فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️
بهترین راه رهایی از شر حشرات موذی و سوسک
@sheroadab139
▫️
نازنینا باز هم غم حلقه بر در می زند
لطفها دارد که هرشب او به ما سر می زند
هیچکس تنهاتر از من نیست درشهر جنون
سنگ ما را دل فقط بر سینه و سر میزند
اعتمادی نیست بر دنیا که من با چشم خویش
دیدم آخر دوست هم از پشت خنجر میزند
بینیاز ازخلق میدانی چهکس درعالماست؟
آن که تنها دست در دامان داور میزند
میزند ساز جنون عشق و ببین از بختبد
عقل هم هردم برایم ساز دیگر میزند
آنقدَر زیباست دلدارم که بر بام فلک
چهرهٔ او طعنه بر خورشید خاور میزند
ما ز چشم یار افتادیم و او این کار کرد
اینقدَر گُل بر سرِ ما از چه دلبر میزند؟
بازمیگوید دلِ«غمگین»ما از رویعشق
نازنینا باز هم غم حلقه بر در می زند
#حسین_کریمیزاده
@sheroadab139
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکلمه وشعراستاد شفایی
@sheroadab139
هدایت شده از صفیه_قومنجانی
4_5891079470789433334.aac
4.97M
▫️
مطرب تو بزن دلبر طناز برقصد
همراه من رند نظر باز برقصد
شوری بکن امشب تو به پا با نی و تنبور
تا دلبرکم گوشهء شهناز برقصد
بر دف بزن و عود بسوزان و بزن نی
هی چرخ بزن سکه بینداز برقصد
رخصت بده با دامن پرچین بت عیار
با شعرتر حافظ شیراز برقصد
دم کن غزلی تازهتر از چایی دهلی
هی شعر بخوان شعر بخوان باز برقصد
چشمان تو پیغمبر اعجاز غریبی ست
ای کاش که پیغمبر اعجاز برقصد
پایان قشنگیست ت تن تن تن رقصش
بنواز غزل باز از آغاز برقصد
ای وسوسه انگیزتر از حضرت شیطان
بگذار به سیب تو به هر ساز برقصد
واکن بغل و عشق بنوشان غزلم را
تا شعر به شور آید و با ناز برقصد
غمگین غزلی ساز کن امشب که دل ما
با سوز دل خسرو آواز برقصد
#حسین_کریمیزاده
@sheroadab139
▫️
شاعردرحصار
زیر قولت زدی نمیدانی معنی انتظار یعنی چه
بیتو مجنون شدم نمیفهمی گریهء زار زار یعنی چه
گفتهبودی قرار ما امشب تویآن کوچهء سربازار
ساعت ده شده تو میدانی معنی انتظار یعنیچه؟
چمدان را گرفته در دستش بویرفتن شنیدهام حالا
عاشق خستهخوب میفهمد سوت تلخ قطار یعنی چه
همه جاشد برای من زندان هیچکس درد من نمیفهمد
سعدسلمان و فرخی دانند شاعر درحصار یعنیچه
بامن امشب غزل غریب افتاد در غریبی کسی نمیفهمد
زیر باران قدم زدنها را گریه در لالهزار یعنی چه
عاشقیرا چشیدهای اصلاسوختن را تودیدهای هرشب
بیخیالی تو هم نمیفهمی نالههای سهتار یعنی چه
توی این دهکده منم تنها ای سپیدار رفته تابالا
تکوتنها تو خوب میفهمی آبیِ چشمهسار یعنی چه
کم نیاوردهام ولی ای کاش اینقدر عیب من نمیگفتند
عاشق خسته خوب میفهمد دلِ بیاختیار یعنی چه
پا به پایم غزل نمیآید مثنویهایچشم من خیساند
ای شکسته دلم نمیدانی اشکِشب زندهدار یعنی چه
