eitaa logo
شعرکده
818 دنبال‌کننده
865 عکس
91 ویدیو
5 فایل
اشعار #اســـمـــاعــیـــل‌عـــلــیـــخـــانـــی لینک جوین کانال؛ eitaa.com/joinchat/3939958806C313b4e7b3d خدایا قلم ما را در راه خودت روان کن اسماعیل علیخانی @Nabaled کپی با نام شاعر مجازست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥عشق یعنی.....🔥 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 عشق یعنی نیزه ای بر آن سری گشته سرخونین به حکم دلبری عشق یعنی تشنگی در شطِّ آب زندگی باننگ را دیدن سراب عشق یعنی زخمهای یک بدن از هزاری بیشتر ای وای من عشق یعنی سُمِّ اسبان سپاه پاره سازد پیکر خونین ماه عشق یعنی خون پیشانی روان چون که خورده سنگ کین ازدشمنان عشق یعنی مشتی از خون بدن در وضوی عشق بر صورت زدن عشق یعنی یک برادر بی دو دست مرگ او پشت برادر را شکست عشق یعنی در بیابان خواهری بی برادر گردد و بی سروری عشق یعنی بوسه بر زیر گلو چون وصیت کرده مادر بهر او عشق یعنی گریه صاحب زمان بر اسارت رفتنت ای عمه جان عشق یعنی اکبری احمد خصال اِرباً اِربا می شود بهر وصال عشق یعنی قاسم بی غش و غل بنگرد مرگ خود(اَحلیٰ مِن عسل) عشق یعنی اصغر و تیر عدو پاره گرداند تمام آن گلو عشق یعنی رَدِّ چوب خیزران برلب و دندان شاه این جهان عشق یعنی در قلوبی یک شرر تا ابد سردی نبیند مستمر عشق یعنی در ره پروردگار رفته سر باخاندان و هرچه یار عشق یعنی دیدن اینها همه لب ولی بایاد حق در زمزمه عشق یعنی کاف وها، یا،عین وصاد قصــه جانبــازی خیــر الــعباد عشق یعنی یک کلام آن هم حسین شمع حق،پروانه اش هم عالمِین 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ══════════════════ ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ══════════════════
یک بیت روضه؛🏴🏴🏴🏴 کــــربلا و کوچه کـــرده تا ابد😭 آب و آتش شرمسار اهل بیت😭 #یااباعبدالله #یازهرا #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ══════════════════
💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠 💠رو این زمیــــــن با آدمـــــاش 💠هرچی که هستی باش داداش 💠امـــا یــه چیـــز یـــادت باشه؛ 💠نیم کیلــو باش، حسینی باش ══════════════════ ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ══════════════════
💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠 💠رو این زمیــــــن با آدمـــــاش 💠هرچی که هستی باش داداش 💠امـــا یــه چیـــز یـــادت باشه؛ 💠نیم کیلــو باش، حسینی باش ══════════════════ ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ══════════════════
شعرکده
دین حق یک نفر مرتاض هندی هم زمــــــان با بهـــــایی شیخ ما در اصفهـــــــان پیش سلطان رفت و آنجا یافت جـا مدعی شد از خودش اعجـــــــــازها بر مثل می گفت هرکس پیش خـــود کرده پنهان از عدس یا از نخــــــود یا که چیز دیگـــر از ریز و درشت کرده پنهان در مـیــــان هردو مشت یا میـــــــان خانه اش یا در دکـــــان گنـــج مخفی دارد و مـــال نهــــــان من خبـــــر دارم از آن پنهـــان شده چـــــــــون برایم دیدنش آســـان شده علتش را هم به دینــــــش زد گـــره گفت می بینــــــم من از این پنجــره این توانایی چون آوردم به دست پس مـرام و مذهب و دینم حق است دینتــــــان امـــاّ از اول باطـــل است چون خـبرازغیب درآن مشکل است ادعـــــــــــایش کرد دربارامتحــــان دید می داند سر و ســـــــــــرّ جهـــان درتحیّــــــــــرشـــــــاه وهـم درباراو از تمـــــــــام ادعـــــــــا و کــــار او پس بهـــــــایی شیخ حـق احضار شد رهسپــــــــار درگــه و دربار شـــــد گفت سلطــان باید اینجـــا با دلـــیـــل دینتــــــان ثابت شـود او هم ذلـــیـــل تابدانــــــــم دینتـــــــان دین خـداست راه حق و راست دردســـت شماست حرفتــــان اینجـــــــا اگـــرثابت شود بعد از آن شکّ من از دل می رود حــــــــرفــــتان اما اگـر باشد خلاف دینتــان راه کـج است و حرف لاف من هم آن وقت این دکــــان دینتـان یاچنـینـش می کنـــــــم یـا کـه چنـان شیـــخ حق وقتی که این مطلب شنید دست را از جیب خود بیـرون کشیـد روبه آن مرتاض هنـــدی کرد وزود این چنیــن بر او دهانش را گشــــود چیـــــز پنهـــــانیست بیــن مشت من می توانـی نــــام آن را حــــدس زن ناگهــــان مـــــرتاض هندی ازشگفت لــــرزه بر اندام وبرجــــانش گرفت گفت می دانم که در دست تو چیست ازبهشت حق درونش قطعه ای است مــــانده ام یک قطعه ازخاک بهشت از کجـا آورده ای ای خوش سرشت گفت آری حـــــرف تو باشد درست دین من محکــم شد و دین تو سست بعد ازآن دست خــودش را باز کرد آنچــــه مخـفـــــی بود را ابراز کرد دیـــده شد در دست آن مرد خــــــدا مهــــــــر تربت از دیار کــــــــربلا ══════════════════ ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ══════════════════
می شوم بی سر در این پیکــــار اما می روم نامه هــــــا را می کنند انکــــــار اما می روم عشق می‌گوید که دلبر خواسته بی سر شوی عقل می گوید نکن این کار امــــــــا می روم بعد من در کـوفه و در شام بر اهــــــــل حرم می رسد سنـگ از در و دیوار امــــــا می روم تیـــــــــر در چشم ابوالفضل و گلوی اصغــرم می زنــد آن فــــــــاسد غدار امــــــا می روم مثل یک گل با هجومی سخت پرپر می‌ کنند اکبــــــــــرم را قوم بدکـــــردار امــا می روم تا بمـــــانـم دور از مکـــــــــر و بلای روزگــار خیــرخواهان می کنند اصـــــرار اما می روم شد مقـــــــدر تا ببارد بر ســـــرم در این سفر غصـــه ها و محنت بسیــــــــــار اما می روم هـرچه هم باشد برایم در مسیر وصل دوست راه عشق و عـــــــــاشقی دشوار اما می روم چون که دین باید بمـــاند پایدار و سرفــــراز راه حــق پر مانعست این بار امــــــا می روم ✒️@sherkadeh
قصه دارد کم‌کمک تا غصه‌ی سـر می رسد تا زمــان اسب‌رانی روی پیکــــــر می رسد با وجودت اکبــرت یا قاسمت بی سر نشد بعد تو این ماجرا حتی به اصغـر می رسد غیرتت دستان دشمن را به گردن بسته‌بود درغیابت دست نامحرم به معجر می رسد می‌روی و می‌شوی از ظلـــم‌ها راحت ولی سایه‌های جــاهلیت بار دیگـــــــر می رسد شیعه هـم باید بسوزد قـــرنها از بی کسی تا ببنید منتقــــــم از راه کی سـر می رسد 😭 ✍ ✒️@sherkadeh
قصه دارد کم‌کمک تا غصه‌ی سـر می رسد تا زمــان اسب‌رانی روی پیکــــــر می رسد با وجودت اکبــرت یا قاسمت بی سر نشد بعد تو این ماجرا حتی به اصغـر می رسد غیرتت دستان دشمن را به گردن بسته‌بود درغیابت دست نامحرم به معجر می رسد می‌روی و می‌شوی از ظلـــم‌ها راحت ولی سایه‌های جــاهلیت بار دیگـــــــر می رسد شیعه هـم باید بسوزد قـــرنها از بی کسی تا ببنید منتقــــــم از راه کی سـر می رسد 😭 ✍ ✒️@sherkadeh
عابد نمــــــــاز و روزه و ذکر و دعا را از هـول آتش پیش خود ره‌توشه دارد مـا ترس و شوق نار و جنت را نداریم تا کعبه‌ی ایمانمــــان شش گوشه دارد 🖤 ✍ ✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
عابد نمــــــــاز و روزه و ذکر و دعا را از هـول آتش پیش خود ره‌توشه دارد مـا ترس و شوق نار و جنت را نداریم تا کعبه‌ی ایمانمــــان شش گوشه دارد 🖤 ✍ ✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
قصه دارد کم‌کمک تا غصه‌ی سـر می رسد تا زمــان اسب‌رانی روی پیکــــــر می رسد با وجودت اکبــرت یا قاسمت بی سر نشد بعد تو این ماجرا حتی به اصغـر می رسد غیرتت دستان دشمن را به گردن بسته‌بود درغیابت دست نامحرم به معجر می رسد می‌روی و می‌شوی از ظلـــم‌ها راحت ولی سایه‌های جــاهلیت بار دیگـــــــر می رسد شیعه هـم باید بسوزد قـــرنها از بی کسی تا ببنید منتقــــــم از راه کی سـر می رسد 😭 ✍ ✒️@sherkadeh
شاه شاهان دست‌هایش‌را خودش بالا زده پاسپورتم را دوباره از کرم امضا زده زد شماره گوشه آن را رقیه‌جان او رو برایم باز هم در محضر بابا زده مرز ما و او هوایی هست و مامور اکبرش مهرهای رد شدن را نوگل لیلا زده می‌نشیند دل کنار سکوی عباس که_ از ادب درگاه خود را دور از آقا زده دور قبرش می رود رودی و از رسم ادب روی پیشانی خود اهلاََ وَ سهلا را زده ✒️@sherkadeh
دانه پاشیده‌ای و کفتر بامیم همه ناتمامیم اگر... با تو تمامیم همه بس که بار غمت ای جان جهان جانفرساست ما جوانیم ولی پیرغلامیم همه ✒️@sherkadeh
ارباب دلم! عنایتی درخور کن این کاسه فقر نوکرت را پر کن پرونده من که زیر دستت آمد امضا کن و شمر باطنم را حر کن ✒️@sherkadeh
از نملی ای مراد سلیمان! قبول کن بال ملخ به محضر سلطان قبول کن این نوکری که پای تو کردیم را به مهر ارباب ما! ببین و به احسان قبول کن ای سر که منبرت شده بالای نیزه‌ها ما را به حق نغمه قرآن قبول کن سرها فدای قامت سروت حسین جان این را از اهل کشور خوبان قبول کن سلمان نشد همیشه بمانیم پایتان از ما ولی به خاطر سلمان قبول کن جایی به غیر کعبه عشقت نمی رویم بی تو کج است قبله ایمان، قبول کن ✒️@sherkadeh
از سایه به کهکشانی از نور سلام با حال ادب، امید، با شور سلام حالاکه زیارت و حرم قسمت نیست از من به تو از فاصله‌ای دور سلام ✒️@sherkadeh
رفتیم که یار محتشم ثبت شویم از سینه‌زنان پای علم ثبت شویم دیدیم که دانه‌ی بهشتی دادند گفتیم کبوتر حرم ثبت شویم ✒️@sherkadeh
درون چشم هم‌سنگ فرات از غصه زمزم هست میان سینه‌ قدر راه شام و کربلا غم هست مصیبت بس‌که سنگین‌ست بر جانها و بی‌جان‌ها علم در عین رعنایی میان دسته‌ها خم هست ولی این غصه ها آمیخته با عشق یزدانی‌ست که در آن سختی و زیبایی مخصوص باهم هست بیاید هر کسی از فیض حج هربار جامانده حسین ابن علی کعبه وُ ذی الحجة محرم هست تمام خلق مهمان اند و نوع دعوتش عام است اگر دارد حبیب ابن مظاهر جای حر هم هست چنان دریای عباس‌اش شده از موج بخشش پر اگر دنیا و اخری را بخواهی پیش او کم هست همیشه با نگاه مست خود جان داده جمعی را مرید مرده زنده کردن‌اش عیسای مریم هست ✒️@sherkadeh