یکی بود یکی نبودسالهای پیش کشور خوب ما ایران یه شاهی داشت که خیلی زور گو و خودخواه بود اون فقط به فکر خودش و خواسته های خودش بود.
کلی پول و زمین و ثروت به زور از مردم گرفته بود و آن هارا مال خودش کرده بود.ولی مردم بیچاره چیزی از خودشون نداشتند و خیلی سختی می کشیدند .
مردم تا اعتراضی به شاه و نیروهای شاه می کردند دستگیر میشدند .
ماموران شاه آنها را شکنجه میدادند . حتی گاهی کشته میشدند و اجازه اعتراض نداشتند.
تا اینکه امام خمینی به مردم یاد دادند که چطور در مقابل زور و زورگو بایستند .
و همه با کمک هم و با اتحاد توانستندکاری کنند که شاه ظالم از کشور فرار کند و برای همیشه برود. و اینطوری شد که انقلاب ما پیروز شد و حالا ما کشوری سربلند و آباد و آزاد داریم و باید قدرش را بد انیم و با تلاش و پشتکار آینده کشورمان را بسازیم.
#باران
#قصهانقلاب
یه دختر با ایمان
که نازه و نمونه
وقتی که نه ساله شد
باید چیا بدونه؟
کیا بهش محرمن
کیا میشن نامحرم
باید یه دختر خوب
اینو بفهمه کم کم
حالا شدی نه ساله
خداتو رو دوست داره
باید این رو بدونی
حجاب مثل بهاره
یادت باشه عزیزم
دایی عمو عمه ها
خاله ها و داداش جون
محرم میشن به شما
پسرهای عمو جون
یا پسر همسایه
پسرهای عمه جون
حتی پسر خاله
به تو میشن نامحرم
باید بپوشی حجاب
روسری و چادر و
واسه ی پاهاجوراب
وقتی که میگن اذان
تو مسجد محله
باید وضو بگیری
بایستی رو به قبله
چادرت و سرت کن
باید بخونی نماز
رازو نیاز و دعا
برو بکن تو آغاز
حالا دیگه تو هستی
درست مثل فرشته
پاکی و ناز و خانم
جای تو تو بهشته
#باران
#شعرکودک
زهرا کوچولو
تو شب میلاد
یه برگه برداشت
با چندتا مداد
آسمون کشید
چندتا پرنده
خورشید زردش
داره میخنده
اون پایین کشید
یه دختر ناز
که اروم میخوند
زیر لب آواز
تو دستش کشید
هدیه ای زیبا
رنگش آبی بود
مثل یه دریا
کنار دختر
مادری کشید
مامان خوبش
اروم میخندید
از این نقاشی
زهرا شد خندان
زود دوید و رفت
اون پیش مامان
دست مامان و
بوسید زهرا
گفت دوستت دارم
مامان هزارتا
#باران
#شعرکودک
تبریک عرض میکنم عیدزیبا رو خدمت همه بزرگواران و اساتید گرانقدر و تبریک ویژه خدمت بانوان عزیز🌹
پیامبره ما
بوده مهربون
دوسش دارم من
از دل و از جون
آورده ایشون
برامون اسلام
میخوام که من هم
بدونم احکام
قرآن کتاب
پیامبر ماست
هدایت گره
تمام دنیاست
اسم پیامبر
بوده محمد
لقب ایشون
هم بوده احمد
#باران
میکنه سرفه
از صبح بابا
نمیتونه اون
بلندشه ازجا
میسوزه گلوش
میریزه اشکاش
خیلی غم دارم
تو دلم براش
باباجون دیروز
رفته بود بیرون
هواسرد بوده
باریده بارون
امروز تو خونه
ساکت می مونم
قدر بابا رو
هم خوب میدونم
باید که بشه
زودی خوب حالش
منم بی صدا
هستم کنارش
#باران
امروز دیدم
چیز عجیبی😮
راه میرفت روی
یه تکه سیبی🍏
فکر کردم اون هست
نقطه ای کوچک🤔
پا درآورده
شده وروجک🤭
نگاهش کردم
من با ذره بین🔍
اون هم رو به من
نگاه کرد همچین👀
مورچه کوچولو🐜
وقتی من رو دید
انگار تو دلش
قاه قاه میخندید😄
#باران
دلم چه تنگه
برای بابا
نه رفته سفر
نه دوره از ما
ولی همیشه
یه گوشی دستش
تو خونه هست و
پرشده وقتش
میگم بابایی
بیا کنارم
دل تنگتم من
خب دوستت دارم
میگه عزیزم
جایی نمیرم
ولی تو گروه
من یه مدیرم
کاشکی بیفته
گوشی بابا
روی زمین و
خراب شه حالا
#باران
من که یه غنچه هستم
غنچه ای ناز و زیبا
باید بمونم تو باغ
خوب و پاک و با صفا
اگر که خار نباشه
هرکسی از راه میاد
زودی منو می چینه
باغی نمیشه آباد
اگر که باغبونم
مواظبم نباشه
بذاره هر کی از راه
میرسه پیشم باشه
خراب میشن گلبرگام
زودی میشم پژمرده
خدا منو دوستامو
به باغبون سپرده
تو هم گلی عزیزم
یه دختر نازنین
باید حجاب بپوشی
هزار هزار افرین
وقتی که بر سر کنی
چادر و روسری تو
مثل گلا خانوم و
عزیزو سروری تو
الگوی ما حضرت
فاطمه ی زهرا بود
توی حجاب و عفت
بانوی بی همتا بود
حجاب و یادت نره
همیشه و هر کجا
اینجوری راضی میشه
خدای خوب و دانا
#باران
#شعرکودک_حجاب