eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
« عید فطر مبارک » امیرالمومنین (ع): هر روز که در آن گناه نشود ؛ همان روز عید است. اللهم عجل لولیک الفرج 🔷 کانال 🆔@Channel_zakerin
@shere_aeini اذان عشق وزیده ،هلال پیدا شد هزار پنجره رو سوی حقتعالی شد مراد من دم عیسی گرفت و دست قنوت هزار مرده به صوت نمازش احیا شد شنیدن نفسش در نماز عید خدا تمام شوق من از رفتن مصلی شد نفس نفس همه می آمدند دنبالش همانکه نور نگاهش بسان موسی شد خشوع چشم ترش پایگاه عرفان است به یمن بارش باران ،بهار پیدا شد غزل حکایت عشاق بی پر وبال است که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد به شوق فاما السائل فلا تنهر امید عفو به دلهای اهل تقوا شد 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان از درد ما که باخبری صاحب الزمان ما ندبه های پشت سر مرکب توایم پایان راه در به دری صاحب الزمان دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟! شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟! ای که امید چشم تری صاحب الزمان عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟! حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست آقای سامرا نظری صاحب الزمان امشب دعا به حال دل تنگ ما نما از کربلا که میگذری صاحب الزمان 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کاش روزی هم بیاید عیدِ فطری در بقیع گنبد و گلدسته ات را، ما، چراغانی کنیم از گلاب و عنبر و اسپندِ صحنِ انقلاب صحنِ قدسِ مجتبی را هم خراسانی کنیم همچو شاهِ کربلا،آقا ضریحت سهمِ ماست شهرِ پیغمبر بُوَد باید که سلمانی کنیم در مضیفِ حضرتی اطعامِ شاهانه دهیم بهرِ نذریْ سوی تو فرزند قربانی کنیم مثلِ ایوانِ نجف ایوانْ طلا خواهیم ساخت کوری چشمِ سعودی ها چه نورانی کنیم ذکرِ لایومَ کَیومَک نقشِ کاشی ها شود چشمِ زوارُالحسن را نیز بارانی کنیم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت در‌های مغفرت به روی ما گشوده بود مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت شب‌های قدر او چه قدر با شکوه بود ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت بر خرمن گناه من آتش کشید دوست با آن که دید معصیتم از رقم گذشت دست مرا گرفت خدا و نجات داد وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت‌ ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت ماهی که می‌زدند گنه را قلم گذشت هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال باور کنید زندگیش در عدم گذشت در عید فطر خوان کرم چیده می‌شود گر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش این روز‌های هجر که با درد و غم گذشت همسایه رضاست «وفائی» و می‌سرود اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت  🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت چو آفتاب که یک لحظه می‌پرد از بام مه نیاز و نماز و دعا و استغفار مهی که بوی خدا می‌رسید از آن به مشام مه مبارک جوشن‌کبیر، رفت ز دست مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر گرفته بود دل دوستان حق آرام سلام باد به شب‌های قدر و اعمالش که با خدا همه شب انس داشتیم مدام سلام باد بر آن لحظه‌های شیرینی که می‌شد از همه سو عفو کبریا اعلام گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید که ناامیدی از رحمت خداست حرام به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی که میهمان خدا را خدا کند اکرام مه مبارک ما بیشتر مبارک شد ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام امام دوم، فرزند اول زهرا که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام به روزه‌خوار بگو خون دل خورد دائم به روزه‌دار گواراست عید ماه صیام خوشا کسی که به مهر علی و اولادش گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر که حب او همه دین است و مهر او اسلام خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس که آفتاب، به دست علی سپرده زمام بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را شرار آتش خشم خدا شود در کام به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است خوشا کسی که زدست علی بگیرد جام مرام میثم تمار خوش بود «میثم» که در ثنای علی یافت عمر او اتمام  🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بوی عطر یار دارد عید فطر جلوه ی دلدار دارد عید فطر عید ماه عاشقان روزه دار رنگی از ایثار دارد عید فطر برتر از دریاست بهر تشنگان گوهر شهوار دارد عید فطر روز وصل بی قراران وصال رازی از دیدار دارد عید فطر می برد خواب از سر اهل نیاز دیده ای بیدار دارد عید فطر در محیط بی غبار بندگی چشمه ای سرشار دارد عید فطر باشد او لبریزِ دُرّ معرفت دستِ گوهربار دارد عید فطر مصحف توحید را گر بنگری آیه ها بسیار دارد عید فطر میهمانان خدا آگه ترند از خدا آثار دارد عید فطر بس که پیچیده ست از او بوی وصل عطر هر گلزار دارد عید فطر در زیارت از ضریح چشم یار با خودش زوّار دارد عید فطر کاروانی دارد و همراه آن قافله سالار دارد عید فطر از تجلّیگاه صبح انتظار محوِ شام تار دارد عید فطر می برد درد از وجود دردمند داروی بیمار دارد عید فطر تا شیاطین را بِراند از زمین عرصه ی پیکار دارد عید فطر انتهای جاده ی ماهِ صیام گلشنی بی خار دارد عید فطر نَفْس خود را بشکنید ای اهل راز دشمنی غدّار دارد عید فطر با تمام مخلصان روزه دار نازنین رفتار دارد عید فطر از امید و ، از کرامت های دوست بر لبش گفتار دارد عید فطر می دهد بر عاشقان اطعام نور لطفی از دادار دارد عید فطر شیوه ای همچون نسیمِ آفتاب آسمان کردار دارد عید فطر دسته گلهایی ز جنسِ پرنیان روی هر دیوار دارد عید فطر "یاسر" از اشک سعادت گونه اش لاله گون رخسار دارد عید فطر 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینی🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش در‌های صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب که در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سو‌تر چند قرآن پاره می‌سوزد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم گرفته غم از گونه ام سرازیر است غروب جمعه پر از خاطرات دلگیر است و با گذشتن هر جمعه می توان فهمید زمین چقدر بدون تو از زمان سیر است به شیشه ی غمت اینقدر سنگ وصل مزن دلا بسوز ز دوری، فراق، تقدیر است برای من که پر از بی کسی ست امروزم اگر نیایی، هر روز دیگری دیر است در امتحان جوانی سپیدرو نشدم مبین سیاهی موی مرا دلم پیر است گواه می دهد این اشک ها فراق تو را حدیث دیده ی ما بی نیاز تفسیر است بیا و روضه بخوان تا که باز گریه کنم مس وجود مرا اشک روضه اکسیر است چه می شود که بببینم لحظه ای را که مدینه شاهد فریادهای تکبیر است نوشته اند روی سنگ های صحن بقیع که این مکان مقدس به دست تعمیر است به منبر نبوی می روی کنار بقیع و چار گنبد رعنا میان تصویر است 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در ابتدای شب بی سر و صدای بقیع چه خلوتی ست نظر کن به جای جای بقیع و آیه آیه ی غربت به دست جبرائیل به خاک میرسد از عرش در حرای بقیع نه بارگاه و نه حتی حیاط دلبازی که هر سرش بشود مروه و صفای بقیع نه زائری که مفاتیح دست او باشد نه السلام علیکی پس از دعای بقیع نه خادمی که پرش را به زائران بکشد نه یک بلال که گوید اذان برای بقیع نه یک ضریح برای کریم آل عبا که صد دخیل ببندد به آن گدای بقیع کبوتری که نشسته به یاد یک چادر به روی خاک به جای مناره های بقیع ولی همیشه همینطور هم نخواهد ماند -قسم به صاحب این خاک - ماجرای بقیع و بعد از آن چقدر این حرم تماشاییست چه گنبدی بشود گنبد طلای بقیع چه نام خوب و برازنده ای عجب جایی کنار چار حرم؛ میهمان سرای بقیع بقیع و سوریه فرقی نمی کند، شیعه فدای خاک دمشق است و جان فدای بقیع 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خالی از هر گونه درد و غم برایش ساختم دردها را کُشتم و مرهم برایش ساختم از کرامت هایشان عمریست هستم با خبر خوب و بدها را اگر دَرهم برایش ساختم گریه کردم گوشه دلگیرِ باب المجتبی سوختم؛ یک خیمه ماتم برایش ساختم در میانِ سجده هایم نذرِ زین العابدین مسجد و محرابی از خاتم برایش ساختم دور تا دور ضریح حضرت باقر فقط - - عالِمانی از همه عالَم برایش ساختم اشک را در روضه های حضرت صادق، شبی در نگاه زائران نم نم برایش ساختم آب سقّاخانه اش را ناب و جاری و زلال شعبه ای از چشمه زمزم برایش ساختم تا که مثل کربلا صاحب حرم باشد بقیع گنبد و گلدسته و پرچم برایش ساختم 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد٬ شهر را حیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم٬ محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه٬ حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید ازخرمای نخلستان میثم«سازگاری» هی تناول کرده واز مزّه اش دفتر بسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک بعد از این با روضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، با این مضامین یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش ازهمان کوچه علی با نام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را با ضربه ای بی سر بسازد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هر چه را روی لبم آمد، تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید، تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنی‌ست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشک‌های روضه‌ات جان می‌دهم هق‌هقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنم 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست‌... 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود     هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حرف دارم برای تک تک تان حرفی از اوج مرثیه به خصوص ولی اول بیا سری بزنیم به حریم قشنگ شمس شموس  چقدر صحن های تو در تو چقدر حجره و رواق اینجاست همه جا غرق بارش نور است چقدر خوشه چلچراغ اینجاست کار خورشید میکند اینجا گنبدی که شد از طلا زرین عهده دار غبار روبی شد از دو گلدسته جبرئیل امینk هفته ای هفت مرتبه زایر خواهد آمد برای پابوسی ظهر از سوی بست پایین و نیمه شب از ورودی طوسی طعم انگور دارد این بقعه از دو صد باغ سرتر است آری بوسه بر این ضریح عطراگین روز و شب مستی اور است آری باز مثل همیشه بند آمد با تماشای این ضریح ، زبان در طواف حرم به چششم خورد طرح نقش و نگار فرشچیان به فراز مناره ها بالاست با طلوعی اگر اذان غمش دم مغرب دوباره غوغاییست در نماز جماعت حرمش بَه ، چه مهمان سرای رنگینی در صف انتظار پیر و جوان میبرد هوش از سرت بوی قرمه سبزی و قیمه بادمجان سنگ فرش حرم شهادت داد میرسد تا فرشته از هر سو ذره ای گرد و خاک اگر باشد با مژه میزند فقط جارو نه یکی نه دو تا بیا و ببین صحن در صحن شد شفا آباد قدس و رضوان و جامع رضوی کوثر و انقلاب و گوهرشاد تا حوالی گنبدش بروی مینشیند به شانه ات پرها نیمه شب ها به گوش می آید بق بقو بق بقوی کفترها از بزرگان شهر دیدم که طالب کفش داری اش شده اند و به تن کرده جامه ی خدمت خادم افتخاری اش شده اند خودمانیم بارگاه کسی این چنین جلوتی ندیده به خود حاضرم باز هم قسم بخورم این حرم خلوتی ندیده به خود بگذرم حال هشتم شوّال آمد از راه و باز غم دارم در مراثی ما چه سرّی هست؟ من به دنبال کشف اسرارم با خودت فکرکن کمی حالا بده پاسخ به این سوال عجیب که چرا هرکه آمد اینجا گفت : السلام علیک امام غریب به گمانم غریب آقایی ست که ندارد برای خود حرمی یا که حتی کنار تربت او نگذارند لا اقل علمی حرمی را سراغ دارم که قبله گاه تمام افلاک است ولی افسوس ساليان دراز  چشم تا کار میکند خاک است به گمانم که این بهشت خدا محرم کوچه های باریک است نه چراغی نه شمع و فانوسی مثل شبهای تار ، تاریک است تاکه قدری مشایعت بکند در حرم دست مهربانی نیست پشت دیوار می نشینی و به سرت هیچ سایبانی نیست من نه تنها شنیده ام دیدم به همه زائران خبر بدهید غربت این است در کنار بقیع حق ندارید ناله سر بدهید جای عطر گلاب قمصر و عود بوی انواع کینه می اید نگرانم از این جهت آخر چه به روز مدینه می اید نه بساطی برای لطمه زنی نه دوخط روضه در شب آخر نه وداعی به رسم سینه زنان نه دو رکعت نماز بالا سر چه کنم سوت و کور مانده بقیع بی سبب نیست سینه غم بار است به گمانم ز رونق افتاده آه ...چشم انتظار زوار است 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini صحنه‌ای بس جان فزا و دل نشین دارد بقیع رنگ و بو از لاله‌های باغ دین دارد بقیع گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب سایه از بال و پر روح الامین دارد بقیع ز آسمان وحی دارد در بغل خورشید‌ها گر چه جا در دامن خاک زمین دارد بقیع تا چراغش قبر بی شمع و چراغ مجتی است روشنی در دیده اهل یقین دارد بقیع خرمنی از مشک جنّت بر سر هر تل خاک از غبار قبر زین العابدین دارد بقیع تا توسل بر مزار حضرت باقر برند یک جهان دل در یسار و در یمیم دارد بقیع صادق آل محمد خفته در آن خاک پاک راستی فیض از امام راستین دارد بقیع لالةِ عبّاسی از دامان پاکش سرزند خُرّمی از تربت امّ‌البنین دارد بقیع قبر ابراهیم را بگرفته در آغوش جان فیض‌ها از پیکر آن نازنین دارد بقیع خاک آن صحرا صدف، دُرّ فاطمه بنت اسد گوهری چون مادر جبل المتین دارد بقیع پیکری گم گشته در اشک امیرالمومنین لاله‌ای از رحمةٌ للعالمین دارد بقیع بر مشام (میثم) آید بوی قبر فاطمه سینه‌ای خوش‌بو تر از هلد برین داردبقیع 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم گرفته غم از گونه ام سرازیر است غروب جمعه پر از خاطرات دلگیر است و با گذشتن هر جمعه می توان فهمید زمین چقدر بدون تو از زمان سیر است به شیشه ی غمت اینقدر سنگ وصل مزن دلا بسوز ز دوری، فراق، تقدیر است برای من که پر از بی کسی ست امروزم اگر نیایی، هر روز دیگری دیر است در امتحان جوانی سپیدرو نشدم مبین سیاهی موی مرا دلم پیر است گواه می دهد این اشک ها فراق تو را حدیث دیده ی ما بی نیاز تفسیر است بیا و روضه بخوان تا که باز گریه کنم مس وجود مرا اشک روضه اکسیر است چه می شود که بببینم لحظه ای را که مدینه شاهد فریادهای تکبیر است نوشته اند روی سنگ های صحن بقیع که این مکان مقدس به دست تعمیر است به منبر نبوی می روی کنار بقیع و چار گنبد رعنا میان تصویر است 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش در‌های صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب که در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سو‌تر چند قرآن پاره می‌سوزد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من اگر زار و پریشان بشوم جا دارد شاکی از قومِ مسلمان بشوم جا دارد حرمی بود پُر از خاطره ها ..ویران شد من اگر خسته و ویران بشوم جا دارد دیدنِ عکسِ بقیع..خونِ جگر می خواهد از غمش دیده ی گریان بشوم جا دارد نورِ خورشید چه می تابد و می سوزاند زیر این نور ..چو باران بشوم جا دارد سایبان نیست حفاظت کند از مرقدها سایبانی ز سرِ جان بشوم جا دارد شب که تاریک شود کُلّ ِ بقیع خاموش است یک شبی شمعِ فروزان بشوم جا دارد باید آباد کند قبرِ ائمّه...مهدی در دعا کشته ی هجران بشوم جا دارد انتظارِ فرج از عملی واجب تر... باعثِ وصلتِ جانان بشوم جا دارد 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بوی خاک است و بوی گرد و غبار از مزار بقیع می آید روضه خوانیه حضرت زهراست از کنار بقیع می آید نه ضریح و نه گنبد و نه رواق پس کجا رفته احترام ، خدا ؟ سنگ ریزه کنار مشتی خاک شده قبر چهار امام ، خدا اهل بیت علی قسمتشان غربت و بی کسی و تنهائیست قلب ما از تبار عباس است عاشقانه ، تپنده ، زهراییست حضرت فاطمه است مادر ما نوکریَش مدال سینه شده مثل شب های جمعه کرببلا یک شبی هم شب مدینه شده با ظهور امام ما مهدی دیگر آل سعود میمیرد طرح صحن و سرای آنجارا خود اقا به دست میگیرد میرسد که برایتان حرمی با دوصد شور و شین میسازیم و برای رواق و صحن حسن درب باب الحسین میسازیم در کنار مزار ام بنین مشک و دست و علم به پا بشود و بخوانیم روضه ای را که دست سقا ز تن جدا بشود تیر در چشم و مشک هم پاره صورتش را فقط تکان میداد دید با چشم دیگرش عباس حرمله خیمه را نشان میداد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در ابتدای شب بی سر و صدای بقیع چه خلوتی ست نظر کن به جای جای بقیع و آیه آیه ی غربت به دست جبرائیل به خاک میرسد از عرش در حرای بقیع نه بارگاه و نه حتی حیاط دلبازی که هر سرش بشود مروه و صفای بقیع نه زائری که مفاتیح دست او باشد نه السلام علیکی پس از دعای بقیع نه خادمی که پرش را به زائران بکشد نه یک بلال که گوید اذان برای بقیع نه یک ضریح برای کریم آل عبا که صد دخیل ببندد به آن گدای بقیع کبوتری که نشسته به یاد یک چادر به روی خاک به جای مناره های بقیع ولی همیشه همینطور هم نخواهد ماند -قسم به صاحب این خاک - ماجرای بقیع و بعد از آن چقدر این حرم تماشاییست چه گنبدی بشود گنبد طلای بقیع چه نام خوب و برازنده ای عجب جایی کنار چار حرم؛ میهمان سرای بقیع بقیع و سوریه فرقی نمی کند، شیعه فدای خاک دمشق است و جان فدای بقیع 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini