#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹پناه عالمیان🔹
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پارهپاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال روبهراه نداشت
میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت
بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنهای نرسیدن مگر گناه نداشت
سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت
نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت
برای کشتن او زهر بیاثر میماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت...
📝 #محسن_حنیفی
🌐 shereheyat.ir/node/3980
✅ @ShereHeyat
پیکار علیه ظالمان پیشهٔ ماست
جان در ره دوست دادن اندیشهٔ ماست
هرگز ندهیم تن به ذلّت، هرگز
در خون زلال کربلا ریشهٔ ماست
📝 #محمدرضا_سهرابی_نژاد
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹بیداد آشنا🔹
میان حجره چنان ناله از جفا میزد
که سوز نالهاش آتش به ماسوا میزد
به لب ز کینۀ بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد، ز بیداد آشنا میزد
شرار زهر ز یکسو، لهیب غم یکسوی
به جان و پیکرش آتش، جدا جدا میزد...
صدای نالۀ وِی هی ضعیفتر میشد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا میزد
برون حجره همه پایکوب و دستافشان
درون حجره یکی بود و دست و پا میزد
ستاده بود و جواد الائمّه جان میداد
از او بپرس که زخم زبان چرا میزد
📝 #علی_انسانی
🌐 shereheyat.ir/node/3915
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹شوقِ سفر🔹
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
تا خدا سیر و سفر داشت همهشب، وَز اشک
غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند...
هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس
او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند...
همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند
سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند...
عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود
در جوانی همه شوق سفرش را دیدند
دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم
شعلههای جگر شعلهورش را دیدند
هرکه پروانۀ شمع غم او شد، هر شب
عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند...
📝 #سیدهاشم_وفایی
🌐 shereheyat.ir/node/2881
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹برای بار نهم🔹
آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بیامام شد
دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت
آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد
جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد
تا سایهبان شود به تن زهر دیدهاش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد...
آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد
آن روز ذوالفقار علی در نیام شد
آتش نشست در جگر کربلاییاش
یعنی به رسم خون خدا تشنهکام شد...
📝 #عباس_احمدی
🌐 shereheyat.ir/node/609
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹حدیث اشک🔹
و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است
غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است
چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟
به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است
زبان به شکوه گشودهست زهر و میداند
که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است...
اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت
ولی حسین هم این بین با تو همسخن است
گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست
حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است
شدند بر تن تو سایهبان کبوترها؟
هنوز روی زمین، آفتاب، بیکفن است
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/1543
✅ @ShereHeyat
💠 چند نکته در باره #معیارهای_آفرینش_مرثیه
1️⃣ نکته اول:
معیارهای آفرینش مدایح و مراثی اهلبیت(علیهمالسلام)
با محوریت سخنان رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با مداحان
- توجه به فنون و دانش شعری در کنار اخلاص (بهمن ۱۳۶۷)
- کنار گذاشتن شعر ضعیف هرچند خالصانه باشد (فروردین ۱۳۶۷)
- ضرورت سختگیری نسبت به شعر و به نقد گذاشتن آن (دی ۱۳۶۸)
- سعی در نقد و تصحیح اشعار و تشویق ناقدان (دی ۱۳۶۸)
- پايبندی به اصول شعر (فروردین ۱۳۶۹)
- توجه كنيد، چيزى را بخوانيد كه معقول باشد. البته، نه اينكه انسان هرچه معقول است، از خودش بسازد و بخواند! نه، آن را به اصول و واقعيتهايى متكى كنيد. (دی ۱۳۶۹)
- شعر شما بايد خوب، محكم، قوى، خوشمضمون و قانعكننده باشد (مهر ۱۳۷۷)
- ما در نوحهخوانى، مصيبتخوانى و مرثيهخوانى، اگر يک مقدار همت و سليقه به خرج بدهيم، میتوانيم مفاهيم عالى را بگنجانيم. (مرداد ۱۳۸۳)
- تأمل و نگاه عيبجويانه و انتقادی به شعر خود (شهریور ۱۳۸۸)
- پايبندی به صدق واقعه در مرثيهخوانى (خرداد ۱۳۸۹)
- هدف از مرثیهپردازی: آميختن اين دلِ اشكآلود به معارف زلال؛ البته با هنرنمایى (خرداد ۱۳۸۹)
- پرهیز از روضۀ مکشوف و اشاره به هنر قدما در این باره (خرداد ۱۳۸۹)
- آموزندگی مضمون و محتوا در مدح و حتی مرثیه (فروردین ۱۳۹۳)
2️⃣ نکته دوم:
مرور اشعاری با محوریت مرثیه #امام_جواد (علیهالسلام)
مهدی رحیمی
وقتی که اُمِّ رذل تأسّی به جعده کرد
در فکر او علاقه به سم می شود زیاد
حالا مسیر روضه به جایی رسیده که؛
پیش امام چار قدم می شود زیاد
گودال نیست حجره اش اما به پیکرش
از ضرب تیر و نیزه وَرَم می شود زیاد
محمدجواد شیرازی
ای حامل امام به قدش نظاره کن
پایش کشیده شد به زمین، فکر چاره کن
تا بام، قبلِ هر قدمی احتیاط کن
در بین راه پله کمی احتیاط کن
دیگر حیا کن و برو از روی پشت بام
او را رها کن و برو از روی پشت بام
علیاکبر لطیفیان
تا بام می شود سر سالم تری رسید
با شرط این که این لبه در امان دهد
قاسم نعمتی
اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا
صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش
شکر خدا که نیست تماشا کند رضا
گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش
در کربلا پدر به پسر التماس کرد
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
بس کن حسین آبروی خویش را مبر
زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش
حسن لطفی
از پا گرفته و بدنش می کشند...وای
تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش
خون گریه می کند لبه یِ تخته سنگ ها
از بَس که خورد بر لبه یِ پله ها سرش
محمود ژوليده
دوباره زهرِ جفا نذرِ سفرۀ افطار
و باز هلهله و دست و پا زدن، تنها
چه فرق میکند، انگار حُجره شد گودال
چه فرق میکند اصلاً، مدینه با اینجا
نبود نیزه ولی خندۀ تمسخُر بود
هجومِ کوفه نَه، رقصِ کنیزکان اما…
کنیزکانِ جفا جویِ هرزۀ بدگوی
که بَدترند ز أنبوهِ لشگرِ اعدا
سری نشد ز تن اینجا جدا ولیکن شد…
سرِ امامِ جواد از بدن به پلّه رها
ز پلّه تا سرِ بامش به احترام آمد؟
و یا تنَش به لگدمال، میرود بالا؟
حسن لطفی
ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن
آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن...
بُردند نیمه جان بدنت را به پُشتِبام
از پا کشاندهاند تنت را به پشتِبام
میرفت پیکرت به روی پلههای تیز
میخورد هِی سَرَت به روی پلههای تیز
از سنگها برای تو اَبرو نماده است
آقا چرا برای تو پهلو نمانده است
محمدجواد شیرازی
مثل امام مجتبی چیزی نگفتم
پاره جگر این زهر را تفسیر کرده
سر روی پای خواهری باشد چه خوب است
خواهر ندارم تا بگویم دیر کرده
من آبرودارم دراین خانه نرقصید
این سوت و کِل خیلی مرا تحقیر کرده
فریاد من شد العطش، با خنده هایش
فریاد من را سخت بی تأثیر کرده
محمدجواد شیرازی
می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت...
...می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف
محمود ژولیده
ز صدرِ زین نه، ولی بر زمین بصورت خورد
بروی چهره ی او مثل پنجه، جا افتاد
همینکه زهر اثر کرد زانویش خم شد
میان حجره ی دربسته بی صدا افتاد
بروی بام، تنش را کشان کشان بردند
و بارها سرش از پِلّه، بی هوا افتاد
موسی علیمرادی
رنگ سرخ ناله هایت از ستم بی رنگ شد
پاسخ نی نامه ی خون رنگ تو نیرنگ شد
پرشده از نقشه ی جان کندنت این خاک ها
بس که در هر جای حجره رد و پای چنگ شد
قلب هر سنگی از آهت آب شد با این وجود
گوش این سنگین دلان سنگین تر از هر سنگ شد
کاسه آبی چند گامی آن طرف دشمن گذاشت
هر قدر خود را کشیدی فاصله فرسنگ شد
عاقبت وقتی رسیدی ریخت دشمن آب را
تشنه کشتن اینچنین از کربلا فرهنگ شد
دست و پا از بس زدی گودال گویا کنده ای
چون حسین بن علی در مقتلت جا تنگ شد
3️⃣ نکته سوم:
به نظر شما کدامیک از ابیات فوق میتوان دفاع کرد؟
البته با معیارهای ارائه شده (با محوریت سخنان رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با مداحان)
4️⃣ نکته چهارم:
بین واقعیت مرثیه (یعنی آنچه هست و نباید باشد)
با حقیقیت مرثیه (یعنی آنچه باید باشد)
ظاهرا فاصله بسیاری است...
مقصر این لغزشهای هنری، فرهنگی، اجتماعی و حتی اعتقادی کیست؟
❗️حرف اول و آخر
غفلت از مداحی و اوضاع آن تقصیر کیست؟
در حقیقت این گناه کیست، هان! تقصیر کیست؟
اینکه هرچیزی بخواند تا به دستش میرسد،
نقل قولی میکند از دیگران... تقصیر کیست؟
گوید: او جایی ندیدم، خوانده آن را منبری
اشتباهات جناب روضهخوان تقصیر کیست؟
گاهگاهی در جواب اعتراض دوستان
میشود با جمعشان همداستان: «تقصیر کیست؟»
همچنان مولا غریب است و ز شیعه بینصیب...
آه مظلوم است مولا همچنان، تقصیر کیست؟
گرچه کار این جماعت گاه خیلی محشر است!
رد شدن در محشر این امتحان تقصیر کیست؟
لب فرو بستیم ترسیدیم از تکفیرشان
راستی این جرأت تکفیرشان تقصیر کیست؟
📝 استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
✅ @smhroknabadi
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹شوق دیدار پدر🔹
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
سایهسار خلقی اما پیکرت در آفتاب...
سرپناه عالمی و بیپناه عالمی
در مقاماتت از اسماعیل هم بالاتری
تشنهای اما نداری غیر اشکت زمزمی
خط به خط روضهها در بیت بیت نوحهها
گشتم و بالاتر از داغت ندیدم ماتمی
گرچه دلخونی ولیکن شوق دیدار پدر
بر تمام زخمهایت میگذارد مرهمی
📝 #فاطمه_معصومی
🌐 shereheyat.ir/node/3985
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#حدیث #رباعی
💠 #امام_جواد (علیهالسلام)
«اَفضَلُ اَعْمَالِ شِيعَتِنَا اِنْتِظارُ الْفَرَجِ»
برترین اعمال پیروان ما، انتظار فرج است.
📗کمال الدين و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۷
🔹چشم به راه🔹
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
گفتیم که دور از تو چه باید کردن
گفتند همه چشم به راهت باشیم
#محمدابراهیم_لکزیان
✅ @ShereHeyat