eitaa logo
شاعرانه
22.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
جان، آمده رفته هیجان آمده رفته نام تو گمانم به زبان آمده رفته احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته صف از پیِ صف تا به اذان آمده رفته؟ پلکی زده‌ام خواب مرا آمده برده پلکی زده‌ام نامه‌رسان آمده رفته امسال نبرده‌ست مرا روزه، فقط گاه بر لب عطشی مرثیه‌خوان آمده رفته من در به در او به جهان آمده بودم گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم بسیار به عمرم رمضان آمده رفته 📜 @sheraneh_eitaa
خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعلۀ کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی‌فزای جان و دل عاشقان تویی جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی 📜 @sheraneh_eitaa
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو! 📜 @sheraneh_eitaa
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه... گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد نذر زیارت داشتم از جانب «سردار» اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست هر گوشه‌ای یک دلشکسته حاجتی دارد 📜 @sheraneh_eitaa
چهل شب است که پای غم تو سوخته‌ایم به اشک خویش و نگاه تو چشم دوخته‌ایم چهل شب است نفس‌هایمان همه آه است پر از سکوت، پر از گریه‌های ناگاه است چهل شب است که مات غروب صحراییم چهل شب است که محو طلوع سرهاییم چهل شب است ز دیدار آب می‌سوزیم به یاد هق‌هق طفل رباب می‌سوزیم چهل شب است خدایا و نیست باورمان سری به نیزه بلند است در برابرمان سرت ستاره دنباله‌دار صحراهاست همیشه در شب تاریخ شعله‌ات برپاست زمین مزار شهیدان توست سرتاسر زمانه شام غریبان توست تا محشر مرا دلی‌ست که چله‌نشین ماتم توست پیاده‌ای به ره اربعین ماتم توست امید هست مرانی ز خویش ما را هم رعایتی کنی إبن‌السبیل‌ها را هم قبول کن تو دلم را که زائر آمده است ببین کنار قدم‌های جابر آمده است تو گویی از قفس سینه خارج است دلم میان گرد و غبار طویرج است دلم نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون دویده است به شوق فرج ستون به ستون ولایت است و شهادت شروع و مقصد ما مسیر زندگی ما: نجف به کرب‌وبلا ز جای‌جای جهان گِرد دوست جمع شدیم به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم فرا رسیدن اربعین سید و سالار شهیدان اباعبدالله حسین علیه السلام تسلیت باد🏴 📜 @sheraneh_eitaa
قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم.. به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم 📜 @sheraneh_eitaa
عشق است کربلای تو لبیک یا حسین جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا قربان آن ندای تو لبیک یا حسین با شور و اشک و زمزمه یک عمر گفته ام در خیمه عزای تو لبیک یا حسین کی میشود که آیم و از جان صلا دهم در صحن با صفای تو لبیک یا حسین احرام بسته، تلبیه گویان،کفن به تن آیم سوی منای تو لبیک یا حسین گویم میان صحن تو و صحن ساقی ام از مروه تا صفای تو لبیک یا حسین جان میدهم به عشق تو یا ایها الشهید سر مینهم به پای تو لبیک یا حسین جان دادنم به پای تو احلی من العسل شیرین بود لقای تو لبیک یا حسین این انقلاب جلوه لبیک ما به توست در جان ما ولای تو لبیک یا حسین در بیعت وفای ولی زمانه ایم در دست او لوای تو لبیک یا حسین 📜 @sheraneh_eitaa
رسید جمعه‌ی آخر، سلام قدس شریف سلام قبله‌ی صبر و قیام، قدس شریف سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...» سلام ما به تو و دست‌های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است و فتح آخر ما قبله‌ی نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دوره کودک‌کُشی سرآمده است دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد به رغم توطئه‌ی نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم مباد آنکه رفیقان نیمه‌راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز چشم‌به‌راهان صبح موعودیم نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس مجاهدان سبیل خدا! سلام سلام سلام ای همه‌ی پابرهنه‌های امام سلام بر دل دریایی اویس قرن به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن سلام ما به وفای مدافعان حرم که در شگفت شد از ماجرایشان عالم به رهروان وفادار راه قدس سلام به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام سلام باد به اسطوره مرد ایرانی شهید زندهٔ ما قاسم سلیمانی سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین در این نبرد چه جای تعلل و تأخیر که گفته رهبرمان من کشیده‌ام شمشیر در این نبرد که واجب شده‌ست بر همه کس به حکم «لا تُطِعِ الْكافِرِين»، جهاد کبیر من و تو در ره دریا بیا که رود شویم که می‌روند به مرداب، جوی‌های حقیر شهید عشق شو! از این تفنگ‌ها مهراس سوار می‌رسد، از طبل جنگ‌ها مهراس.. ، ، 📜 @sheraneh_eitaa
چیست این جهان؟ چیست این جهان؟ با تمام طول و عرض و ارتفاع در نبودنت برای من جز اتاق انتظار تنگ و تار تنگ و تار 📜 @sheraneh_eitaa
نبودنت همه‌ی خانه را قُرق می‌کرد به عصر خالی ایوان نگاه می‌کردم 📜 @sheraneh_eitaa
ای آبروی چشم همیشه ترم حسین! ای سرّ نینوایی تو در سرم حسین! عطر شهادت است که دل می‌برد ز من نام تو را همین که به لب می‌برم حسین! هرسال بیشتر شده‌ام مَحرم غمت امسال از همیشه شکسته‌ترم حسین! لبیک‌گوی توست نه تنها لبان من لبیک‌گوی توست رگ حنجرم حسین! هفتاد بار بر سر کوی تو گر مرا آتش زنند، باز در این لشکرم حسین! خاکسترم به باد رَود گر هزار بار گوید به شوق و هلهله خاکسترم: حسین... از پیکرم اگر که سرم را جدا کنند گوید سرم جدا و جدا پیکرم حسین بادا که بارها بدرندم درندگان گر لحظه‌ای ز بیعت تو بگذرم حسین! از دامن تو دست نخواهم کشید؛ نه نذر تو کرده است مرا مادرم...حسین! 📜 @sheraneh_eitaa
راوی نوشته است غروبی غریب بود سرها به نیزه رفت... طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه‌گاه گشت و فقط تازیانه زد زن‌ها و بچه‌ها که گناهی نداشتند جز بوته‌های خار پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به‌جا مانده بود و بس پیچیده بود در دل آن دشت آهشان آتش شبیه شمر شد و بست راهشان آتش شبیه دست سوی گوشواره رفت آن‌گاه سمت غارت یک گاهواره رفت راوی نوشته است که در شعله‌های تب می‌سوختی و نام پدر داشتی به لب افتاد تا بر آن تن گلگون نگاه تو می‌گشت قتلگاه پدر قتلگاه تو.. آری بمان که هستی عالم به هست توست ای دست‌بسته! حکم رهایی به دست توست وقت است تا شروع شود کربلای تو آتش زند به کاخ ستم خطبه‌های تو راوی نوشته است که آن جسم چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به روی خاک ای کربلا ببین که می‌آید به سوی تو! صاحب‌عزا کنون شده مهمان کوی تو تو سجده‌گاه عشقی و سجاد می‌رسد گویا پی تفحص اجساد می‌رسد 📜 @sheraneh_eitaa