eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
632 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
=========================== @Shere_aeini عاشقی که به سینه غم دارد زیر پلکش همیشه نم دارد سخن از عاقلان بگو با ما منکر مجتبی که کم دارد بارها مرتضی به زهرا گفت چقدر این پسر کرم دارد خانه آباد میشود آنکه یا حسن را به سینه دم دارد او خودش خواسته چنین باشد ورنه آنقدر محتشم دارد لحظه ای هم تصورش زیباست حسن فاطمه حرم دارد خواب دیدم که او شبیه حسین آنقدر بیرق و علم دارد سر به داران این وطن هستیم ما همه امت حسن هستیم جز توسل چکار باید کرد؟ از ته دل هوار باید کرد ما همه عبد و ربمان یار است سجده بر پای یار باید کرد غیر از این سر نمانده سرمایه سر نامش قمار باید کرد پیش برق نگاه شیر جمل لشگری تار و مار باید کرد بین میدان که تیغ میگیرد از کنارش فرار باید کرد صلح او اول قیام حسین به حسن افتخار باید کرد وقت باران مزار او گل شد فکر سنگ مزار باید کرد حضرت محترم امام حسن ای خدای کرم امام حسن تا زمانی که مجتبایی هست اشتیاقی بر این گدایی هست خبرش در مدینه پیچیده پادشاه گره گشایی هست هر کسی رفته است میداند در کرمخانه اش صفایی هست به خدا از عطای او داریم هر حسینیّه ای که جایی هست حرف وصل است و حرف هجران نیست بر لب ما اگر دعایی هست راه او سد شده اگر امروز عوضش راه کربلایی هست دل ما را حسن عراقی کرد ساکن گنبد و رواقی کرد پدرش شیوه ی شریعت هست مادرش هم دلیل خلقت هست جلوات "حسن" ، "حسین" شود وحدت ذات رو به کثرت هست در دعاهای ما به حق حسن شرط اصلی استجابت هست گریه کن هاش حشر خندانند از رسول خدا روایت هست سفره دار و کریم و همسفره با جذامی و با رعیت هست نذر کردیم ذبح او باشیم تا دمی هست و تا که فرصت هست مجلس روضه اش شبیه بقیع اکثرا سوت و کور و خلوت هست اربعین در مسیر این جاده زائرش را به کربلا داده غصه ام را نگار من خورده یار من چوب کار من خورده در ره "وصل" وصله ای تازه گیوه ی وصله دار من خورده ترکه های معلم حسرت بر تن روزگار من خورده اکثرا نذر قاسمش کردم گره ای تا به کار من خورده مدعی بیخیال شو امروز هی نگیر از هوار من خرده چونکه دیروز کوزه زهری را دهن روزه یار من خورده با غم کوچه سالها طی کرد جگرش را سه مرتبه قی کرد 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید به یادِ قمرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد با دلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می افتاد روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini