آن نور همیشه منجلی فاطمه است
سرّ ابدی و ازلی فاطمه است
آن گل که به آفاق دهد بوی بهشت
زهرای محمد و علی، فاطمه است
📝 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹لیلةالقدر نبی🔹
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟
قدرش بوَد امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک، فردا زهرا
خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود،
عالم چو الفبا شد و معنا، زهرا
طاها و علی دو بیکران دریایند
وآن برزخ ما بین دو دریا، زهرا
بر تخت جلال از همه والاتر
بر مسند افتخار، یکتا زهرا
در آل کسا محور شخصیّتهاست
مابین اَب و بَعل و بنیها، زهرا
او سرّ خدا و لیلةالقدر نبیست
خِیر دو سرا درخت طوبی، زهرا
سرسلسلۀ نسل پیمبر، کوثر
سرچشمۀ نور چشم طاها، زهرا
تنها نه همین مادر سبطین است او
فرمود نبی: اُمّ ابیها، زهرا!
هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
کافیست برای شیعه، تنها زهرا
حیف است «حسانا» که در آتش سوزد
آن شیعه که ورد اوست: زهرا، زهرا
📝 #حبیب_چایچیان
🌐 shereheyat.ir/node/156
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مثنوی
🔹بهشت قُرب احمد🔹
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!
لیلةالقدر محمد، فاطمه!
ای خدا مشتاقِ یارب یاربت
ای سلام انبیا بر زینبت
عالم خاکی، محیط غربتت
آفرینش، گشته گم در تربتت
کاروانِ دل، روان در کوی تو
قبلۀ جان محمد، روی تو
مشعل شبهای احیای علی
نقش لبخندت مسیحای علی
خلق عالم، سائل و روزیخورت
لیف خرما وصلههای چادرت
ای سه شب بیقوت و، از قوت تو سیر
هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر
وحی، بی ایثار تو کامل نشد
هل اتی، بینان تو نازل نشد
آن که خاک مقدمش جان همه...
گفت: جان من، فدای فاطمه!
ای که در تصویر انسان زیستی
کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟
فوق هر تعریف و هر تفسیر هم
پاکتر از آیۀ تطهیر هم
ای سجود آورده بر پای تو سر
ای خدا هم از نمازت مفتخر
مرتضی را محو صحبت کردهای
غرق در دریای حیرت کردهای
مدح تو کی با سخن کامل شود
وحی باید بر قلم نازل شود
آسمانیها مسلمان تواند
بندۀ مقداد و سلمان تواند
آنچه هست و نیست فیض عام توست
خوشترین ذکر امامان، نام توست
از نبی تا حضرت مهدی، همه
ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه
ای گدا با کوه غم، خرسندِ تو
حلِّ صد مشکل ز گردنبندِ تو..
شمع جمع اهل محشر چهر توست
مُهر هر پرونده مُهر مِهر توست
جز تولای تو دستآویز نیست
بی تو رستاخیز، رستاخیز نیست
دستگیر خلق در محشر تویی
منجی و بخشنده و داور تویی
محشر از فیض تو گلباران شود
عفو، مشتاق گنهکاران شود
صحنۀ محشر همه پابست توست
اختیار نار و جنت دست توست
مِهر تو روز قیامت هستِ ماست
ریشههای چادرت در دست ماست
روز محشر کار ما با فاطمهست
نقش پیشانی ما یا فاطمهست
بیکسیم و جز تو ما را نیست کس
روز وانفسا تو را داریم و بس
از کرامت بر جبین ما همه
ثبت کن «هذا محبُ الفاطمه»...
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/163
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیده
🔹تبسم کوثر🔹
صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد
یعنی برات وصل به امضا رسیده است
بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان
ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است
عطر گل محمدی از مکه میوزد
فصل گل و تبسم گلها رسیده است
تا آنکه غرق نور شود آسمان وحی
ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است
آمد ندا:«فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما
محبوب ما! حبیبۀ دلها رسیده است
بر دفتر تبسم کوثر نوشتهاند
آیینۀ تجسّم طاها رسیده است
قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد
امشب کلید حلّ معما رسیده است
امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت:
مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است
مرضیهای که سورۀ انسان مدیح اوست
انسیهای به جلوۀ حورا رسیده است
هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام
از پرتو ولایت زهرا رسیده است
یعنی که آدم صفیالله از این طریق
کمکم به علمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است
از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است،
فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است
تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را
اشراق او به سینۀ سینا رسیده است...
زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر
نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است
زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت
آوازهاش به مسجدالاقصی رسیده است
زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد
پژواک او به عالم بالا رسیده است
زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست
در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است
زهرا که در مقام رضا، مجتبای او
تا بیکرانِ صبر و مُدارا رسیده است
زهرا که در مقام شهادت، حسین او
از کربلا به «لیلةالاسری» رسیده است
زهرا که در جبین درخشان زینبش
ایمان به رتبههای تجلّا رسیده است...
ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم
دریاست قطرهای که به دریا رسیده است...
تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست
عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است
ای دل، نظر به پنجرههای بقیع کن
پایان کار عشق به اینجا رسیده است...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/3594
✅ @ShereHeyat
او جان پیمبر است و جانش مولاست
نور حسن و حسین در او پیداست
هر پنج تن از دیدۀ دل چون نگری
زهرا زهرا زهرا زهرا زهراست
📝 #محمدحسین_ملکیان
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹چراغ گل🔹
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
ز چشم گرم تو خورشید، نور میگیرد
چو مِهرِ روی تو بر شام تار میریزد
به زیر پای تو، ای یاس گلشن یاسین
نسیم عشق، گل انتظار میریزد
چو عطر آمدنت را به سینه میکارند،
ز روی آینۀ دل، غبار میریزد
به باغ، حضرت گل دست و روی میشوید
چو طرح یاد تو در جویبار میریزد
نگاه عاطفه از بس به انتظار نشست
ز دست هر مژهاش آبشار میریزد
چراغ گل به شبستان باغ میتابد
چو اشک شوق تو، بر لالهزار میریزد
تو سر رسیدی و از شوق، گیسوان درخت
به روی آینۀ چشمهسار میریزد
شمیم نام تو وقتی سفر کند با باد
گلاب از نفس روزگار میریزد
📝 #غلامرضا_شکوهی
🌐 shereheyat.ir/node/3595
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹امّ ابیها🔹
شعرم به مدح حضرت زهرا رسیده است
روی زمین به عالم بالا رسیده است
باغ و بهار میچکد از بیت بیت من
شعرم شکوفهوار به زهرا رسیده است...
میلاد دختر گل و ریحان و روشنیست
شعری شریف و شاد و شکوفا رسیده است..
هستی، نجات یافتهٔ حُسن خلق توست
زیبایی و کمال به امضا رسیده است
حُسنت رسیده است به فریاد زندگی
خُلقت به داد مردم دنیا رسیده است
وقتی که مادر پدری، پیر اُمّتی!
شعرم به درک امّ ابیها رسیده است
📝 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🌐 shereheyat.ir/node/1312
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹مادر🔹
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید
📝 #مهدی_مردانی
🌐 shereheyat.ir/node/2053
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹شب قدر🔹
تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم،
کسی همرتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد
تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد...
«بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر»
که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد...
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشی این است
که هر کس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالاند در محشر، زبان ما
به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد...
📝 #سیدعلیرضا_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/3919
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹والعصر...🔹
یارب نرسد آفتی از باد خزانش
آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش
هربار که میخواستم از او بنویسم
دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش
در پردۀ ابهام، زبان شعرا سوخت
از بسکه ندیدند کران تا به کرانش
ناموس خدا بود که میخواست نبیند
اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش
میخواست که قدرش نشود بر همه معلوم
مانند شب قدر به ماه رمضانش
آن قدر عزیز است که از سوی خدا نیست
غیر از ملَک وحی کسی نامهرسانش
وقتی که به در میزند از شوق بلند است
از سینۀ جبریل صدای ضربانش
سرچشمهاش از مائدۀ «بَضعَةُ مِنّی»ست
خونی که دویدهست میان شریانش...
کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت
جایی که خدا سوره فرستاده به شانش...
این سورۀ مکّی مدنی، نبض رسول است
نَفسیست که مانند نَفَس بسته به جانش
زهرا مَلَکی بود که نازل شد و برگشت
بیهوده در این خاک نگیرید نشانش...
والعصر... که فرزند همین فاطمه، مهدیست
ما منتظرانیم، خدایا برسانش
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/1940
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹روضۀ رضوان🔹
یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصل «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر هم نشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🌐 shereheyat.ir/node/3590
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹سورۀ انسان🔹
عطر بهار از جانب دالان میآید
دارد صدای خنده از گلدان میآید
این کوچهها را آب و جارو کرده باران
این اولین روزیست که مهمان میآید
این اولین روز است؛ افطار خودت را
دادی به مسکینی که سرگردان میآید
حالا دوباره بوی نان پیچیده اما
دارد یتیمی خسته و نالان میآید
مثل گلوبندت اسیری را رها کن
وقتی که دارد بی سر و سامان میآید
ما هم اسیریم و یتیم و مستمندیم
ما مردهایم از عطر نامت جان میآید
از برکت نانی که بخشیدی، همیشه
بر خاک گندمزارمان باران میآید
شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو
نور تو از هر گوشۀ ایران میآید
وصف شما کِی در کلام آدمیزاد...؟
مدح شما در سورۀ انسان میآید
📝 #عاطفه_جوشقانیان
🌐 shereheyat.ir/node/4414
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹مقام زن🔹
امشب از آسمان به سوی زمین
دختری قصد آمدن دارد
مادری از سحرگه دیشب
دامنش بوی یاسمن دارد
تا که از راه میرسد، احمد
رکعتی عاشقانه میخواند
عطر یاس سپید میپیچد
غنچهای میلِ گُل شدن دارد
بوسهای میزند به پیشانی
بوسهای میزند به دستانش
ای خدیجه! بیا ببین زهرا
چشمهایی شبیه من دارد
دخترم کوثر است، کوثر پاک
چشمهای از بهشت در دل خاک
دخترم گرچه آمده به زمین
رختی از آسمان به تن دارد..
گفت با همسرش به آرامی:
دخترت مادر همه هستیست
دخترت نسبت شگفتی با
عطر گلهای نسترن دارد
دخترت را حسین فرزند است
که جهانی به جان او بند است
دو ستاره که زینت پدرند
و یکی ماه چون حسن دارد
هیچکس در جهان نخواهد بود
همردیف و رقیب با زهرا
قلّهای مرتفعتر از افلاک
فاطمه در مقام زن دارد
📝 #وحیده_افضلی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹روز مادر🔹
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
وصف تو درک «لیلة القدر» است
فهم ما از تبار «ما ادراک»
کوثری، بیکرانه دریایی
ما و ظرف حقیر این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با صلوات
آیه در آیه وصف تو جاریست
«فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر»
در دل «انما یرید الله...»
در «فصل لربک و انحر»
از بهشت آمدی به هیئت نور
عطر سیبت وزید در هستی
تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه
تو بهشت دل پدر هستی
پدر و مادرم فدای شما
مادری کردهای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسههای پدر
از بهشت آمدی و روشن شد
سرنوشت دل علی با تو
بیتو کم بود در تمام جهان
نیمۀ دیگرش ولی با تو...
وصف ذات تو و صفات علی
وصف آیینه است و آیینه
غربت و خندۀ تو و دل او
قصۀ گرد و دست و آیینه
خانه میشد بهشتی از احساس
با گل افشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل میزد
بوسه بر دست خانهداری تو
خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی، محبت، پُر
داشتی، ای کلیددار بهشت
پینه بر دست، وصله بر چادر
از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورۀ بهشتی را
مصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سورههایی که مینوشتی را
نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوهای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله
روز مادر شده دلم با شوق
پر زده در هوای تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا
منم و خاک پای تو مادر
آرزو دارم این که بنشینم
لحظهای در جوار تو اما...
آرزو دارم این که بگذارم
شاخه گل بر مزار تو اما...
آه در حسرت زیارت تو
دل ما آشنای دلتنگیست
حرم دختر کریمۀ تو
شاهد لحظههای دلتنگیست
روز مادر شده به محضر تو
آمدم پا به پای این کلمات
هدیۀ من برای تو اشک است
هدیۀ من برای تو صلوات
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/167
✅ @ShereHeyat
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
ای باغ! گل یاس اگر میخواهی
بر حضرت زهرا صلواتی بفرست
📝 #رضا_حاجحسینی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹قرة العین نبی🔹
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
بشر از لطف خداوند مکدّر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشک لالایی بیواژۀ مادرها بود
گورِ بیفاتحه گهوارۀ دخترها بود
ناگهان یک نفر این غائله را بر هم زد
«عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
آنکه بر شانۀ خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شَرفِ هر دو جهان فاطمه تشریف آورد
سَیِّده، مُحتَرَمه، مُمتَحَنه، حَنّانه
حانیه، عالِمه، اُم النُّجَباء، ریحانه
عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت
و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت
شهر با آمدنش عاطفه را باور کرد
زن به شکرانۀ او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیر کثیرش به دو عالم برسد
تا عقیقِ شرفُ الشمس به خاتم برسد
مادرانه به طرفداری احمد برخاست
تا ابوجهل سَرِ عقل بیاید برخاست
جلوهای کرد و دلیل زهق الباطل شد
و از آن نور سه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پر از واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
بنویسید که معصومۀ عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوّت زهراست
دختری که لقب اُم اَبیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر وَاعتصموا میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورۀ دَهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد دَهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوۀ او سورۀ انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز در خانۀ زهرا همه درها بستهست
زُهد با دیدن او حسِّ تفاخر دارد
قُرة العین نبی وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دو عالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود، ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب فقیران میپخت
بارها خادمهاش گفت: به لطفت شادم
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آیینۀ پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که به جز حق به کسی راغب نیست
اَحدی کفو علی بن ابیطالب نیست
عشق باید که پس از این سخن آغاز کند
مرتضی در بزند فاطمه در باز کند
آفتاب از افق خانهشان سر میزد
هر زمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود چه خیرُالعملی
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی
وقت آن شد بنویسید که حجت، زهراست
سند محکم اثبات ولایت زهراست
اولین شیعۀ بیتابِ علی، زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود برمیگشت
باز هم فاطمه دور سر حیدر میگشت..
📝 #مجید_تال
🌐 shereheyat.ir/node/3597
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹شکوه لیلةالقدر🔹
هوای تازهای از عرش سرشار از وزیدن بود
و چشم «هَل اَتی» از نورِ «اَعطَیناک» روشن بود
نگو جای زنی در خانۀ لولاک خالی بود
که جای آینه در پهنۀ ادراک خالی بود
عروس خانۀ نهجالبلاغه، مادر حکمت
بهشتِ رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کردهست طفل آفرینش را
همان که تربیت کردهست جمع اهل بینش را
همان نوری که میبخشید بر شبهای دنیا نور
همان صبحی که میتابید تا همسایههای دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیّةالحورا که بر انسان شرافت داد..
شکوه لیلةالقدر است و اُمُّالانبیا زهرا
چه گویم از مقاماتش، وَ ما اَدراکَ ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حیّ سبحانش
شهادت دستهگلهاییست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستورۀ معصومه، ناموس خدا بوده
تواضع شاخهای پُربار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانهداری را شرافت داد اینگونه
دهانِ روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش..
خلاصه، حُسنهای عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانۀ نور است و نورش حضرت زهراست..
📝 #رحمان_نوازنی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹طلوع آیۀ تطهیر🔹
شُکوه خلقت نوری او زبانزد شد
در آسمانِ علی زهرۀ محمد شد
قلم کشید به تقدیرِ شومِ باورها
عزیز قلب پدرها شدند دخترها...
زمین از آن تب ظلمت نجات پیدا کرد
طلوع آیۀ تطهیر را تماشا کرد
صفات قدسیه تقدیم پیشگاهش شد
پر فرشته به هر گام فرش راهش شد...
خرد به درک حضورش خیال خام کند
به احترام مقامش نبی قیام کند
قسم به «بضعة مِنّی»، قسم به «اَعطَینا»
فراتر از شب قدر است حرمت زهرا...
روایت است قیامت، قیامت زهراست
رضای حضرت حق در رضایت زهراست...
سوار ناقهای از نور میرسد مادر
به داد این دل رنجور میرسد مادر...
ثنای حضرت صدیقه کار هر کس نیست
در این حریم که هر واژهای مقدس نیست...
خدا کند که ببخشد بضاعت ما را
چگونه شرح دهد قطره، وصف دریا را
حبیبهایست که محبوبۀ خدا باشد
یگانهایست که همکفو مرتضی باشد...
ملیکه بود، ولی خانهای محقر داشت
نبود اهل تَجمُّل، به عشق باور داشت...
عفاف، سیرۀ او را به خط ناب نوشت
حجابِ فاطمه را برترین حجاب نوشت
اگر که فضۀ او خاک را طلا سازد
نگاه فاطمه از خاک، فضهها سازد
نداشت خواب خوش از غصههای همسایه
قنوت بسته چه شبها برای همسایه...
به مهر مادریاش تا ابد دلم گرم است
تنور خانۀ زهرا هنوز هم گرم است...
📝 #وحید_قاسمی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مثنوی
🔹مژدۀ روشنگر🔹
شب بود و تاریکی طنین انداخت در دشت
سرما خروشی سهمگین انداخت در دشت
شب بود اما اختری سوسو نمیزد
دست ترحُّم شانه بر گیسو نمیزد
آن شب صبوری در سرشت مادران بود
زنده به گوری سرنوشت دختران بود
ناگاه فجری مژدۀ روشنگر آورد
از خاوران نور محمد سر برآورد...
آن مرد دل را شور محشر گونهای داد
زن را کرامتهای دیگرگونهای داد
میگفت زن چون آسمانی بیکران است
آری بهشتی زیر پای مادران است
زیباترین فصل کتاب او تو بودی
والاترین زن در خطاب او تو بودی
ای نور تو شمع دلافروز پیمبر
مزد عبادات چهل روز پیمبر...
ای همنشان با چاه در انبوه دردش
ای همنشین ماه با گلهای زردش
با آن جلالت پای پر آماس؟ آری
دستان پینهبسته و دستاس؟ آری
بانو! چقدر این سادگی را دوست داری!
پیش از سفر آمادگی را دوست داری!
بانو چقدر از حسرت دیدار گفتن؟
وقت دعا «اَلجّار ثُمَّ الدّار» گفتن؟...
ای روزه از صبر سه روزت طاقتش طاق
ای سفرۀ افطار تو سرشار انفاق
از بس پی انفاقها لحظه شمردی
تا خانهات رخت عروسی را نبردی...
پلکی بزن اردیبهشتی تو باشیم
سلمان خرمای بهشتی تو باشیم
ای هُرم صحرای عطش غالب به جانت!
ای سختی شعب ابیطالب به جانت!...
بعد از پدر صبر جمیل آرامتان کرد؟
یا گفتگو با جبرئیل آرامتان کرد؟!
ما در مدینه عطر گلها را شنیدیم
اما نشانی از مزار تو ندیدیم...
ای خطبهات مهر دهان یاوهگوها
ای ندبهات بنیان کن بی چشم و روها
با خطبهات مرز امید و بیم بودی
آنجا تبر بر دوش ابراهیم بودی
گفتی: مبادا کافریها پا بگیرند
موسی نباشد سامریها پا بگیرند
نگذاشتی که بیشهها در گیر باشند
روباهها فکر شکار شیر باشند...
ای چشمهای که نبض هر دریا و رودی
از دامن خورشید ما تهمت زدودی
یعنی که گفتند ابتر است اما چنین نیست
انگشتر پیغمبر ما بینگین نیست
اکنون خدا را شکر بیکوثر نماندیم
این انقلاب ماست؛ ما ابتر نماندیم
بانو! جوانانت خط شب را شکستند
با راه فرزندت خمینی عهد بستند
لب تر کنی در معرکه جان میسپارند
ای هاجر! اسماعیلهایت بیقرارند!
بار دگر دل مژدهای روشنگر آورد
از خاوران نور محمد سر بر آورد
📝 #جواد_محمدزمانی
🌐 shereheyat.ir/node/2043
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹لیلة القدر🔹
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/4954
✅ @ShereHeyat
گفتی شب تیره ماه را گم نکنیم
در ظلمت، خیمهگاه را گم نکنیم
هرگاه که راه و چاه ناپیدا شد
مصباح شدی که راه را گم نکنیم
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
✅ @ShereHeyat
#عالم_مجاهد
#علامه_مصباح_یزدی
#مثنوی
🔹میدان شهادت🔹
عالم و فاضل و فرزانه و آزاداندیش
خالص و مخلص و شایسته و وارسته ز خویش
دژ مستحکم ایمان، دژ مستحکم دین
متفکّر، متکلّم، متخلّق به یقین
آنکه خوشصحبت و خوشسیرت و خوشغیرت بود
مَحرمِ راز محمدتقی بهجت بود
همهجا صحبت ایثار و دِماء شهداست
و دماء الشّهدا ذِیل مداد علماست
ای که تکریم تو تکریم همه خوبیها
ای تو در زمرۀ «لا نَعلمُ إلّا خَیرا»
دشمنان علی امروز وقیحاند همه
اشعث قِیس و زیاد بن ابیهاند همه
به مصاف آمدهای یکتنه با خنّاسان
دین به ابلیس فروشان و نمکنشناسان
در دل سفسطهبازان به شجاعت رفته
آیتاللهِ به میدان شهادت رفته
یار و غمخوار علی، میثم تمّار علی
أینَ عمّار علی نه، خود عمّار علی
مرد میدان گلاویز شدن با شُبَهات
نه فقط خمس و زکات و نه فقط صوم و صلات!
فقه و تفسیر و سکوت و سخنش درسآموز
مرد اسلام سیاست، یل اسلامِ بهروز
فیلسوف طرُق معرفت توحیدی
خوابْآشفتهکنِ فلسفۀ تقلیدی
اعتقادی که در اسلام پیِ سلطنت است
غلط اندر غلط اندر غلط اندر غلط است
آنکه کردهست میان حق و باطل اُتراق،
اعتدالش نتوان گفت؛ نفاق است نفاق
راه حق را غم پیدا و نهان بسیار است
طعنه و سرزنش و زخم زبان بسیار است
او که در دین خداوند، سر از پا نشناخت
راه را جز به تولّی و تبرّی نشناخت
مَسلکش راهگشا، معرفتش مفتاح است
فاش، علامه محمدتقی مصباح است
بانگ مردان غیور است اگر میشنوید
شیهۀ اسب ظهور است اگر میشنوید
راه اگر راه حسین است، خدا ما را بس
گرد و خاک سفر کربوبلا ما را بس
آنچه آرامش دلهاست مهیّاست هنوز
سایۀ چادر پُر وصلۀ زهراست هنوز
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/4959
✅ @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک عمر دلم غصۀ مولا خوردهست
تا حکم شهادت من امضا خوردهست
دانید چرا نشانی از دستم ماند؟
آن دست به خاک پای زهرا خوردهست
📝 #سیدرضا_مؤید
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قصیده
🔹خاتم سلیمانی🔹
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
کنون مُرکّب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر
به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم
دوباره پر شده از حرفهای دردآور
دوباره قصۀ تاریخ میشود تکرار
دوباره قصۀ احزاب، باز هم خیبر
دوباره آمدهاند آن قبیلۀ وحشی
که میدرید جگر از عموی پیغمبر
عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر
به هوش باش مبادا که سحرمان بکنند
عجوزههایِ هوس، مُطربانِ خُنیاگر
مباد اینکه بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحت دینِ مصطفی، کافر
چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر
به این خیال که مِرصاد تیر آخر بود
مباد اینکه بخوابیم گوشۀ سنگر
زمان زمانۀ بی دردی است، میبینی
که چشمها همه کورند و گوشها همه کر
هزار دفعه جهان شاهراه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر
خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سربلند میآیند یک به یک بیسر
اگر چه فصل خزان است، سبزپوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر
به دودمان سیاهی بگو که میباشند
تمام مردم ایران سپاه یک لشکر
به احترام کسی ایستادهایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور
نفس نفس همۀ عمر، مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه مالک اشتر
بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر
به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمیکنم باور
چگونه است که ما کشته دادهایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر؟
چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر؟
چه رفتنیست که پایان اوست بسم الله
چه آخریست که آغاز میشود از سر
جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر
شکوهِ عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع، انگشتر
نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیۀ این قصیده شد، حیدر
میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر
فقط نه پایۀ مسجد که عرش میلرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر
یهودیانِ مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشنتر
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیتِ حُسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/4425
✅ @ShereHeyat
#سردار_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#غزل
🔹آخرین لبخند🔹
در نگاهت دیدهایم این وصف بیمانند را
پاکی الوند را، بیباکی اروند را
در شب خوف و خطر اعجاز تکبیرت شکست
هم سکوت شهر را، هم میلههای بند را
نقش سرخ سربلندی مانده بر پیشانیات
بیگمان دست شهیدی بسته این سربند را
در قدمهای پدر شوری حماسی دیدهایم
حال میبینیم گام محکم فرزند را
آری از اسطوره میگویند در افسانهها
ما به چشم خویش دیدیم آنچه میگویند را
دید چشم آسمان روی لب پر خون تو
بین آغوش شهیدان آخرین لبخند را
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/5044
✅ @ShereHeyat