میوزد بادسرد پاییزی تویاین دفترغزلآلود
بچههای یتیم میفهمند گرمی نوبهار یعنیچه
امشب آشفتهام برایمن شانهای را بیاور واشکی
ماه وناهید خوب میبینند شانهء زیربار یعنیچه
مادرم قسمتم همین بوده من غریبانه از جهان بروم
گریه کم کن که باغمیفهمد اشک سرخ انار یعنیچه
منکه بیدار بودم از اول خواب وخوردن به من نمیسازد
میزنم داد خوب میفهمم من وحلاج دار یعنی چه
بچهءسرتقوبدی بودم هیسوال وسوال میکردم
زهرماری حواله میدادند مادرم زهرمار یعنیچه؟
سر به صخره که میزند دریا درد او را کسی نمیفهمد
دل غمگین چه خوب میفهمد گریهء آبشار یعنیچه
#حسین_کریمیزاده
#غمگین
@sheroadab139
▫️
اگر سخن میانِ من و تو پایان یافت
و راههایِ وصال قطع شدند
و جدا و غریبه گشتیم
از نو با من آشنا شو
#نزار_قبانی
@sheroadab139
امشب تو بیا و بِگُذر از سرِ کوچه
تاچشمتو سرمستکند ساغرکوچه
ایسروسرافراز دراین فصلجنونخیز
دیوانگی ام جار بزن ؛ بر سر کوچه
با من بنِشین ایشده لبریز تفاهم
در خلوتِ دردِ هیجان آور کوچه
چون حافظِ شیراز غزل های نگاهت
امروز چهخوشحک شده درباورکوچه
این دل،دلِدیوانهء لامذهب عاشق
لوطیگری آموخته از قیصر کوچه
بدجور دلم سر به هوا کرده در آنشب
دستی که تکان خورد در آن آخرکوچه
یکحجلهویک خاطرهدرآنشبمهتاب
عکسم بگذارید بر آن سر در کوچه
آهسته برو در غزلستان زمستان
گرمی ندهد آتش خاکستر کوچه
ای ساحرِ بیخوابِ غزلهای دل من
بشنو توشبی قصهءافسونگرکوچه
خورشیدتویی مشتریِ مهر تو ماهست
روشن بکند مهر تو سر تا سر کوچه
"غمگین"بگذر یکشب ازآن کوچهءمهتاب
یادی بکن از شاعر نام آور کوچه
#حسین_کریمی_زاده
#غمگین
@sheroadab139
▫️
به انتظار شب به خیرت تا سحرخوابم نبرد
ایکه فارغ از من و یاد منی صبحت بخیر
#ابراهیم_روزبهانی
@Sheroadab139
چشمه نوش
دلِ افسرده ام شد گرم از گرمای آغوشت
ببین ای نازنین مستم هنوز از بادهٔ دوشت!
اگر چه تلخ کامی دیده ام از مردمِ دنیا
ولی شیرین شد آخر کامِ من از چشمهٔ نوشت
بیا دستم بگیر و مهربانی کن که یک عمر است
منم آواره چون زلفِ سیاهِ خانه بر دوشت
دلِ آشفته حالِ من قراری تازه می گیرد
اگر بگذاریَم سر را گذارم بر سرِ دوشت
به هرجا میروی میآیم و میمیرم از عشقت
منِ دیوانه دل هستم غلامِ حلقه در گوشت
نمیدانم چه ای، زیبای طنازم که یک عمری
غزلها میسُرایم باز در وصفِ بر و دوشت
چهسحرآمیزوجانبخشست آن چشمانِ سرمستت
چه افسونهای شیرینیست در لبهای خاموشت
ترا می بینم و گم میکنم خود را نمیدانم
کجا باید ببوسم لعلِ لبها یا بنا گوشت؟
فراموشت نخواهم کرد ای زیبای پر مهرم
مبادا شاعرِ«غمگین» شود یکدم فراموشت
#حسین_کریمیزاده
@sheroadab139
▫️
نمیدانم بگويم
متاسفانه
يا
خوشبختانه
حالِ دلم اما
فقط با تو خوب بود.
#علی_قاضینظام
@sheroadab139