مادرانه.......
یا نورالنور
صدای در بساط چای هل حالا فراهم شد
نگاهی آشنا بر زخم های کهنه مرهم شد
به سمت در دویدم با قدم هایی پر از امید
نگاهم غرق در عکس پلاک روی پرچم شد
دوباره اشکی از سر شاخه ی چشمان من گل کرد
رسید و پاسخ امن یجیب چشم هایم شد
وجودم روی دست مردم این شهر میچرخید
و لالایی پر شوری که چون باران نم نم شد
چنان یادآوری کرد آیه ی الاجمیلا را
شمیم کربلا پیچید ودر قلبم محرم شد
خوشا روزی که مادر آب را پشت سرت می ریخت
و حالا قاب عکست تحفه ی خط مقدم شد
#مهساایمانی_ماه
#مادرانه
#شهید
https://eitaa.com/sheremoghavemat