#مصائب_شام #حضرت_رقیه
@shere_aeini
این قدر دختر بابایی من را نزنید
همه ی هستی و دارایی من را نزنید
قرص ماه است چه جوری دلتان می آید ؟
جلوه ی کامل زیبایی من را نزنید
شده رنگ رخ او مثل کبودی تنش
نازک این لاله ی صحرایی من را نزنید
از غم دختر من عرش به هم می ریزد
بی سبب ماه تماشایی من را نزنید
همه با هم به سوی باغ تهاجم نکنید
آه این یاس مسیحایی من را نزنید
بوی زهراست که پیچیده در این ویرانه
دختر کوچک شیدایی من را نزنید
نانجیبان گل دردانه ی من نورسته ست
این سه ساله گل زهرایی من را نزنید
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین
بگذار که دلبسته ی نامت گردم
مانند کبوتری ، به بامت گردم
خواهم به جوانی، ز خدا عمر دراز
تا پیر شوم ، پیر غلامت گردم
#محمد_مبشری
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #شهادت_امام_کاظم
@shere_aeini
کنج زندانم و مبهوت تماشای توام
اینک این جا به مناجات و تمنای توام
در سیه چالم و ذکر تو شده آوایم
به سکوت آمده ام طالب غوغای توام
روزگارم به مناجات و دعا طی شده است
حال افتاده ز پا بر سر سودای توام
آخرین ذکر دعای منِ تنها این است
جان بگیر از تن من؛ عاشق و شیدای توام
شده ام منتظر لحظه ی زیبای وصال
تا که دیدار کنم روی تو ای اوج کمال
یادگار حرم حضرت صادق هستم
جلوه ی نور خدا بهر خلایق هستم
یک تنه غربت و میراث علی را دارم
وارث خون دل یاس و شقایق هستم
ذره ای قدر مرا گر چه عدویم نشناخت
به خداوند قسم مظهر خالق هستم
یوسف رفته به زندان و غریبم، مادر!
خود بیا که به تماشای تو عاشق هستم
دیدن چهره ی یار است همه خواهش من
ذکر یا فاطمه شد مایه ی آرامش من
در سیه چال بلا تن که به تاب و تب بود
ذکر "یا فاطمه" ام نقش میان لب بود
هر چه از سیلی و از زخم زبان، سهمم کرد
آن نگهبان ستم پیشه که لا مذهب بود
تازیانه که انیس بدنم می شد باز
آینه دار صبوری دلم زینب بود
دم به دم یاد از آن جد غریبم کردم
او که هر جای تنش جای سُمِ مَرکب بود
واژه ای سرخ میان غزلی کُشت مرا
داغ و اندوه حسین بن علی کُشت مرا
سال ها این غل و زنجیر کشیدم به خدا
از یهودی صفتی، طعنه شنیدم به خدا
من که خود نور به خورشید و قمر می دادم
سال ها تابش خورشید ندیدم به خدا
گوشه ی تنگ سیه چال و شب و تاریکی
یاد زهراست همه نور امیدم به خدا
داغ اجداد من از پنجه ی یک سیلی بود
من که خود کشته ی آن دست پلیدم به خدا
مادر! از زندگی ام چون تو دگر سیر شدم
من به شرح غم و اندوه تو تفسیر شدم
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وفات_سیدالکریم
@shere_aeini
السلام ای عم ختم المرسلین
السلام ای حامی والای دین
سرور جمع شهیدان احد
شیر حق بعد از امیر المومنین
آل ابراهیم بر تو مفتخر
در بنی هاشم درخشی چون نگین
غیرت اللهی و در گردان عشق
اختر تابانی و ماه مبین
ای جوانمردی به نامت وامدار
ای حمیت با نگاه تو عجین
بر برادر زاده ات یاور شدی
تا نباشد پور عبدالله حزین
خواری بوجهل با دست تو بود
بر سرش با ضربه های سهمگین
ای شکار شیر کار سهل تو
کس ندیده شیرمردی این چنین
در احد از مرکبت لغزیده پای
نیزه ای زد بر تو خصم در کمین
ورنه کس یاری رزمت نداشت
شد چنین تقدیر رب العالمین
پیکرت شد قطعه قطعه وای من
پاره هایی از جگر با خون قرین
اشک ریزان مصطفی بر پیکرت
ناله ها دارد به قلبی آتشین
پیکر پاکت بپوشد با ردا
تا نگردد خواهر تو دل غمین
از دل زینب امان در قتلگاه
دید نعش بی سری روی زمین
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini۳
#امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
@shere_aeini
کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت
از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی بهشت
مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو
همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو
دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه
هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه
توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه
تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه
تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره
میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره
میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات
اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات
هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه
کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه
محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات
چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات
تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی
نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی
آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت
قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت
پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت
بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت
جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن
ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن
تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا
به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا
پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه
فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مناجات_امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
@shere_aeini
کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت
از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی بهشت
مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو
همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو
دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه
هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه
توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه
تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه
تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره
میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره
میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات
اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات
هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه
کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه
محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات
چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات
تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی
نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی
آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت
قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت
پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت
بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت
جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن
ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن
تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا
به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا
پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه
فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
@Shere_aeini
غصه دارم در فضای سینه ام
من اسیر حمله های کینه ام
سوزم از زهر و لبم پر خون شده
تشتم از خون جگر گلگون شده
خون دل هایی که عمری خورده ام
پیر گردیدم ز بس آزرده ام
ماجراهایی که من خود دیده ام
آن چه بین کوچه ها شد دیده ام
شکر حق گویا دگر پایان شده
آخرین ساعات این هجران شده
حالیا دیگر از این جا پر کشم
جام وصل حق تعالی سر کشم
می روم از این دیار غم نصیب
می روم از این مدینه من غریب
گر چه از زهر جفا خونین لبم
من به یاد کربلا و زینبم
🔸شاعر:
#محمد_مبشری
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini