eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@Shere_aeini من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه! کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه! دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگی‌ست می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه! از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه! در طریق نوکری جُون است پرچمدار من نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه! من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را... از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه! فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه! اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه! ▪️ ▪️ با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه! تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه! 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بازهم خورشید پشت ابر پنهان می شود باز هم مولایمان راهی زندان می شود آری آن شب زنده دار تا سحر محو سجود آنکه در وقت عبادت دیده گریان می شود روزه دار روز ها و روضه دار شب به شب جای جای صورت او جای باران می شود ما گدایان را دعا کرده سر سجاده اش درد نوکرها به لطف اوست، درمان می شود حاجتش را بی برو برگرد می گیرد گدا در حریم کاظمین او که مهمان می شود بر در این خانه حتی انبیا جاروکشند حضرت موسی درِ این خانه دربان می شود واژه واژه حرف هایش چون چراغِ روشن است بُشرحافی با کلامش اهل ایمان می شود آن زن رقاصه آمد پیش او قدیسه شد با نگاه لطف او کافِر مسلمان می شود سِندیِ شاهِک چقدر آقای ما را زجر داد ناله ی "خلصنی یا ربَ"ش دو چندان می شود ساق پایش خرد شد در قعر این زندان تنگ روزهای آخری رنجور و نالان می شود عاقبت زهر خودش را ریخت زهر لعنتی! حال آقا روز آخر چه پریشان می شود روی یک تخته تنش افتاده، اما باز شکر لااقل دارد لباس، این غُصه جبران می شود کربلا اما تنی در قتلگاه افتاده بود غرق تیر و نیزه و زخمی و عریان می شود 🔸شاعر: ========================== 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از ازل باده بوده و ساغر از ازل عشق بوده و دلبر آفریده شدی، شوی آقا آفریده شدم، شوم نوکر هرکه اینجا ندار شد، دارا است! هرکه اینجا فقیرتر، بهتر... تا ابد خاک پای تو هستم تا ابد جان جانی و سرور محو ذات پیمبریِ تو ام ای نبی خصلت و نبی منظر! عشق من! شاهزاده ی ارباب...! مددی حضرت علی اکبر نور تابان عالمینی تو پسر ارشد حسینی تو بعد از آن که خدا خدا کردم فقط اسم تو را صدا کردم بسته ام چشم های خیسم را بال پرواز خویش وا کردم... در خیال خودم میان حرم چقدَر با شما صفا کردم بارها گفته ام به ثارالله: به جوان تو اقتدا کردم! با شما علم کیمیا دارم با شما خاک را طلا کردم! دل به هرکس به غیر تو دادم بچگی بود...، من خطا کردم ای جوان قبیله ی دریا یا علی اکبر الدخیل آقا زیر دِین است قلب من با تو روح من مرده و مسیحا تو رود خشکم! کویر بی آبم! رحمت بی کران تو، دریا تو! عهد کردم که مال تو باشم عهد کردم نبینم الا تو چقدَر فاصله است ای دریا از کویر وجود من تا تو کربلا، کربِ وَ البلا شده است بس که هستی میان صحرا تو مثل آن گل که پرپرش بکنند در دل دشت ارباً اربا تو پدرت داد می زند، جگرم! آه پاشو، عصای من! پسرم...! 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز هم جامانده ام از قافله، ای وایِ من می کُشد من را غم این فاصله، ای وایِ من زائرانت یک به یک راهی شدند و باز هم از تو دورم کرده آقا مشغله، ای وایِ من چندسالی می شود که از فراق کربلا آه حسرت می کشم دارم گله، ای وای من مثل آن طفل سه ساله که نیامد اربعین چون رقیه خسته و بی حوصله، ای وای من با سر بر روی نیزه گفت و گو ها می کند از دویدن روی خار و آبله، ای وای من گفت بابا جای من روی سر عباس بود نه که در بین سنان و حرمله،‌ ای وای من من النگو از حجاز‌ و از مدینه داشتم دست من بسته شده با سلسله،‌ ای وای من بین بازار و میان مجلس خَمّار ها دختر تو رفت بین هلهله، ای وای من 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini