eitaa logo
شاعرانه
25.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
861 ویدیو
83 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ امام هادی علیه السلام: 🌟 بار خدایا! وعده‌ای را که به اهل بیت (ع) داده‌ای تحقّق بخش و زمین خود را با شمشیر قائم آنان پاک گردان 🌟 و به وسیله او، حدود تعطیل شده و احکام فرو نهاده و تغییر یافته ات را برپا دار 🌟 و به برکت وجود او، دل‌های مرده را زنده ساز و خواسته‌های پراکنده را یک پارچه گردان 🌟 و زنگار ستم را از راه خود بزدای تا اینکه حقّ، با دست او، در زیباترین چهره اش آشکار شود 🌟 و در پرتو نور دولت او، باطل و باطل گرایان نابود شوند و چیزی از حقّ و حقیقت به واسطه ترس از هیچ انسانی، پوشیده نماند. ⬅️ «مصباح الزائر، صفحه ۴۸۰» 📜 @sheraneh_eitaa
آقا؛ پدر بزرگ گُل آخرین تویی یعنی برای خواندن او بهترین تویی تا از قفس تمام جهان را رها کنی باید خودت برای ظهورش دعا کنی با یک دعای خود غم ما را مهار کن با یک دعای خود دل ما را بهار کن بی‌تو بهار قسمت مردم نمی‌شود هادی اگر تویی که کسی گُم نمی‌شود هادی شدی که بر همگان سر شویم ما هادی شدی که از همه برتر شویم ما هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم هادی شدی شما که کبوتر شویم ما گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما هادی شدی که فاتح دل‌ها شوی و بعد از عاشقان فاتح خیبر شویم ما هرکس غلام خان شما شد امیر شد هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما هادی شدی که در همه‌ کوچه‌های شهر از بانیان روضه مادر شویم ما زخم زبان زدن به تو جور است دائماً وقتی که هم علی شده‌ای هم ابالحسن آه‌ای امامِ شاعرِ ما شاعران سلام‌ ای چارمین علی! گُل حیدر نشان سلام‌ ای نام دلبرانه تو ذکر ناب ما یک قطره از غدیریه ‌ات شد شراب ما گفتم شراب و ذهن من انگار پَر کشید هی جرعه جرعه روضه‌ سر بسته سر کشید دنیای شعر و شاعری‌ام بی‌شراب باد بزم شراب دفتر شعرم خراب باد شعرم به سر رسید و به پای تو اشک ریخت وقت گریز شد به کجا می‌توان گریخت؟ دندان گرفته‌ام به جگر! روضه‌خوان بس است تنها برای کشتن ما خیزران بس است‌ 📜 @sheraneh_eitaa
قلم به سمت شکوهت قدم قدم آمد به سمت دفتر شعرم خود قلم آمد دوباره حس سرودن گرفته ام آقا و با اجازه ی دستت بگو... دلم آمد هنوز مرقد تو سامرای عشاق است بدون عشق مگر می شود حرم آمد؟ میان مسجد اعظم، گدای سامری ام و جامعه، شب جمعه، چه با کرم آمد حریم حرمت تو قابل شکستن نیست و شأن نام تو در این زبان الکن نیست همیشه چهره ی تو رنگی از تبسم داشت بگو که سنگ ابوهاشمت تکلم داشت چهار روز عزیزی که روزه مستحب است جواب پیش تو بود و دلم تلاطم داشت هر آن که چهره ی نورانی تو را می دید درون چشمه ی قلبش غدیری از خم داشت چقدر خواست تو را سرزنش کند امّا همیشه این متوکل سرِ توهّم داشت اسیر سلسله ی توست بغض زندان ها به خاک پای تو مستند کلّ حیوان ها شهادت تو "دوشنبه" است...ای دهم دلبر دوشنبه قصه ی آتش، وفات پیغمبر 📜 @sheraneh_eitaa
ناله ی هادی رسد، زِ سامرا در حرم بیا به دادم برس، فاطمه ای مادرم شد پسرت عاقبت، کُشته زهر جفا سوختم از تشنگی، مثل گُلی پَرپَرم 📜 @sheraneh_eitaa
ei می آید و طبع سخنم بی تاب است اولین مشتری هر غزلم مهتاب است ساعت کوکیِ دل، سکسکه دارد تا صبح منم و دفتر و چشمی که لبالب خواب است پلک بر هم بگذارم نفسم می گیرد حرف دل با منِ در خواب: «مرا دریاب» است طاقت آوردم و گفتم بنویسم او را او که عکس حرمش در شب چشمم، قاب است دهمین نور خدا، جلوه در این شب دارد او که خورشید مُضلّین و اولی الالباب است سامرا قبله ی عشاق جهان است و دلم سال ها مشتری این حرم و سرداب است خانه ای که نه فقط دلبری از ما کرده مهبط جن و ملک بوده، پل نُوّاب است هشتمین سالِ حیات تو امامت را چید چون پدر بودی و عمر تو شرابی ناب است متوکل تویی و شاه جهانی... هادی تخت و تاج تو همین منبر و آن محراب است ساده و خاکی و بی پرده سخن می گفتی شیوه ی زندگی ات، آرزوی طلاب است «جامعه»، فصل شکوفایی خَلق است و امام که در آن صحبت از آیین و هزار آداب است بر در خانه ی این قوم نرو بی حاجت! روضه و سینه زنی، رخصت و دق الباب است متوکل به کمی زهر توکل جست و تو به زهرا؛ که در عالَم همه را اسباب است 📜 @sheraneh_eitaa
از همه شغل های دنیا من.. عاشقم! عاشق تو الزاما! پس مدارا بکن کمی با من غافل از من مباش، زیرا من.. غافل از یاد تو نخواهم رفت گر بگویی برو! نخواهم رفت من کی‌ام خانه زاد این خانه! یا به قول بقیه دیوانه آشنای توام نه بیگانه! شمع تو! این حقیر پروانه! از گدایان سامرای توام ای امام دهم فدای توام لقبت چیست؟ هادی الامم است عادتت چیست؟ بخشش و کرم است هر کجا صحبت از تو شد حرم است سگ کوی تو نیز محترم است آیت الله و شیخ و علامه عاجز از درک تو چنان عامه! من بی معرفت گرفتارم نیست غیر از گناه در بارم به خودم سامرا بدهکارم باورم کن که دوستت دارم جایز است از غمت هوار کنم سامرا لازمم چه کار کنم ؟! تو که آقای آسمان بودی... باب حاجات دشمنان بودی... مالک کامل جنان بودی... پس چرا بین پادگان بودی؟! تو که بر ما چراغ امیدی چند سال است بین تبعیدی سنگ برشیشه گلاب زدند به دلت داغ بی‌حساب زدند ناسزا بر ابوتراب زدند پیش چشمان تو شراب زدند سامرا هم پر از حرامی بود روضه ها روضه های شامی بود بر شما چون شهادت آیین بود لحظه احتضار شیرین بود سرت از سوز زهر سنگین بود وسط حجره روضه ات این بود... من شهیدم ولی نه با خنجر! السلام و علیک یا بی سر ! زخم خوردم سنان نخوردم من نیزه از این و آن نخوردم من زخمی از ساربان نخوردم من زخم داغ جوان نخوردم من لشکری مست در مقابل نیست موی من ببین چنگ قاتل نیست 📜 @sheraneh_eitaa
نور تو، روح مرا منزل به منزل می‌برد کشتی افتاده در گِل را به ساحل می‌برد مرد صحرایی و با تو شوق باران همسفر بوی بارانت مرا منزل به منزل می‌برد عاقل و دیوانه محکوم‌اند، آری چشم تو هم ز مجنون می‌برد دل، هم زِ عاقل می‌برد «اهل‌بیت نور» هستید، «آسمان وحی»، ها! «جامعه» ما را به شرح این فضائل می‌برد ای حبیب غربت تو حضرت عبدالعظیم شهر ری با اذن تو از کربلا دل می‌برد مجلسی که یاد شام انداخت اندوه تو را گاه سوی طشت و گاهی سوی محمل می‌برد کربلا، ظهر عطش، گودال سرخ قتلگاه اشک‌هایت عشق را تا آن مراحل می‌برد 📜 @sheraneh_eitaa
سخن از ظلمت و مظلومیت آمد به میان شهر بیداد رسیده ست به اوج خفقان از خداوند نباید اثری باشد اگر از دهان «متوکل» برسد صوت اذان بر لب منبر و مسجد، زده شد مهر سکوت مجرم است آن که برد نام علی را به زبان راویان سلسله در سلسله در بند شدند شیعیانی متواری شده همپای زمان بدعتی تازه بنا گشت از آن لحظه تلخ که مزار پسر شاه نجف شد ویران دلم از درد شکسته ست خدا می داند آه این قصه جانسوز ندارد پایان باز بی وقفه به دریا زده ام باداباد نیستم، نیستم از عاقبتش دل نگران جان به کف باید از اولاد علی دم زد و بس «ابن سکیت» چنین راه به ما داده نشان عقل دیگر سر عقل آمد و بی واهمه گفت: قلب بی دغدغه عشق ندارد ضربان دهمین عشق بلافصل! سلام ای دریا! پاک تر از نفس صبح سلام ای باران! خود به خود پرده ز چشمان تو می رفت کنار که حقیقت نشد از چشم تو آنی پنهان به حضورت به قدومت شده دلگرم زمین به سحرهای سجود تو گواه است زمان شرح و تفسیر نگاه تو کتابی ست جدا جذبه ماه، پر از مهر، وَ تیغی بُرّان از در «جامعه» هرکس به حقیقت برسد غفلت جامعه او را نکند سرگردان همگی دست به شمشیر، چه می فرمایید؟ آسمان منتظر توست کران تا به کران تو فراتر ز بیانی به خداوند قسم سخن شعر نبوده ست به جز «سَبقِ لِسان» متن تاریخ فقط گفت که مسموم شدی هیچ کس هیچ نگفت اینکه چه بوده جریان؟ سامرا کشت تو را نور تو خاموش نشد سامری مانده و انگشت تحیر به دهان غم دیدار حرم کنج دلم جا خوش کرد به دعایی دل ما را به مرادش برسان 📜 @sheraneh_eitaa
گفت:« سُرّ من رَای»*، ترجمان «سامرا»ست من ولی دلم گرفت...این حرم چه آشناست چون نجف، شکوهمند چون مدینه، رازدار داستان آن ولی داستان کربلاست... ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام! ذکر ما علی الدّوام ، گریه های بی صداست آنچه بر زبان ماست ، نام مهربان توست آنچه بر زبان توست ، اسم اعظم خداست از زمان کودکی، در پی ات دویده ایم از همه شنیده ایم، گرد راه تو شفاست باغ هایی از بهشت ، گوشه ی عبای توست این عبای مصطفی، این عبای مرتضی ست مجلس شراب را چشم تو به هم زده ست چشم تو هنوز هم ، مستی مدام ماست ما شهید می شویم، روسفید می شویم روزگار، بی وفا ... عاشق تو باوفاست ای هدایت نجیب! آسمانی غریب! مضطریم و منتظر ، یادگار تو کجاست؟ *ریشه ی کلمه ی سامرا ،عبارت«سُرّ من رَاٰی» بوده است. یعنی هرکه این شهر را دیده مسرور شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
سایه‌ها گزمۀ شب، سنگ‌دلان در جولان نور پنهان شده و آینه‌ها در خفقان بانگ شرک است که از مأذنه‌ها می‌آید در هیاهوی جهان خانه‌نشین است اذان بر لب منبر و مسجد، زده شد مهر سکوت مجرم است آن‌که بَرَد نام علی را به زبان راویان سلسله در سلسله در بند ستم شیعیانی متواری شده هم‌پای زمان بدعتی تازه بنا کرد نفاقی کهنه پس از آن قبر حسین بن علی شد ویران دلم از درد شکسته‌ست خدا می‌داند آه این قصۀ جانسوز ندارد پایان باز بی‌وقفه به دریا زده‌ام باداباد نیستم، نیستم از عاقبتش دل‌نگران جان به کف باید از اولاد علی دم زد و بس «ابن سکّیت» چنین راه به ما داده نشان عقل دیگر سر عقل آمد و بی‌واهمه گفت: قلب بی‌دغدغۀ عشق ندارد ضربان دهمین عشق بلافصل، سلام ای دریا! پاک‌تر از نفس صبح، سلام ای باران! به حضورت، به قدومت شده دل‌گرم زمین به سحرهای سجود تو گواه است زمان هر که از «جامعۀ» تو به حقیقت برسد غفلت جامعه او را نکند سرگردان همگی دست به شمشیر، چه می‌فرمایید؟ آسمان منتظر توست کران تا به کران تو فراتر ز بیانی به خداوند قسم سخن شعر نبوده‌ست به‌جز سَبقِ لِسان متن تاریخ فقط گفت که مسموم شدی متن تاریخ چرا بی‌خبر است از جریان؟ سامرا کشت تو را نور تو خاموش نشد سامری مانده و انگشت تحیّر به دهان غم دیدار حرم کنج دلم جا خوش کرد به دعایی دل ما را به مرادش برسان 📜 @sheraneh_eitaa
سامرا، امشب مدینه می‌شود مهمان تو آسمان‌ها اشک می‌بارند بر دامان تو شمع روشن می‌کند چشم ستاره تا سحر با گلاب اشک، می‌شوید تن سوزان تو ای حصار آفتاب، ای آسمان در قفس یوسفت را می‌برند از گوشۀ زندان تو گریه کن، خواندند در بزم خدا شعر شراب گریه کن، آتش گرفته سینۀ قرآن تو چاک زن پیراهن صبرت، مگر روشن شود در غبار چشم‌ها، آیینۀ پنهان تو دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت رو به سمت قبله کن، پرواز کرده جان تو 📜 @sheraneh_eitaa
شهادت امام هادی (علیه السلام)تسلیت باد شعر از مفاهیم جامعه کبیره آینه ی کردگار داده خداتان سلام، خلق خدا را امام معدن وحی و کلام، بر همه غم التیام حافظ اسرار غیب، فاتح ابواب علم رهبر بی‌نقص و عیب،آینه ی صبر و حلم شاهد خلق و گواه بر همه عالمید ساقی و هم ساغر از بهر بنی آدمید حبل خداوندگار، دست خدا در زمین آینه ی کردگار، نسل رسول امین آمر معروف و هم ناهی از منکرید عاشق معبود و هم رهرو پیغمبرید کرده خداتان علم، بر همه عالمین راه شما مستقیم، نام شما نور عین پاک و زلال و طهور، عصمتتان روشن است یاد شما پر ز نور محضرتان گلشن است در ظلمات جهان، نور شما بی‌کران کی شود از ما نهان، لطف شما جاودان مهبط وحی و نزول، معدن هر رحمتید خازن علم و اصول بر کرم و عزتید حکمت حق در شما، ساری و جاری شده دین خدا با شما، نصرت و یاری شده رجس و پلیدی کجا؟ خسرو شمس و ضحی کوتهی دست ما، دامن پاک شما ختم رسل مصطفی، هم نفس مرتضی مایه ی فخر خدا، ارسله بالهُدیٰ شاهد دارُالفَنا، شافع دارُالبَقا در صف عشق و ولا، جان جهان مبتلا جاه شما بس عظیم، شأن شما بس کبیر جان به فداتان که هست، فیض شما بی‌نظیر 📜 @sheraneh_eitaa