#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
@shere_aeini
مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار
مرو و دختر خود را به دست غم مسپار
مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست
مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار
مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست
علی غریبه شود با مهاجر و انصار
مرو که بی تو عوض می شود مدینۀ تو
مرو که رحم ندارند این در و دیوار
بیا و حداقل قبل رفتنت بنما
سفارش من و جسم مرا به این مسمار
کنار بستر تو یاد مادر افتادم
یتیم گشتن من باز می شود تکرار
به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن
تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار
🔸شاعر:
#مهدی_مقیمی
____________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
@shere_aeini
حرف از وصیتهای آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا
این لحظهها یاد گذشته کردهای انگار
حرف از وصیتهای مادر میزنی بابا
دلشوره داری، از نگاهت خوب میفهمم
داری گریزی به غمِ در میزنی بابا
زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست
هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا
یک روز میبینی مرا بین در و دیوار
یک روز میآیی به من سر میزنی بابا
گفتی که خیلی زود میآیم کنار تو
پس لحظهها را میشمارد یادگار تو
🔸شاعر:
#محمد_بختیاری
____________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
@shere_aeini
بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد
اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد
خوب پیداست که باران ستم می ریزد
آه آرامش زهراست به هم می ریزد
یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
مهربانی که برای همه همچون خورشید
نور از خنده ی لب های ترش می بارید
از گرفتاری امّت به جزا می ترسید
روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟!
در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟!
دخترت زار به سر می زند ای وای دلم
بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم
پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم
حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟
این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل
غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل
آه یا رب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل
با اجازه... بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است
شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است
وقت برپا شدن آتش در نزدیک است
پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی...
نگران است برای غم فردای علی...
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد
به علی فاطمه را باز امانت می داد
داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد
این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت
دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت
او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر
از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر
از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر
از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر
از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر
اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد
پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روان
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
@shere_aeini
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را
مورخان بنوشتند با سرشک یتیم
هجوم درد به سر تا سر حیاتش را
سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد
چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را
چه سنگها که بر آیینهُ وجودش خورد
چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی خدای علی خواسته نجاتش را
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید سبزی یِ باران معجزاتش را
حرا شروع رسالت غدیرخم پایان
ادا نمود تمامی یِ واجباتش را
...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش ) را
🔸شاعر:
#میثم_مومنی_نژاد
_________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
دوماه رفت اگر میشود گدا بخرید
نشسته اید دودل اینچنین چرا؟ بخرید
سه روز نه ! همه عمر معتکف شده ام
نمیروم ز در روضه خانه تا بخرید
گره به زندگی ام میخورد همیشه ولی
نمیخورم به در بسته گر مرا بخرید
دل شکسته من را کسی نگاه نکرد
به روی دست گرفتم مگر شما بخرید
خدا کند همۀ شهر باخبر بشوند
خدا کند که مرا با سر و صدا بخرید
غریبه چند شبی بیشتر نمیماند
اگر به فکر خریدید آشنا بخرید
هرآنچه هم بشود دست من به سوی شماست
ردم کنید از این آستان و یا بخرید
کرم کنید فقط دیده را ندیده کنید
و آبروی مرا محضر رضا بخرید
شما که صبح و مسا داغ کربلا دارید
چه خوبتر ز غلامان کربلا بخرید
🔸شاعر:
#سیدپوریا_هاشمی
_________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
گرچه چشمان مرا اشک غمت پر می کند
تا قیامت بر غمت چشمم تفاخر می کند
می رسد آن روز که نان شب هجر تو را
رونق بازارت ای خورشید! آجر می کند
درد هجران تو و داغ فراق این دو ماه
قلبمان را بیشتر غرق تاثر می کند
چند روزی هست بی تابم چه چیزی بعد از این
جای خالی دو ماهه روضه را پر می کند
آنچه دردم را تسلا می دهد این است که
مادرت از این عزاداران تشکر می کند
در روایت دیده ام روز قیامت فاطمه
اشک های روضه را می گیرد و در می کند
باز آقای خراسان است که پایان ماه
از عزاداران پذیرایی درخور می کند
🔸شاعر:
#محمد_بیابانی
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
بوی جدایی می رسد از گریه هایم
بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم
در این دو ماهی که عزادار تو بودم
آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم ؟
با این گناهان بزرگ و بی شمارم
لایق نبودم تا کنی آقا صدایم
امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی
از مجلس روضه نکردی تو جدایم
رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده
آن گریه هایی که بُوَد آب بقایم
یادش به خیر در اوّلین روز مُحرّم
سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم
یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه
حس می نمودم زائر عرش خدایم
یادش به خیر با هر سلام و عرض حاجت
رنگ حسینی می گرفت حال و هوایم
وقتی به تن کردم لباس مشکیم را
گفتم دگر وقف شهید نینوایم
پیراهن احرام حج کربلا را
حالا چگونه از تنم بیرون نمایم ؟
دل کندن از روضه برای من چه سخت است
مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم
هرساله مُزد نوکریم را حسین جان
می گیرم از دست علی موسی الرّضایم
آقا به حقّ مادر پهلو شکسته
امضا نما امشب برات کربلایم
🔸شاعر :
#محمد_فردوسی
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
ماه صفر تمام شد اما عزا بپاست
این هفته هفتهی غم اولاد مصطفاست
جایِ غدیر را سخن دشمنان گرفت
این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست
راه سخیفِ اهل سقیفه شروع شد
پایانِ کار، خانهنشینیِ مرتضاست
با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده
دنیای بیولای علی پوچ و بیبهاست
بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفهای
راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست
دشمن سهبار حمله بر این خانه کرده است
بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست
یا صاحبالزمان نظری کن به پشت در
این مادر شماست که در بین شعلههاست
محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟!
قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست
ای وای از غلاف... مرا میکشد همین...
... ردی که روی بازوی ریحانهی خداست
کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه
زیرا مدینه نقطهی آغاز کربلا است
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
____________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
بوي فراق مي دهد اين گريه هاي من
ماتم گرفته شال سياه عزاي من
شرمنده ام كه از غم زينب نمرده ام
آقا ببخش، درگذر از اين خطاي من
با زعفران شهر خراسان نمي شود!؟
رنگي دهي امام زمان برحناي من
از بس كه پاي طشت طلا گريه كرده ام
چيزي نمانده مثل شما از صداي من
با نوحه هاي اين دهه ي آخر صفر
شب ها چقدر سينه زدي پا به پاي من!
اي خوش حساب، مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه گريه چه شد كربلاي من؟
سر زنده ام به عشق حسن، خضر گريه ام
اين چشم خيس، چشمه ي آب بقاي من
من غصه ي بهشت خدا را نمي خورم
جايي گرفته حضرت زهرا براي من
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
من با لباس مشکی تان خو گرفته ام
از طینت پلید خودم رو گرفته ام
با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام
بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام
بهر غبار روبی فرش عزایتان
در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام
از صحن روضه های پر از عطر سیب تان
شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام
هر سال مزد نوکریم آخر صفر
از دست های ضامن آهو گرفته ام
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
___________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟
بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر می شویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان
دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ...
🔸شاعر:
#مهدی_نظری
___________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
امید ترک گنه، فرصت صعود گذشت
مجال عرض ارادت به آن وجود گذشت
بهار روضه ی غم بود و اشک بود عزا
بهار رفت و عزا رفت و هر چه بود گذشت
دو ماه مستی ما طی شد و ندیدیمت
چقدر جمعه دمید و ولی چه سود گذشت
دو ماه هر شبه مهمان روضه ات بودیم
چه سفره ای، چه طعامی ولی چه زود گذشت
حدیث غربت اربابمان که می آمد
هجوم سنگ به پیشانی اش فرود، گذشت
حکایت قمر هاشمی امید حرم
که می زدند به فرق سرش عمود، گذشت
و داستان غم انگیز شام و زخم زبان
به سمت قافله در موقع ورود، گذشت
عروج دخترکی گوشه ی خرابه ی درد
حدیث سیلی و آن صورت کبود گذشت
برات کرب و بلامان چه شد اباصالح؟
مگو که مجلسمان بی ریا نیود و گذشت
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini