#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
امشب بجز معصومه نامی در سرم نیست
یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست
من شعر میگویم برایش , این فضیلت
حتی میان شعر های محتشم نیست
رفتم به قم , گفتند مظلوم است , آری
بانوی مظلومیست , اما بی حرم نیست
گل جای هیزم بر درش بردند , یعنی
معصومه زهراییست که نا محترم نیست
گل ریختن , اکرام فرزندان زهرا
این افتخاراتیست که جز در عجم نیست
خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم
پس هیچکس اندازه ی او خوش قدم نیست
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
✳️ سلام خواهرِ سلطان...
همینکه بار غمم روی شانه بنشیند
و رنگ غصه به دیوار خانه بنشیند
همینکه از همه عالم گرفتهام کافی است
که بر لب، اسم شما عاجزانه بنشیند
سلام خواهر سلطان! امان دهید دلم
دمی به خلوت این آستانه بنشیند
دلم گرفته و میخواهد این دقایق را
کنار قبر شما بیبهانه بنشیند
دلم گرفته و این را فقط تو میفهمی
ندیده تیر تو بر هر نشانه بنشیند
تویی که حرف زدن با تو آنقدَر ساده است
که «تو» بهجای «شما» دوستانه بنشیند
بگو کجاست بزرگی که مثل تو بانو
به پای درد دلی کودکانه بنشیند؟
شکسته کشتی من در جهان گردابی
دعا کن عاقبتم در کرانه بنشیند
به قم پناه گرفتم، شبیه گنجشکی
که روز ابری در آشیانه بنشیند
جهان عیار تو را روز حشر خواهد دید
همینکه گرد و غبار زمانه بنشیند
زبان گشا به شفاعت! بلند شو بانو!
که هُرم دوزخیان از زبانه بنشیند
دلم حریم و ضریح تو را نشان کرده است
که به زیارت آن بینشانه بنشیند
#علیرضا_رأفتی
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
بنمای روی که جان ها گردد فدای رویت
بگشای لب که فریاد از مرد و زن بر آید
هر قوم راست راهی، شاهی و قبله گاهی
ماییم و درگه تو تا جان ز تن برآید
از کوی خویش بفرست سوی امیدواران
بویی چو بوی رحمان کان از یمن بر آید
بگشای تربتم را بعد از وفات بنگر
کز آتش درونم دود از کفن بر آید
یاران به حق مهدی گویید ذکر خیرش
هر جا که فیض نامش در انجمن بر آید
ملا محسن فیض کاشانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌿🌿🌿🌿
گم شدم در این هستی ...
میبازم خود را در سراشیبی ...
و تکبر میورزم در بلندی ...
حقیقت زندگی چه تلخ میشود ...
وقتی گفته شود و وقت شنیدن ...
اما باز کر هستیم و گوشی برای شنیدن نداریم ...
پرده کنار برود ،دیدنی ها را خواهیم دید ...
و شنیدنی ها را خواهیم شنید ...
کاش زرنگی میکردیم و زودتر میدیدم ...
ولی افسوس که چه راحت گول این چند صباح عمر را میخوریم ...
کاش میشد در بالایی کره ی زمین ایستاد...
و از بلندی نگاهی عمیق به پایین ...
دنیایی به این بزرگی چقد کوچک ...
اما جنگ و ستیز داریم برای این چند روز ماندمون ...
ولی آخر ...
آخر کار ،فقط تنها راهی دل خاک میشویم ...
تنها فقط یک چیز ...
چطور زندگی کردنمون ؟؟
کاش میشد زندگی کرد ...
و دراین بین فقط رد پای مهربانی دیده میشد ...
و دل خاک چه زیبا آغوش گرمش را برای به آغوش گشیدنمون باز میکرد ...
اما گویا مهربان بودن وماندن خیلی سخت شده ...
سخت چون سنگ ...
که دل را سنگ میکند ...
خاک با سنگ جور نیست ای آدمی ...
دل خاک را به لرزه در می آورد...
افتادن سنگ بر دل خاک ...
صدایش تاگوش فلک میرسد ...
به گوش فلک برسد ...
خواهد داد جوابش را خالق فلک ...
کاش میشد مهربان باشیم ...
سبدهای یاس در دستمان باشد ...
از هرکجا که رد شدیم ...
سالیان سال بویی یاس به مشام رهگذران بیفتاد ..
کاش میشد خود یاس باشیم ...
رفتیم دل خاک ...
یاسی دیگر از خودمون جا بگذاریم ...
کاش همیشه مواظب دلهای خالق خدا باشیم ...
چرا که این دل ،امانت الهی است🌿🌿🌿🌿
لیلا اسربار
هدایت شده از کانال ܠܢ̣ܟܿـــࡅ߭ܥツ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحانه تـــون
یك دعای نـاب از ته دل
الهی
همیشه خــونـه دلتون گرم
فنـجــون عشقتــون پــــــر مهر
دستاتــون پـر روزی
نگـــــاهتون قشنگ
دلتون لبریز از شادی❤️🍃🌺
سلام صبح زیباتون بخیر
هدایت شده از چلچراغ بسوی ظهور
Narimani-Golchin Shab 07 Ta 11 R.mp3
6.99M
✳ سخنی با تو...
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین دردِ نهانسوز نهفتن نتوانم
تو گرم سخنگفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم
شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه
گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم
با پرتو ماه آیم و چون سایۀ دیوار
گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم
دور از تو، من سوخته در دامن شبها
چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم
فریاد ز بی مهریات ای گل که در این باغ
چون غنچۀ پاییز شکفتن نتوانم
ای چشم سخنگوی! تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🍃🌸
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان #صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
#حافظ_شیرازی
🍃🌸
#صبح_و_روزگارتون
#دلپذیر
16تير1365
درگذشت سيدرضا حسيني
در چنين روزي، سيدرضا حسيني، شاعر و مديحه سراي معاصر، در 76سالگي درگذشت. وي سرگذشت و مصايب خاندان رسالت و ولايت را از مآخذ معتبر اسلامي، اعم از شيعه و سنّي استخراج مي کرد و با آنها اشعاري دلنشين مي سرود.
🌾🌾🌾🌾
کاروان آرام آرام میرود ...
میرود بسویی عاشقی ...
حقیقتا عشق را خلاصه کرده اهل این کاروان...
مدهوش میشوم من از این عاشقی ...
شک ندارم در این عالم همتا ندارد ...
کاروان آرام میرود ...
دل من غوغا میشود ...
غوغا چون تجسم روز محشر ...
اختیار از دست دادم ای خدااا...
اسم کاروان حسین که میاد ...
عقل از دست میرود ...
میروم به سمت دیوانگی ...
هستی م در یک کفه ی ترازو ...
فقط اسم ارباب حسین ع در کفه ی دیگر ...
هستی م شد اندازه ی یک کاه...
اندازه ی یک پر قو ...
به وزن یک گرد و غبار ...
اما اسم حسین ،تا عرش آسمان ...
رفت به سمت آسمان هفتم ...
عنان از دست دادم ...
گفته بودم دیوانه م ای حسین ...
من اغراق گفته بودم ...
کاش میشد مجنون میشدم ...
مجنون حسین ع که شنیدن اسمش مرا از خود بیخود میکرد ...
جوری که توصیفش نتوانم کرد ...
قلمم سرگردان می ماند و دفترم پرواز ...
قلمم به سویی دفترم ...
میرفت ولی اما نمیرسید ...
چرا عشق حسین توصیف نشدنی است . ..
دنیا باشد باهمه ی هستی هاش ای خدا به کنار
من از این دنیا فقط حسینم را میخواهم
رنگ دنیام از حسینم است ...
جلاء گرفته فقط از ارباب بی کفن ...
خون حسین ع یعنی ممات زندگی ...
زندگی بی حسین ع معنا ندارد ...
میگویم یک کلام ...
دنیا بی حسینم معنا ندارد
نبض حیاتم ای خدا ،اسم زیبایی حسینم است .والسلام🌾🌾🌾
لیلا اسربار
🍎🍃🌴🍏🍃🌴🍏🍃🌴🍏
🍃🌴🍏🍃🌴
🌴🍏🌴
🍏🌴
🍎🌴امام_حسین 🍏مناجات_امام_حسین
ملک دلم همین که به نام حسین شد
عبدی گناهکار غلام حسین شد
آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه
تا که به اذن فاطمه رام حسین شد
قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام
شیرین ترین کلام، کلام حسین شد
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن »
روزم پر از جواب سلام حسین شد
یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من
حرفش دوباره حرف مرام حسین شد
نوکر از آب خوردن خود آب می شود
بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد
🍎🌴صلى الله عليك يا ابا عبدالله الحسين ع
🍏🌴
🌴🍏🌴
🍃🌴🍏🍃🌴
🍎🍃🌴🍏🍃🌴🍏🍃🌴🍏