eitaa logo
شعر هیأت | نوحه و سرود
5.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
3 ویدیو
3 فایل
🚩 دسترسی سریع به مجموعه نوحه‌ها و سرودهای تولید شده در پایگاه «شعر هیأت» 🌐 shereheyat.ir/poetry/nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
شور؛ سلام ما به تو.mp3
1.76M
علیهاالسلام 🔹سلام ما به تو🔹 سلام ما به تو که بی‌همتایی فاطمه‌ای، انسیة الحورایی ماه منیر جنت الاعلایی زهرایی، زهرایی طاهره، مُطَهَّره، صدّیقه، معصومه حانیه، محدَّثه، مهدیّه، مظلومه «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام ما به تو که بی‌همتایی کوثر و قدر و مریمِ طاهایی عالمه‌ای، فاضله‌ای، عَذرایی زهرایی، زهرایی راضیه، مرضیّه، مبارَکه، مستوره عابده، معلِّمه، مُکَرَّمه، منصوره «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا» شاعر و نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹ثنای قرآن🔹 سلامِ آدم سلامِ حوّا سلامِ مریم سلامِ عیسی سلامِ یاسین سلامِ طاها به جسم زهرا به جان زهرا.. ضلالت از ما هدایت از او توسّل از ما عنایت از او اطاعت از ما ولایت از او ولایت از او اطاعت از ما خدا به قرآن کند ثنایش رسول خیزد به پیش پایش علی به حُسن خدانمایش جمال حق را کند تماشا فلک به کویش پناه دارد ملَک به سویش نگاه دارد دو آفتاب و دو ماه دارد دو عالم‌افروز و عالم‌آرا ائمّه حجّت برای امّت تو بر ائمّه هماره حجّت کنند از تو همه اطاعت چنان که از ذاتِ حق‌تعالی تو جان خود را به کف نهادی ز دست رفتی ز پا فتادی گه اوفتادی گه ایستادی رها نکردی امام خود را.. 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹دیر آمدم...🔹 دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌سوخت هیأت، میان «وای مادر» داشت می‌سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می‌سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹مادر هستی🔹 دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار داده‌ست تکیه مادر هستی به دیوار هر لحظه دردی تازه داغی تازه دارد در چشم خود غم‌های بی‌اندازه دارد مثل شبی تیره‌ست دنیای مقابل تنها هلالی مانده از آن ماه کامل گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی آهی به لب می‌آورد از درد آهی لبریز از درد است اما غرق احساس دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس آه این نسیم با محبت، مادرانه دستی کشیده بر سر و بر روی خانه شرمندۀ احساس او شد خانه‌داری با هر نفس آه از در و دیوار جاری :: شب، نیمه‌شب، خسته شکسته، مات، مبهوت دستی به سر می‌گیرد و دستی به تابوت از خانه بیرون می‌رود ناباورانه جان خودش را می‌برد بر روی شانه خورده گره با گرد غربت سرنوشتش در خاک پنهان می‌شود پنهان بهشتش «نفسی علی...» آه از دل پر درد او آه «یا لیتها...» آه از دل پر درد او آه :: این روزها دستی به سمت ذوالفقار است... 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹فصل غریبی🔹 ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آن که رفته و دیگر نیامده ای دل! حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟ «یَرضی» شنیده‌ای؟ «لِرضاها» شنیده‌ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟ «حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها» شنیده‌ای؟ «أمّن یُجیب» این همه مضطر نیامده یا لَلعَجَب، «فَصَلِّ لِرَبِّک» ولادتش واحیرتا «لِیُذهِبَ عَنکُم» شرافتش «طوبی لَهُم وَ حُسن مَآب» است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سرنیامده؟ زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز ادّعای «أنا الله» می‌کند صبحِ بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹اما نشد🔹 خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را، نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش وا شد، نمی‌گویم چطور این‌قدَر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هرچه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هرچه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هرچه گشتم، گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری آن قامت به‌جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹چراغ آه🔹 بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را از بس که دود آه من گردید سدّ راه من در کوچه‌های شهر خود گم کردم امشب راه را گفتم به شب زاری کنم، خون جگر جاری کنم صبح آمد و دادم ز کف این رشتۀ کوتاه را باید که اسرار درون از سینه‌ام ناید برون ورنه به آتش می‌کشم با ناله مهر و ماه را... رزم‌آوری آزاده‌ام اما ز پا افتاده‌ام زیرا که از کف داده‌ام دخت رسول‌الله را هر گه که با سوز درون از خانه می‌آیم برون چشمم شود دریای خون بینم چو آن درگاه را «میثم» اگر روشن دلی هشدار! کز راه علی دشمن به آگاهی برد یاران ناآگاه را 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹ماه مدینه🔹 دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم از یتیمان تو پنهان، در دل شب‌ها بگریم دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم دوست دارم چون که وارد می‌شوم در خانۀ تو سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم دوست دارم سر فرود آرم منِ بی‌کس به چاهی برکشم فریاد غربت، های‌های آنجا بگریم دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم.. 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹تو اُمّ اَبیهایی🔹 ای نور خداجویی در آینۀ جانت باز این دل شیدا شد مجنون و غزل‌خوانت... تو روح تولّایی، تو زهرۀ زهرایی تو اُمّ اَبیهایی، عالم همه حیرانت... اخلاص و یقین تنها با نام تو معنا شد ایثار شکوفا شد در پرتو ایمانت حق خوانده تو را کوثر در آیۀ اَعطَینا ای خیر کثیر تو گل‌های فراوانت هستی به سجود آمد جنت به وجود آمد وقتی که رسول‌الله زد بوسه به دستانت دستاس صبوری‌ها با دست تو می‌گردد هر چند که می‌چرخد افلاک به فرمانت در عشق و جهان‌سوزی، در معرفت‌آموزی شد جان و دل زینب آیینۀ عرفانت مَهریه تو آب است مِهر تو جهان‌تاب است ذرات جهان دارند سر در خط پیمانت شرح سعۀ صدری، معنای شب قدری ای گسترۀ هستی سجادۀ ایمانت ای خطبۀ تو سوزان، در مسجد پیغمبر آهنگ فدک دارد فریاد گل‌افشانت بر غربت و غم‌های مولای خداجویان پهلوی تو شد شاهد، بازوی تو بُرهانت گلبرگ شقایق‌ها تا رنگ شفق دارد یا انسیةالحورا! چشم من و احسانت... 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹صدای حق🔹 هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست تا همیشه «مثل زهرا پای حق می‌ایستیم» هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنین انقلاب بچه‌های فاطمه‌ست راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت ید مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدار علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشت در فدای فاطمه‌ست فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست 📝 @ShereHeyat_Nohe
شور؛ بِاَبی اَنتِ و اُمّی.mp3
1.05M
علیهاالسلام 🔹باَبی اَنتِ و اُمّی🔹 ای مهربانی هم، شرمندۀ مهرت، تا روز محشر از تو چه گویم من، وقتی که گفته از قدر تو کوثر بانوی جود و رحمتی تو شافع این اُمتی، صبح قیامت تو برتر از هر سوره‌ای مستوره و منصوره‌ای، جان‌ها فدایت تو که اسوه‌ای به عالم بالاتر از کمالی بِاَبی اَنتِ و اُمّی و نَفسی و مالی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وصف تو ناممکن، قدر تو ناپیدا، ای جان طاها ای سورۀ کوثر، ای هستی حیدر، اُم ابیها با گردش دستاس تو جاری‌ست رزق نُه فلک، از خانۀ تو با شوق عطر یاس تو شد کعبۀ حور و ملک، کاشانۀ تو شده مَهر تو دو عالم، تو مِهر بی‌زوالی بِاَبی اَنتِ و اُمّی و نَفسی و مالی شاعر: نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe
سرود؛ هدیۀ روز مادر.mp3
2.34M
علیهاالسلام 🔹هدیهٔ روز مادر🔹 وقتی تو خشنودی خدای تو خشنوده که رضای تو همون رضایت معبوده علت خلق جهان خندهٔ تو بوده بس‌که محبوبه برا تو خوندن قرآن شدی آیینهٔ هل أتی علی الإنسان مدحتو داره می‌خونه حضرت منّان تُو خود قرآن با تو لحظه‌ها چه معطره ذکر رو لبا قدر و کوثره آخه هدیهٔ روز مادره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی که می‌شینه رو لبای تو خنده صورت پیمبرم پره گل لبخنده دل به لبخند پر از مهر تو می‌بنده تو برا پیمبری عزیزترین دختر توی دنیا نیست برات هیچی از این بهتر که نگاه کنی به روی ماه پیغمبر مادر ای مادر دیدنش شده آرزوی ما آقایی که هست عین مصطفی میاد از سفر مهدی شما ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی تو خوشحالی با تو علی خوشحاله مثه اهل آسمون داره به تو می‌باله لحظهٔ شادی تو احسن الأحواله برای تقسیم کار، خدمت پیغمبر رفتید و شد خونه‌داری قسمتت مادر خوشحالی از این‌که باشی بهترین همسر یاور حیدر تویی هستیِ مرتضی علی شاده قلب تو وقتی با علی همه می‌گیریم دمِ یا علی شاعر: نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe