🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
________
#حضرت_علی_اصغر #رباعی
@shere_aeini
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفیست بگیرند هدف، مهمان را
*
تا که بر روی زمین خیمهی سقا افتاد
پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد
به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند
چشمها تا که به چشم تر بابا افتاد
*
یک تیر سه شعبه با خودش شر آورد
سقای حسین را ز پا در آورد
در حیرتم این تیر که سقا را کشت
حالا چه بلایی سر اصغر آورد
🔸شاعر: ؟؟؟
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_نهم_محرم #شب_تاسوعا
________
#حضرت_عباس #رباعی
@shere_aeini
در حادثه ای اصول گفتار شکست
با سنگ ستم شیشه ی افکار شکست
ارباب دو تا شد کمرش وقتی که
پیشانی و دستان علمدار شکست
_
بر شمع حسینی همه پروانگی است
ساقی حرمسرای فرزانگی است
سوگند ! به لاله های در خون خفته
او سرو شکوهمند مردانگی است
__
آشفته ی چشم های شهلایت بود
کف می زد و هی محو تماشایت بود
آن روز که از علقمه بر می گشتی
دریا چقدر تشنه ی لب هایت بود
🔸شاعر:
#سید_روح_الله_باقری
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_نهم_محرم #شب_تاسوعا
________
#حضرت_عباس #رباعی
@shere_aeini
با حسرت و اشک و آه میزد بوسه
با خسته ترین نگاه میزد بوسه
دیدند کنار علقمه ظهر عطش
خورشید به روی ماه میزد بوسه
🔸شاعر:
#اسماعیل_پورجهانی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_نهم_محرم #شب_تاسوعا
________
#حضرت_عباس #رباعی
@shere_aeini
روزی که عطش به جان گلها افتاد
از جوش و خروش خویش، دریا افتاد
وقتی که فرات از لبت دوری کرد
آب از نظر حضرت زهرا افتاد
🔸شاعر:
#امیرحسین_مومنی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_دهم_محرم #شب_عاشورا
________
#امام_حسین #رباعی
@shere_aeini
از دور ، نمای صولتش پیدا بود
سرخیِ گل آلود لبش زیبا بود
آن سَر که به روی نیزه قرآن می خواند
مُهر سند قیام عاشورا بود
__________
آن است همین مصیبت پابرجا
این است همان صحنه ی طاقت فرسا
قرآن به روی نیزه ها در صفین
قرآن به روی نیزه در عاشورا
__________
شعرم به میان قصه بی پروا شد
بر هر ورق جنازه ات بلوا شد !
از بس که الفبای تو از هم پاشید
یکمرتبه اعضای تو ناخوانا شد !
__________
دُردانه و از سُلاله ی دریایید !
گلگون کفنان بزم عاشورایید !
حقا به طواف شمع سوزان حسین
هفتاد و دو پروانه ی بی پروایید !
__________
شمشیر به قلب مصحف خاتم خورد
اسلام ، غمی به پهنه ی عالم خورد
از بس که ورق ورق نمودند تو را
ترتیب تمام سوره ات بر هم خورد !
__________
آیات حماسه های جاویدانی !
تفسیر شریف لولو و مرجانی !
بی سابقه قطعه قطعه کردند تو را
انگار که جزء سی اُم قرآنی !
__________
هستی و به مرگ خویش جاوید شدی !
در ظلمت شب ، نشان ناهید شدی !
خاموش شدی به زیر شمشیر ، ولی
یکباره به روی نیزه خورشید شدی !
__________
در دل همه داغ توست ، داغی جانکاه !
داغی که به جز خدا بر آن نیست گواه !
راس تو به روی نیزه و زینب ، هم ...
«لا حول ولا قوه الا بالله» !
🔸شاعر:
#سید_روح_الله_باقری
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #حضرت_زینب
____
#امام_حسین #رباعی
@shere_aeini
این " ۱۰ " که مقدّس است و جا افتاده
عکسی ست که از کرببلا افتاده
صِفْری که کنار یِک نشسته ست همان
رأسی ست که از تنش جدا افتاده
ای آیه به آیه ی تو محکم زینب !
