#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹میرسیم آخر...🔹
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی
این سفر همرَهِ تاریخ به جا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغِ دل سیر زِ هر دام رها میماند
میرسیم آخر و افسانهٔ واماندنِ ما
همچو داغی به دلِ حادثهها میماند
بیصداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش
نعرهٔ ماست که در گوشِ شما میماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما
مرد، تا مرگِ ستم، مرگِ بلا میماند
📝 #محمدعلی_بهمنی
🌐 shereheyat.ir/node/1142
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شهدا
#غزل
🔹ادامۀ فریاد فاطمه🔹
این روزها میان شهیدان چه همهمهست
این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمهست
از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک
وقتی عَلم به دست علمدار علقمهست
تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست
اطراف خیمهگاه علی از چه همهمهست
فرعون هم مقابل موسی کسی نبود
جادوی سامری که فقط یک مجسّمهست
حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت
با اشعری بگو که زمان محاکمهست
فریاد فاطمهست که پیچیده در جهان
مقصود اگر علیست شهادت مقدمهست
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3551
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شهدا
#غزل
🔹ادامۀ فریاد فاطمه🔹
این روزها میان شهیدان چه همهمهست
این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمهست
از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک
وقتی عَلم به دست علمدار علقمهست
تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست
اطراف خیمهگاه علی از چه همهمهست
فرعون هم مقابل موسی کسی نبود
جادوی سامری که فقط یک مجسّمهست
حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت
با اشعری بگو که زمان محاکمهست
فریاد فاطمهست که پیچیده در جهان
مقصود اگر علیست شهادت مقدمهست
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3551
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#رباعی
🔹تا صبح ظهور🔹
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهرایی ست
یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
با روبهکان ز صولت شیر بگو
با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو
تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید
کوبندهتر از همیشه تکبیر بگو
تا نام حسین بر لب مردم ماست
در معرکهها شکست دشمن پیداست
معنای بلند لعن بر شمر و یزید
«امروز شعار مرگ بر آمریکاست»
در اوج صلابت است این پرچم پاک
دور است نگاه اجنبی از این خاک
هیهات که تن به ترس و ذلت بدهیم
یاران حسین را ز تحریم چه باک؟
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/3548
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل_مثنوی
🔹دیروز امروز فردا🔹
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
«خویشی» که سر به دامن تقدیر میگذاشت
کاری جز اعتراف به درماندگی نداشت
از راه مرگ با هدفی پوچ میگذشت
عمری که در تصوّر یک کوچ میگذشت
این شعر نیست، قسمتی از درد مردم است
تاریخ قرنها غم و غربت در آن گم است
دنیا به رغم محکمهها، قیل و قالها
در بند گرگ بود به حکم شغالها
این حکم شوم، نقشۀ دنیای دیگریست
طرح شروع فتنه و بلوای دیگریست
شیطانیان که فاتح این ماجرا شدند
وقت سقوط دهکدهها کدخدا شدند
از خیرشان رسیده فقط شر به دهکده
این قصّه آب میخورد از غرب دهکده
آری، جهان به شوق تکامل فریب خورد
آدم دوباره خیرهسری کرد و سیب خورد
تقصیر ما: حکومت سرکردۀ دروغ
تقدیر ما: جنایت پروردۀ دروغ
آزادی و حقوق برابر بهانه بود
تا که شود برادرمان بردۀ دروغ
افسونِ قرن -کورۀ آتش- غم یهود
افسانه بود غربت گستردۀ دروغ
توحید را به مسلخ تثلیث میکشند
نفرین به این تجلّی بیپردۀ دروغ
هرچند فتنه صبح جهان را سیاه کرد
خورشید سر رسید و فُسون را تباه کرد
آغاز شد حماسۀ آتش عتابها
وسعت گرفت شعلۀ این انقلاب، تا -
- در روزگار سلطۀ صحرای دورهگرد
مردی به نام نامیِ دریا قیام کرد
گلزار جان گرفت به دست بهاریاش
ایمان بیاوریم به لبخند جاریاش
از بند تن رهاست طنین دعای او
«آزادگیست» شِمّهای از ربّنای او
اندیشهاش تجسّم احکام دین ماست
اُسطورۀ مقاومت سرزمین ماست
با این وجود، در دل او غم گذاشتند
آن بیوجودها که سرِ فتنه داشتند
میخواستند بر سر ما سروری کنند
«دینِ نو» آورند که پیغمبری کنند
امّا...نه! مرد باج به گردنکشان نداد
در اوج غم حقارتی از خود نشان نداد
تا که بساط گرگ به هم خورد و جنگ شد
روباه پیر شعبده کرد و پلنگ شد
میخواستند باز بگیرند ماه را
برپا کنند گسترههایی سیاه را
امّا به یُمن مرد و مریدان پاکباز
بدسیرتان شدند هم آغوش خاک، باز
چندی گذشت... حادثه رخ داد و بعد از آن
آمد عزای نیمۀ خرداد و بعد از آن -
- با شوق مرگ، لحظۀ رفتن فرا رسید
از خود گذشت مرد و به درک خدا رسید
او رفته و حکایت او مانده تا هنوز
فرهنگ استقامت او مانده تا هنوز
«امروز» هم فدایی راه ولایتیم
دستی پر از قنوت، پر از استجابتیم
باید که در ادامۀ راهش خطر کنیم
نفرین به ما اگر که دمی فکر سر کنیم
ما «عهد» کردهایم که با «عدل» انقلاب
در محکمه مقابله با زور و زر کنیم
ما عهد کردهایم که در عصر احتمال
فکری به حال «گرچه و امّا - اگر» کنیم
حالا زمان گذشته و کاری نکردهایم!
دیگر چگونه میشود از خود گذر کنیم؟
ما عهد کردهایم، ولی مثل کوفیان
همراه و همنوای علی مثل کوفیان...
ما «عهد» را به مَسند حاشا گذاشتیم
منشور «عدل» را به تماشا گذاشتیم
از یاد بردهایم اشارات مرد را
افشاندهایم در دل او بذر درد را
دیگر اُمید نیست به اندیشههای ما
آن قدر گُم شدیم در اوهام خویش، تا -
- لبخند او به زخم بدل شد، نمک زدیم
اینگونه پایداری خود را محک زدیم
وقتی که گرگ ولوله کرد و به گلّه زد
ما در سکوت قافلهها نِیلبک زدیم
در ازدحام غفلت ما، مکر جان گرفت
چشمان خواب رفتۀ دشمن توان گرفت
آری، دوباره فتنه و بلوا به پا شدهست
نفرین به ما که سفرۀ تزویر وا شدهست
در «عهد» ما که «عدل» فقط در کتابهاست
رستم اسیر فتنۀ افراسیابهاست
با اعتراض، زیره به کرمان نمیبریم
فرصت برای شِکوه زیادست، بگذریم...
باید دوباره دست به دامان او شویم
بیعت کنیم، بلکه مسلمان او شویم
وقتی علی به مسند غربت نشسته است
عمّار او، ابوذر و سلمان او شویم
باید که در صیانتِ از مرد، جان دهیم
در راه او مقاومت از خود نشان دهیم
مردان مرد، دست به دشمن نمیدهند
آزاده ها به بند کسی تن نمیدهند
فرقی نمیکند پس از این «ما»، «تو»، یا «منم»!
چوب حراج خورده مگر خاک میهنم؟
شمشیر باستانیِ شرقیم در مصاف
پروردۀ حماسه و بیزار از غلاف
بعد از حماسه، نوبت عشق و تغزّل است
آری، بهار فصل دگردیسیِ گُل است
با اینکه در مُحاق زمان است، میرسد
روزی که خاستگاه جهان است، میرسد
آن روز ناگزیر که «فرداست» بیگمان
در انحصار چشم کسی نیست آسمان
روز نزول نور به جان جوانهها
روز سقوط سلطۀ تاریکخانهها
روزی که «عدل» حاصل خواب و خیال نیست
این یک حقیقت است، مجاز و محال نیست!
روزی که ماه، مژدۀ چشمانتظارهاست
خورشید، چشم روشنیِ بیقرارهاست
روزی که مردِ منتظرِ سالها سکوت
فریاد استجابت شبزندهدارهاست
«عشقش»، دلیل رفتن سرها به روی دار
آن مردِ مرد، «منتقمِ» سربِه دارهاست
آغاز عدلگستریِ حاکمیّتش
پایانِ حکمرانیِ دنیاتبارهاست
📝 #حسن_خسروی_وقار
🌐 shereheyat.ir/node/1194
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شعر_ملی_میهنی
#قصیدهواره
🔹جهانهای تازه🔹
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
که ماییم و فتح جهانهای تازه
📝 #فاطمه_عارفنژاد
🌐shereheyat.ir/node/4997
✅ @ShereHeyat
#عید_فطر
#انقلاب_اسلامی
#شعر_پایداری
#مثنوی
🔹چارۀ ما بیداریست🔹
ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است
هله ای ماه! خدای من و تو الله است
روز عید است و قنوت است و دعای من و تو
اهل جود و جبروت است خدای من و تو..
و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد
و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد
بسته شد پنجرهٔ عرشی راز رمضان
الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان
الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا
شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را
بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش
لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش»
دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی
«بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی»
دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلی
«بحسین بن علیٍ بحسین بن علی»
سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رمضان!
ای که از همدمیات نرم شد این دل، رمضان
الوداع ای که لبم را به عطش خوش کردی
در دلم شوق گنه بود تو خامُش کردی
تشنگی را تو چشاندی به من از روی کرم
تا ز یادم نرود تشنگی اهل حرم
یا رب ار هست مرا جرم نبخشیده هنوز
عیدیام را بده و در گذر از آن امروز
کاش فیض سحر و روزه بماند با ما
نور این طاعت سی روزه بماند با ما
دل ببندیم به شیرینی امساک ای کاش
روزی ما نشود لقمهٔ ناپاک ای کاش
ای خوشا روزهٔ هر روزهٔ چشم و دل و کام
ای خوشا شیوهٔ پرهیز ز شبهه، ز حرام
نگذاریم که آید به سر سفره ما
لقمهٔ دوزخی «رشوه» و زَقّوم «ربا»
پی هر لقمه مبادا که دهان بگشاییم
ما که پروردهٔ نان و نمک مولاییم
کار و همت همهٔ رنگ و بوی این خاک است
عرق کارگران آبروی این خاک است
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
پینهٔ دست کم از پینهٔ پیشانی نیست
کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد
عرق شرم مبادا که به رویش باشد
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد
پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد
ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمهٔ خود پنداری
راه میجویی اگر، شیوهٔ مولاست دلیل
قصهٔ آهن تفتیده و دستان عقیل..
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفتهست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفتهست
ما نه آنیم که آموختهٔ غرب شویم
پی هر وسوسهای سوختهٔ غرب شویم
سیلی از کوخنشین، کاخنشین خواهد خورد
و زمینخوار سرانجام زمین خواهد خورد..
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماریست
قرص خواب است ولی چارهٔ ما بیداریست
تا ابد تربیت از مهر ولی میگیریم
مشق از غیرت ابروی علی میگیریم
ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم
با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربهٔ تحریم مبادا با ما..
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه میشد بَرَد از کیسهٔ ما بُرد که بُرد
«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد..
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باختهای، باختهای!
گر ز اخمش سپر انداختهای باختهای!
غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز
مژدهٔ «لا تهنوا» میرسد از جا برخیز
تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم
رزمجویان و دلیران محمد ماییم
ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام
مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام..
آری آرامش ما مرد خطر میطلبد
صبح پیروزی ما خون جگر میطلبد
«میوزد از همه جا بوی گل یاس شهید
از کجا آمدهاند این همه عباس شهید»
«ذوالجناح از نفس اینبار نخواهد افتاد
علم از دست علمدار نخواهد افتاد»
در دفاع از حرم، آیینهٔ آن سقاییم
همچو عباس، علمدار ولایت ماییم
این زره پشت ندارد منگر برگردیم
تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم
قدس ای قبلهٔ آغاز که پایان با توست
مهر باطل شدن فتنهٔ شیطان با توست
تو کلید همهٔ گمشدگیها هستی
قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی
منشینید به غم، شام بلا میگذرد
راه ما از سفر کربوبلا میگذرد
📝 #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/1491
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#انتخابات
فرازی از یک #مثنوی
🔹حُبُّ الوَطن🔹
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
«حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران
لبریز ایمان است اقیانوس ایران
باید در این دوران، جهانی گام برداشت
در هر زمینه، آسمانی گام برداشت
در این ولایت آسمانها خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است..
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه، کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم آری
رودیم و در آغوش اروندیم آری
در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم
با اذن موسی از دل دریا گذشتیم
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم
تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم
«در خاطرم شد زنده ياد فاطميون»
جاى شهيدان حرم خالیست اكنون..
ما پاسداران حریم اهلبیتیم
در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم
ما اربعینیها سپاه قدس داریم
از کربلا آهنگ راه قدس داریم
آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است
تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است
ما رهرو راه شهیدانیم آری
ما بر سر این عهد میمانیم آری
ما همقسم با حاج قاسم ایستادیم
مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم
قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز
ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز
امروز مرز کفر با اسلام، شام است
یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است
ما وارثانِ فتح خیبر، بیقراریم
امروز عزم محو اسرائیل داریم
از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا
«جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا»..
وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم
جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم
تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز!
ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز»
هم لیلة القدر نظام است انتخابات
هم مطلع الفجر قیام است انتخابات
هر رأی ما امضای فرداهاست امروز
این قطرهها را شور دریاهاست امروز
هر رأی ما در حکم موجی بیکران است
یک مشت محکم بر دهان دشمنان است..
ما شیعیان حیدر کرار هستیم
آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم
هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَندهست
بر گردن گردنکشان، تیغی بُرَندهست
دنیا نگاهش بر حضور ماست آری
هر رأی در ایران جهانآراست آری
ما فتح خرمشهرها در پیش داریم
تا سجده در بیتالمقدس بیقراریم
روح شهیدان ناظر آراست امروز
چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز
هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است
هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است
مرد و زن ما مرد میدانند امروز
«حُبُّ الوَطن» را قدر میدانند امروز..
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🌐 shereheyat.ir/node/5058
✅ @ShereHeyat
#فاطمیه
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹ادامۀ فریاد فاطمه🔹
این روزها میان شهیدان چه همهمهست
این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمهست
از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک
وقتی عَلم به دست علمدار علقمهست
تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست
اطراف خیمهگاه علی از چه همهمهست
فرعون هم مقابل موسی کسی نبود
جادوی سامری که فقط یک مجسّمهست
حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت
با اشعری بگو که زمان محاکمهست
فریاد فاطمهست که پیچیده در جهان
مقصود اگر علیست شهادت مقدمهست
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3551
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل_پیوسته
🔹چهل بهار🔹
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
به استعاره تن نمیدهد صلابتت که تو
فقط شبیه خویش، بیمثال ایستادهای
چه با شکوه ایستادنیست ایستادنت!
که در هجوم زخم، بیملال ایستادهای!
ذلیل مردگان چه خوابهای نحس و شوم که...
برای تو... ولی تو لا یزال ایستادهای!
ز پا نشستنت خیال خام هر مُعَبّریست
چرا که تو فراتر از خیال ایستادهای
همیشه تکیه کردهای به تیغ غیرتت وطن!
که سالهای سال در جدال ایستادهای
و ایستادهای و استوار ایستادهایم
میان صحنهایم و پای کار ایستادهایم
وطن! اگر مقابلت جهان بایستد چه باک!
