eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini چقدر غم به دل روزگار می آید شراره بر جگر سوگوار می آید به لطف قسمت و تقدیر، خون دل هر شب به میهمانی این لاله زار می آید چه گریه ها که نکرده است مردم چشمم صدای ناله ازین جویبار می آید دلم خوشست که بعد از سیاهی اسفند به باغ ماتم ما هم، بهار می آید نگاه کن به غباری که در دل جاده است سواری از پس این انتظار می آید 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اکسیـــر کـــرامت شما می آید انـــوار ولایت شمـــا می آید این خرقه یِ سبزِ علوی ای آقا الحق که به قامت شما می آید 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و هجری نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او زمان می ایستد، بوی خوش اسفند می آید ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها برای بیعت با او نمی آیند می آید برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند... می آید 🔸شاعر: ___________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 سیدرضا مؤید دعوت حق را لبیک گفت ▪️استاد سیدرضا مؤید شاعر و پیرغلام مشهدی اهل‌بیت در سن ۸۰ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تیم اشعار ناب آیینی درگذشت ایشان را به جامعه امام حسینی کشور تسلیت عرض می نماید مهمان اباعبدالله باشند شادی روحشان فاتحه ای قرائت کنید 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار این شاعر خوش قریحه اهل بیت در کانال با هشتگ در دسترس است 🙏
فرزند استاد مؤید اعلام کرد مراسم تشییع فردا ساعت ۸ صبح در حسینیه کرمانی‌ها مشهد برگزار شده و پیکر وی در حرم مطهر رضوی دفن می‌شود. 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تقدیم به روح مرحوم در سینه ات جمال علی نقش بسته است حیدر برای نوکرش آغوش وا کند سرمایه ی محبت زهراست دین تو حاشا که او محب خودش را رها کند آید رضا به دیدن همسایه ی خودش آقا به عهد خویش یقیناً وفا کند آسوده باش ، لحظه ی وصل حبیب شد می آید او که حاجت قلبت روا کند هر آنکسی که گوشه نشین محبت است در روز حشر تکیه به آل عبا کند 🔸شاعر: _______________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار ولادت رسول الله و امام جعفر صادق علیهما السلام با هشتگ های زیر در دسترس است
@shere_aeini دل آمـده باز ، قصـد قـربت کرده خـاک ِ قـدم تـو را ، زیـارت کرده «لَولاٰکَ لَمٰا خَلَقتُ الَافلاکیُ»وحق ما را به طُفیـلی ِتو خلـقـت کرده هـر فیـض که از عالـم مـعنا برسد با دست پر از مهر تو قسمت کرده از ظهـر قیامت نهراسـد هر کـس در سایه ی لطف تو اقامت کرده ملک و ملکوت تحت فرمان تواند جبریـل به درگـاه تو خدمت کرده صـد بـار ، دل یـوسـف کـنعانی را ترکیـب مـلاحت تـو غـارت کـرده خورشیـد همین که بشنود نامت را کُـرنش نکنـد اگـر ، جـسارت کـرده جبریل کـه تا مـقام توحید رسـید در مسجـد چـشم تو عبـادت کرده عمریست که طوبی به ثناخوانی تو در بـاغچـه ی خـانه ات عـادت کرده از عـاطفـه ات ، وضـو گـرفته بـاران آب از نم ِ صـورتـت طـهارت کـرده بـاران ، بـه هـوای سحـر ِ چشمـانت شبنـم شـده احسـاس طـراوت کرده خوشبـو شـده یاس رازقی از وقتی در مـحضـرتان ، عـرض ارادت کرده حتـی ، عسـل از بردن نام ِ عسلت در ذائقـه ، احـساس حـلاوت کرده هر کس که زیاد میفرستد «صلوات» در حــّق ِ خـداونــد ، مـحبـت کرده حـق داشت ، محمـدی شود سلمـانت عـمری ، سـر کویتـان ، اقـامـت کرده سلمـان تـو در عشق ، سلیمان را هم بـر سـفـره ی عـاشقـی ضیـافت کرده _ بر شأنِ رفیعُ و شوکتت یـا مولا _ _ای لال شود ، هر که جسارت کرده_ فـردا ، به شـفاعت ِ جـهان ، بر خـیزد شعری که دو بیت از تو حکایت کرده 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کسی که شهرت او رحمت للعالمین باشد یگانه آینه‌دارِ، خدا، روی زمین باشد چه توصیفی از این بهتر، پیمبر باشی و نامت: رسول مهربانی‌ها، نبی باشد، امین باشد خوشا دلدادگانش را، که مقصودِ دل ایشان نکو سیرت، نکو صورت، نگاری مهجبین باشد فدای روی تابانش، چو مروارید، دندانش ندیده خلق، مخلوقی، در این حد، نازنین باشد به زهد و سادگی، احمد، ندارد هیچ همتایی محمد؛ مایه‌ی فخرِ تمامِ مرسلین باشد سخاوتمند، باغیرت، قناعت پیشه، زیبارو ندارد ظرفیت، شعرم، بگویم او چنین باشد زِ خلق و خوی نیکویش، چه باید گفت، وقتی او همه گفتار و کردارش، مرکب با یقین باشد جهالت؛ در تنِ انسان، به رویش خاک می‌پاشد به هوش! ای امتِ احمد، که شیطان در کمین باشد 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خط به خط احبار در تورات، سرگردان تو راهبان‌ هر واژه در انجیل، بی سامان تو ای اشارت های موسی! یک جهان دیوانه ات ای بشارت های عیسی! یک جهان حیران تو در کمال اشتیاق انجیل و تورات و زبور آمدند اینک به استقبال از قرآن تو نام تو اشک است روی گونه ی اهل کتاب آتش شوق است در جان و دل سلمان تو در پریشان‌حالی این سجده های شب‌زده آفتاب جاودان، پیشانی تابان تو جان به لب شد این کویر تشنه از سوز عطش کاش دریایی شود از جاریِ باران تو یا اباالقاسم! دل ما خانه ی مهر علی است ای رسول مهربانی! جان ما و جان تو... 🔸شاعر: ___________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر خیری ندیده از گداییهای دیگر من روزی ام را از تو بی منت گرفتم منت فراوان است درهرجای دیگر یک پای من رفته ست امشب سمت مکه سمت نجف رفته است اما پای دیگر تو با علی یعنی دوتن در بین یک روح شیعه ندارد جز شما بابای دیگر وقت ولادت نیست هنگام ظهور است دنیا می آیی تو ز یک دنیای دیگر حالا که رفتم تا علی و تا محمد باید بگویم یاعلی و یا محمد نور تو خیلی قبل از آدم معتبر بود از تو چه در انجیل و چه تورات اثر بود دنبال تو بودند احبار بهودی قلب کشیشان از ظهورت باخبر بود هرروز عبدالله را تهدید کردند هرروز عبدالمطلب تحت نظر بود تو آمدی ایوان کسری هم ترک خورد آثار ربانیت هرجا جلوه گر بود آتشکده یکباره اصلا ریخت برهم خاموش شد هر مشعلی که شعله ور بود شب کافی است ای مکه دیگر ماه آمد الله اکبر که رسول الله آمد امی شدی ام القرا شد زادگاهت پیغمبران را زنده کرده روی ماهت خیلی دعا کردی برایش جای نفرین حتی همانکه خار میریزد به راهت این امت تو تا قیامت روسفید است از برکت صوت اذان گوی سیاهت بوی علی را میدهی آقای مکه وقتی شده دیگر ابوطالب پناهت دلخوش به اصحابت نشو که در خطرها تنها علی میماند آقا درسپاهت لعنت بر آنکه با جسارت حرف میزد هرکس ز کفر والدینت حرف میزد شکوه نکن ازغربتت لشگر که داری در غزوه هایت ضربه آخر که داری اصلا بیاید چندتا مرحب به میدان فرقی ندارد فاتح خیبر که داری گیرم که اصلا عبدود رد شد ز خندق آسوده باش آقای من حیدر که داری به طعنه های این و آن بی اعتنا باش بگذر ازین بدبخت ها! کوثر که داری آنکس که خیر و برکت دنیاست زهرا سر وجود این جهان زهراست زهرا ای صادق ال علی در بیکرانها یادی بکن قدری هم از ما ناتوان ها بار سفر برداشتی از دوش مردم ای ناشناس مهربان کاروان ها جارو کشت اعجاز ابراهیم دارد در دستهای توست این کون و مکانها درک مقامت کار امثال زراره ست کی راه دارد در حریمت این گمان ها پرچم سیاه روضه بر دیوار داری تو روضه خوانی بر تمام روضه خوانها روضه بخوان از آفتاب بین گودال از حجت اللهی که افتادست بی حال 🔸شاعر: _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini و آنشب از شميم عطر نامش گلستان پر شد تمام خانه از بوي خوش اين ميهمان پرشد شگفتا "يوسفي در کاروان حسن پيدا شد" که از نور جمالش صحن جان عاشقان پرشد گريبان چاک کرد از مقدم او طاق کسرايي زمان خالي شد و درياچه هاي باستان پر شد سماع لحظه ها از چشم صحرا سرخ مي باريد فرشته بس! دگر ميخانه پير مغان پر شد خبر دادند سيمرغي ز کوه طور باز آمد که از آواي سرشارش تمام آشيان پر شد چنان مضمون صفت بود آن دو چشمان غزل گونش که تا يک پلک زد ديوان جان شاعران پرشد طواف لاله گرد کعبه آيينه ديدن داشت شبي که مکه از نام محمد(ص) ناگهان پرشد 🔸شاعر: ___________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فصلی از نور ورق خورد وزمان روشن شد به زمین آمدی و چشم جهان روشن شد آمدی مونس تنهایی انسان باشی سبب ریزش خیر از لب باران باشی آمدی کینه ز دلهای بشر رانده شود مهربانی خدا با تو شناسانده شود تکیه بر شانه ی لبخند تو میداد جهان ماه و خورشید به دنبال نگاهت نگران خاک تا عطر قدمهای تو را می بویید باغ در باغ بهشت از نفسش می رویید نشنید از تو کسی زخم زبانت را نه جان خود مید هی و مال امانت را نه * و خدا خواست که پایان رسالت باشد خواست بر دوش تو این بار امانت باشد پیک نور است خبر از سحری آورده از عزیزی به حبیبی خبری آورده ایستاده ست خدا محو تماشا "اقرَأ" چشم و گوشند همه عالم بالا "اقرَأ" توبخوان ای همه جاصوت دلارایت خوش عالم از عشوه ی شیرین شکرخایت خوش تو بخوان رونق بازار رطب را بشکن گوشه چشمی بکن و شیشه ی شب را بشکن عطر گیسوت گرفته همه ی عالم را آبرو داده به تکریم بنی آدم را حُسنی از یوسف و داوود و مسیحا داری "آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری" با خودت جلوه ای از عرش برین آوردی سیزده شاخه طوبی به زمین آوردی بولهب ها همه از جذبه ی تو حیرانند "عشق داند که در این دایره سرگردانند" ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندت همگی در به در رایحه ی لبخندت نفست گرم الا کودک چوپان حجاز! آیه در آیه بخوان از تب باران حجاز "بِاسْمِ رَبّک..." بگشا دفتر دانایی را هدیه کن دست خدا این همه زیبایی را "أَنذِر…"ای عشق در این قوم اگر مردی هست چشم در چشم خطر گر که هماوردی هست پس همانها که زچشمان تو سر چرخاندند "ها علی بشر کیف بشر" را خواندند ماه را بر سر دست تو تماشا کردند پشت هم معجزه دیدند و حاشا کردند قصه از وادی عشق است و ندارد پایان چشم این بادیه شور است حذر کن باران! 🔸شاعر: _______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سحر مکه صفای دگری پیدا کرد ناله سوخته دل‌ها، اثری پیدا کرد کعبه می‌خواست که دل را ز بتان پاک کند دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد به تمنای لبان پسر اسماعیل زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد نور توحید پس از غیبت طولانی خویش در حرم فرصت هر جلوه‌گری پیدا کرد سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد از قدوم پسر آمنه و عبدالله امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد خاتم از راه رسید و شجر هر چه رسل تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد ما هدایت شدۀ نور رسول اللهیم ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم بی وجود تو بشر بی سر و سامان می‌شد همه جا نور خدا مخفی و پنهان می‌شد بی وجود تو کجا در همۀ امت‌ها نام این قوم مزین به مسلمان می‌شد تا که از قوم دگر حرف میان می‌آید تکیۀ بازوی تو شانۀ سلمان می‌شد تو دعا کردی و ما شیعۀ مولا گشتیم از همان روز، دلت گرم به ایران می‌شد رخصتی می‌دهی ای سرور زیبا رویان گویم از چه رخ تو قاتل هر جان می‌شد با تبسم به لب غنچه تو گل می‌کرد گیسوی حور، به یکباره پریشان می‌شد علت این بود که در روی ملیحانۀ تو قدری دندان ثنایات نمایان می‌شد ذکر تسبیح تو آهنگ بیان ملک است شکل ترکیب رخ تو نمک اندر نمک است بی دم قدسی تو مرده‌ای احیا نشود پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود پشت موسی به تو و حضرت مولا گرم است ورنه بی اذن شما وارد دریا نشود گر زلیخا رخ زیبای تو بیند در خواب پای دلداگی یوسفی رسوا نشود همه از رحمت تو حرف میان آوردند از چه رو علت هر خشم تو افشا نشود غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» است لشگر کفر حریف تو به هیجا نشود با دعای تو علی صاحب تیغ دو سر است بی رضایت گره از ابروی او وا نشود جز به پیش غضب چشم تو در وقت نبرد کمر تیغ علمدار احد، تا نشود تو ز نور احدی، اشرف مخلوقاتی پدر فاطمه‌ای، تاج سر ساداتی تو کریمی و کریمان همه از نسل تواند سائلان بین، گذر یار بلافصل تواند هر که ابتر به تو گفته رحمش ناپاک است همۀ خلق خدا ریزه‌خور نسل تواند آن کسانی که ندارند به دل حب علی در عمل امت ملعون شده و رذل تواند زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد این اراذل پی آتش زدن اصل تواند چون تمسّک به علی شرط شفاعت باشد شیعیان در صف محشر همگی وصل تواند چه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تو نیست؟ ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند بعد محسن که دل فاطمه حساس شده پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده مکتب قدسی تو نور حقایق دارد چارده مصحف تابنده و ناطق دارد دشمن کور دل تو ز کجا می‌دانست راه تابندۀ تو حضرت صادق دارد ظاهراً خاک حریمش شده با خاک یکی باطناً او حرمی در دل عاشق دارد روزی بندگی ما همه دست آقاست در عمل او صفت کامل رازق دارد سال‌ها می‌گذرد، سرخی خاک یثرب اثر خون تن زخم شقایق دارد گر که گوش دل ما باز شود این ایام صحبت از توطئۀ چند منافق دارد زود شهر نبی از مادر ما خسته شده باورم نیست که دستان علی بسته شده 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از کتاب وصف تو یک حرف هر کس خوانده باشد از سر حیرت دهانش چون حرا وا مانده باشد هر کسی از سجده بر نورت تمرد کرد، رد شد عدل حق است این که شیطان را ز عرشش رانده باشد هر سری در ارتش علم تو باید پا بکوبد خواه او سرباز باشد خواه او فرمانده باشد جز برای مرتضی افلاک در خاطر ندارد حکم تو خورشید را از راه، برگردانده باشد بیت تو صُنع خداوند است پس جا دارد آقا اینکه عزرائیل پشت در معطل مانده باشد آتشی بر پا کنی قبل از قیامت تا که در آن نامه‌ی اعمال ما را دخترت سوزانده باشد 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
سرو است و به ایستادگی متهم است از شش جهت آماجِ هزاران ستم است شعرم همه ارزانیِ این یک مصراع: جمهوری اسلامی ایران حرم است 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خیالی راحت از دردم ، که درمان را نمی خواهم که حتی بی حسین بن علی جان را نمی خواهم شبیه موی درهم ، دلپریشِ زلف جانانم که تا محشر وَلو یک لحظه سامان را نمیخواهم چنان رونق گرفته جان من با اشکِ در روضه که بر آبادی این ملک ، باران را نمیخواهم منم آنکس که خدمت می کند در روضه های تو که با جاروی فرشت ، ملکِ کنهان را نمی خواهم به یمن شور عشقت زندگی صد شکر شیرین ست که تا بر لب تو دارم نمکدان را نمی خواهم مرا در روضه هایت بیشتر آتش بزن آقا که در این سوختن ، یکدم گلستان را نمی خواهم برای آن لباس پاره ات ، جان پاره باید کرد به وقت ذکر این ماتم ، گریبان را نمی خواهم 🔸شاعر: ____ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini ایران تن است و ما همه اعضای پیکریم این خاک خانه ایست که با جان بر آن دریم کرد و بلوچ، ترک و عرب، زیر پرچمش با هر نژاد و مذهب خواهر-برادریم ایران من! نفس به هوای تو می‌کشیم ایران من! فقط به هوای تو می‌پریم خود را فروخت آنکه اقامت خرید و رفت ما عشق را به قیمت جان از تو می‌خریم بر خون گذاشت پا و گذشت از وطن ولی لعنت به ما اگر که از این خاک بگذریم «ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم» روزی هزار بار برای تو جان دهیم تا که تو را به دست امام زمان دهیم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم این گریه ها به درد من آخر نمی خورد عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد اقدام کرده‌ام بپرم بارها..،نشد بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد در می زنم رئوف..،جواب مرا بده در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟! اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد ما را به جان حضرت زهرا قبول کن ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام مُهر امان وادی محشر نمی خورد نان تنور فاطمه را هرکسی چشید جز دستپخت حضرت مادر نمی خورد افطارها به خاطرِ عطشانِ فاطمه یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد ▪️ ▪️ با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند لب تشنه را که نیزه به خوردش نمی دهند 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بازیچه شود ، آنکه تنش عریان است آزادیِ از حیا ، خودش زندان است هشدار که قصدشان ز "آزادی زن" "آزادی مردهای شهوتران" است 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست می نویسد آیه های عشق را دور بقیع آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی "ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی میروی عکس همه با دست پر از خانه ات رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت شد متمول گدای آن حوالی مجتبی حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی "بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی چشمه های نور از شعر تو جاری میشود روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است گریه داری با همین قد هلالی مجتبی این همه موی سپید تو حکایت میکند کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی **** پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم در خور شأن ات ندارم شعر عالی مجتبی 🔸شاعر: ________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini