eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.3هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini دست او در آسمان دست شهادت را گرفت بال در بال شهادت مزد خدمت را گرفت دیشب از هرجا خبر می آمد از پرواز او رفته رفته این خبر‌ رنگ حقیقت را گرفت می‌توانست او نباشد در میان کوه و دشت آسمان اما صدایش کرد، دعوت را گرفت چشم‌هایش را تماشا کردم و بغضم گرفت چشم‌هایی‌ را که از آن‌ خواب راحت را گرفت کار کرد و کار کرد و‌ کار کرد و کار کرد این دویدن‌ها مسیر بی نهایت را گرفت از علی بن ابی طالب(ع) نشان مِهر را از حسین بن علی(ع) مُهر سیادت را گرفت او دلش تنگ امام مهربان خویش بود در شب میلاد او اذن زیارت را گرفت . 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
روی دست دوستان سمت خراسان می روی آخرین بار است که پابوس سلطان می روی حوله ی احرامی از جنس کفن داری به تن موسم حج آمده حج فقیران می روی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
شهادت؛ واژه‌ای دیگر ندارد از این بهتر کسی در سر ندارد نشان دادید این رزق الهی صف اول، صف آخر ندارد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چهل شب تا به محرم مسیر نور در اوج رهایی رسیده تا افق های جدایی شنیده شد صدای آشنایی ز اطراف حریم کبریایی... ندا آمد:الا یا اهل العالم چهل شب مانده تا ماه محرم شراب سرخ با پیمانه ای گفت کبوتر وقت ترک لانه ای گفت جنون عشق در دیوانه ای گفت شنیدم شمع با پروانه ای گفت بسوزی پا‌به‌پای من در این غم چهل شب مانده تا ماه محرم سرِ بازار با قدی خمیده عصای پیری بابا رسیده خودش با شانه ای بیرق‌کشیده برایم پیرهن مشکی خریده عجب رختی شود این رخت ماتم چهل شب مانده تا ماه محرم از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار ز دست روزگار مردم آزار گرفتارم گرفتارم گرفتار اجل دست از سرم بردار..،بردار به من مهلت بده ای مرگ..،این دم چهل شب مانده تا ماه محرم شبیه بادها باشیم ای کاش رهاتر از رها باشیم ای کاش شکوهِ ربنا باشیم ای کاش مُحرم کربلا باشیم ای کاش همین امشب بده اذن مرا هم چهل شب مانده تا ماه محرم هبوط ماه،چشمِ روشن تو چه بد بوده‌است طرز کشتن تو به دست کیست آن پیراهن تو دگر وقتی نمانده تا تن تو شود در زیر سم اسب درهم چهل شب مانده تا ماه محرم نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چهل شب مانده تا ماه محرم چه می شد دور تو بلوا نمی شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه خانمت تنها نمی شد سنان پایش به خیمه وا نمی شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم چهل شب مانده تا ماه محرم 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ایام زیارت مخصوص امام رضا علیه السلام بر روی هشتگ زیر بزنید
@shere_aeini باز در کارم گره افتاد «یا باب المراد» می زنم نام تو را فریاد «یا باب المراد» در گرفتاری و بیماری و سختی و بلا خوشترین دم ، بهترین اوراد «یا باب المراد» جدّ تو باب الحوائج ، بابِ تو باب الکرم تو جوادی وارث اجداد «یا باب المراد» تو جوادی از شب میلاد ای دریای جود ما گدا هستیم مادر زاد «یا باب المراد» (با توسل بر تو هر بی خانه ای شد خانه دار تا قیامت خانه ات آباد «یا باب المراد») آبرویش میرود هر کس گدایی میکند من گدایی آبرویم داد «یا باب المراد» گفته بابایت کسی را دست خالی رد نکن جان بابایت نما امداد «یا باب المراد» جای خنده اشک جاری بود از چشم رضا بر غریبی‌ات شب میلاد «یا باب المراد» مثل مظلوم مدینه مقتلت شد خانه ات ای غریب دوم بغداد «یا باب المراد» یاور بیچاره ها یارت تورا بیچاره کرد ای به ام الفضل لعنت باد «یا باب المراد» تو که دربِ خانه ات وا بود بر روی همه در به رویت بست از بیداد «یا باب المراد» میزدی تو دست و پا و دست میزد قاتلت کس نشد مثل تو دشمن شاد «یا باب المراد» سر نهادی روی خاک اما کجا مثل حسین پیکرت در زیر پا افتاد «یا باب المراد» 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جواد آل فاطمه ، که جود بوده عادتش فدای این کرامت و ، فدای این سیادتش گریست حضرت رضا ، براو شب ولادتش به بی کسی و غربت و ، تشنگی و شهادتش بود اگرچه روضه اش ، مثل غریب کربلا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا زد به دلش چه آتشی ، همسر بی وفای او کسی نبود تا کشد ، به سوی قبله پای او رضا کجاست جرعه ای ، بیاورد برای او اگر چه مثل جدّ خود ، شد العطش نوای او حجره غم فزا کجا ، گودیِ (قتلگا) کربلا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا غریب بود و هیچ کس ، لحظه آخرش نبود زسوز زهر و تشنگی ، رمق به پیکرش نبود ولی چه خوب شد دگر ، به حجره خواهرش نبود موقع دست و پا زدن ، پیش برادرش نبود به پیش خواهرش دگر ، نشد سرش زتن جدا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا کسی که دست التجا ، ملک زند به دامنش روا نبود عاقبت ، رو بزند به دشمنش خنده کنند عده ای ، به وقت جان سپردنش دلش اگرچه پاره شد ، زخم نداشت بر تنش کسی نزد به جسم او ، نیزه و خنجر و عصا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا کار غریبی‌اش ببین تا به کجا کشیده تنش به بام با چه زجری و بلا کشیده شد بی خبرم ولی به روی دستها کشیده شد چرا دوباره روضه ام ، به کربلا کشیده شد امان زنعل تازه و ، امان زسمّ اسبها غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا سه روز بود پیکرش ، در آفتاب بی امان جمع شدند دور او ، کبوتران آسمان شدند سایه تنِ ، مطهر امامشان فدای کشته ای شوم ، تنش نداشت سایبان نذاشتند خواهرش ، کشد روی تنش عبا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا زروی بام بر زمین ، فتادنش روا نبود شکر خدا که عضو عضوِ او زهم جدا نبود جای کفن تنش دگر ، میان بوریا نبود... مگر حسین بی کفن ، عزیز مصطفی نبود مگر کفن به کربلا ، نبود غیر بوریا غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شمع حیات از گوشه‌های بسترش رفت لب تشنه بود و آب و تاب از حنجرش رفت پشت سرش رقاصه ها کل می‌کشیدند هر بار اشک از گوشه چشم ترش رفت نفرین به ام الفضل با آن خنده‌هایش هر بار با طعنه کنار همسرش رفت دیوار و در می‌دید و لعنت می‌فرستاد بر آنکه با هیزم سراغ مادرش رفت از چهار سو مشتی کنیز او را کشیدند با هلهله با رقص جسم اطهرش رفت از تیزی این پله صورت در امان نیست با کشمکش تا بام خانه پیکرش رفت گرچه سه روز افتاد زیر نور خورشید اما کنار او کبوتر با پرش رفت وای از غریبی که میان یک بیابان غارت که شد انگشت با انگشترش رفت بازار ،کوچه ،مجلس می ، شام ،کوفه از هر مسیری نیز رد شد خواهرش رفت 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini . پیکرت از تیر و از سرنیزه مالامال نیست خنجری دیگر برایت در پر یک شال نیست گرچه روی پشت بام و زیر خورشیدی، ولی جسم تو دیگر خدا را شکر در گودال نیست حیف ام‌ الفضل داری، بی ابالفضلی،ولی؛ موقع تشییع دیگر خواهرت بدحال نیست بر تنت آرامش بال کبوترهاست و زیر نعل هیچ اسبی پیکرت پامال نیست زیر نعل هیچ اسبی نیستی، با این حساب؛ موقع تقطیع جسمت لشکری خوشحال نیست سٙم به تو داده ولیکن بی خیال جسم توست روی سینه قاتل تو این قٙدٙر فعال نیست خانه‌ات اما خدا را شکر در آرامش است پیش نامردان به پای دخترت خلخال نیست زینبی دیگر نداری و نمی‌بیند دگر هی سرت در تشت و بر نیزه زبانم لال، نیست وزن نعل اسب از بال کبوتر بیش بود ذوالجناحت هم کنار خیمه خونین بال نیست 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دفن شد آفتاب با لَحَدی حُجره اش بود خانه‌ی ابدی مُشتِ دیوار خورد بر سر او روی پیشانی اش نشسته رَدی نا ندارد نفس‌نفس بزند ناتوان مانده..،یا علی مددی! باغبان را خبر کنید از طوس سوخت سروی در آتش حسدی به عمویش حسن کشیده چِقَدر جگرِ پاره اش شده سندی خِیر‌ِ عالم اسیر‌ شَرها شد دور او پُر شد از زنان بدی تا زمین خورد،گفت: وا اُمّاه... دومی ضربه زد..،عجب لگدی! مَحرَمَش هم شریک‌ِ قتلش بود... پیش او نیست هیچ معتمدی این حسین است..،تشنه افتاده کاسه‌آبی نمی دهد اَحَدی پدرش وقت پا کشیدن نیست تا که او را صدا کند: ولدی! هتک حرمت به جسم او کردند بُرده او را غلام نابلدی خوبیِ پشت‌بام در این است سُمِّ مرکب نمی خورد جسدی نَعل ، تحت فشارها ، خم شد تن عریانِ شاه درهم شد 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ایام شهادت امام جواد علیه السلام بر روی هشتگ زیر بزنید