#امام_علی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹حدیث غم🔹
یک قدم میروی و ماه فرو میریزد
اشکی از چشم تو گهگاه فرو میریزد
کوفه پر میشود از آه غریبانهٔ تو
بار غمهای جهان ریخته بر شانهٔ تو
بغض تلخیست که در راه گلویت مانده
زخم شمشیر خودی بر سر و رویت مانده
سینهات از غم این قوم به تنگ آمده است
یار دیروز تو با آتش جنگ آمده است
اهل دوزخ شده، مشتاق عذاباند همه
خطبه میخوانی و در عالم خواباند همه
در تن باد وزیدند و غبار آوردند
نخلهاشان رطب تلخ به بار آوردند
نارفیقان شب نیزه و تیرند همه
پشت هر توطئه یک گوشه امیرند همه
چشمها دوخته این شهر به انگشتریات
در رکوعی و حریصانه فقیرند همه!
دست برداشته از دین محمد، قومی
که به دنیای فریبنده اسیرند همه
رسم دیرینهٔ این بادیه بیعتشکنیست
گرچه «لبیک علی» گوی غدیرند همه!
امشب انگار جهان را به غم آمیختهاند
حال هر روز تو را در تن شب ریختهاند
ماه انگار که از راز دلت با خبر است
آسمان پیش تو از خاک سرافکندهتر است
کوفه ماندهست و شب تلخ شکیبایی تو
کوفه ماندهست و حدیثِ غم و تنهایی تو
یک طرف تیر و کمان دیده به این سو دارند
یک طرف خاطرهها دست به پهلو دارند
میروی بلکه دعایت به اجابت برسد
میروی تا به تو هم نوبت دعوت برسد
میروی و سر هر کوچه یتیمان جمعاند
در قنوتاند که: «یارب به سلامت برسد!»
سرور هر دو جهانی و زمین جای تو نیست
هر که باید به طریقی به عدالت برسد
آه از این شعر که در وصف تو حیران مانده
آه از این شعر زمانی که به این خط برسد-
اقتدا کرده سر تیغ به قد قامت تو
خنجری آمده شاید به شهادت برسد!
📝 #زهرا_شعبانی
🌐 shereheyat.ir/node/1458
✅ @ShereHeyat