eitaa logo
شعر و قصه کودک
399 دنبال‌کننده
204 عکس
16 ویدیو
15 فایل
امیدوارم از خوندن اشعار و قصه های کودکانه کانال هم کودکانتون و هم کودک درونتون لذت ببرید😊 @TapehayeRishen313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی وضو می‌گیرم می‌رم نماز می‌خونم رو به قبله می‌شینم انگار تو آسمونم حالا که خوندم نماز شدم مثل فرشته دوسم داره خدا جون تو قرآنش نوشته
داریم توی طبیعت حیوونای زیادی تو جنگل ، کوه وصحرا شهر و دشت و آبادی بعضی ها وحشی هستن روباه 🦊و شیر🦁 و پلنگ🐯 تو جنگل🌳 و تو بیشه🌲 حیوونای رنگارنگ بعضی ها اهلی هستن گوسفند🐑 و میش🐏 و بره شیطونن و بازیگوش می چرخن توی دره اسب 🦄و الاغ🐴 و شتر🐪 تو بیابون تو صحرا کار می‌کنن حسابی بار می‌برن به هرجا پرنده ها 🦅 با آواز گنجشک و سار و بلبل پر می‌زنن می‌خونن می رن رو شاخه‌ی گل ماهی های بامزه🐡 باهم شنا می کنن تو دریا🌊 و رودخونه سر و صدا می‌کنن آفریده برامون دنیای پاک و زیبا این همه زیبایی رو خدای خوب و دانا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کودک ۹ ساله فلسطینی تازه‌ترین قربانی رفتار وحشیانه نظامیان صهیونیست 🌹🌱 آه"ی ست در نگاهش و "بُغض"ی ست در گلو آری ست که خون گریه می کند 🌹🌱 @Farsna @bedaheh_110
اتل متل یه قصه قصه ی بی قراری قصه ی دوست خوبی که کرده پایداری قصه ی تلخ جنگه جنگ ظالم و مظلوم روی سر کشوری سایه ی دشمن شوم از اسراییل نامرد تا آمریکای خونخوار دست به هم دادن و اون هارو کردن آزار اما رهبر ما گفت اسرائیل نابود میشه حرف ایشون برامون یه حجته همیشه (۱) دنیا به ارث می رسه برای مستضعفین میشه یه روزی قدس هم جای امنی روو زمین امام زمون می رسه اسراییلو می کُشه موقع ظهور یار دل مظلوما خوشه(۲) ۱) ۲) ممنون از استاد عزیزم ❤️
قدم می زد کفشدوزک🐞 روی یه برگ کاهو☘ تکون می‌داد بالش و اروم می‌رفت به هرسو سوزن و نخ ندیدم تو دستای کوچیکش کفشای گل گلی مو اروم بردم نزدیکش بهش گفتم آهسته شنیدم که کفشدوزی کفشای گل گلی مو میشه برام بدوزی؟😍 جواب نداد به من اون دلم شکسته حالا😥 کفشدوزک خال خالی پر زد و رفت به هوا😕
خیلی چیزای جالب در همه جای دنیا وجود داره عزیزم خوب فکر بکن به اون ها برای دانش باید سوال کنی همیشه از پرسیدن ای گلم نترس چیزی نمیشه وقتی سوالی داری برو پیش یه دانا سوالت رو بپرسو بخواه بشه راهنما حضرت علی علیه السلام : إسأل تعلم سوال کن تا یاد بگیری
اتل متل نازنین ای ماه روی زمین من می‌کنم دعایی بلند بگو تو آمین با من بخون عزیزم خدا جونم خداجون لطفا امام ما رو همین روزا برسون منم میشم پروانه دور ایشون می گردم می گم برای فرج لحظه شماری کردم
وای که چه خوابی دیدم خواب یه رنگین کمون با شادی و با خنده سر می خوردم روی اون آفریده رنگاشو خالق این آسمون منم همیشه می‌گم دوستت دارم خداجون
امام محمد جواد(علیه السلام) امام نهم ما فرزند مولا رضا (علیه السلام) امروز اومد به دنیا بخشنده بود و آقا باهمه مهربون بود ایشون امام ماشد وقتی که نوجوون بود مزارشون کاظمین یه کمی دوره از ما ما شیعیان همیشه دوسش داریم یه دنیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاردستی بزرگ یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود . سه بره کوچولو بودند که با مادر و پدر مهربانشان زندگی می کردند . بابای بره ها مدتی بود که بیمار بود بچه ها از بیماری بابا خیلی ناراحت بودند . چون نمی‌توانستند به او نزدیک شوند و با او بازی کنند آخر مامان می گفت بیماری پدر واگیر دارد ؛ و بچه ها باید مراقب باشند . مامان گفته بود بچه ها هر روز چند بار باید دست هایشان را با آب و صابون بشویند . و اگر خواستند از جلوی در اتاق پدر که جلوی در ورودی بود عبور کنند ماسک به صورت بزنند . بابا مدام سرفه می کرد و بچه ها غصه می خوردند اما باید حرف مامان را گوش می دادند . تا اینکه یک روز مامان بزی بچه ها را صدا زد و گفت . :«شنگول منگول حبه انگور من دارم می رم بیرون از خونه برای خرید . بعضی از بز ها و بره های همسایه هم بیمار شدن پس نباید از خونه بیرون بیایید . به اتاق پدر هم نرید می تونید تلویزیون ببینید یا بازی کنید من زود برمیگردم . » مامان که رفت بچه ها کمی تلویزیون تماشا کردند . اما خیلی زود حوصله شان سر رفت . شنگول گفت:« بیایید بریم بیرون وسطی بازی کنیم . » منگول گفت:« نه مامان گفت نباید بیرون بریم . » حبه انگور گفت:« مامان که خونه نیست بابا هم که خوابه بیایید بریم . » شنگول دوان به اتاق رفت و توپش را آورد . اما منگول گفت:« اگر برید من به مامان می‌گم تازه وقتی برید و مریض بشید مامان متوجه می شه حرفش را گوش ندادید . من دلم نمی خواد مریض شم مگه یادتون رفته بابا چقدر مریضه من که دوست ندارم چند روز تو اتاق بمونم . » شنگول به فکر فرو رفت و گفت:« آره راست می گی . » حبه انگور گفت:« پس چه کار کنیم ؟» منگول گفت:« اسم فامیل چطور است ؟» حبه انگور با ناراحتی گفت :«من که نوشتن بلد نیستم . » همینطور که داشتند تصمیم می‌گرفتند تلویزیون طرز ساخت ماسک صورت را نشان می‌داد . منگول هیجان زده بالا و پایین پرید و گفت:« وای چه فکری‌کردم بیایید با هم از این ماسک ها درست کنیم . » شنگول و حبه انگور هم پذیرفتند و با خوشحالی مشغول ساخت کاردستی ماسک شدند . تا مادر از راه برسد بچه ها تعداد زیادی ماسک درست کرده بودند . مامان بزی که خسته از راه رسید و بچه ها را مشغول ساخت ماسک دید خیلی خوشحال شد . و گفت :«بچه ها من کل شهر رو گشتم اما ماسک پیدا نکردم . ما می‌تونیم از این ماسک‌ها به همسایه ها هم هدیه بدیم . و به سالم موندن دوستانمون کمک کنیم .» قصه مابه سر رسید کرونا به آخرش رسید .
گنجشک نشست روی فیل با شادی و با خنده گفت که شدم من بزرگ قوی وخیلی گنده درخت با خنده گفتش داری دو بال زیبا بزرگیت تو پروازه پر بزنی تا ابرا
قطره رو کرده خورشید بخار آب با زحمت تا برگرده رو زمین بشه بارون رحمت یادش میاد یه روزی قطره ای بود تو دریا شور شده بود حسابی باز بخار شد رفت هوا تا بشه شبنم روگل، قطره خدا خدا کرد یا برسه به خونه قطره خیلی دعا کرد قطره ازون بالاها اومد افتاد تو لجن می گفت چرا افتادم اینجا نبود جای من باز دوباره تلاش کرد تا بره تو آسمون قطره بشه بباره تبدیل بشه به بارون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز پدر رسیده چه شادم و چه خوشحال باید که من بگیرم هدیه ی خوبی امسال بدم اون و به بابا شادش کنم حسابی شاید براش بگیرم عطری،گلی،کتابی یا که برم ببوسم صورت مثل ماهش باید بشینم اینجا با شادی چشم به راهش یا بکشم نقاشی عکس گل و پرنده بدم اون و به بابا همراه عشق و خنده ولادت حضرت امیر علیه السلام و روز پدر بر همه بزرگواران مبارک🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه اینو می دونیم باید باشیم پاکیزه هرکی که باشه تمیز پیش همه عزیزه یادت باشه بشوری دستاتو خوب با صابون گوش کن همیشه هرجا به حرفای مامان جون قبل غذا بچه ها باید رعایت کنیم به تمیزی ما همه باید که عادت کنیم پیامبر خوب ما یاد داده این رو به ما نظافت از ایمانه یادت بمونه هرجا دور می کنه دردا رو رعایت نظافت دیگه مریض نمیشی هستی همیشه راحت 🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: النظافةمن الایمان
وقتی کسی یاد میده به تو درس و دانشی همیشه و هر کجا باید که شاکر باشی با احترام و ادب ازش باشی تو ممنون اگر که شد تو حتی جبران کن از دل و جون 🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: به کسی که از او دانش می آموزید احترام بگذارید.
بگو همیشه این رو مادر نگین خونه س دوسش داریم یه دنیا مهربونیش نمونه س بابا مثل ستاره یا ماه آسمونه بدو ببوس دستشون ای بچه ی نمونه 🌸وبالوالدین إحسانا و به پدر و مادر خود نیکی کنید
منم عزیزدردونه یه بچه ای تمیزم همیشه و هر کجا از بدی می گریزم من همیشه می پوشم لباس های تمیزی مامان تو گوشم می گه خیلی برام عزیزی 🌸و ثیابک فطهر و لباست را تمیز و پاکیزه نگه دار.