#بزمدوتایی
تا سمـــاور وار قلبـــم آتش از عشق تو چید
شعــــر من در قوری احساس نابم دم کشید
باز باید استکان هــــــــای تمیـــــــز ذهن را
پر کنیم از طبع، زیر شاخـــه های لَخت بید
حجم قندان هـــــای خالی از خیالی شاد را
از غـزل پرکن تو و من هم از اشعاری سپید
سینه ی پر مهـــرمان شد سینی احساس ما
چشممان را می زند از صیقلش نوری شدید
خنـــــــده های ما صدایش می رود تا ابرها
برق شادی را ببین سمت زمــین با سر دوید
قـدر این جشن دوتایی زیـــــر باران را بدان
از کجــــا معلوم شاید آسمـــــان روزی تپید
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh