خطاب به آنان که مردم نیستند!
عاریست از معنای آزادی بیانهاتان
افتاده بر جانِ خیابانها زیانهاتان
ما هر فراخوانِ شما را خط به خط حفظیم
خط میدهد دشمن به این خط و نشانهاتان
ما هفتخوانها دیدهایم و این فراخوانها
این بارهم خط میخورد با خونِ خانهاتان
عُمری شرابیرنگ شد پیراهنِ عشاق
تا که مبادا بشکَنَد تاک از تکانهاتان
این میکده آبادتر شد گرچه چندین سال
بَهرِ شکستِ ما به هم خورد استکانهاتان
آنقدْر ناچیزید که حتی نیاندازیم
چینی به ابرو از چنینها و چُنانهاتان
ما عاشقان تا وقتِ خون بر عهد خود هستیم
با «آرمان»هامان مَگو از آرمانهاتان
دریای میهن را رها کردید و افتادهست
گیرِ مبارزهایِ قُلابی دهانهاتان
آه ای سخنرانهایِ دورِ حجلۀ مهسا
هنگامِ اشکِ آرتینها کو زبانهاتان
آری همانها که براشان دُم تکان دادید
یک روز میسازند کوه از استخوانهاتان..
مُرشد اگر رخصت دهد یک آن لگدکوبند
زیر قدومِ پهلوانان قهرمانهاتان
ما از شماها بدترش را هم ادب کردیم
ما را بپرس از منبرِ تاریخخوانهاتان
✍🏻 #محسن_کاویانی
🏷 #حوادث_اخیر | #شعر_اعتراض
🇮🇷 @Shere_Enghelab
غمِ مردم
استان به استان با غمِ مردم
هم در سفر هم در خطر بودی
آخر بهشتی بودنت رو شد
مثل رجایی، باهنر بودی..
آخر خودت را هم فدا کردی
تا سهم مردم همدلی باشد
خاکیترین بودی و باید هم
کفش و عبای تو گِلی باشد
تخریبگرها مغز مردم را
با هر دروغی بود پُر کردند
آری تو را ای مرد، مدتهاست
با تیر تهمتها ترور کردند
حالا رقیبانت پشیماناند
از آن همه حرف نسنجیده
بدگویِ دیروز تو قَدرَت را
تازه خودش هم شنبه فهمیده
آن شب که میگشتند دنبالت
در کوه و جنگل، نه! حرم بودی
شاید میان صحن آزادی
با حاج قاسم همقدم بودی
ما را نمیبینند مسئولین
غرقاند گاهی غرق خودبینی
باید خودت در پشت فرمانِ
خدمت به خلقُالله بنشینی
انگار حالا هم پیِ مردم
آشفته در کوه و کمرهایی
حس میکنم حتی از آن بالا
فکر ناهار کارگرهایی
سیّد خداحافظ برو امّا
امشب نگاهی هم به حالم کن
من گاه گاهی نقدتان کردم
سیّد حلالم کن... حلالم کن…
✍🏻 #محسن_کاویانی
🏷 #شهید_آیتالله_رئیسی | #رئیسی_عزیز
🇮🇷 @Shere_Enghelab