به خون خود قسم که جاننثار ایستادهایم
که هر چه میکشیم از کنار ایستادههاست
و گرنه ما که بر سر قرار ایستادهایم
گذاشتیم زیر پا غرور غرب و شرق را
که روی قلههای اقتدار ایستادهایم
شکوفهباریات دوانده ریشه در رگان ما
به کوری خزان، چهل بهار ایستادهایم
که صبح دولتت هنوز مانده جلوه کردنش
به شوق دیدنش به انتظار ایستادهایم
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/3547
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹میرسیم آخر...🔹
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی
این سفر همرَهِ تاریخ به جا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغِ دل سیر زِ هر دام رها میماند
میرسیم آخر و افسانهٔ واماندنِ ما
همچو داغی به دلِ حادثهها میماند
بیصداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش
نعرهٔ ماست که در گوشِ شما میماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما
مرد، تا مرگِ ستم، مرگِ بلا میماند
📝 #محمدعلی_بهمنی
🌐 shereheyat.ir/node/1142
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#رباعی
🔹تا صبح ظهور🔹
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهراییست
یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
در اوج صلابت است این پرچم پاک
دور است نگاه اجنبی از این خاک
هیهات که تن به ترس و ذلت بدهیم
یاران حسین را ز تحریم چه باک؟
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم
تا نام حسین بر لب مردم ماست
در معرکهها شکست دشمن پیداست
معنای بلند لعن بر شمر و یزید
«امروز شعار مرگ بر آمریکاست»
گفتند بترسید که صد بیم آمد
تسلیم شوید چون که تحریم آمد
تا کور شود دشمن دون، ما فردا
پر شورتر از همیشه خواهیم آمد
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/3548
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شعر_ملی_میهنی
#قصیدهواره
🔹جهانهای تازه🔹
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
که ماییم و فتح جهانهای تازه
📝 #فاطمه_عارفنژاد
🌐shereheyat.ir/node/4997
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حماسه_نه_دی
#مثنوی
🔹از تبار سلمانیم🔹
ما همه از تبار سلمانیم
با علی ماندهایم و میمانیم
راه ما راه بولهبها نیست
شیوۀ عافیتطلبها نیست
راه ما دل به غیر بستن نیست
رسم این رودها، نشستن نیست
دل از این راه بر نمیداریم
به شهیدان قسم که بیداریم
ما به شوق بهار بالیدیم
در زمستان به چشم خود دیدیم:
نُه دِی مثل معجزه، رخ داد
فتنه را این قیام پاسخ داد
نُه دی عین آفتاب آمد
«اَینَ عَمّار؟» را جواب آمد
نُه دی رحمتی چو باران بود
آمد و گرد و خاک فتنه زدود..
لیک پایان کار، این هم نیست
فتنۀ آخرالزمان کم نیست
فتنهها آزمون ایماناند
آزمون عیار یاراناند
فتنه رنگین شدهست و ننگینتر
امتحانها شدهست سنگینتر
هر که مقهور نفس شد، فتنهست
هر که چرخید دور خود فتنهست..
هر که خود را ملاک حق پنداشت
گِرد خود گشت و بذر باطل کاشت
میبُرد از ولی و از مردم
میشود در توهم خود گم
سنگ بر شیشهها زدن، هنرش
تیشه بر ریشهها زدن، ثمرش
میکند آبروی خویش تباه
خدماتش به باد میرود، آه
آه از چرخش شگفت زمان
حال فعلیست هر زمان میزان
ای بسا انقلابی دیروز
که شد امید دشمنان امروز
ای بسا همرکاب پیغمبر
که کشیدهست تیغ بر حیدر
کاش ما عاقبت بهخیر شویم
وای اگر طلحه و زبیر شویم..
📝 #میلاد_عرفانپور
🌐 shereheyat.ir/node/933
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#غزل_پیوسته
🔹چهل بهار🔹
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
به استعاره تن نمیدهد صلابتت که تو
فقط شبیه خویش، بیمثال ایستادهای
چه با شکوه ایستادنیست ایستادنت!
که در هجوم زخم، بیملال ایستادهای!
ذلیل مردگان چه خوابهای نحس و شوم که...
برای تو... ولی تو لا یزال ایستادهای!
ز پا نشستنت خیال خام هر مُعَبّریست
چرا که تو فراتر از خیال ایستادهای
همیشه تکیه کردهای به تیغ غیرتت وطن!
که سالهای سال در جدال ایستادهای
و ایستادهای و استوار ایستادهایم
میان صحنهایم و پای کار ایستادهایم
وطن! اگر مقابلت جهان بایستد چه باک!
به خون خود قسم که جاننثار ایستادهایم
که هر چه میکشیم از کنار ایستادههاست
و گرنه ما که بر سر قرار ایستادهایم
گذاشتیم زیر پا غرور غرب و شرق را
که روی قلههای اقتدار ایستادهایم
شکوفه باریات دوانده ریشه در رگان ما
به کوری خزان، چهل بهار ایستادهایم
که صبح دولتت هنوز مانده جلوه کردنش
به شوق دیدنش به انتظار ایستادهایم
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/3547
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹الله اکبر🔹
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران
در آسمانها همنشین آفتاب است
«الله اکبر» ضامن پیروزی ماست
«الله اکبر» ضامن این انقلاب است
ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم
ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم
دلبستۀ عباسهای سرفرازیم
لبتشنگی در زادگاه ما ثواب است
کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست
بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست
کاخ سفید پادشاهان دروغین،
با مشت مردان و زنان ما خراب است
با قامت سرو شهیدان، استواریم
حتی زمستان هم که باشد در بهاریم
از دشمنی دشمنان ترسی نداریم
اینجا تمام نقشهها نقش بر آب است
اینجا تمام مشتها: «الله اکبر»
اینجا امید قلبها: فردای بهتر
این خانه آه مردمش بسیار گیراست
اینجا دعای مادرانش مستجاب است
📝 #وحیده_افضلی
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حاج_قاسم_سلیمانی
فرازی از یک #مثنوی
🔹آیۀ فتح🔹
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
آیۀ فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادۀ پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوۀ «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسمالله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسمالله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری...آه
سر هر دار خدایا سر سرداری...آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّۀ ماست
این نه عهدیست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد، ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد..
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیله دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکۀ جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ..
گره کار وطن غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یار است به روی شهدا تابیدهست..
قدس ای قبلۀ اول! خط پایانی تو
مقصد قافلۀ هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر بسمالله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسمالله!
📝 #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/5440
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حماسه_نه_دی
#مثنوی
🔹از تبار سلمانیم🔹
ما همه از تبار سلمانیم
با علی ماندهایم و میمانیم
راه ما راه بولهبها نیست
شیوۀ عافیتطلبها نیست
راه ما دل به غیر بستن نیست
رسم این رودها، نشستن نیست
دل از این راه بر نمیداریم
به شهیدان قسم که بیداریم
ما به شوق بهار بالیدیم
در زمستان به چشم خود دیدیم:
نُه دِی مثل معجزه، رخ داد
فتنه را این قیام پاسخ داد
نُه دی عین آفتاب آمد
«اَینَ عَمّار؟» را جواب آمد
نُه دی رحمتی چو باران بود
آمد و گرد و خاک فتنه زدود..
لیک پایان کار، این هم نیست
فتنۀ آخرالزمان کم نیست
فتنهها آزمون ایماناند
آزمون عیار یاراناند
فتنه رنگین شدهست و ننگینتر
امتحانها شدهست سنگینتر
هر که مقهور نفس شد، فتنهست
هر که چرخید دور خود فتنهست..
هر که خود را ملاک حق پنداشت
گِرد خود گشت و بذر باطل کاشت
میبُرد از ولی و از مردم
میشود در توهم خود گم
سنگ بر شیشهها زدن، هنرش
تیشه بر ریشهها زدن، ثمرش
میکند آبروی خویش تباه
خدماتش به باد میرود، آه
آه از چرخش شگفت زمان
حال فعلیست هر زمان میزان..
ای بسا همرکاب پیغمبر
که کشیدهست تیغ بر حیدر
کاش ما عاقبت بهخیر شویم
وای اگر طلحه و زبیر شویم..
📝 #میلاد_عرفانپور
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/933
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شهدا
#غزل
🔹ادامۀ فریاد فاطمه🔹
این روزها میان شهیدان چه همهمهست
این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمهست
از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک
وقتی عَلم به دست علمدار علقمهست
تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست
اطراف خیمهگاه علی از چه همهمهست
فرعون هم مقابل موسی کسی نبود
جادوی سامری که فقط یک مجسّمهست
حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت
با اشعری بگو که زمان محاکمهست
فریاد فاطمهست که پیچیده در جهان
مقصود اگر علیست شهادت مقدمهست
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3551
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حاج_قاسم_سلیمانی
فرازی از یک #مثنوی
🔹آیۀ فتح🔹
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
آیۀ فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادۀ پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوۀ «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسمالله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسمالله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری...آه
سر هر دار خدایا سر سرداری...آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّۀ ماست
این نه عهدیست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد، ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد..
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیله دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکۀ جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ..
گره کار وطن غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یار است به روی شهدا تابیدهست..
قدس ای قبلۀ اول! خط پایانی تو
مقصد قافلۀ هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر بسمالله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسمالله!
📝 #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/5440
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹الله اکبر🔹
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران
در آسمانها همنشین آفتاب است
«الله اکبر» ضامن پیروزی ماست
«الله اکبر» ضامن این انقلاب است
ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم
ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم
دلبستۀ عباسهای سرفرازیم
لبتشنگی در زادگاه ما ثواب است
کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست
بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست
کاخ سفید پادشاهان دروغین،
با مشت مردان و زنان ما خراب است
با قامت سرو شهیدان، استواریم
حتی زمستان هم که باشد در بهاریم
از دشمنی دشمنان ترسی نداریم
اینجا تمام نقشهها نقش بر آب است
اینجا تمام مشتها: «الله اکبر»
اینجا امید قلبها: فردای بهتر
این خانه آه مردمش بسیار گیراست
اینجا دعای مادرانش مستجاب است
📝 #وحیده_افضلی
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#انتخابات
فرازی از یک #مثنوی
🔹حُبُّ الوَطن🔹
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
«حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران
لبریز ایمان است اقیانوس ایران
باید در این دوران، جهانی گام برداشت
در هر زمینه، آسمانی گام برداشت
در این ولایت آسمانها خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است..
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه، کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم آری
رودیم و در آغوش اروندیم آری
در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم
با اذن موسی از دل دریا گذشتیم
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم
تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم
«در خاطرم شد زنده ياد فاطميون»
جاى شهيدان حرم خالیست اكنون..
ما پاسداران حریم اهلبیتیم
در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم
ما اربعینیها سپاه قدس داریم
از کربلا آهنگ راه قدس داریم
آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است
تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است
ما رهرو راه شهیدانیم آری
ما بر سر این عهد میمانیم آری
ما همقسم با حاج قاسم ایستادیم
مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم
قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز
ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز
امروز مرز کفر با اسلام، شام است
یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است
ما وارثانِ فتح خیبر، بیقراریم
امروز عزم محو اسرائیل داریم
از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا
«جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا»..
وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم
جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم
تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز!
ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز»
هم لیلة القدر نظام است انتخابات
هم مطلع الفجر قیام است انتخابات
هر رأی ما امضای فرداهاست امروز
این قطرهها را شور دریاهاست امروز
هر رأی ما در حکم موجی بیکران است
یک مشت محکم بر دهان دشمنان است..
ما شیعیان حیدر کرار هستیم
آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم
هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَندهست
بر گردن گردنکشان، تیغی بُرَندهست
دنیا نگاهش بر حضور ماست آری
هر رأی در ایران جهانآراست آری
ما فتح خرمشهرها در پیش داریم
تا سجده در بیتالمقدس بیقراریم
روح شهیدان ناظر آراست امروز
چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز
هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است
هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است
مرد و زن ما مرد میدانند امروز
«حُبُّ الوَطن» را قدر میدانند امروز..
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🌐 shereheyat.ir/node/5058
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#انتخابات
#غزل
🔹میآییم🔹
به قطره قطرۀ باران قسم که دریاییم
به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم
بهار روی من و تو، حساب وا کرده
که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم
غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است
بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم
در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟
بلند شو که ببینند در بلنداییم
به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ
درون آینههای شکسته پیداییم
بگو به باد و به طوفان، که مؤمنیم به نوح
بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم
سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست
قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم
تمامی شهدا رأی رأی میآیند
سپاه نور میآید، که گفته تنهاییم؟
به ردّ پای شهیدان قسم که تا خورشید
برای روشنی سرنوشت میآییم
📝 #عاطفه_جوشقانیان
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹به یاد این همه شهید🔹
بگو که وارث شکوه نخلهای بیسری
نشان بده که از تبار لالههای پرپری
نشان بده که از تمام صخرهها، صبورتر
نشان بده که از تمام قلّهها فراتری
اگر شب از هزار سو به قصد هجمه آمدهست
نشان بده تو بار نور را به شانه میبری
نشان بده که حرفهای پوچ و پر فریب را
هر آنقدَر گران؛ به یک پشیز هم نمیخری
به یاد «حاج قاسم» و «ابوعلی» و «صابری»
به یاد این همه شهید «کشوری» و «لشکری»
بایست مثل نخل در مصاف تندبادها
نشان بده که پای کار این نظام و رهبری
📝 #فائزه_زرافشان
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#شعر_ملی_میهنی
#قصیدهواره
🔹جهانهای تازه🔹
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
که ماییم و فتح جهانهای تازه
📝 #فاطمه_عارفنژاد
🌐shereheyat.ir/node/4997
✅ @ShereHeyat