آقا؛ پدر بزرگ گُل آخرین تویی
یعنی برای خواندن او بهترین تویی
تا از قفس تمام جهان را رها کنی
باید خودت برای ظهورش دعا کنی
با یک دعای خود غم ما را مهار کن
با یک دعای خود دل ما را بهار کن
بیتو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمیشود
هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتح دلها شوی و بعد
از عاشقان فاتح خیبر شویم ما
هرکس غلام خان شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما
هادی شدی که در همه کوچههای شهر
از بانیان روضه مادر شویم ما
زخم زبان زدن به تو جور است دائماً
وقتی که هم علی شدهای هم ابالحسن
آهای امامِ شاعرِ ما شاعران سلام
ای چارمین علی! گُل حیدر نشان سلام
ای نام دلبرانه تو ذکر ناب ما
یک قطره از غدیریه ات شد شراب ما
گفتم شراب و ذهن من انگار پَر کشید
هی جرعه جرعه روضه سر بسته سر کشید
دنیای شعر و شاعریام بیشراب باد
بزم شراب دفتر شعرم خراب باد
شعرم به سر رسید و به پای تو اشک ریخت
وقت گریز شد به کجا میتوان گریخت؟
دندان گرفتهام به جگر! روضهخوان بس است
تنها برای کشتن ما خیزران بس است
#محسن_کاویانی #شهادت_امام_هادی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آقای محسن کاویانی شاعر جوان و موفق در 11 اردیبهشت 1368 در محلهی (جوی شور) قم به دنیا آمد.
اصالت پدری او از لرهای منطقهی نهاوند و ملایر است؛ و دلیل نام خانوادگی او نیز به طایفهی پدری او یعنی طایفهی کاویانی که یکی از تیرههای بزرگ قوم لر بوده میرسد و عدهای معتقد هستند که از نوادگان کاوهی آهنگر میباشند؛ پدرش از جانبازان شیمیایی هشت سال دفاع مقدس است.
وی ورزش کشتی و در کنار آن رشتههای زورخانهای را در سال 1381 بهصورت جدی و حرفهای آغاز کرد؛ و در سه مقطع نونهالان ، نوجوانان و جوانان بارها در سطح استانی ملی و کشوری صاحب مقامهای قهرمانی و نایب قهرمانی شد و از دلایل اصلی علاقهمندی او به شعر را میتوان به همین روحیهی سنت گرا و درآمده از بطن یک ورزش ملی_مذهبی اشاره کرد.
خود نیز دلیل علاقهمندیاش به شعر را طنین ضرب و زنگ زورخانه و اشعاری که مرشد میخواند میداند؛ از همین رو در همان سالهای 84 و 85 اشعاری مینوشت و گاهی هم بهدست مرحوم مرشد محمدزاده میداد تا بخواند اما آشنایی جدی او با شعر و محافل شعری از سال 88 و 89 بود که با اصرار یکی از دوستانش پایش به محافل شعری باز شد و شعر را به صورت حرفهای و جدی زیر نظر استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) دنبال کرد.
کاویانی تا کنون برگزیدهی بیش از 450 کنگرهی شعر ملی و بین المللی شده است.
#محسن_کاویانی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
سویش گرفتم دستهای ناتوانم را
از آینه بیرون کشیدم هم زبانم را
تا یار من او باشد و من یار او باشم
من قصد جانش کردم و او قصد جانم را
ساقی فقط حال بدم را خوب میفهمد
وقتی سر و ته میگذارم استکانم را!
نه! از شراب زندگی دیگر نمینوشم
ها... ای من ِ در آینه بو کن دهانم را
عمری کنارم از وفا گفتند تا بردند
سگهای دورم تکه تکه استخوانم را
گفتم : خدایا دشمنانم را بگیر از من
اینگونه شد دیگر ندیدم دوستانم را...
#شعر #محسن_کاویانی
📜 @sheraneh_eitaa