دوشش هميشه زخمي بود ردّي از بار ِ كيسه ي خرما در كنار تنور نان ميپخت خنده اش ميزُدود غمها را جاي بازيِ ما به دامن او پهلواني كه بود مركب ما آه مادر بگو كجا رفته؟ آي بابا دلم گرفته بيا چهره اش بين خانه ديدن داشت حرفهاي دلش شنيدن داشت گفت با ما كه طعنه ها نزنيد دستِ رد بر من و خدا نزنيد گريه ميكرد و زير لب ميگفت كه نمك روي زخم ما نزنيد روزگاري يتيم اگر ديديد خنده بر داغدارها نزنيد پيش چشمان دختري كوچك سنگها را به نيزه ها نزنيد سر ِ زنجير را به هر طرف نكشيد عمه اش را به ناسزا نزنيد *** از سر ِ بامهايتان آن روز شعله بر معجر حيا نزنيد گر نوازش نميكنيد او را چنگ از پشت، بي هوا نزنيد خواهشي دارم اين دم ِ آخر طفل را زير ِ دست وپا نزنيد 📜 @sheraneh_eitaa