eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini   کسی که از تو بگوید سر خمار ندارد دلی برای گرو بازیِ قمار ندارد به پای بند ندارد و پایبند نشسته چرا که شبهه به لایمکن الفرار ندارد به دست دامن خود را تکانده ای و که گفته ابوتراب تفقد به این غبار ندارد ؟ دلم حریم خدا و تو شرط حصن خدایی که گفته است که ملک خدا حصار ندارد؟ نماز منکر تو نردبان نقش زمین است بدون ریل ولا مقصدی قطار ندارد کسی که درّ نجف  دستگیر او شده باشد از استلام حجر دیگر انتظار ندارد چه خرده‌ایست به غالی که در میان لغاتش برای وصف تو بهتر ز کردگار ندارد کشانده ام سر تشکیک عدل ، جبر قضارا که هرکه عاشق تو باشد اختیار ندارد بلند می‌کند این شرک اگر که گردن من را رجای دیدن روی تو خوف دار ندارد علی و فاطمه حی اند و لایموت شگفتا نجف کجاست خدایا علی مزار ندارد 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   موجیم تا به سینه‌ی ما جز و مد که هست ما عاشقیم ، عشق نفس می‌زند که هست آری خدا ندیده‌ام اما مقابلم آیینه‌ای برای خدای اَحد که هست دنبال قبله بودم و گفتند  کعبه نه... ایوان طلایِ شاهِ نجف تا ابد که هست شیر‌زنی که شیر خدا آورد کجاست؟  فرمود مکه فاطمه بنت‌اسد که هست دین من است دین ابو طالب ای جهان این اعتقاد ماست قسم بر صمد که هست گفتند عرش لایق تو نیست گفته‌ایم قلبی میان سینه‌ی ما می‌تپد که هست سنگ تو می‌زنیم بر این سینه تا ابد حتی اگر به پات بمیرم لحد که هست ما هیچ ، با رسولِ‌خدا وقتِ سختِ جنگ می‌گفت جبرئیل  علی‌جان مدد  که هست خاکیم اگر ، حرارت طوفان گرفته‌ایم گفتیم یا‌علی مدد و جان گرفته‌ایم تا هست عشق و رایحه‌ی بی کرانی‌ات ما را نوشته‌اند اویسِ یمانی‌ات تو صاحبِ تمامِ جهانی ، عجیب نیست موسی نموده وقت جوانی شبانی‌ات تیغی زدی و آنهمه لشگر  دونیمه شد جانم فدای سر زدنِ امتحانی‌ات می‌خواستی که ذوالفقار کمی گرمتر شود دید آسمان  شروع شده میدان تکانی‌ات تو تازه سرد بودی و لشکر به جوش بود کارش نمی‌کشید به آتش فشانی‌ات خیبر کجا و آن طرف کهکشان کجا در را بگیر با رجز پهلوانی‌ات جمع‌اند جبرئیل و خدا و پیمبرش تا حَظ برند موقع قلعه پرانی‌ات نشناخت جز خدا و پیمبر تو را کسی ره بسته است هیمنه‌ی لَن‌تَرانی‌ات عالم کجا و نفس پیمبر شناختن باید روند در پی قنبر شناختن کعبه نَه  رویِ توست دلیل  طواف‌ها ایوان طلاست معبدِ این اعتکاف‌ها ما از شرابّ تاک ضریحت چشیده‌ایم مائیم و عمر و سرخوشی و این خلاف‌ها با انبیا مقایسه‌ات هم نمی کنیم از عرش تا به فرش بود اختلاف‌ها تقصیرشان نبود به تو سجده کرده‌اند عمری نموده‌اند از این اعتراف‌ها تا نُطق می‌کند دو دمِ ذوالفقارِ تو لالند لالِ لال ، اهالی لاف‌ها وقتی که می رسی و زمین لرزه می‌شود راهی نمانده است به غیر از غلاف‌ها آرامتر بزن ملک‌الموت هم رسد گم کرده است ردِ تو را در مصاف‌ها با عَمرو وَد  رسید تمامی کفر و شرک با عَمرو وَد پرید سر ائتلاف‌ها دست خدا نوشت امیرِ همه علی است با مرتضاست فاطمه با فاطمه علی است ما را ببر به چشمه‌ی شعر و شراب‌ها ما را ببر به  خاطره‌ای از کتاب‌ها هرشب هزار رکعتِ فیضِ تو شاهد است پهلو تُهی نموده‌ای  از رخت خواب‌ها هرگز ندید دیده‌ی لیل و نهار‌ها چون لیلت‌المبیتِ علی در حساب‌ها یک شب فقط نگاه تو مهمانِ خواب بود شامی که بود دور و برت التهاب‌ها در بستر برادر خود تا سحر بخواب ای خوابِ تو عبادتِ اُمُ‌الکتاب‌ها تو گرمِ خواب بودی و گردنکشانِ کفر نیزه به دست  گِردِ تو همچون سراب‌ها مکه شنید ناله‌ی واویلتایشان این حیدر است حضرت عالی جناب‌ها تنها امیر ، نقش تو را تیشه می‌زند وقتی که بُت تراش کند انتخاب‌ها ما را ببر نجف به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   تشنه‌کامی که لبِ او رَبَّنا برداشته آب را از چشمه‌سار مرتضی برداشته از وضوی او حیات جاودانه می چکد خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند تا علی از شانه های خود عبا‌ برداشته از زمانی که علی بین قنوتش اخم کرد طاق محراب مساجد انحنا برداشته کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته وصله‌پینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت زائری که در نجف قبله‌نما برداشته؟! در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند جای جای صحن او را محتوا برداشته گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم... گوئیا ایوان‌طلا دست دُعا برداشته اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته ▪️ ▪️ آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد پس برای خود حسینش بوریا برداشته 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   رها کن غم صورت ظاهری را قبا کی بپوشاند این لاغری را ؟! به کهنه لباست بسازی ، خدایت نصیبت کند سُندُس و عَبقَری را نه هر کس که بالا رود ، گشت بالا نه هر منبر ارزش دهد منبری را به سجده سر از سِرّ حق دربیاری به پستی نهاده خدا مهتری را به گردن بیانداز طوق خدا را همان ذات از عیب و پستی ، بری را به باطن چه داری ؟ که فردای محشر نخواهد خرید از تو بازیگری را خودت را سبک کن ز دنیا ، که مرگت بگیرد ز تو آنچه که میبری را "تَخَفّف" اگر قصد داری که "تَلحَق" بنازم پر و بال این بی پری را عمل در قیامت به تو بازگردد به دقّت ببین آنچه که میخری را سرت عاقبت خاک راه است اینجا برون کن ز سر خوی خیره سری را سرت را فقط خاک پای علی کن که آنجا ببینی فقط سروری را غلام علی هر که شد میتواند به زیر آورد چرخ نیلوفری را قلم میزنم در ثنایش مگر که به جا آورم شیوه ی چاکری را بگیرم دوات از خود آب کوثر قلم سازم اینبار بال پری را قلم بشکند زیر بار جمالش چسان گویم آن هیبت حیدری را؟! نباشد توان سخن پیش نطقش نه فردوسی و سعدی و انوری را فقط دل به مهر علی داده و بس نخواهیم غیر از علی ، دیگری را مجو از خسان ، حُبّ شاه ولا را که گوهر خوش آید فقط گوهری را به اعجاز قرآن تو را میشناسم کجا التفاتی کنم ساحری را ؟! وزیر است هارون فقط بعد موسی نخواهیم گوساله ی سامری را شده طالب حُسنِ تو ماه و انجم مکن رد ز دکّان خود مشتری را به خطبه لبی تر نما تا خطیبان بفهمند معنای نازک تری را به جز تو که مصداق والصابرون ی که داد آبرو معنی صابری را ؟! قسیم جزا و ثوابی به محشر خدا داده در دست تو داوری را بکش ذوالفقار و بفهمان به دشمن تفاوت بُوَد سحر و پیغمبری را من از تو طلب دارم آقا خودت را مکن سدّ راه من انگشتری را مگر اشک ما دست ما را بگیرد مگیر از دو چشمان ما این تری را گناهان من سد راهم شد آخر بیا برکن این قلعه ی خیبری را غرض ، گفتن از مدح مولاست ما را وگرنه نمیخواستم شاعری را 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   برای دیدهٔ بینا نویدِ حور لازم نیست و بر آنکس که نابیناست دیگر نور لازم نیست ببین در معجزات نام او قندِ خدایی را که بر این کام شیرین ، منّت از زنبور لازم نیست ضریحش را ندیده زاهد و هر روز می گوید برای حالت خوش ، خوشهٔ انگور لازم نیست گدا و شاه را ، چوب و طلا را می خرند آنجا به ظلّ بارگاه شاه ، جنسِ جور لازم نیست نمیخواهد بخواهی حاجت خود را که می داند که حتی بر حوائج ، نیت و منظور لازم نیست بگو موسی بیاید زیر ایوان مطلایش که بر هم صحبتیِ با خدایش طور لازم نیست مگر دلمردگان را نام او کم زندگی داده یقین با یاعلی در حشر نفخِ صور لازم نیست مَلک دیوانه را در وادی مولاش خواهد برد بدانید آشنایان که ، محب را گور لازم نیست نبود امر امامت بعد از او بی شبهه می گفتم که با زینب ، امیرالمومنین را پور لازم نیست 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   آسمان باز شد... علی آمد چشم کعبه، به زلف صاف افتاد ناگهان تابدار شد کمرش سجده کرد و به اعتکاف افتاد قدر فهم کسی نبوده و نیست از چه اینگونه "گونه بر خاک" است؟! هیچکس پی نبرد کعبه چرا روی پیشانی اش شکاف افتاد! آنکه رسم تقیه اش بغض است "خطبه‌ی شقشقیه" اش بغض است... آه! وصف بقیه اش بغض است... بس که در کوفه اختلاف افتاد درب علم نبی شکسته شد و فاطمه ایستاد پشت سرش تا که "در نجف" زمین نخورد جسم یاقوت، در مصاف، افتاد بعد زهراست، چاه، یار علی تحت امر است ذوالفقارِ علی که به امرش گهی به جنگ نشست گاه در بستر غلاف افتاد‌ ای تو خرمای پای چوبه‌ی دار! مثل سلمان و یاسر و تمار جان به عشق تو در نماز آمد سر به پای تو در طواف افتاد 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   گوش کن ای دل حدیث نور را.. لال‌کن صوت دف و تنبور را جور کن این وصله ی ناجور را نوش جان کن خوشه انگور را نوش جان! این خوشه تاکش منجلی ست باغبانش کیست؟مولانا علیست خیز و از کوثر وضویت را بساز کسب تکلیفی کن از شاه حجاز قبله گاهت را نجف کن در نماز.. بعد بر این سجده عالی بناز سجده عشاق جور دیگر است مقصد من از عبادت حیدر است هجر را بر وصل منتج کن برو سر به تیغ ابرویش کج کن برو با همه غیر علی لج کن برو در طوافش نیت حج کن برو.. سور و سات ما نجف را دیدن است حج ما دور علی گردیدن  است چشم او چشم خطاپوش خدا بوده از آغاز هم دوش خدا به لب او بسته شد گوش خدا باز شد بر رویش آغوش خدا روی پایش بوسه اول خاک زد کعبه از شوقش گریبان چاک زد.. وقت وضع حمل تا درمانده شد مریم از بیت الهی رانده شد مادر تو سوی کعبه خوانده شد برخلایق اینچنین فهمانده شد.. کعبه ای که قبله گاه عالم است ملک شخصی علی اعظم است بسته شد با تو قرارم بعد از این سکه شد پس کارو بارم بعد ازین لب به ساغر میگذارم بعد ازین سیزده را دوست دارم بعد ازین این هم از لطف جناب  حیدر است سیزده از هر عدد زیباتر است با خدا راز کهن دارد علی مثل او لحن سخن دارد علی ذات پاک ذوالمنن دارد علی جانشینی چون حسن دارد علی بوالحسن خوانم‌ اگر اورا رواست دست بوس او امام مجتبی ست مرد اگر مولاست مردان جمله هیچ اون نباشد دین و ایمان جمله هیچ بی علی صد ختم قرآن جمله هیچ بی علی صد سال عرفان جمله هیچ با علی کوه گناهم‌ شد ثواب یک علی گفتم هزاران شد حساب گرچه دورش تا قیامت دشمن است راه مولا مثل نامش روشن است سهمش از دنیا همین پیراهن است بخدا این مرد بابای من است گرچه اورا تاج سر میخوانمش موقع گریه پدر میخوانمش نان مارا داد و نان خود نخورد بار مارا شب به شب بر شانه برد جای زشتی خوبی مارا شمرد آمد و مارا به زهرایش سپرد بعد ازآن شد سرپناه ما همه سایه ی چادر نماز فاطمه هرکجا دیدی که حرف حیدر است روضه ی زهرا کلام آخر است حرف دیوار است صحبت از در است بانوی خانه چرا بی سنگر است آخر از این داغ می‌میرد علی کوثر و شلاق!می‌میرد علی.‌. 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   خوشا آنانکه بر سر سایبان از پرچمی دارند به گرمای بیابان هم بهشت خرمی دارند کسانی که به دنبال خدای خویش میگردند مگر غیر از تماشای علی دیگر غمی دارند خوشا آنانکه باور کرده اند رزق از نجف آید و بر این باور خود اعتقاد محکمی دارند علی گویان نمی جویند امواج تعلق را از این دریای دنیا بهره به قدر نمی دارند درِ این خانه چه از دور یا نزدیک فرقی نیست همیشه یک اویسی یا همیشه میثمی دارند همین ساعت که ما در حسرت یه بوسه میسوزیم کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   جبریل شنید از تو برای خبر آمد پر سوخت و پر ریخت و بی بال و پر آمد می خواست بگوید که خدا داخل کعبه است دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد ای عشق بفرما قدمت روی سر ما خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم میخانه از اطراف ضریح تو برآمد با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم از جای لبم خوشه انگور درآمد محراب به محراب پی قبله دویدم ایوان طلاکوب توام در نظر آمد میخواستم از مدح تو چیزی بنویسم یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد آیات خدا را همه در شور تو دیدم هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه ممنون پدر مادر خویشم که درونم مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه بیچاره و بدبخت و ذلیل است به قرآن هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه اصلاح شد و سمت علی شد متمایل هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه خوردند محک اول خلقت شب قالوا انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت ایوان مدائن به علیّاً ولی اللّه ایرانیم و معتقدم ضامن آهو ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه هنگام نماز است ببینید که برخاست فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون علی از قلب بیت الله خندان میزند بیرون علی مرز میان کفر و ایمان است ،با مهرش یقیناً از میان کفر، ایمان میزند بیرون کسی که حب حیدر دارد از آتش نمی‌ترسد که جای شعله از هیزم گلستان میزند بیرون یقین دارم که اسماعیل ذکر یاعلی گفته است که زمزم از لب خشک بیابان میزند بیرون زمان خواندن مدحش میان جمع دقت کن پس از نام علی از هر دهان جان میزند بیرون کسی که با علی آغاز کرده کار و بارش را سراسر برکت از روزی دکان میزند بیرون کسی که اهل تفسیر است میداند بدون شک فقط مدح علی، از بطن قرآن میزند بیرون اشارت میکند خورشید هم با شوق از مغرب به عشق ماه رویش از گریبان میزند بیرون   رصد میکرد میدان را علی قبل از رجز خوانی از این آرامش در جنگ طوفان میزند بیرون چنان بر قلب لشگر میزد انگار از دل دریا به سمت ساحل ، امواج خروشان میزند بیرون علی از میمنه بر قلب لشگر میشود داخل علی از میسره با تیغ بران میزند بیرون خمارآلوده می‌بوسد چنان هرگوشه را انگار شراب کهنه از دیوار ایوان میزند بیرون به دامان نجف دست توسل میزند عالم همیشه سائل از دربار سلطان میزند بیرون 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   دلم‌ گرفته از این روزگار زجرآور جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر همه اجاره نشین شهنشه نجفیم زمین عمارت شخصی اوست سرتاسر مسیح میشوم و مُرده زنده خواهم‌‌ کرد به دست من برسد خاک پایی از قنبر هوارِ میثم تمار روی دار این بود ضرر نکرده کسی که در عشق کرده ضرر هراسِ مرگ بدل شد به اشتیاق وصال "فَمَن یَمُت یَرَنی" تا شنیدم از مادر به خاکِ تیره نخواهد نشست میّت ما درون قبر بریزند تربت حیدر دل شکسته ی مارا چه میشود بخرند برای او بفرستند، هِدیه روز پدر چه عافیت چه بلا، راضی ام به تقدیرم به دستِ دست‌خدا هست تا قضا و قدر مَبین که پیرهن وصله دار می پوشد تراب با نظر بوتراب گردد زر علیست کیسه به دوش مدینه و کوفه علی به سوره ی انفاق و هل اتی مظهر به جز علی چه کسی قادر است وقت نبرد سلاح خویش ببخشد به دشمن کافر امیر بودن و هم سفره ی فقیر شدن از عهده ی احدی غیر از او نیامده بر نوشتم آنچه که خوبیست را به پای علی نوشتم آنچه بدی هست، پای آن سه نفر یکی ز جنگ فراری یکی بلاگردان بگو کدام شود جانشین پیغمبر؟! اگر ملاک جگر هست؛ "ماجرای ِ مَبیت " اگر که قدرت بازوست؛قلعه ی خیبر کَنَنده ی در خیبر اگر چه بوده ولی شکسته است غرورش در آستانه ی در 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   باء بسم الله عالم، اشرف الانسان علی شد مرز بین حق و باطل، قاطع البرهان علی شد چشم دریا خیره مانده، تشنه را باران علی شد جان احمد جان حیدر، پس جهان را جان علی شد مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت کعبه سینه چاک او شد در همان بدو ولادت بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت خوش به حال او که مانده بر همان عهد الستش لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کمیلش یوسف آمد بر درش تا پر شود از عشق کیلش شک ندارم قلب جنت سمت قلب اوست میلش هر برات کربلامان اسم مولا هست ذیلش من فدای مهربانی های جان حق‌پرستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد برق شمشیرش چو رعدی بر سپاه مرحب آمد نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش میثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را چشم بگشا عدل مطلق، آشنای راز شبها قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما بارالها قلب مان را شیعه ی نابش بفرما تیر عشقش بر دلم زد نازشستش، ناز شستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   می‌کشدم تا قلم به صفحه‌ی دفتر مرغ دلم می‌کشد به سمت نجف پر روح مرا می‌برد به مقبره‌ی نوح فکر مرا می‌برد به دیدن آن فر فر چه بگویم شکوه عرش معلی جنت و فردوس پیش اوست محقر تاک چنان است دور مضجع آن بت مست شود هرکسی به قدر مقدر آدم و نوحند دور او چو محافظ حال بگو با که‌اش کنیم برابر نفس نفیس نبیّ احمد محمود شخص شخیص ولی و والی و رهبر آن‌که به مدحش دو صد هزار قصیده قدر رباعی‌ست بلکه باز سبک‌تر ِآن‌که ز مهرش کشیده سینه‌ی ما تیر بهمن مدحش مرا نشانده به آذر آن‌که زره شد رسول را همه‌ی عمر زخم به روز احد شده‌ست سراسر آن‌که پی مرگ رفته در شب هجرت خفته به جای رسول در دل بستر حبل متین آن ضمیر لحمک لحمی روز قسم خوردن است جان پیمبر منزلتش نزد احمد است چو هارون والد شبّیر و شبّر است و مشبّر مرتبه اش را مگر خدا بنویسد هرچه بگویم بخوان هزار برابر صوت خداوند وقت لیله السراء دست خداوند وقت کندن خیبر چشم خداوند وقت دیدن زهرا گوش خداوند در شنیدن کوثر راز خداوند وقت خلق عوالم نور خداوند وقت ظلمت اکبر وقت دمیدن به خاک روح خداوند عبد خداوند تا به لحظه‌ی آخر معجزه‌ی احمدی نه کاغذ و خط است معجزه‌ی احمد است حضرت حیدر اوست که قران ناطق است به دنیا اوست که قران جاری است به معبر برق نگاهش دلیل روشنی روز شمس جمالش چراغ عرصه‌ی محشر یک نفس اعجاز او به وقت جوانی‌ست بردن خورشید در غروب به خاور بذل چنان کرد در خویش به سائل خویش اولوالامر شد گدای توانگر جن و ملک را امام کیست به جز او حیدر و صفدر امیر اول و آخر همسر صدیقه کیست جز یل صدیق طاهره را شوو مباد غیر مطهر هجرت و جنگش شکوه هر دو عمل بود ابن اخ حمزه و برادر جعفر بسته به ابروی او توازن هستی ارض و سما را علی‌ست یک تنه لنگر وقت ملاقات با یتیم چو کودک وقت نبرد است آن‌جناب غضنفر صف به صف از هول صفدرند فراری وز غضبش قبض روح هر جگرآور دیده علی را هرآن‌که باخته دل را عبدودش باخت بعد دیدن او سر ضربت او افضل از عبادت عالم از متقدم گرفته تا متاخر مرحب آن دم که دید تیغ علی را گفت فقط مرحبا و شد حب و شد مر اینکه پیاده است در نبرد عجب نیست! شیر خدا را چه حاجت است به استر حال بگو با تمام آن‌چه که گفتم کیست وصی خود علی‌ست یا کس دیگر آدم عاقل کجا قیاس نماید حیدر را با دو پیرمرد سبک‌سر آن دو فراری به کوه از دل پیکار آن دو دهان پاره آن دو بی در و پیکر آن دو لقب دزد بلکه آن دو فدک دزد آن دو منافق همان دو غاصب منبر آن دو نفر صاحبان منکر معروف آن دو که معروف بوده اند به منکر ننگ به من باد اگر شبیه ببینم آن دو نفر را به موی استر قنبر غرق شد آن‌کس که سمت جوی دگر رفت شیعه‌ی مولاست در غدیر شناور ((حق و علی مدقمند و لایتجزا حق و علی با‌همند و لایتغیر)) گفت علی باب شهر علم رسول است کاش قبولم کند شوم سگ آن در گفت ببیند مرا هرآنکه بمیرد کاش بمیرم ببینمش دم آخر شوق حریمش گرفته صبر و قرارم چون هوس کودکی به سینه‌ی مادر حاصل طبعم همین چکامه‌ی سست است هدیه نمودم رطب به نخل تناور او که زمین کاغذ است شان کمش را کی کُنَدَش مدح این قصیده‌ی لاغر مدح علی کار هیچ همچو منی نیست اوج هنر مر مراست شرح ابوذر فهم علی قدر عقل ناقص من نیست طایر این عرصه نیست مالک اشتر رخصت اگر داده است تا که بگویم اندکی از فضل او اگر چه به ابتر خاک درش را رسانده است به خورشید ذره ام از لطف بوتراب شدم زر 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   خدا به عشق ٍعلی آفرید دنیا را به اعتدالٍ علی آفرید عقبیٰ را به قدر ٍقامت ٍنام ٍعلی ولی الله کشید بر سرٍ کوه  آفتابٍ زیبا را هم اینکه ماه ٍرخش برزمین نمایان شد از آبـــــروی علی پُر نمود دریا را دمید با دمٍ قدسش جهان مقدس شد نشاند آدم و نوح و خلیل و موسیٰ را خدا چقدر به نامٍ علی ارادت داشت به احترام ٍ علی آفرید زهرا(س) را نوای احمدی از ذوالفقار بالا رفت که سجده گاه کند، مسجد وکلیسا را علی امیر، علی بوتراب، علی اعلی خدا به دستٍ نبی داد دستٍ مولا را به حبٍ ساقی کوثر علی سلام الله خدا به آتش دوزخ نمی بــرد ما را علیست اَشرفُ و زَین و حَلیف و باب الله خدا به مهر علی وا نموده درها را 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   میشوم تا از زمانه خسته میگویم علی(ع) در سکوتم با زبانِ بسته میگویم علی(ع) از مرام ِ نارفیقان میخورم هر جا زمین ناتوان! با زانوانِ خسته میگویم علی(ع) هستیِ قرآن علی(ع)، تفسیرِ المیزان علی(ع) پای درس عالِمِ برجسته میگویم علی(ع) میخورَد مُهرِ قبولی توبه ام! تا با ادب پابه‌پایِ زاهدِ وارسته میگویم علی(ع) در وضو؛ دل را روانه میکنم سمتِ نجف در اذان با عرشیان پیوسته میگویم علی(ع) می نشینم گوشه ای بر قامتش زل میزنم مثل زهرا(س)عاشق و دلبسته میگویم علی(ع) نیست از نامش در این عالم حلاوت بخش تر تا به پیغمبر(ص) شوَم وابسته میگویم علی(ع) عطرِ نخلستانِ حیدر میدهد! چون سالهاست هر چه میگیرم ز خرما هسته میگویم علی(ع)! 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   ﺩﺭ ﺣﺮﻳﻢ ﻛﻌﺒﻪ ﺷﺎﻩ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﻛﻌﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻧﺴﺖ ﻭ ﺯ ﻏﻴﺐ ﺫﺍﺕ ﺧﻮﻳﺶ سرِّ ﻏﻴﺐُ ﺍﻟﻐﻴﺐ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﻣﻤﻜﻨﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ ﺍﻣّﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻇﻬﻮﺭ ﮔﺸﺖ ﺟﺴﻤﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻣّﺎ ﺳﺮِّ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﮔﺮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﭼﻨﺪ ﻣﻲ‌ﺟﻮﻳﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻨﺶ ﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺗﺎ ﻛﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺻﻒ ﻭ ﺷﺌﻮﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺩ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ﺁﻥ ﮔﻨﺞ ﻧﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻴﻜﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻦ ﺧﺒﺮ ﭘﻴﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﺒﻴﺐ ﺑﺎﻭﻓﺎ ﮔﺸﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺒﻴﺐ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺍﺣﻤﺪ ﻣُﺮﺳﻞ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻬﺮ ﺁﻥ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ، ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ ﺑﻠﺎﻏﺖ ﺭﺍ ﻧَﻬَﺞ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﻱ ﻧﻄﻖ ﻭ ﺧﻠّﺎﻕ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺍﻧﻤﺶ ﺟﺰ ﺣﻖ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻓﺎﺵ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﻖ ﻓﺎﺵ ﻭ ﻋﻴﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺑﺎ ﻭﻟﺎﻳﺶ ﺩﻝ ﺯ ﻫﻮﻝ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻬﻒ ﺍﻟﺎﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺣﺐّ ﻭ ﺑﻐﻀﺶ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﺍﺯ ﻫﺎﻟﻚ ﻭ ﻧﺎﺟﻲ ﺧﺒﺮ ﺑﻬﺮ ﻧﻘﺪ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺧﺎﻟﺺ، ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﻛﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻛﻒِ ﻓﻴّﺎﺽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﺩ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ؟ ﺧﻴﺰﺩ ﺍﺯ ﻫﺮﺟﺎ ﻏﻠﺎﻣﻲ ﺑﻬﺮ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﺑﻠﻲ ﻗﻨﺒﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﮓ ﻭ"صغیر" ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید 🔸شاعر: مرحوم ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   شاه جهان، جان جهان، بوالحسن بر ابدیت ز ازل تکیه زن دست خدا، مظهر حق، اصل حق فیض ازل، لطف ابد، بوالحسن تاج شرف بر سر عالم نهاد تا که در این مرحله شد گام‌زن آمد و عالم شد از او سرفراز کیست جز او نفس‌کُشِ بت‌شکن؟! غیر خدا هیچ ندید و نخواست کرد فراموش همه خویشتن معنی انسان خدادوست اوست وان دگران لاف زنان، مرد و زن آن که بُوَد مدّعی عشق حق یاد کجا آورد از جان و تن خلق بسی دم ز خدا می زنند تا چه بُوَد معنی این دم زدن ای علی، از عشق تو نبوَد عجب مرده به تن گر بدراند کفن در شب میلاد تو در غرب و شرق بسته مماناد به مدحت دهن چیست ولای تو و دلهای ما باد بهاری که وزد بر چمن گر تو شناسای علی گشته‌ای حبّ جهانت نشود راهزن ماه رجب آمد و دور از همه کرده دلم سخت هوای وطن کاش چو هر سال دگر بودمی مدح علی گوی به هر انجمن نفس پرستی همه شد پیشه‌ات غافلی از زندگی ذوالمنن در دل خود بتکده‌ای ساختیم نفس بداندیش در آن چون وثن از علی آموز ره و رسم عشق او ز ازل آمده استاد فن شاه ولایت علی مرتضی لطف الهی ست به سرّ و عَلَن در همه جا بوده مرا دستگیر حامی از او بِهْ نتوان یافتن خوانمش از این سر دنیا و او می رسد البتّه به فریاد من ایکه به فرمان خدا آمدت گردن ایام به زیر رسن بی کس و بیمارم و بی خانمان یک نظر از لطف به سویم فکن جان تو پیوسته به ذات خداست حاجت خود گفتم و کوته سخن هرکه شد از لطف خدا ناامید معنی آن نیست به جز سوءظن 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار شهادت حضرت زینب (س) با هشتگ های و در دسترس می باشد 🙏
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم اما دل پُر اُمید و روشن داریم تا صبح ظهور در دل ما باقی‌ست عشقی که به این پرچم و میهن داریم
@shere_aeini . پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید در جان وطن بهار امید دمید این نهضت فاطمی چهل ساله شده‌ست «تا کور شود هر آنکه نتواند دید» این صبر و صلابت و صفا، زهرایی‌ست دل‌های تمام شهدا زهرایی‌ست یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم جمهوری اسلامی ما زهرایی‌ست با روبهکان ز صولت شیر بگو با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید کوبنده‌تر از همیشه تکبیر بگو تا نام حسین بر لب مردم ماست در معرکه‌ها شکست دشمن پیداست معنای بلند لعن بر شمر و یزید «امروز شعار مرگ بر آمریکاست» در لشکر نور، انقلابی هستیم پر شور و شعور، انقلابی هستیم ثابت قدم و غیور، ان‌شاءالله تا صبح ظهور انقلابی هستیم 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با هشتگ علیه السلام در دسترس است 🙏
@shere_aeini نوری که بر افلاکیان گویی چو اختر بود پیچیده در زنجیر و غل، موسی بن جعفر بود تاریک تر از هر کجا، ایام بی پایان در شوره زار جهل و کین، تابان و گوهر بود روزی که دیدند جسم او ورد زبان ها شد باب الحوائج می‌شود آن کس که مضطر بود گر چه نحیف است جسم او وقتی که ظاهر شد از اینکه باشد بی کفن پیکر، که بهتر بود گر این مصیبت بر همه جانسوز و جانکاه است در پیش جدش این فقط یک بیت دفتر بود "آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود" 🔸شاعر: ========================== 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini