#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون
علی از قلب بیت الله خندان میزند بیرون
علی مرز میان کفر و ایمان است ،با مهرش
یقیناً از میان کفر، ایمان میزند بیرون
کسی که حب حیدر دارد از آتش نمیترسد
که جای شعله از هیزم گلستان میزند بیرون
یقین دارم که اسماعیل ذکر یاعلی گفته است
که زمزم از لب خشک بیابان میزند بیرون
زمان خواندن مدحش میان جمع دقت کن
پس از نام علی از هر دهان جان میزند بیرون
کسی که با علی آغاز کرده کار و بارش را
سراسر برکت از روزی دکان میزند بیرون
کسی که اهل تفسیر است میداند بدون شک
فقط مدح علی، از بطن قرآن میزند بیرون
اشارت میکند خورشید هم با شوق از مغرب
به عشق ماه رویش از گریبان میزند بیرون
رصد میکرد میدان را علی قبل از رجز خوانی
از این آرامش در جنگ طوفان میزند بیرون
چنان بر قلب لشگر میزد انگار از دل دریا
به سمت ساحل ، امواج خروشان میزند بیرون
علی از میمنه بر قلب لشگر میشود داخل
علی از میسره با تیغ بران میزند بیرون
خمارآلوده میبوسد چنان هرگوشه را انگار
شراب کهنه از دیوار ایوان میزند بیرون
به دامان نجف دست توسل میزند عالم
همیشه سائل از دربار سلطان میزند بیرون
🔸شاعر:
#سجاد_روان_مرد
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
دلم گرفته از این روزگار زجرآور
جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر
تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی
جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر
همه اجاره نشین شهنشه نجفیم
زمین عمارت شخصی اوست سرتاسر
مسیح میشوم و مُرده زنده خواهم کرد
به دست من برسد خاک پایی از قنبر
هوارِ میثم تمار روی دار این بود
ضرر نکرده کسی که در عشق کرده ضرر
هراسِ مرگ بدل شد به اشتیاق وصال
"فَمَن یَمُت یَرَنی" تا شنیدم از مادر
به خاکِ تیره نخواهد نشست میّت ما
درون قبر بریزند تربت حیدر
دل شکسته ی مارا چه میشود بخرند
برای او بفرستند، هِدیه روز پدر
چه عافیت چه بلا، راضی ام به تقدیرم
به دستِ دستخدا هست تا قضا و قدر
مَبین که پیرهن وصله دار می پوشد
تراب با نظر بوتراب گردد زر
علیست کیسه به دوش مدینه و کوفه
علی به سوره ی انفاق و هل اتی مظهر
به جز علی چه کسی قادر است وقت نبرد
سلاح خویش ببخشد به دشمن کافر
امیر بودن و هم سفره ی فقیر شدن
از عهده ی احدی غیر از او نیامده بر
نوشتم آنچه که خوبیست را به پای علی
نوشتم آنچه بدی هست، پای آن سه نفر
یکی ز جنگ فراری یکی بلاگردان
بگو کدام شود جانشین پیغمبر؟!
اگر ملاک جگر هست؛ "ماجرای ِ مَبیت "
اگر که قدرت بازوست؛قلعه ی خیبر
کَنَنده ی در خیبر اگر چه بوده ولی
شکسته است غرورش در آستانه ی در
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
باء بسم الله عالم، اشرف الانسان علی شد
مرز بین حق و باطل، قاطع البرهان علی شد
چشم دریا خیره مانده، تشنه را باران علی شد
جان احمد جان حیدر، پس جهان را جان علی شد
مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش
لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت
کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت
کعبه سینه چاک او شد در همان بدو ولادت
بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت
خوش به حال او که مانده بر همان عهد الستش
لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش
عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کمیلش
یوسف آمد بر درش تا پر شود از عشق کیلش
شک ندارم قلب جنت سمت قلب اوست میلش
هر برات کربلامان اسم مولا هست ذیلش
من فدای مهربانی های جان حقپرستش
لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد
برق شمشیرش چو رعدی بر سپاه مرحب آمد
نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد
خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد
شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش
لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
میثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را
چشم بگشا عدل مطلق، آشنای راز شبها
قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما
بارالها قلب مان را شیعه ی نابش بفرما
تیر عشقش بر دلم زد نازشستش، ناز شستش
لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
🔸شاعر:
#زهرا_آراسته_نیا
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
#قصیده
@shere_aeini
میکشدم تا قلم به صفحهی دفتر
مرغ دلم میکشد به سمت نجف پر
روح مرا میبرد به مقبرهی نوح
فکر مرا میبرد به دیدن آن فر
فر چه بگویم شکوه عرش معلی
جنت و فردوس پیش اوست محقر
تاک چنان است دور مضجع آن بت
مست شود هرکسی به قدر مقدر
آدم و نوحند دور او چو محافظ
حال بگو با کهاش کنیم برابر
نفس نفیس نبیّ احمد محمود
شخص شخیص ولی و والی و رهبر
آنکه به مدحش دو صد هزار قصیده
قدر رباعیست بلکه باز سبکتر
ِآنکه ز مهرش کشیده سینهی ما تیر
بهمن مدحش مرا نشانده به آذر
آنکه زره شد رسول را همهی عمر
زخم به روز احد شدهست سراسر
آنکه پی مرگ رفته در شب هجرت
خفته به جای رسول در دل بستر
حبل متین آن ضمیر لحمک لحمی
روز قسم خوردن است جان پیمبر
منزلتش نزد احمد است چو هارون
والد شبّیر و شبّر است و مشبّر
مرتبه اش را مگر خدا بنویسد
هرچه بگویم بخوان هزار برابر
صوت خداوند وقت لیله السراء
دست خداوند وقت کندن خیبر
چشم خداوند وقت دیدن زهرا
گوش خداوند در شنیدن کوثر
راز خداوند وقت خلق عوالم
نور خداوند وقت ظلمت اکبر
وقت دمیدن به خاک روح خداوند
عبد خداوند تا به لحظهی آخر
معجزهی احمدی نه کاغذ و خط است
معجزهی احمد است حضرت حیدر
اوست که قران ناطق است به دنیا
اوست که قران جاری است به معبر
برق نگاهش دلیل روشنی روز
شمس جمالش چراغ عرصهی محشر
یک نفس اعجاز او به وقت جوانیست
بردن خورشید در غروب به خاور
بذل چنان کرد در خویش به سائل
خویش اولوالامر شد گدای توانگر
جن و ملک را امام کیست به جز او
حیدر و صفدر امیر اول و آخر
همسر صدیقه کیست جز یل صدیق
طاهره را شوو مباد غیر مطهر
هجرت و جنگش شکوه هر دو عمل بود
ابن اخ حمزه و برادر جعفر
بسته به ابروی او توازن هستی
ارض و سما را علیست یک تنه لنگر
وقت ملاقات با یتیم چو کودک
وقت نبرد است آنجناب غضنفر
صف به صف از هول صفدرند فراری
وز غضبش قبض روح هر جگرآور
دیده علی را هرآنکه باخته دل را
عبدودش باخت بعد دیدن او سر
ضربت او افضل از عبادت عالم
از متقدم گرفته تا متاخر
مرحب آن دم که دید تیغ علی را
گفت فقط مرحبا و شد حب و شد مر
اینکه پیاده است در نبرد عجب نیست!
شیر خدا را چه حاجت است به استر
حال بگو با تمام آنچه که گفتم
کیست وصی خود علیست یا کس دیگر
آدم عاقل کجا قیاس نماید
حیدر را با دو پیرمرد سبکسر
آن دو فراری به کوه از دل پیکار
آن دو دهان پاره آن دو بی در و پیکر
آن دو لقب دزد بلکه آن دو فدک دزد
آن دو منافق همان دو غاصب منبر
آن دو نفر صاحبان منکر معروف
آن دو که معروف بوده اند به منکر
ننگ به من باد اگر شبیه ببینم
آن دو نفر را به موی استر قنبر
غرق شد آنکس که سمت جوی دگر رفت
شیعهی مولاست در غدیر شناور
((حق و علی مدقمند و لایتجزا
حق و علی باهمند و لایتغیر))
گفت علی باب شهر علم رسول است
کاش قبولم کند شوم سگ آن در
گفت ببیند مرا هرآنکه بمیرد
کاش بمیرم ببینمش دم آخر
شوق حریمش گرفته صبر و قرارم
چون هوس کودکی به سینهی مادر
حاصل طبعم همین چکامهی سست است
هدیه نمودم رطب به نخل تناور
او که زمین کاغذ است شان کمش را
کی کُنَدَش مدح این قصیدهی لاغر
مدح علی کار هیچ همچو منی نیست
اوج هنر مر مراست شرح ابوذر
فهم علی قدر عقل ناقص من نیست
طایر این عرصه نیست مالک اشتر
رخصت اگر داده است تا که بگویم
اندکی از فضل او اگر چه به ابتر
خاک درش را رسانده است به خورشید
ذره ام از لطف بوتراب شدم زر
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
آمدم باز کنم چشم پر از باران را
و به عطر نجف آغشته نمایم جان را
آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی
یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را
آدم و نوح و محمد به حرم آمدهاند
تا به الگوی علی شرح دهند انسان را
آیه آیه همه جا مدح علی میخواندند
ای دل غافل من باز بخوان قرآن را
أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟
جز علی کیست که روشن کند این برهان را
خواستم شمّهای از رزم علی بنویسم
نتوانم که به تصویر کشم طوفان را
او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد
تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را...
شاخص عدل الهی بُوَد و میسنجند
به ترازوی مساوات علی، میزان را...
آنچه گفتیم فقط قطرهای از دریا بود
من که نشناختم آن وسعت بیپایان را
🔸شاعر:
#محمد_غفاری
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
خدا به عشق ٍعلی آفرید دنیا را
به اعتدالٍ علی آفرید عقبیٰ را
به قدر ٍقامت ٍنام ٍعلی ولی الله
کشید بر سرٍ کوه آفتابٍ زیبا را
هم اینکه ماه ٍرخش برزمین نمایان شد
از آبـــــروی علی پُر نمود دریا را
دمید با دمٍ قدسش جهان مقدس شد
نشاند آدم و نوح و خلیل و موسیٰ را
خدا چقدر به نامٍ علی ارادت داشت
به احترام ٍ علی آفرید زهرا(س) را
نوای احمدی از ذوالفقار بالا رفت
که سجده گاه کند، مسجد وکلیسا را
علی امیر، علی بوتراب، علی اعلی
خدا به دستٍ نبی داد دستٍ مولا را
به حبٍ ساقی کوثر علی سلام الله
خدا به آتش دوزخ نمی بــرد ما را
علیست اَشرفُ و زَین و حَلیف و باب الله
خدا به مهر علی وا نموده درها را
🔸شاعر:
#صفیه_قومنجانی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
میشوم تا از زمانه خسته میگویم علی(ع)
در سکوتم با زبانِ بسته میگویم علی(ع)
از مرام ِ نارفیقان میخورم هر جا زمین
ناتوان! با زانوانِ خسته میگویم علی(ع)
هستیِ قرآن علی(ع)، تفسیرِ المیزان علی(ع)
پای درس عالِمِ برجسته میگویم علی(ع)
میخورَد مُهرِ قبولی توبه ام! تا با ادب
پابهپایِ زاهدِ وارسته میگویم علی(ع)
در وضو؛ دل را روانه میکنم سمتِ نجف
در اذان با عرشیان پیوسته میگویم علی(ع)
می نشینم گوشه ای بر قامتش زل میزنم
مثل زهرا(س)عاشق و دلبسته میگویم علی(ع)
نیست از نامش در این عالم حلاوت بخش تر
تا به پیغمبر(ص) شوَم وابسته میگویم علی(ع)
عطرِ نخلستانِ حیدر میدهد! چون سالهاست
هر چه میگیرم ز خرما هسته میگویم علی(ع)!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
ﺩﺭ ﺣﺮﻳﻢ ﻛﻌﺒﻪ ﺷﺎﻩ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻛﻌﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻧﺴﺖ ﻭ ﺯ ﻏﻴﺐ ﺫﺍﺕ ﺧﻮﻳﺶ
سرِّ ﻏﻴﺐُ ﺍﻟﻐﻴﺐ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻣﻤﻜﻨﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ ﺍﻣّﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻇﻬﻮﺭ
ﮔﺸﺖ ﺟﺴﻤﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻣّﺎ ﺳﺮِّ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﮔﺮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﭼﻨﺪ ﻣﻲﺟﻮﻳﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ
ﺑﻴﻨﺶ ﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺗﺎ ﻛﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺻﻒ ﻭ ﺷﺌﻮﻥ
ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺩ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ﺁﻥ ﮔﻨﺞ ﻧﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ
ﻣﻴﻜﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻦ ﺧﺒﺮ ﭘﻴﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﺒﻴﺐ ﺑﺎﻭﻓﺎ ﮔﺸﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ
ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺒﻴﺐ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺍﺣﻤﺪ ﻣُﺮﺳﻞ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺮ ﺁﻥ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ، ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ ﺑﻠﺎﻏﺖ ﺭﺍ ﻧَﻬَﺞ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺁﻥ ﺧﺪﺍﻱ ﻧﻄﻖ ﻭ ﺧﻠّﺎﻕ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید
ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺍﻧﻤﺶ ﺟﺰ ﺣﻖ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ
ﻓﺎﺵ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﻖ ﻓﺎﺵ ﻭ ﻋﻴﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺑﺎ ﻭﻟﺎﻳﺶ ﺩﻝ ﺯ ﻫﻮﻝ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻬﻒ ﺍﻟﺎﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺣﺐّ ﻭ ﺑﻐﻀﺶ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﺍﺯ ﻫﺎﻟﻚ ﻭ ﻧﺎﺟﻲ ﺧﺒﺮ
ﺑﻬﺮ ﻧﻘﺪ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺧﺎﻟﺺ، ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻛﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻛﻒِ ﻓﻴّﺎﺽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ
ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﺩ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ؟
ﺧﻴﺰﺩ ﺍﺯ ﻫﺮﺟﺎ ﻏﻠﺎﻣﻲ ﺑﻬﺮ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﺑﻠﻲ
ﻗﻨﺒﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﮓ ﻭ"صغیر" ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید
🔸شاعر:
مرحوم #استاد_صغیر_اصفهانی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
شاه جهان، جان جهان، بوالحسن
بر ابدیت ز ازل تکیه زن
دست خدا، مظهر حق، اصل حق
فیض ازل، لطف ابد، بوالحسن
تاج شرف بر سر عالم نهاد
تا که در این مرحله شد گامزن
آمد و عالم شد از او سرفراز
کیست جز او نفسکُشِ بتشکن؟!
غیر خدا هیچ ندید و نخواست
کرد فراموش همه خویشتن
معنی انسان خدادوست اوست
وان دگران لاف زنان، مرد و زن
آن که بُوَد مدّعی عشق حق
یاد کجا آورد از جان و تن
خلق بسی دم ز خدا می زنند
تا چه بُوَد معنی این دم زدن
ای علی، از عشق تو نبوَد عجب
مرده به تن گر بدراند کفن
در شب میلاد تو در غرب و شرق
بسته مماناد به مدحت دهن
چیست ولای تو و دلهای ما
باد بهاری که وزد بر چمن
گر تو شناسای علی گشتهای
حبّ جهانت نشود راهزن
ماه رجب آمد و دور از همه
کرده دلم سخت هوای وطن
کاش چو هر سال دگر بودمی
مدح علی گوی به هر انجمن
نفس پرستی همه شد پیشهات
غافلی از زندگی ذوالمنن
در دل خود بتکدهای ساختیم
نفس بداندیش در آن چون وثن
از علی آموز ره و رسم عشق
او ز ازل آمده استاد فن
شاه ولایت علی مرتضی
لطف الهی ست به سرّ و عَلَن
در همه جا بوده مرا دستگیر
حامی از او بِهْ نتوان یافتن
خوانمش از این سر دنیا و او
می رسد البتّه به فریاد من
ایکه به فرمان خدا آمدت
گردن ایام به زیر رسن
بی کس و بیمارم و بی خانمان
یک نظر از لطف به سویم فکن
جان تو پیوسته به ذات خداست
حاجت خود گفتم و کوته سخن
هرکه شد از لطف خدا ناامید
معنی آن نیست به جز سوءظن
🔸شاعر:
#احمد_ناظر_زاده_کرمانی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
اشعار شهادت حضرت زینب (س)
با هشتگ های #حضرت_زینب
#مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام و #کاروان_اسرا
در دسترس می باشد 🙏
#جمهوری_اسلامی_ایران
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم
اما دل پُر اُمید و روشن داریم
تا صبح ظهور در دل ما باقیست
عشقی که به این پرچم و میهن داریم
#محمود_مربوبی
#انقلاب_اسلامی_ایران #شهدا_و_دفاع_مقدس
@shere_aeini
.
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید
در جان وطن بهار امید دمید
این نهضت فاطمی چهل ساله شدهست
«تا کور شود هر آنکه نتواند دید»
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهراییست
یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
با روبهکان ز صولت شیر بگو
با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو
تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید
کوبندهتر از همیشه تکبیر بگو
تا نام حسین بر لب مردم ماست
در معرکهها شکست دشمن پیداست
معنای بلند لعن بر شمر و یزید
«امروز شعار مرگ بر آمریکاست»
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم
🔸شاعر:
#محمد_مهدی_سیار
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#انقلاب_اسلامی
#جمهوری_اسلامی_ایران
این انقلاب مظهر الطاف مادر است
این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است
#علیرضا_خاکساری
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
اشعار شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با هشتگ #مرثیه_امام_کاظم علیه السلام در دسترس است 🙏
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
نوری که بر افلاکیان گویی چو اختر بود
پیچیده در زنجیر و غل، موسی بن جعفر بود
تاریک تر از هر کجا، ایام بی پایان
در شوره زار جهل و کین، تابان و گوهر بود
روزی که دیدند جسم او ورد زبان ها شد
باب الحوائج میشود آن کس که مضطر بود
گر چه نحیف است جسم او وقتی که ظاهر شد
از اینکه باشد بی کفن پیکر، که بهتر بود
گر این مصیبت بر همه جانسوز و جانکاه است
در پیش جدش این فقط یک بیت دفتر بود
"آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود"
🔸شاعر:
#رجبی_کاشانی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
صدای روضه می آید مهیّا می شود چشمم
خدارا گریه کن ها ! بینتان جا می شود چشمم؟
برای یوسف زندان بغداد اشک می ریزم
به نابیناییم شادم ، زلیخا می شود چشمم
من از زندان و زندانبان و زندانی چه می دانم
بپرس از اشک می بینی که دریا می شود چشمم
عبادتگاه یا زندان ؟ نمی دانم ولی با او
نماز اشک می خوانم ، مصلّی می شود چشمم
بنا بود آنچه می خوانم تسلای دلم باشد
عجب جایی میان روضه ها وا می شود چشمم
شبِ تاریکِ زندان ، ابنِ شاهک ، خشم زندانبان
شب قدر است و با این روضه احیا می شود چشمم
گریزِ کربلا را نیز با خود دارد این زندان
فرات اشک ! جاری شو که سقّا می شود چشمم
تنی در بین زنجیر و تنی بر خاک در گودال
میان روضه حیرانم ، معمّا می شود چشمم
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
چه خیری دارد این روضه، چه حالی، احسن الحال است
عزا و گریه بر موسی بن جعفر، خیرالاعمال است
هر آن کس زد صدا در زندگی، باب الحوائج را
علی رغم تمام مشکلاتِ خود، خوش اقبال است
کسی که اعتقادش بر شفای روضه اش سُست است
اساساً ریشه ی توحید و ایمانش پُر اشکال است
همین که نام او در خاطر بیمار می آید
طبیب از راه می آید، شفایش هم به دنبال است
همیشه کار سائل ها، تمنا از کریمان است
کریمان بینشان همواره بخشش، رسم و منوال است
زن بدکاره را با یک نظاره زیر و رو کرد و...
زن افتاده به سجده، نزد معبودش سبک بال است
کسی که عرشیان مشتاق بر پابوسی اش هستند
چرا منزلگهش بر خاک نمناک سیهچال است؟!
به لب خلصنی یا رب دارد و مانند صدیقه
نمی دانم چرا جسمش شبیه باغ آلاله است
چرا جسم نحیفش از رد شلاق گلگون شد؟!
چرا آخر عبای ریش ریش او لگدمال است؟!
چرا مولای ما افتاده گیر بددهانی پست؟!
چرا هر صبح و شب در دور آقا جار و جنجال است؟!
چگونه ساق پایش را شکسته سندی ملعون؟!
تکان که می خورد پایش، تمام روز بدحال است
**
چکیده اشک روضه بر لبِ خشکیده از زهرش
به یاد غربت لب تشنه ای در بین گودال است
مگر آخر چه شد در وقت غارت کردن ارباب؟!
به دست هر کسی یک تکه از پیراهن و شال است
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
این تن غرق کبودی آسمان را محور است
این سرِ از تخته آویزان به عالم سرور است
جای او بر روی چشم ماست نه بر تخته چوب
مردم! این محنت کشیده وارث پیغمبر است
آنقدر سنگینی زنجیر زجرش داده است
گردنش از دستهای لاغرش لاغرتر است
ساق پایش را ببیند دخترش دق میکند
خوب شد که نیست اینجا، او ندیده مضطر است
بچه هایش نذرها کردند آزادش کنند
گرچه آزادست حالا، حیف دیگر پرپر است
ای غلامان برروی دوش شما آقای ماست
پس دهید اورا به ما، وقت وداع اخر است
قاتل موسی بن جعفر زهر یا زندان نبود
قاتلش توهین سندی لعین بر مادر است
شیعیان هریک کفن در دستْ، اینجا آمدند
کاظمین از واحسینا واحسینا محشر است
گریه کن با حضرت موسی بن جعفر بر حسین
گریه کن بر آن غریبی که به زیر خنجر است
**
خنجرش کند است میدانم ولی ای تشنه لب
دست و پا کمتر بزن زینب دراین دورو بر است
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
زندان، رواق روشنی شد، غرق نورت
دیوارها، نمناک از شرم حضورت
دهلیزها مستند، هنگام عبورت
زنجیر، تسبیحی به دستان صبورت
این بندها، در بند زلف دلپذیرت
موسای دربندی و هارونها اسیرت
یوسف، که ترس از تنگی زندان ندارد
مصر وجود است او، غم کنعان ندارد
نوح است و بیم از موج و از طوفان ندارد
جان جهان است او، هراس جان ندارد
عاشق، دلش دریاست، حتی کنج زندان
آیینهی دنیاست، حتی کنج زندان
ای هفت دریا، غرق در دریای صبرت!
هفت آسمان یک نقطه، در پهنای صبرت
ای هفت شهر عشق، در معنای صبرت!
زانو زدند ایوبها، در پای صبرت
آقا! به این حجم از بلا، عادت ندارم
باید بگویم، شاعرم، طاقت ندارم
سنگینی شلاق و آن بازو؟ خدایا!
زنجیر بر آن قامت دلجو؟ خدایا!
چنگال زندانبان و آن گیسو؟ خدایا!
خون و شکست طاق آن ابرو؟ خدایا!
هر چند در دستان او، جام بلا بود
از تشنگی، یکریز یاد کربلا بود
معصومه دلتنگ است، چشمانش به راه است
فهمیدهاند انگار یوسف بیگناه است
بر صورتش اما چرا ردی سیاه است؟
پایان این قصه، گمانم اشتباه است
یوسف میآید، روی تابوت است اما
از اشک یاران، دجله، مبهوت است اما
موسای ما، از طور سینا، بیعصا رفت
این نوح، روی موجی از اشک و دعا رفت
دردا! که با دُردانهی زهرا، چهها رفت
تا پر کشید، اول دلش، پیش رضا رفت
بی او، اگر چه عشق، مشکیپوش میشد،
نور خدا بود او، مگر خاموش میشد؟
در بند بود و عالمی دربند اویند
بسیاری از سادات، از پیوند اویند
شهزادگان، فرزانگان، فرزند اویند
هر گوشه، فرزندان دانشمند اویند
وا میکند بر روی ما، بنبستها را
بابالحوائج شد، بگیرد دستها را
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
هرجا دلت گرفت کمي محتشم بخوان
هي در ميان گريه بگو جان، بگو حسين
کشتي شکست خورده که ديدي به کارزار
در خاک و خون تپيده به ميدان بگو حسين
از نام گرم او دل برف آب میشود
در سردسير سخت زمستان بگو حسين
تغيير کرده است لغتنامههايمان
زين پس به جاي واژه عطشان بگو حسين
روضه بخوان که لحظهي طغيان چشم ماست
همپاي چشمههاي خروشان بگو حسين
**
ديدي اگر که جسم قمر زير آفتاب
مانده سه روز بين بيابان بگو حسين
ديدي اگر که جامهي يوسف ربودهاند
افتاده بين معرکه عريان بگو حسين
ديدي اگر که قاري قرآن سرش شکست
از سنگِ قومِ دشمنِ قرآن بگو حسين
🔸شاعر:
#میلاد_حسنی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
بس کن یهود زاده ،حرم را بهم نریز
هربار، خلوتِ سحرم را بهم نریز
من پا به سِن شدم سرِ زنجیر را نکش
با هر تکان ِ ضربه پرم را بهم نریز
هراستخوانِ لِه شده بد جوش میخورد
ارثیه هایِ پشتِ درم را بهم نریز
من هم شبیهِ مادرِ خود گیر کرده ام
ترکیبِ جسمِ مختصرم را بهم نریز
نامرد نامِ فاطمه را بی وضو مبر
با حرف هایِ بد جگرم را بهم نریز
مویِ سپیدِ من شده بازیِ دستِ تو
با ضربه ، هالة قمرم را بهم نریز
بردار پایِ نحسِ خودت را ز صورتم
تصویرهایِ چشمِ ترم را بهم نریز
گودال هم، نهیب زد عمه،برو سنان
این کشتة بدون سرم را بهم نریز
با نیزه ات عزیز ِ مرا زیرو رو نکن
بس کن حرام زاده حرم را بهم نریز
بر اسبهایِ تازه نفس گفت دختری
بانعلِ تازه ات پدرم را بهم نریز
فریاد زد رباب برو حرمله برو
با نیزه تربت پسرم را بهم نریز
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
.
غم آمده ست رفیقی رسیده پیش رفیقی
چه با مرام طبیبی عجب رفیق شفیقی
سیاه چال هم از او تو را دمی نگرفته
صعود کرده به پایین هلا چه طیِّ طریقی
به ساق پا غل و زنجیر معنی اش شده اینکه؛
به ضرب خنجر اضافه کنند ضربه ی تیغی
چکیده است به زنجیر،خون پای تو یعنی:
مرصع است حدیدی به سنگ های عقیقی
چنان به غیظ خودت کاظمی و کوه ترینی؛
که سطحی است تو را هر سیاه چال عمیقی
به حُسن خلق تو معذور نیست پیش تو مأمور
عجب حضور شگرفی عجب نگاه دقیقی
به جای اینکه شود ناجی جهالت یک قوم
نجات داده خود بحر را نجات غریقی
بعید نیست که در زیر آفتاب پس از حبس
تنت بخار شود وای این قدر که رقیقی
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد
پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
لااقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
@shere_aeini
ای باب حوائجِ الی الله
در ملک خدا امام آگاه
ای بـاب مـراد خلق عالم
سر تا به قدم رسولاکرم
در هـر سخنت پیام قرآن
بر هر نفست سلام قرآن
در دیدهء دل چراغ نوری
موسای هزار کوه طوری
قبر تو چراغ اهل بینش
صحن تو بهشت آفرینش
کعبه است هماره زیر دِینت
تعظیم کند به کاظمینت
در حبس، به نُه سپهر ناظم
مشهورتر از همه به کاظم
ارباب کرم گدای کویت
چشم دل اهل دل به سویت
تو دسـت عنـایت خـدایی
از خلق جهان گره گشایی
در حبسی و خلق، پایبستت
سررشتۀ آسمان به دستت
حبس تو نهان ز چشم یاران
از اشک شبت ستاره باران
بر خاک، جمال نازنینت
گلبوسهء سجده بر جبینت
پیشانی خود نهاده بر خاک
بگذاشته پا به فرق افلاک
زندان تو محفل دعا بود
میعادگه تو و خدا بود
زنجیـر، سلام بر تو میداد
از دوست پیام بر تو میداد
اینجا که فراق نیست در بین
بر توست مقام قاب قوسین
اینجا که تجلی خداییست
تاریکی حبس، روشناییست
قرآن زده بوسه بر لب تو
العفو، نوای هر شب تو
در حبس به جز خدا ندیدی
خود را ز خدا جدا ندیدی
دردا که بدان جلال و جاهت
زندان تو گشت قتلگاهت
ای روح لطیف رنجه دیده
هر صبح و مسا شکنجه دیده
آب وضوی تو اشکهایت
خون بود روان ز ساق پایت
افسوس که حرمتت شکستند
بازوی تو را به حبس بستند
ای پاسخ مهربانیت قهر
ای قلب تو پاره پاره از زهر
آثار شکنجه در تنت بود
زنجیر ستم به گردنت بود
با آن همه دختـر و پسرها
رفتی ز جهان غریب و تنها
معصومه کجاست؟ تا که آید
زنجیـر ز گـردنت گشاید
ای یوسف عترت پیمبر
تابوت تو بود تختهء در
آخر بدنت به اوج عزّت
تشییع شد ای غریب عترت
کردند ز پیکر تو تجلیل
می رفت به عرش، بانگ تهلیل
بس نوحه که در غمت سرودند
زنجیر ز گردنت گشودند
با آن همه زخم حلقهء غُل
کردند نثار پیکرت گُل
دیگر نزدند بر تنت سنگ
از خون جبین نشد رخت رنگ
دیگر به سرت نخورد شمشیر
دیگر نزدند بر دلت تیر
دیگر نبرید کس سرت را
در خون نکشید پیکرت را
دیگر سر تو نرفت بر نی
در طشت طلا و مجلس می
بردند به دوش پیکرت را
دیگر نزدند دخترت را
دارم به دل آه سینه سوزی
چون روز حسین نیست روزی
تا شیعه توان گریه دارد
باید به حسین اشک بارد
تا از دل شیعه ناله خیزد
«میثم» به حسین اشک ریزد
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini