eitaa logo
شعرکده
869 دنبال‌کننده
873 عکس
92 ویدیو
6 فایل
اشعار #اســـمـــاعــیـــل‌عـــلــیـــخـــانـــی لینک جوین کانال؛ eitaa.com/joinchat/3939958806C313b4e7b3d خدایا قلم ما را در راه خودت روان کن اسماعیل علیخانی @Nabaled کپی با نام شاعر مجازست
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس زیبــــــــــای علمـــدار در آب افتاده موجش از دیدن آن چهـــره به تاب افتاده مشت خود کـــرد پر از آب ولی خالی کرد دیگـــــر از چشم ترش جلوه ی آب افتاده جــــرعه زد از چپ و از راست و آخر سقا پیش ساقی خودش مست و خراب افتاده دست ردش به دل و دلبـــــــری آب که زد بعـــــــد از آن آب روان مثل سراب افتاده چقــــــدر سرخ شده روی زمین اطرافش گوییا مست شده جــــــــام شراب افتاده خمس آن پیکر رعنای خودش را پرداخت بدنش کـــــــــم شده از حد نصاب افتاده بعداز این رقص کنید ای پشه ها با شادی چون در این قائله از اسب عقـــاب افتاده ✒️@sherkadeh
قصه دارد کم‌کمک تا غصه‌ی سـر می رسد تا زمــان اسب‌رانی روی پیکــــــر می رسد با وجودت اکبــرت یا قاسمت بی سر نشد بعد تو این ماجرا حتی به اصغـر می رسد غیرتت دستان دشمن را به گردن بسته‌بود درغیابت دست نامحرم به معجر می رسد می‌روی و می‌شوی از ظلـــم‌ها راحت ولی سایه‌های جــاهلیت بار دیگـــــــر می رسد شیعه هـم باید بسوزد قـــرنها از بی کسی تا ببنید منتقــــــم از راه کی سـر می رسد 😭 ✍ ✒️@sherkadeh
بعد از تو قسمت می کنم تنهایی ام را با خودم
یادش بخیر آن روز که ، تو من شدی ، من تو شدم
خودش‌... دل من بند کسی هست خودش می داند آرزومنــــد کسی هست خودش می داند رفتــــه از خاطره اش خنده و شادی اما محو لبخند کسی هست خودش می‌داند ✍ ✒️@sherkadeh
خفت و خواری به‌ خورد مردمان دادن بس است بیست سی آوردن و میدان به آن دادن بس است بیشتـــر مـــــا را ذلیـــل گلــه ی خوکـــان نکـــن بر اساس میـــل شیطان دم تکان دادن بس است ✍ ✒️@sherkadeh
در کنــــارت مثـل دریا آخــــــرم پیـــــدا نبود مـوج بودم سینه ام شوق و تکـاپو می سرود رفتی و حالا شدم یک قطـــره ی ناچیز و کم می شوم تبخیر و بر باد است این بود و نبود ✍ ✒️@sherkadeh
نشد آهوی قشنگـــم که شکارت بکنم به وصالت برســـم رقص کنارت بکنم بگـــــــــذار از ته دل حداقل گه گاهی دو سه تا مصرع پر عشق نثارت بکنم ✍ ✒️@sherkadeh
یک عمر گریه می کرد تا روی آب می دید در خاطــــرات تلخش شام خراب می دید پایین نرفت هرگـــز آبی خوش از گلویش در ظرف آب هــــربار طفل رباب می دید ✒️@sherkadeh
سر به روی شانه ام بگــذار دیگـــر بر ندار خــواهشی دیگــــر ندارم نازنیـــــن نازدار کاشکی می شد نبـاشی از مسیر چشم من دور و پنهـان لحظه ای حتی عزیز روزگار یک نفر هستی ولی اندازه‌ی صدهـــــا نفر می شود از دوریت اوضاع قلبــــم زار زار نیستی تنهایی ام را پر کنی با مهــــر خود از همین هستم همیشه در فراغت داغــدار هــر زمان یاد تو کــــردم جان من آرام شد نام شیرین تو دل را می دهــد صبر و قرار ✍ ✒️@sherkadeh
د😔ل😔ت😔ن😔گ😔ت😔م ✍ ✒️@sherkadeh