#امام_عصر علیهالسلام
#شب_قدر
#غزل
🔹تو حاضری🔹
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه، مانند پدر، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت، استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینهای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال، دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بیآن که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچههای تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بودهای و هستی و میآیی از راه
تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عقیماند
تو حاضری بیآن که غیبت کرده باشی!
📝 #نغمه_مستشارنظامی
🌐 shereheyat.ir/node/263
✅ @ShereHeyat
هرچند که غافل از تو بودم هردم
هرچند که خانۀ تو را گم کردم
هر سو رفتم نشانهای بود از تو
آغوش گشودهای مگر برگردم
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قرآن
#قصیدهواره
🔹سلام بر قرآن🔹
سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق سلام بر قرآن
به هفت آیۀ سَبعُ المَثانیات سوگند
تمام رحمت محضی، قسم به «اَلرّحمان»
مُعَلَّقات، معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خِرَد به عمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدهست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان..
به پیش هیبت «فَأتُوا بِمِثْلِهِ» فُصَحا
گرفتهاند سر انگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت «فَاسْتَمِعُوا لَه وَ أنصِتُوا» یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان..
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز
بدیع مانده معانی او و نحو بیان
هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود
به زیر سایۀ قرآن نمیشوم نگران
::
چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی، بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست باء بسم الله؟
ببین شدهست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟
علیست مُظهِر قرآن و معنی تبیان
خطاب آمده «بَلِّغ»: «علی ولی الله»
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی «اَکمَلتُ دینَکُم» آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
«لَقَد تَقَمَّصَها» دیگری که وای بر آن
کسی که شیعۀ او نیست، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتیبان
هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است
مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حب علی راه بدتر از چاه است
به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان
عَلَی الصَّباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی «اِتَّبَعتُم الشَّیطان»؟..
علیست سِرّ «يَدُ اللهِ فَوقَ أَيديهِم»
که اوست آیت عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر «أَنفُسَنَا»
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان؟
علیست هادی اُمّت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند «ذوالجلال» بلی
در آن زمان که شود «كُلُّ مَن عَلَيهَا فَان»
علیست ساقی کوثر، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که «یَحسَبُ الظَمئان»
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟!
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسین و حسن نیست لؤلؤ و مَرجان
قسم به آیۀ «تَبّت یَدا» بریده شود
دو دست هر که زند دست جز بر این دامان
اگر که تیغ به رویم کشند میمانم
نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان..
بگیر دست مرا بیقرارِ نام توام
کویر خشک منم من، تویی تویی باران..
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صَارَ السَّماء مثل دخان
رسیده است خطاب «اِرجِعی الی رَبّک»
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنهلب بود و
نداد جرعۀ آبی کسی به آن عطشان..
📝 #عاصی_خراسانی
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیده
🔹السابقون السابقون🔹
تو را تا دیدهام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم
تو را در سجدهٔ باران و بر سجّادهٔ صحرا
به هنگام قنوت برگها، در «ربّنا» دیدم
تو در هفت آسمان سیر و سفر میکردی امّا من
تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم
کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمهٔ زمزم
صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم
«تو را دیدم که میچرخید گرد خانهات کعبه
خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم»
تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر
تو را مولود کعبه، قبلهٔ اهل ولا دیدم
تو را فرمان برِ «یا ایها المدثر» از اول
تو را «السابقونالسابقون» از ابتدا دیدم
تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی
تو را عاشقترین دلدادهٔ «قالو بلی» دیدم
تو افکندی حجاب از روی «کَرّمنا بنیآدم»
که سیمای تو را آیینهٔ ایزدنما دیدم
تو آدم را فراخواندی به علم «عَلَّمَ الأسماء»
تو را در کشتی نوح پیمبر ناخدا دیدم
اگر اعجاز موسایی عصا بود و ید بیضا
سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم
نه تنها از تو شد عیسی مسیحادم، که از اوّل
تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم
سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگینبخشی
تو را روح قناعت، اسوهٔ فقر و غنا دیدم
زدی خود را به آب و آتش ای شمس جهانآرا
تو را پروانهٔ پیغمبر از غارحرا دیدم
به جولانگاه احزاب و نبرد خندق و خیبر
به دستت تیغ «لا سیف» و به شأنت «لا فتی» دیدم
به یک ضربت که در خندق زدی، در برق شمشیرت
جهانی را به لب «اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا» دیدم
تلاوت کردی «آیات برائت» را به زیبایی
تو را خورشید بام کعبه در «اُمُ القُری» دیدم
تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر
تو را در بینهایت، در کجا در ناکجا دیدم
چه میدیدم خدایا روز فتح مکّه با حیرت
خلیل بتشکن را روی دوش مصطفی دیدم
«و سُبحانَ الّذی أسری بِعَبدِه» را که میخواندم
تو را در لیلةُ المعراج، با بدرُالدُّجا دیدم
سراغ آیهٔ «اَلیَوم اَکملتُ لکُم» رفتم
تمام آیه را وصف علی مرتضی دیدم
شکوه و عزّت هستی! کمال عشق و سرمستی!
چه گویم من که روی دست پیغمبر چهها دیدم
تو را در سایۀ باغ «اَلَم نَشرح لَکَ صَدرَک»
شکوفا یافتم، مصداق «مِصباحُ الهُدی» دیدم
گل روی تو را در «سَبِّح اسم ربَّکَ الاعلی»
تَجَسُّم کردم آری، تا جمال کبریا دیدم
تو را در سورۀ «حامیم تنزیلٌ منَ الرَّحمن»
تو را در آیهٔ تطهیر و در «قُل اِنَّما» دیدم
تو را در نون «اَلرَّحمن» و عین «عَلَّمَ القُرآن»
تو را در یای «یاسین»، ترجمان طا و ها دیدم
تو را در «قُل کَفی بِاالله» در «وَالتّین وَالزَّیتون»
تو را در «لیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی» دیدم
نه تنها هست اوج رفعتت در قافِ «وَالقرآن»
تو را در سورهٔ «وَالشَّمس» و «طور» و «وَالضُّحی» دیدم
تو را با چهرهٔ پوشیده و خرما و نان بر دوش
کنار زاغههای شهر کوفه بارها دیدم
نوازش از تو میدیدند فرزندان شاهد هم
تو را با گوهر اشک یتیمان آشنا دیدم
به مسکین و یتیم از بس محبت کردی و احسان
تو را در سورهٔ انسان و متن «هل أتی» دیدم
چه میدیدم خدا را در سکوت محض نخلستان
تو را هر نیمهشب، در گریههای بیصدا دیدم
شبی که شمع بیتالمال را خاموش میکردی
تو را با بیریایی، خفته روی بوریا دیدم
چو راز غربت خود را به گوش چاه میگفتی
چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه تا دیدم
تو را پشت در آتش زده، با زهرةُالزّهرا
صبور و مهربان، در تیرباران بلا دیدم
اگر نامردمان دست تو را بستند، آنها را
اسیر پنجۀ تقدیر، در «تَبَّت یَدا» دیدم
در ایوان نجف، در کوفه، در محراب مسجد هم
شهادتنامهٔ «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبه» را دیدم
پس از آن لیلة القدری، که شد شقُّ القَمَر، هرشب
تو را در جوهر خون شهیدان خدا دیدم
تو را یاریگر خون خدا، با عترت یاسین
تو را دلجوی یاس ارغوان، در نینوا دیدم
تو را در آسمان نیلگون ظهر عاشورا
تو را در سایهروشنهای شام و کربلا دیدم
شب شام غریبان و پرستوهای سرگردان
تو را دلسوخته در شعلهزار خیمهها دیدم
اگر خورشید دشت کربلا از نوک نی سر زد
تو را در موجی از آیات تسلیم و رضا دیدم
تو را با کاروان اهلبیت وحی در غربت
تو را در حیرت از خورشید در طشت طلا دیدم
کسی از آستانت دست خالی برنمیگردد
که در آیینهٔ آیین تو، مهر و وفا دیدم
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/645
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹مهمانِ علی🔹
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در آیینه سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصهٔ از گوشهای خَلْق پنهانِ علی
در میان آید اگر پای عدالت، مینهد،
داغ بر دست برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوشِ عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل، پرورده دامان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
ای غم! از درد علی، بویی نیاوردی به دست
عودسان هر چند عمری سوختی جان علی
نالهٔ مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت، لطف حیران علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین تمام عمر، مهمان علی!
با شهادت از رگ گردن علی نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربان علی
📝 #قادر_طهماسبی
🌐 shereheyat.ir/node/1452
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹علی علی🔹
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
دستِ حق و زبانِ حق و چشمِ حق، بهحق
آیینۀ خدای تعالی، علی علی
نامت دوای درد و کلامت شفای دل
استادِ ذو فنونِ مسیحا، علی علی
شاهینِ تیز بینِ ترازوی خیر و شر
فرمانروای محشرِ کبری، علی علی
پیرِ خرد بدایه به نامِ تو کرد و گفت:
حقِّ مبرهن است همانا علی، علی
آموزگارِ عشق گریبان درید و گفت:
دردا و حسرتا و دریغا علی، علی
شیخان و زاهدان و فقیهان و مفتیان
حق حق علی علی، یا مولا علی علی
یک شمّه از کلامِ تو شد چشمه، موج موج
یک چشمه از سکوتِ تو دریا، علی علی
دنیا هنوز نام تو را میبَرد مدام
دنیا هنوز محو تماشا: علی، علی
دنیا هنوز تشنۀ شمشیرِ عدلِ توست
آن تلخترْ شرابِ گوارا، علی علی
دیگر علی ندید به خود خاک و، دید اگر
پیش از تو بود حضرت زهرا علی، علی
یکچند بود حضرت زهرا انیس تو
یکعمر... آه، تنها تنها علی علی
دستِ عقیل سوخت که گویند دشمنان
«با دوست هم نکرد مدارا علی»، علی
گفتیم «در نمازش...» گفتند «در نماز؟
او هم نماز میخواند آیا؟ علی؟ علی؟»
یاران و زهرِ غَدر، شیاطین و تیغِ کین
ای زخمخورده از همۀ ما، علی علی
بیراهه است و ظلمت، بیراهه است و ظلم
بانگی بزن به خیل رعایا، علی علی
ما ماندهایم و معرکه، ما ماندهایم و تیغ
ما ماندهایم و صف به صف اعدا، علی علی..
من با زبان خاک چگونه بخوانمت؟
بالانشینِ عالمِ بالا، علی علی
دنیای بیتو تودۀ خاکیست بیخدا
بعد از تو خاک بر سرِ دنیا، علی علی
تنها، غریب، تنها، حتی میانِ ما
حتی در این مراسمِ احیا، علی علی...
📝 #امید_مهدینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/1453
✅ @ShereHeyat
تا صبح ظهور این بهاران باقیست
عطر نفس پیر جماران باقیست
فانی بشود هرچه در این عالم، باز
جمهوری اسلامی ایران باقیست
📝 #سیدمسیح_شاهچراغ
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شعر_ملی_میهنی
#قصیدهواره
🔹جهانهای تازه🔹
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
که ماییم و فتح جهانهای تازه
📝 #فاطمه_عارفنژاد
🌐shereheyat.ir/node/4997
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#حدیث | #رباعی
💠 #امام_علی(علیهالسلام)
«كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»
با ستمكار در پيكار و ستمديده را يار باشيد.
📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیتنامه حضرت)
🔹یاریِ مظلوم🔹
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو
با ظلم، ستیز کن در این وانفسا
گر یاریِ مظلوم کنی مردی تو
📝 #مهدی_مقیمی
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹صدای مولا باش🔹
دل من! در هوای مولا باش
یار بیادعای مولا باش
گر نشد یاورش شوی همه عمر
گاه گاهی برای مولا باش
به گدایی تو هر کجا رفتی
یک سحر هم گدای مولا باش
دست من! دستگیر مردم باش
پینهٔ دستهای مولا باش
پهن کن سفرهای برای یتیم
مستمند دعای مولا باش
پا به پایش اگر نشد بروی
لاأقل ردپای مولا باش
جان من! تا که در بدن هستی
باش اما فدای مولا باش
ای نَفَس! میروی به سینه برو
چون برآیی صدای مولا باش
ای قلم! با مُرکّبی از خون
راوی کربلای مولا باش
از غروبِ غریبِ غزّه بگو
شیعهٔ زخمهای مولا باش
خار در چشمهای مولا بود
چشم من! در عزای مولا باش...
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/1464
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹طنین خطبههایت🔹
لهیب ذوالفقارت بر تن گردنکشان ماندهست
طنین خطبههایت در گلوگاه زمان ماندهست
یداللهی و گشته دست عقل از وصف تو کوتاه
گواه عجز ما انگشتهای بر دهان ماندهست..
«سَلُونی» گفتی و با ریشخندی جهل پاسخ داد
تو را که رَدّ پایت ماورای آسمان ماندهست
مُزیّن شد اذانم با تمسّک بر ولای تو
شهادت میدهم از برکت نامت اذان ماندهست
شب تنهایی کوفه چه بر روز دلت آورد
که بغضی استخوانی در گلویت همچنان ماندهست
یقین دارم که نزدیک است رستاخیز عشاقت
همانا فصل شورانگیزی از این داستان ماندهست
📝 #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/5010
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹عدالت دلخواه🔹
فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل
که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش
کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش
کسی که حجت بحث ولایت است زکاتش
کسی که شیفتۀ نامههای اوست بلاغت
کسی که چشمۀ جوشان حکمت است دواتش
علیست او که زمین مفتخر شده به حضورش
علیست او که زمان معتبر شده به حیاتش
علیست معنی حیّ علی الصلاة من و تو
علی کسیست که میزان سنجش است صلاتش
هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه
بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش
علی معادل عدل است آن عدالت دلخواه
بگو به دهر که تنها علیست راه نجاتش
📝 #بشری_صاحبی
🌐 shereheyat.ir/node/5489
✅ @ShereHeyat