ای مات تو هر چه داغ و ماتم زینب !
مبعوث شدی که بشکنی بت ها را
پیغمبر امّت محرّم زینب !
« ۱۰ » جان محرّم ست و جا افتاده ست
یک عکس که از عاشورا افتاده ست
این نقطه که پیش یک نشسته ست همان
رأسی ست که از بدن جدا افتاده ست
🔸شاعر:
#حنظله_ربانی
_______________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #حضرت_زینب
____
#مصائب_شام #رباعی
@shere_aeini
ما نسل پیمبریم و بی همتاییم
مانند پیمبر خدا تنهاییم
ای پیر اگر اهل کتابی برگرد
ما معنی آشکار ذی القربی ایم
افسوس که رحمی به دل دشمن نیست
سوگند که این مسیر جای زن نیست
یک لحظه از این قافله دورم نکنید
ناموس من اند و محرمی جز من نیست
جا دارد اگر شهید الشام شوم
وقتی که بناست بی تو ناکام شوم
ای کاش که ساربان گذارد قدری
رخسار پدر ببینم آرام شوم
سی سال به چشم من عذاب آوردند
هر لحظه که پیش روم آب آوردند
اما همه ی عذاب من از آنجاست
وقتی که کنارمان شراب آوردند
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
_______________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا #رباعی
@shere_aeini
از دردهایم با تو میگویم پدرجان
از گوشواره از النگویم پدرجان
تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است
دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان
****
دیشب گلت از روی ناقه بر زمین خورد
انگار که در کوچه ها مادر زمین خورد
از زخمهای صورتم بابا گمانم
فهمیده ای که دخترت با سر زمین خورد
****
درد شدید مفصل زانو بماند
سوز ورمهای سر بازو بماند
دیشب نبودی حرمله بدجور میزد
لبها بماند...گوشه ی ابرو بماند
****
هی لا به لای رد شدنها سنگ خوردیم
از هیزها از بد دهنها سنگ خوردیم
در بین کوچه از جوان و کودکان و
بالای بام از پیر زنها سنگ خوردیم
****
مرد یهودی سوی چشمان مرا برد
خولی لگد زد نیمی از جان مرا برد
بابا! تلفظ کردن نام تو سخت است
بدجور مشت زجر دندان مرا برد
🔸شاعر:
#امیر_رضا_قدیری
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
بر غمزده گان بابِ نجات است صلوات
بر مرده دلان آبِ حیات است صلوات
پیغمبرِ ما بَه که چه زیبا فرمود
سر چشمه خیر و برکات است صلوات!
.................................
شد نامِ تو زیبنده ی هر صوم و صلاه
نازل شده بر اهلِ ولا این برکات
گفتا که اگر طالبِ فیضی بفرست
آن چهره ی پاکِ مصطفی را صلوات!
.................................
تا نامِ تو بردم به دلم گشت برات
لازم شده بر من بفرستم صلوات
حقا برسد تا به تجلّی گهِ ذات
هر آن که فرستد به جمالت صلوات!
....................................
خواندیم به هر شاخه نباتی متبرک
از صورتِ قرآن کلماتی متبرک
اعجازِ محمّد(ص) کند این بزم چه زیبا
قلبِ همه را با صلواتی متبرک!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
رخصتی صادر شده تا مدحِ تو آقا کنم
جلوه های حیِّ مطلق در شما پیدا کنم
ای رسول الله اعظم..خاتمِ پیغمبران
من کی ام در وصف تان تا که قلم شیوا کنم
یاری از روح القدس باید بگویم شمّه ای
باید امدادی رسد تا که زبان گویا کنم
گر نبودی عالمی اصلاً نمی آمد وجود
این حدیثِ قدسی ست سرّ درون افشا کنم
با نوای... یا محمّد یا محمّد آمدم..
