#اربعین
#امام_حسین
مسافرِ کربلا
نِشسته با حسرت
با اشکِ رو دیده
به قابِ عکسی از
حَرَم شده خیره
وَسایِلَش را او
تو کوله اَش چیده
با شور و حالی خاص
اگر چه او پیره
بابا بزرگ امروز
به کربلا میره
این و میدونم من
دِلش یه جا گیره
گَمون کُنم دیشب
خوابِ حَرَم دیده
آخه هَمَش میگه
باید بِرَم دیره
شاید که سالِ بعد
نَشُد بِرَم دیگه
با ذکرِ یا زینب (س)
با اشکِ رو دیده
بابا بزرگ امروز
به کربلا میره
شاعر
علیرضا قاسمی
@sherkoodakmazhabi
پیادهروی اربعین
قدم قدم میآییم
به کربلا پیاده
به یاد عمه زینب س و
رقیهی سه ساله
زیارت اربعین
عجب صفایی داره
همه میایم کربلا
کوچیک و بزرگ نداره
زیارت شش گوششه
عجب صفایی داره
هر کسی قبلا رفته
دلش دیگه تاب نداره
زمان زیاد نمونده
به اربعین آقا
میگیم لبیک مولا
بنویس اسم ما را
امسال بیایم اربعین
زیارتت کربلا
#اربعین
#امام_حسین
@sherkoodakmazhabi
#حضرت_محمد
#پیامبر رحمت
پیامبر خوشاخلاق
به نام پروردگار
که آفریده ما رو
واسه هدایت ما
آورد پیامبرها رو
پیامبر خوب ما:
ساده بود و خوش اخلاق
مهربون و درستکار
بهش میگفتن امین
مردم اون روزگار
رو صورتش همیشه
میدیدی تو، یه لبخند
کمک میکرد و یاری
به فقیر و نیازمند
معجزهی پیامبر ص
بوده کتاب قرآن
توش پُرِ درس و پَنده
برای هر مسلمان
@sherkoodakmazhabi
#حضرت_محمد
#پیامبر رحمت
آخرین پیغمبر
🌸آمد و لبخند زد
🌱سفرهاش را باز کرد
🌸نان به یک گنجشک داد
🌱کودکی را ناز کرد
🌸بچّههای کوچه را
🌱روی دستش تاب داد
🌸غنچههای تشنه را
🌱با محبّت آب داد
🌸تا محمّد ص میرسید
🌱غصهها میشد تمام
🌸آخرین پیغمبر است
🌱بر گل رویش سلام
@sherkoodakmazhabi
#معرفی_کتاب
#کودک
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
📚دوره 14 جلدی مجموعه چهارده معصوم (علیهما السلام) - انتشارات جمکران
🔹این مجموعه دربردارنده داستانهای کوتاهی از زندگانی چهارده معصوم (علیهمالسلام) برای گروه سنی کودک و نوجوان است که به قلم خانم زهرا عبدی در انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است.
این کتاب کودکان را با زندگی معصومین (علیهمالسلام) در قالب داستان آشنا می سازد.
🔹جلد سوم، حضرت زهرا سلام الله علیها.
بخش های کوتاهی از زندگی حضرت شامل حین تولد و وقایع مهم دوران زندگی و شهادت حضرت به صورت داستان های کوتاه کودکانه، در این کتاب آمده است.
پیشنهاد خرید از سایت انتشارات جمکران:
https://ketabejamkaran.ir/99702/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87-14-%d8%ac%d9%84%d8%af%db%8c-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87-%d9%85%d8%b9%d8%b5%d9%88%d9%85-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87%d9%85%d8%a7/
@sherkoodakmazhabi
#پاییز
چرا هوا سرد شده؟
چرا دارم میلرزم؟
برگاش چرا زرد شده
درخت باغچهی ما؟
خوب که نگاه میکنم
دنیا چه رنگارنگه
برگای زرد و قرمز
وای که چهقدر قشنگه!
برگ درختا داره
یکی یکی میریزه
هوا داره سرد میشه
چون که فصل پائیزه
@sherkoodakmazhabi
#زمستان
پیر زن سفیدپوش
اومده تو شهر ما
برای ما سوغاتی
آورده ای بچهها
تو دامن سفیدش
پرتقال و اناره
مهمون باغچهی ما
تا اول بهاره
چادر برفی داره
چه خوب و مهربونه
تا آخر زمستون
تو شهر ما میمونه
یه بار دیگه بخاری
به خونهی ما اومد
لباس گرم بپوشید
باز ننه سرما اومد
@sherkoodakmazhabi
#سحرخیزی
خروس پرطلایی
میزنه زیر آواز
با صدای بلندش
میکنه صبحو آغاز
قوقولی قو بیدار شید
صبح اومده دوباره
بسه دیگه بخوابید
وقت تلاش و کاره
اگه میخواید همیشه
سالم و سرحال باشید
باید که صبحای زود
از رختخواب جدا شید
@sherkoodakmazhabi
#یلدای_مهدوی
#شب_یلدا
#امام_زمان
چه خوبه شب یلدا
شبی بلند و زیبا
کنیم یاد خدا را
بخونیم این دعا را
خدای مهربونم
تو که یلدا میاری
برف و سرما میاری
بعد برف و زمستون
گل به صحرا میاری
بیار امسال برامون
مهدی صاحب زمون
انار دونه دونه
آقا چه مهربونه
هر آدمی تو دنیا
اینو باید بدونه
هر جایی که باشه
آقا به یادشونه
@sherkoodakmazhabi
#یلدای_مهدوی
#شب_یلدا
#یلدا
بلندترین شب سال 🌨
منتظرش میشینیم
از سال پیش تا امسال
همون شبی که میگن
بلندتر از هر شبه
شبهای بعد یلدا
کوتاه و کوتاهتره
همه ی ما جمع میشیم
خونه ی مادر بزرگ
میشینیم زیر کرسی
هم کوچیک و هم بزرگ
روی میزش نشسته
قاچهای هندوونه
یه کاسه ی بزرگ هست
انار دونه دونه
کشمش و پسته میده
با آلو و توت خشک
نقل و نبات شیرین
به هر کی میده یه مشت
آخ که شبای یلدا
چه شور و حالی داره
@sherkoodakmazhabi
#یلدای_مهدوی
#شب_یلدا
#امام_زمان
برای جشنِ یلدا
بلندترین شبِ سال
دوباره جمعِ فامیل
به رسمِ خوبِ هر سال
کنارِ هم نِشَستیم
خوشحال و شاد و سرحال
یه هندونه رویِ میز
با چند تا کارد و چنگال
یه دیسْ انارِ تازه
نارنگی و پرتقال
با یک کیلو آجیل که
برای وقتِ سریال
خریده بود آقا جون
از حاج حسینِ بَقال
مادر بزرگ با خنده
میگفت یا شانس و اِقبال
خدا کُنه نباشه
هِندونَمون یه وقت کال
آقا جون از تَهِ دل
خندید و گفت به هر حال
مهم اینه که هستیم
ما دورِ هم خوش احوال
حالا بیار خانوم جون
لطفاً تو از تو یخچال
اون کیسه ای که داره
یه چند تایی توش بَلال
تا من بِگم به محسن
یا شایَدَم سِد جلال
دُرست کُنه بَرامون
بَلالارو رو ذُغال
بگو به بچههای
کوچیک و هم نونَهال
که واسَشون خریدم
کلوچه من از شمال
کلوچه های عالی
خوشمزه وُ پُر خَلال
مادر بزرگ با لبخند
با قلبی پاک و زُلال
گُفتِش منم بَراتون
دارم یه هدیه امسال
برای بچه ها من
بافتَم با کاموا یک شال
میشه یه چیز بگم من ؟
اگه نداره اِشکال
بیاید دعا کُنیم ما
به دَرگَهِ ذوالجلال
دعا برای روزی
برای کَسبِ حلال
برای ازدواج و
زندگیِ ایده آل
بِگیم خدایا ممنون
برای این حِس و حال
برای شادی ها مون
که کرده غم ها رو چال
شاعر: علیرضا قاسمی
@sherkoodakmazhabi