eitaa logo
شعرکده
789 دنبال‌کننده
858 عکس
91 ویدیو
5 فایل
اشعار #اســـمـــاعــیـــل‌عـــلــیـــخـــانـــی لینک جوین کانال؛ eitaa.com/joinchat/3939958806C313b4e7b3d خدایا قلم ما را در راه خودت روان کن اسماعیل علیخانی @Nabaled کپی با نام شاعر مجازست
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعی‌حرم ومسجدما را بستند هر بار که شد راه خدا را بستند قرمز شده ترکیه ولی قوم یزید با حیله مسیر کــــربلا را بستند ✍ ✒️@sherkadeh
شب که می خوابم نیا بالاسرم تا سحــــــــر روی دلم پا نگذار ✍ ✒️@sherkadeh
ا😂ا "ماه رمضـــان آمد و مـــا را رم از آن است" سی روز عـــــــزادار خوراکی دلمـــان است وقتی که سر سفـــــــــره‌ی افطـــار کمینیم دلچسب‌ترین نغمه‌ی جان بخش اذان است 🌺رمضان💠💠مبارک🌺 ✍ ✒️@sherkadeh
هدایت شده از 🍒 ڲـــٖێـۙـڵٰاٰسۜۜۜ🍒
کشـکول اشعار شاعران حاضر در ایـتا 👇با محـتواهای مـتـنـوع عـاشقانـه 💓 طــنــز 😁 سیاسی 😎مذهبی و عارفانه 📿 و... 👇جایی برای اشـتراک اشعار و ❤️ 🌧 لـطـفا در زیر با ما همـ قدم باشید👇 💓 eitaa.com/joinchat/2997616671C9a39b12c71 👆
آخـــر طرف کعبه یمان می آییم با نیت محو ناکســــان می آییم شد دیر کمی فتح زمین اما زود با لشکر صاحب الزمان می آییم ✒️@sherkadeh
داده ام حال دلـــم را به غزل شرح ولی مگر این مردم بی ذوق غزل می فهمند؟ ✍ ✒️@sherkadeh
عاشق یک دختر چوپان شدم امــــــــا چه سود بخت من افتـــــــــاد در تقدیـــــــر ناهموار زود نامــــه ای دادم بگـــــــویم عاشقش هستم ولی قبل از آنی که بخـــــواند نامه را بز خورده بود کدخدا را واسطه کـــــــــردم گـــــره را وا کند رنگ و روی دخترک از کدخـــــــدا هم دل ربود کدخدا داماد شد دختـــــــر سر و سامان گرفت عشق من اینجــــــا فقط بخت دو تنها را گشود شد اجـــــــاق مهر آنهــــــا روشن و سوزان ولی ســخت سوزانده دو چشم خیس من را ابر دود ✍ ✒️@sherkadeh
سیبی کــــه از دستت میــــــــان آب افتاد غلطید و آمـــــــــد هستی ام را داد بر باد من ساده بودم فکر کردم پیک عشق است پیـــــک بلا و غصـــــــه بود ای داد، بیداد سیبت به دستـــــــــم آمد و بعدش روانم در زنـــدگی دیگـــــــــر نشد آرام و دلشاد تا پتک درد عـــــــاشقی بر فرق من خورد انگار در جسمـــــم حلولی کـــــــرد فرهاد درد عمیق عـــــاشقی را لمس کـــــــــردم وقتی نشستی بر تنــــــم ای شاخ شمشاد آخــــــــر شدم با دست تو با خاک یکسان ای خـــــــــانه ات آبــاد ای دستت مریزاد می شد مــــواظب باشی و سیبت نیفتد؟ تا مثل سابق روح من می مـــــــــاند آزاد ✍ ✒️@sherkadeh
اتفــــــــــاقی دیدمت در کــــوچه بعد از سالها بودی انگاری همــــــــان سردسته ی جنجال ها دست پیری روی موهــــــای تو هم مثل خودم کــــــــــرده بود امضــــاء با خط سفیدی سالها بعد از این دوران طـــولانی چه زیبا مانده بود روی لپ های لطیفت جـــای پــــای چـــال هــا پیرزن! یک روز بودی عشق بی همتـــــــای من می زدم هــــــــــر روز با حـافظ برایت فال ها خواجه هم می گفت از عشقی شدید و آتشین می شدم خوشحــــــــال از این قیل ها و قالها همـــــدلی آن روز می زد حــــرف آخر را ولی بین مـا افتــــــــاد آخـــــــــر تخته ی رمال ها ✍ ✒️@sherkadeh
رهبرم محبوب و انیس جان و دلها هستی روی سرمان سایه ی مولا هستی هم باطن وهم ظاهرماهت زیباست خوش تیپ ترین رهبر دنیا هستی 🌺 ✍ ✒️@sherkadeh
هر کس که می بیند تو را تا حد اغما می رود یا گاه بعـد از مدتی از دار دنیــــــــــا می رود کشتی گروهی را فقط با ماه رویت عشق من بی ماسک بعد از این نگـــرد آمار بالا می رود ✍ ✒️@sherkadeh
مــــــــــا پول نداریــــــم ولی دل داریم یک قلب سلیم و صاف‌و خوشکل داریم با اصــل چــریدن نه ولی حتمــــــــــا با قــــارونی تان همیشه مشکـــــــل داریم ✍ ✒️@sherkadeh
ای که حال زار من را خوب می دانی بیا پشت غم ها مانده ام تنها و زندانی بیا فصل‌های سال هم هریک به پایانش رسید فصل پنجم آمده؛ "فصل پریشانی" بیا بارها گفتم دلم را فرش پایت می‌کنم دعوتم را رد نکن یک بار مهمانی بیا ابر غصه باز پوشانده تمام سینه را رحم کن بر چشم های سرد و بارانی بیا مردم غمگین اینجا عشق را هُو می کنند خواستی شادم کنی از راه پنهانی بیا ✍ ✒️@sherkadeh
خانم زنی شبیه تو پیدا نمی شود جز تو کسی حبیبه‌ی طاها نمی‌شود لبریز از لیاقت و پر از نجابتی هر بانویی که مادر زهرا نمی‌شود ✒️@sherkadeh
تو همسر خورشید هستی مادر ماه عالم کنار کهکشانت یک پر کاه با زیرکی‌های دلت ای خوش سلیقه! صیدت شده آموزگار عشق ناگاه از دوری ات شیرین‌ترین فرهاد دنیا یک عمر شد با غصه ها و آه همراه رفتی زلیخای وفادار! از کنارش بعد از تو شد دنیا برای یوسفت چاه وصف‌من از‌حال تو ناقص‌هست وقتی بالاترین هستی و دست شعر کوتاه اما برای شاعرت ای شاهبانو! لطفی کن و حاجت‌بگیر از حضرت‌شاه ✒️@sherkadeh
ماشین به جان کندن میان راه می رفت عشقم سوارش بود با اکـــــراه می رفت فهمیده بود انگــــــــــار حــال زار من را گـــــاهی توقف بود کارش گاه می رفت افتــــــاده بودم روی راه شوسه غمگین گویا زمین جامانده بود و ماه می رفت این درد آتش بود و من انبــــاری از کاه آتش به سمت سوله هــای کاه می رفت جــــــای نفس در سینه‌ی تنگ از غریبی یک آه می آمـــد سپس یک آه می رفت این صفحه‌ی تلــخ آخر این داستان بود معشوق من با حیله‌ی بدخواه می رفت ✍ ✒️@sherkadeh
شعر هم در وصف حالم نیست یاریگر ولی جـان جـان! یادت بماند؛ دوستت دارم زیاد ✍ ✒️@sherkadeh
گفتند بخور آب و ببـــــــر با احساس روی لب خود نام حسین آن گل یاس حالا کــه نمی خوری، فقط می بینی هــر بار بگــو با دل خون، "یا عباس" ✍ ✒️@sherkadeh