تا تمامِ خلق را با این نوا شیدا کنم
مهربانی می چکد از نامِ زیبای شما
من بنامِ نامی ات این قلب را احیا کنم
بوسه ها باید گرفت از خاکِ پایت یا رسول
این چنین عشقِ خودم را در برت معنا کنم
دینِ خود را عرضه کن بار دگر بر این گدا
تا خودن تسلیم بر این علّم الاسما کنم
در کلامت زندگی جاری ست،احیا می کنی؟
با سخن های تو آقا کار صد عیسا کنم
لحظه ای بیرون نخواهم شد ز خطّ مستقیم
بعدِ تو من اقتدا بر حضرت مولا کنم
گفته ای حیدر فقط باشد امیرالمؤمنین
تکیه بر شاه نجف تا آخرِ دنیا کنم
مادرِ امتّ شده دختِ گرامیِ شما..
لحظه ها را نذرِ این انسیه الحورا کنم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
از قضا ما را خدا از اهل ایمان مینویسد
ما أطیعوالله میدانیم، قرآن مینویسد
«قُل تَعالَو نَدعُ» میخوانیم، ثابت میکند ما
مؤمنِ عشقیم، آری آلِ عمران مینویسد
در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم، سلمان مینویسد..
صادقُ الوَعدیم، ما را عشق اینسان میپسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان مینویسد
حرف از ابراهیم از آتش میشود، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه میپرسم، گلستان مینویسد
سرّ «تبیاناً لِکلِّ شیء» یعنی او که حتی
طفلِ مکتبخانهاش تفسیر تبیان مینویسد
آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق، اِبنِ حیّان مینویسد
خیل عشاقش فراواناند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان مینویسد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
زهی بهار که از راه میرسد، اینبار
که ذکر نعت رسول است بر لب اشجار
هزار چشمه خطابش کنند در اوراد
هزار شاخه سلامش دهند در اذکار
زمین ز حلّۀ سبز محمّدی، مفروش
هوا ز عطر خوش نام مصطفی، سرشار
حدیث سرمدیاش، شمع خلوت اوتاد
صفای احمدیاش، شرح سینۀ ابرار
ز باغ حُسنش، تلمیح کوچکیست، بهشت
ز حُسن باغش، تشبیه سادهایست، بهار
دلیل خلق جهان است، یا اُولِیالألباب!
ز چشم غیر نهان است، يَا اُولِیالأبصار!
پیمبری که وجودش مگر بشارت نیست
که هم بشارت از او رحمت است و هم انذار
به جز جمال محمّد که جلوهاش ازلیست
کسی نچیده ز باغ جهان گل بیخار
خوشا سرودن نامش که هر زمان تازهست
چو نغمهای که شود دلنشینتر از تکرار..
شفیع و شافی اُمّت، رسول خاتم حق
به جان او صلوات خدا، هزاران بار
دلا ز نعت خصالش دمی مبند زبان
هم از درود و سلامش دمی فرو مگذار
کسی که بر سر خلق است، سرور و مولا
کسی که در دو جهان است، سید و سالار
دلا اگر به هوای بهشت مینالی
دل از جهان بکَن و بر جهان او بسپار
درود هر دو جهان بر رسول و آل - بگو!
به دشمنان نبی لعنت خدا - بشمار!
🔸شاعر:
#محمد_سعید_میرزایی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
بی جنب و جوش، خالی و خاموش، جان نبود
در هستی از علائم هستی نشان نبود
مفهومی از گذشته و آینده ای نداشت
جز حی لایموت دگر زنده ای نداشت
گنج نهان چگونه خودش را عیان کند؟
اسرار سینه با چه زبانی بیان کند؟
دلتنگ خویش بود خدا در سرای خویش
می خواست همدمی بگزیند برای خویش
اینگونه شد که یک نفس از روح خود دمید
و از نور لایزال خودش نوری آفرید
لبریز کرد عاطفه را در سلاله اش
خلقی عظیم ریخت درون پیاله اش
آنگونه خلق شد که نیاید مثال او
روشن شد آسمان و زمین از جمال او
همتا نداشت مثل خدا بی بدیل بود
این نور خلق عالمیان را دلیل بود
لبخند زد مراتب نعمت شروع شد
زنجیره وار قصه خلقت شروع شد
حور و ملک، اجنه و روح آفریده شد
دریا و دشت، جنگل و کوه آفریده شد
انسان حیات یافت و پا بر زمین گذاشت
از خاک آن گرفت هرآنچه نیاز داشت
انسان قرار بود که خوش زندگی کند
تنها به پیشگاه خدا بندگی کند
اما امان از آتش جهل و کشاکشش
واحیرتا از آدم و آن نفس سرکشش
هرگز دل از غرور و حسد شستشو نکرد
ظلمی به خویش کرد که شیطان به او نکرد
آنروز که بشر به ته خط رسیده بود
از خاک زیر پاش خدا آفریده بود
خالق، خودش به حکم تدبر زبان گشود
نوری که آفریده خود بود را ستود
ای فخر آسمان و زمین بی رقیب من
ای جلوه قداست من ای حبیب من
ناگفته حرف ها که تو داری شنیدنی ست
وصف من از زبان تو آری شنیدنی ست
در گوش این جهان خبر از آن جهان بده
در آسمان به اهل زمین آشیان بده
از رنج گور دخترکان را خلاص کن
شان و مقام را به زنان ارمغان بده
آری، به خاک بینی ابلیس را بمال
آنروی سکه را به خلایق نشان بده
انسان خودش که فکر خودش نیست، غافل است
روح به خواب رفته او را تکان بده
سمتش برو اگرچه نیاید به سمت تو
آغوش مهر وا کن و او را امان بده
وقتش رسیده ماه منیر ات کند حلول
اینک خودی نشان بده یا ایها الرسول
ای نور، من چگونه بشر را رها کنم؟
باید برای تو بدنی دست و پا کنم
دل را به کار داد کمی گِل درست کرد
با ذوق و با سلیقه خود دل درست کرد
بر استخوان و گوشت او کالبد گذاشت
بی منت از جمال خودش هر چه شد گذاشت
او را صدا کن آمنه نامش مبارک است
ذاتش ز هرچه پستی و زشتی ست منفک است
امروز کودکی که در آغوش ات آمده است
حسن ختام عهد نبوت محمد است
او خاتم است و خاتمه عصر جاهلی
زیبا شمایل است و چه والا فضایلی
بین دو کتف اوست همینک نشانی اش
رفته به مهربانی من مهربانی اش
خاک حجاز مبداء و افلاک مقصدش
آن روز می رسد که جهان می شناسدش
دلواپس اش مباش که دارایی اش منم
شصت و سه سال همدم تنهایی اش منم
فرزند تو نشانه شان رفیع توست
خرسند باش و شاد که فردا شفیع توست
🔸شاعر:
#سید_جعفر_حیدری
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
#رباعی
@shere_aeini
به دنیا آمده تا اینکه مهمان خودش باشد
زمین و آسمان ها تحت فرمان خودش باشد
مسلمان بودن آسان است سلمان بودن آسان نیست
فقط در وسع سلمان است ،سلمان خودش باشد
پی جان خدا می گشت پس پیدا نشد شخصی
به جز حیدر که او را خواست تا جان خودش باشد
علی پا روی دوشش می گذارد چون نمی خواهد
نمای کعبه در آشفته میدان خودش باشد
از ابراهیم دل می کَند در راه حسینش تا
عزای فاطمه نه،عید قربان خودش باشد
به آتش می کشد هیزم می آرد آنکه می گوید
که بگذارید حضرت گرم هذیان خودش باشد
به جنت کلبه ای دارد که در سوگ عزیزانش
به عام الحزن ها یعقوب کنعان خودش باشد
منِ بی دست و پا این بیت ها را دست و پا کردم
که روز حشر دستانم به دامان خودش باشد
🔸شاعر:
#محمد_معین_پوریلان
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini