eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست می نویسد آیه های عشق را دور بقیع آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی "ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی میروی عکس همه با دست پر از خانه ات رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت شد متمول گدای آن حوالی مجتبی حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی "بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی چشمه های نور از شعر تو جاری میشود روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است گریه داری با همین قد هلالی مجتبی این همه موی سپید تو حکایت میکند کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی **** پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم در خور شأن ات ندارم شعر عالی مجتبی 🔸شاعر: ________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini