🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
دیدنِ دشمن و روی تو ندیدن سخت است
جای انگشتِ پدر تیر مکیدن سخت است
خواب بودی و تو را بوسه زدم امّا زد
ناگهان بی نفَس از خواب پریدن سخت است
جانِ تو سختترین کارِ جهان آسان است
پیشّ یک مادرِ بی شیر رسیدن سخت است
دست بر تیر زنم حنجرِ تُردت ریزد
تیر از حنجرِ خشکیده کشیدن سخت است
رو زدم ، رو زدم و رو زدم و رو ، اما
عوضاش خندهی این قوم شنیدن سخت است
بر رویم خونِ تو پاشید و زمین هم نچکید
در عوض تا حرم از شرم چکیدن سخت است
روی تو سنگِ لحد چیدم و عمداً گفتم :
طفل را از زیر این خاک کشیدن سخت است
لااقل قافله ، ایکاش که آرام رود
پا برهنه عقب بچه دویدن سخت است
* *
از تکانهای عبا حرمله فهمید چه شد
نفسِ آخر خود را نکشیدن سخت است
این زبان بسته نشد آب بگوید ، نامرد
آب با لب زدنِ خود طلبیدن سخت است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
فرات بود ، ولیکن نبود آب اینجا
که بود مهریهٔ فاطمه سراب اینجا
صدایِ گریه ، نمی داد رنجشان انگار
که بی محلیِ بر طفل شد ثواب اینجا
به دست شاه دو عالم که طفل بالا رفت
نسوخت هیچ دلی غیرِ آفتاب اینجا
مگر به گوشِ علی ، تیر خواند لالایی ؟
که بُرد کودکِ معصوم را بخواب اینجا
غروبِ روز دهم زود اتفاق افتاد
سپهر گشت به خونِ گلو خضاب اینجا
حسین تنها شد وای بر دل زینب
خدایِ صبر گرفت از غم اضطراب اینجا
سه روز زخم تنش را که نور تازه گذاشت
حرام کرد به خود سایه را رباب اینجا
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
شبیه هاجرِ دنبالِ آب باگریه
دوید در دل صحرا رباب باگریه
برای مادر اصغر در آسمان آن روز
نشست، روضه گرفت، آفتاب باگریه
به یاد گریهی طفل رباب، ساقی شد...
کنار علقمه از غصّه آب باگریه
شبیه عاشق دلتنگ، تیر از چلّه
دوید سمت علی باشتاب، باگریه
بهگریه گفت: که سیراب شد علیاصغر؟
حسین داد بهزینب جواب؛ باگریه...
حسین گفت: علیجان خدانگهدارت!
رباب گفت: عزیزم بخواب...، باگریه
برای داغ دل مادر علیاصغر
دل زمین و زمان شد کباب باگریه
به روی حنجر او فتح باب شد با تیر
اگر چه بسته شد آخر کتاب با گریه
دلی که سوخت به یاد گلوی نازک او
به روسیاهی خود زد نقاب باگریه
🔸شاعر:
#سجاد_روانمرد
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
هِی کتک خورد زنی پشتِ تو و هِی اُفتاد
پشتِ تو مادرِ بی شیر پیاپی اُفتاد
نگران بود نسیمِ خنکی هم نوَزد
باد هروقت گذر کرد سر از پی اُفتاد
گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقهات
باز تا نیزه تکان خورد سر از نِی اُفتاد
سر در آغوشِ رُباب و دو سه ساعت بعدش
نیزهدارِ تو به او گفت : سرش کی اُفتاد؟!
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب #دوبیتی_و_رباعی
@shere_aeini
غریبانه دستی به مویت کشیدم
پس از آن عبا را به رویت کشیدم
نمیشد که با تیر خاکت کنم
خودم تیر را از گلویت کشیدم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
السلام آقاجان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
ای پادشه خوبان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
از آب شدی محروم ، یاسَیّدَنَاالمَظلوم
لب تشنه شدی قربان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
از داغ تو ای بی سر ، ای غریب بی مادر
عالم شده بی سامان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
هرکس که شود امروز ، در عزای تو گریان
فرداست لبش خندان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
هم آب حیاتی تو ، هم فلک نجاتی تو
دیگر چه غم از طوفان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
این خطّ و نشان یک روز ، از داغ تو میمیرم
هستم سرِ این پیمان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
گفتی که بود اشکم ، بر زخم تنت مرهم
گریم به تو چون باران ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
من سینه زنِ شاهم ، پیرهن نمیخواهم
یاد آن تنِ عریان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
سینه میزنم یادِ ، سینه ای که بشکستند
در زیرِ سمِ اسبان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
جبرئیل بر آدم ، روضه عطش خوانده
با اشک و دلِ سوزان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
هیچ جای این عالم ، هیچ کس نمی بندد
آب بر روی مهمان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
بعد کربلا دیگر ، آب هم گوارا نیست
شعله میزند بر جان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
مادرت چه حالی داشت ، آن لحظه که میگفتی
یا قوم اَناَالعطشان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
شمر و مرکبش سیراب ، اصغر از عطش بی تاب
ای دریغ از باران ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
یَابنَ ساقی کوثر ، مجبور شدی آخر
رو زدی به نامردان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
حرمله جوابت داد ، با سه شعبه آبت داد
من بمیرم آقاجان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
تیر بوده یا خنجر ، یک لحظه سرِ اصغر
شد به پوست آویزان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
هی سمت حرم رفتی ، هی دوباره برگشتی
حیرانی و سرگردان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
با دست خودت کَندی ، قبر شیرخوارت را
از چشم همه پنهان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
مادرش چه حالی داشت ، روی نیزه وقتی دید
آن ستاره تابان ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
این سر از روی نیزه ، با نسیم می افتاد
سنگی نخورد بر آن ، یاسَیّدَنَاالعَطشان
🔸شاعر:
#عبدالحسین_میرزایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
از سمت خیمه آمده اخبار تازه ای
از گاهواره آمده سالار تازه ای
عباس هم در علقمه تکبیر می کشد
جای عمو رسیده علمدار تازه ای
نامرد های کوفه بترسید از این پسر
چون آمده است حیدر کرار تازه ای
صد مرده زنده میشود از نام اعظمش
عیساست یا که احمد مختار تازهای
اعجاز طفل ما به کلام و کتاب نیست
رو کرده است بر همه آثار تازه ای
آقا بلند کرد علی را و خطبه خواند
آغاز شد کلام گهربار تازه ای
میگفت رحم بر پسر تشنه ام کنید
"مُنّوا علیَّ" گفت به اصرار تازه ای
ناگاه قاتلش روی زانو نشان گرفت
آماده بود حرمله بر کار تازه ای
تیری که خورد بر گلویش داغ داغ بود
این تیر بود یا نوک مسمار تازه ای؟!
بابا و یک پسر پسری که دو تکه شد
مظلوم تازه ای و گرفتار تازه ای
دیدی دومرتبه ز عبا خون تازه ریخت؟!
بالا گرفت روضه دشوار تازه ای
حجم سه شعبه بیشتر از صورت علی ست
این ضرب تیر ساخته رخسار تازه ای
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
===========================
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
@shere_aeini
زِ هر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده
زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده
فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد
نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده
کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود
شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده
سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت
شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده
شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک
به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده
پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد
به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده
اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش
شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده
اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟
به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده
تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند
اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده
عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی
زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
به چشم اهل حرم علی جان به یک بدن احمدی و حیدر
و پرچم دشمن است خیبر و کربلا غزوهایست دیگر
ز ایل ما اولین قتیلی بزرگی از تیرهی خلیلی
برای حق بودنم دلیلی علی ما نائب پیمبر
اذان بگو بر منارهی دل تو هم قم اللیل یا مزمل
بگو به الله اکبر تو دوباره الله باشد اکبر
تویی که در خندهات بهشتی تویی که در خشم خود جهنم
بزن به قلب سپاه دشمن که تیغ برّان توست محشر
وداع جانسوزت از حرم را و گریه های برادرم را
مخور غم اشک خواهرم را به پیشوازت رسیده مادر
ز تشنگی آمدی به سویم لب تو بوسیدهام که گویم
من از تو شرمندهام که چشمه نداشتم غیر دیدهی تر
چه شد تنت در میان دشمن هزار قطعه است در بر من
علی اکبر! علی اوسط! علی اصغر! علی پرپر
فقطعوک فقطعوک فقطعوک فقطعوک
یکی به نیزه یکی به نشتر یکی به قیچی یکی به خنجر
تو با شهادت به باد دادی تمامی زحمت علی را
ببین که ناموس ماست اینگونه ایستادهست بین لشگر
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
نجف به مضجع پاک توباسلام رسیده
به پایبوسی تومسجدالحرام رسیده
عجب نباشداگرعرش هم زده زانو
چنین به حائر قدسی توامام رسیده
بلندمرتبه شدهرکه برتواشکی ریخت
بلندگریه نموده به این مقام رسیده
کسی کنارتنت دادمی کشدکه خودش
به دادمردم عالم عَلَی الدوام رسیده
تن توبنددل زینب است، پاره شده
پس ازتوجان به لب شاه تشنه کام رسیده
تنت شبیه اذان پخش شد،جگر گوشه!
اذان توسرنیزه به شهرشام رسیده
کنار پیکر تو زینب آمده اما
شمیم حضرت صدیقه بر مشام رسیده
بگو که تیزی مِقراض یا نوک مسمار
بگو به پهلوی زخمیِ تو کدام رسیده
چقدر دشنه تشنه! چقدر زخم عمیق!
صدای هلهله ها هم به بار عام رسیده
برای بردن جسم تو ده نفر کم بود
عبای مصطفوی نیز از خیام رسیده
🔸شاعر:
#محسن_حنیفی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
چه شرافت اینکه گدا شوم به سرای تو که سخا تویی
چه عنایت اینکه به ابتلا تو ببینی ام که شفا تویی
نبوی ثمر علوی پسر دُر فاطمی حسنی کرم
و شجاعتت همه چون پدر که تمام آل عبا تویی
جبروت محو جلال تو ملک است و میل وصال تو
حَسُنَت جمیع خصال تو که ورای مدح و ثنا تویی
به ضریح نزد حسین تو، پدرت چو کعبه و حِجر تو
حرم از وجود تو شش جهت همه قبلهی شهدا تویی
تو برای فدیه مرا بخوان به طواف دور سرت کشان
صنما به سعی تو ام چنان که صفا تویی و منا تویی
نه فقط به چهره محمدی تو چنان خلاصهی احمدی
که نگفته آنکه به عمر خود سخنی ز روی هوی تویی
چو پدر در اوج هدایتش چو عمو به وقت سقایتش
تو چو عمهای و حمایتش قمری و شمس و ضحی تویی
به وداع تلخ تو از حرم چه نهیب زد شه محترم
که رها کنید! علی اکبرم! همه غرق ذات خدا تویی
پدرت چو دیده تن تو را به کنار تو متحیرا
چه شده است پیکرت اکبرا که تمام کرب وبلا تویی
ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی
ولدی علی ولدی علی ولدی علی همه جا تویی
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
برای روضهی اکبر، بیار امشب دل زارو
باید حتماً پدر باشی، بفهمی حال آقارو
نخ تسبیح و بازش کن، میونِ جمعیت بنداز
صدا کن پیرمردی رو، بگو جمعش کن اینارو
نمیشه جمع و جورش کرد، تنی که ارباً اربا شه
باید سرهم کنیش آروم، بذاری پیش سر، پارو!
شکاف پهلوشو تا دید، به یاد میخ در اُفتاد
حسین بالاسرِ اکبر، دوباره دید زهرارو
پاشو تا معجرم باشه، نذار موهام پریشون شه
داره زینب با این حرفا، به هم میریزه دنیارو
جوونای بنیهاشم، کمککارِ حسین بودن
چجوری یه جَوون مُرده، بگرده کل صحرارو؟!
یکی روی عبا میرفت، یکی زیر عبا میرفت
پسر تشییع شد حالا، ببین تشییع بابارو
تمام صورتش زخمه، تمام صورتش کندهست
یکی پاشه توی خیمه، بگیره دست لیلارو
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
گویا که نگینِ روی انگشترم افتاد
وقتی به روی خاک، علی اکبرم افتاد
با ضربهی نیزه، وسط معرکه دیدم
از پشت فرس، جلوهی پیغمبرم افتاد
هم میوهی دل بود مرا، هم پر پرواز
هم میوهی دل چیده شد و هم پرم افتاد
دیدم که شده خُرد عصایم سر پیری
در هر قدمی تا بدنش پیکرم افتاد
بر صورت خونیِ علی بر سر زانو
با حالت حیرت زده، چشم ترم افتاد
آن قدر که با کینه بر او تیغ کشیدند
هر گوشهای از دشت، گل پرپرم افتاد
شد گریهی من باعث خندیدن دشمن
عمامه، کنار بدنش از سرم افتاد
دلشورهی جان دادنم از خس خس اکبر
بر سینهی پر عاطفهی خواهرم افتاد
در خیمه بنی فاطمه با گریه به لیلا
گفتند که پیغمبر اهل حرم افتاد
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
سنگها صورت او را عوضم بوسیدند
تیرها سخت به آغوش علی چسبیدند
داشت میرفت به میدان قد و بالایی داشت
عمههایش همگی دور سرش چرخیدند
سرو من تشنه به میدان شهادت میرفت
خواهرانش عوض ابر بر او باریدند
پیرمردان همه گفتند رسولالله است
جمعیت از نفس افتاد، همه ترسیدند
نمک زندگی من پسرم بود ولی
نمک زندگیام را به زمین پاشیدند
مجلس ختم گرفتیم کنار بدنش
عوض فاتحهخوانی همگی رقصیدند
هفت بار از جگر سوختهام ناله زدم
مرد و نامرد همه غربت من را دیدند
آمدم جمع کنم زندگیام را از خاک
دستهجمعی به من و گشتن من خندیدند
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم
مثل تو درد گرفته همهی بال و پرم
گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما
پاره پاره شده حالا همه جای جگرم
ترسم این است که زنهای حرم جان بدهند
گر ببینند که افتادهای از پا پسرم
چشم من تار شده یا که تو کوچک شدهای؟
علی اکبر، علی اصغر شدهای در نظرم
خبرش پخش شده: پخش شدی روی زمین
خبرش پخش شده: ریختهای دور و برم
من از این چند برابر شدنت فهمیدم
چقدر کینه به دل داشتهاند از پدرم
بغلت میکنم و از بغلم میریزی
آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم
با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست
که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم
دارد از سمت حرم عمهی تو میآید
ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
کاش که در باغ اضطراب نیفتد
روی زمین شیشهی گلاب نیفتد
چشم ابوالفضل در حرم نگران است
پای علی اکبر از رکاب نیفتد
میرود ارباب مثل باز شکاری
شیر حرم از روی عقاب نیفتد
کرده کمین نیزهای به قصد تقرب
نقشه کشیدهست از ثواب نیفتد!
آمده شیطان ز صحنه عکس بگیرد
حرمله نزدیک شد ز قاب نیفتد
فاطمهی کربلاست حضرت زینب
آمده تا باز ابو تراب نیفتد
خیمهی لیلا غریق اشک حرم شد
خانهی کس اینچنین در آب نیفتد
گفت که از ما گذشت؛ کاش خدایا
ولوله در خیمهی رباب نیفتد
🔸شاعر:
#سید_میلاد_حسنی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!
داغ جان دادن اولاد به قلب پدر است
این علی نیست فقط؛ احمد و حیدر هم هست
روضهاش بین محرم، رمضان و صفر است
یا پسر مرده شده یا که برادر مرده...
هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!
سر زخمش سر مولاست کهرفته به سجود
پهلویش پهلوی زهراست که در پشت در است
یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد
یکطرف کمشده و یکطرفش بیشتر است
صحبت معجر زینب شد و پا شد آقا
چه کند؟ زینب کبرای حرم در خطر است
ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید
که دگر موقع تشییع تن دو نفر است
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
کار من نیست تنت را ز زمین بردارم
مثل این است که از خاک نگین بردارم
عضوهای تو در این بادیه تکثیر شدند
همهی گرگ صفتها ز تنت سیر شدند
تا کنار تو مرا محتضر و گریان دید
پدری در صف دشمن پسرش را بوسید
من کنار تو شکستم؛ همه این را دیدند
نیزهها یک به یک اعضای تو را دزدیدند
شده یک تیر؛ ولی چند نشان کشتن تو
مجلس ختم حسین است کنار تن تو
خیز از جا و ببین سختترین مرحلهها
از حرم آمده عمه وسط حرملهها
نیزهها از کمر تا شدهاش دور شوید
هر چه از جسم علی برده به من پس بدهید
ترسم این است که در دشت تنش گم بشود
نکند زینتیِ نیزهی مردم بشود
🔸شاعر:
#حسن_کردی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
صحبت از رفتن علی تا شد
کمر شاه کربلا تا شد
هر کجا را نگاه کرد حسین
تکه ای از علی هویدا شد
اشک بر دیدهی حسین نشست
زخم بر پیکرش که پیدا شد
چه قدر سنگ خورد سینهی او
چه قدر نیزه بر تنش جا شد
اولین بار بود در تاریخ
پای زینب به معرکه وا شد
گریه کردیم و زخمهای حسین
غیر یک زخم او مداوا شد
درد اکبر نمیشود درمان
چون فقط اکبر ارباً اربا شد
🔸شاعر:
#شهریار_سنجری
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
مثل آهی که نهاد از مصدرش بیرون کشید
نیزه را بابا ز حلق اکبرش بیرون کشید
دشنهای نای اذانگویِ حرم را باز کرد...
چندتا اَشهَد ز عُمق حنجرش بیرون کشید
فرض کن شمشیر با فَرقِ جوانی لج کند...
تیغ را باید چگونه از سرش بیرون کشید؟!
آنقَدَر پا خورد..، جلد مصحفش پاشیده شد
بَرگه بَرگه میتوان از دفترش بیرون کشید
با عبایی که حسین آورد در آن ازدحام...
چندعضوی را فقط از پیکرش بیرون کشید
زخم پهلوی پسر را دید..، داغش تازه شد...
میخ را با چه عذابی مادرش بیرون کشید
هر دری زد تا علی "بابا" بگوید که..، نشد
لختهی خون را اگرچه آخرش بیرون کشید
**
روی نعش شاهزاده داشت جان میداد..، آه...
شاه را از این مصیبت خواهرش بیرون کشید
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
مینشینیم سر کوی اباعبدالله
به امید رخ نیکوی اباعبدالله
از کریمیِ خودش بوده که ما هم شدهایم
همهی عمر ثناگوی اباعبدالله
صحنِ پیشانی ما بوی حسینیه گرفت
از گِل تربتِ خوشبوی اباعبدالله
اهل معراج نشد هیچ رسولی الا...
با توسل به سرِ موی اباعبدالله
نزد پیغمبر ما خوبتر از هر عملیست
زدنِ بوسه به بازوی اباعبدالله
دستگیر است اگر از همهی خلق حسین
بوده چون فاطمه الگوی اباعبدالله
رحمت واسعهاش، جلوه و یاد حسن است
رفته بر خوی حسن، خوی اباعبدالله
نیست انصاف، نگوییم از ایمانِ رباب
ذوبِ مولا شده بانوی اباعبدالله
فاطمه در صف محشر به سویش خواهد رفت
هر که رفته قدمی سوی اباعبدالله
مُحرمِ کعبهی بی دلبر زینب نشویم
قبلهی ماست فقط روی اباعبدالله
**
زودتر خورد زمین، خواهر مظلوم حسین
دید تا، خم شده زانوی اباعبدالله
دست بر پهلوی خود بُرد عقیله، ناگاه...
نیزهای خورد به پهلوی اباعبدالله
آسمانِ رُخش از لطمه غروبین شده بود
سنگ چون خورد به ابروی اباعبدالله
آتش از بام سرش ریخت، سرِ مویش سوخت
دید تا سوخته گیسوی اباعبدالله
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
رجز بخوان، رجز بخوان، شبیه مرتضی علی
که حیدری دگر شود دوباره سهم ما علی
برو که اولین شهید این قبیله میشوی
برو برو عزیز خانواده مرحبا علی
سوارشو به سمت خیمهگاه دشمنان برو
عقیق خون خویش را ببخش بر گدا علی
برو به فتح خیبری دوباره و تو هم بده
جواب ظلم قوم بدتر از یهود را علی
هزار بار خوردهام زمین و باز پاشدم
خودت بیا به من بگو چقدر مانده تا علی!
جوان من بلند شو، نخواب بین معرکه
بلند شو، بلند شو، بگو دوباره یاعلی
نه پیرهن، که جوشنت شدهاست پاره یوسفم
چگونه این چنین شدی اسیر گرگها علی
هم این طرف، هم آن طرف، به هر طرف تو هستی و
بیابمت کجا علی ؟ کجا علی ؟ کجا علی ؟
چقدر تکه تکهای، چقدر پاره پارهای
به قول شاعران شدی هجا هجا هجا علی
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
آورده باد از جانب صحرا مصیبت
تا چشم میبیند پُر است اینجا مصیبت
از بس به حال و روز من خندید لشکر
گریه به حالم میکند حتی مصیبت
سنگینی داغ تو عالم را بهم ریخت
دنیا ندارد بعد تو الا مصیبت
هر تکه از جسم تو یک گودالِ روضه است
دستت مصیبت... سر مصیبت... پا مصیبت...
ای خاک بر دنیا که خاکی شد سر تو
امروز دیدم قدر یک دنیا مصیبت
خندیدن لشگر به من کم بود، حالا
دارد میآید عمه پیشت وامصیبت
میترسم اینکه از روی دستم بریزی
تشییع تو حالا شده تنها، مصیبت
چندین نفر دنبال اعضای تو گشتند
شد پیکر تو جمع اما با مصیبت
تا تکه تکه در عبا چیدم تنت را
شد قطره قطره جمع یکدریا مصیبت
پیغمبر کرب و بلا این چه مقامیست
بین عبا مبعوث گشتی با مصیبت
مقراض باعث شد که در خیمه بگیرند
از داغ اعضای تنت زنها مصیبت...
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
قصیده بود و غزل ، انتخاب شد با هم
دوتا لهوف دو مقتل ، کتاب شد با هم
چه آتشی است محبت همین که شعله گرفت
دو دل ز فرط حرارت کباب شد با هم
دو دل که نه ! دو گل سرخ ، غرق خون از غم
که وقت غارت صحرا گلاب شد با هم
دو تشنه لب به تماشا ، اگرچه آب نبود!
به یک نگاه دل هر دو آب شد با هم
پسر اجازه گرفت و پدر اجازه که داد
سوال رفتن و ماندن جواب شد با هم
ستون قامت بابا و خیمه ی لیلا
علی که رفت به میدان خراب شد با هم
شکستن پدر و کشتن پسر یکجا
بنا نبود و در این جنگ، باب شد با هم
اگرچه اکبر و لیلا یکی یکی بی هم
فراق اصغر و داغ رباب شد باهم
نصیب قلب شهیدان جداجدا شمشیر
نصیب دست اسیران طناب شد باهم
تمام کرببلا یک طرف ، امان از شام
که آیه خواندن و بزم شراب شد با هم
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
==========================
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
به زانو میرسم پیشت نفَس دیگر نمیآید
خودت را بر عبایم ریز... از من بر نمیآید
تو را گُم کردهام ... این راه را ... حتی رکابم را
علی ، بابای تو بودن به من دیگر نمیآید
جوانم دست و پا میزد جوانهاشان مرا دیدند
چه کردند این مسلمانها که از کافر نمیآید
تو را روی عبایم با مصیبت جمع کردم ؛ وای
علیِاکبرم یارب به این اکبر نمیآید
سرِ انگشتهایم را فرو در حنجرت کردم
چرا این تیغِ مانده در گلویت در نمیآید
تو داری میدهی جان و تماشا میکنم ای وای
پدر هستم ولی کاری زِ دستم بر نمیآید
عزای بردن تو بود بابا هم اضافه شد
به خیمه بردنِ ماها به این خواهر نمیآید
همینکه کوچه وا کردند فهمیدم از این اوضاع
علیِ زندهای بیرون از آن معبر نمیآید
کمی از پارههایت گُم شده در وسعتِ صحرا
تو را پاشیده صد لشگر به یک لشگر نمیآید
اگر بیرون کشم این تیغ را میپاشی از هم آه
تنی که دوخته نیزه به یک پیکر نمیآید
از اینسو نیزه خوردی و از آنسو نیزه بیرون زد
از اینسو در نمیآید از آنسو در نمیآید
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini