#سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر ♥
دلم تنگ است ...هلاک یک دیدار ...
عطشناک یک لبخند ...
بیقرار یک صوت دل انگیز ...
نمیشود این جان خسته را با پایان
این انتظارِ طولانی، آرام کنی؟...
نمی شود این چشمان به راه مانده را
به جمال زهرایی ات روشن کنی ؟ ...
تو آن عزیزترین عزیز مصر وجودی
و من آن فقیرترین و بینواترین مشتاقِ
منتظر ...💔
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
-1870258429_-2138044132.mp3
15.65M
قطعه چشمهایش
با صدای علیرضا قربانی
شاعر: استاد شهریار
در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. کودک در گاهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش، شعری است که برایش می سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می سُراید. این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما می گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر روشن می سازد.
به مناسبت
*روز بيست و هفتم شهريور ماه، سالروز درگذشت شهريار، شاعر ايراني روز ملي شعر و ادب پارسی...
به هوش باش که با عقل و حکمت محدود
کمال مطلق گیتی کجا توانی یافت
جمال معرفت از خواب جهل بیداریست
بجوی جوهر خود تا جلا توانی یافت
#شهریار
_غزل شماره ۳۰
🌹🌹🌹
گر آرزوی وصلش پیرم کند مکن عیب
عیب است از جوانی کاین آرزو ندارد
#شهریار
🌹🌹🌹
خود برسان به شهریار ، ای که در این محیط غم
بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردن است❤️
#شهریار
📆۲۷ شهریور
سالروز درگذشت شهریار
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون خزانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهر آلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
#شهریار
غذای روح
غذای روح کن عشق و ادب را
خداجو کن دل دنیا طلب را
به زرق و برق هستی دل مکن خوش
که افزون می کند رنج و تعب را
زیاد و کم به عالم بی سبب نیست
سبب ساز جهان سازد سبب را
جهان را جای آرامش مپندار
به گردی گر وجب اندر وجب را
سریع السّیر باشد مرکب عمر
به تندی طی نماید روز و شب را
حذر کن از عذاب تُندخوئی
که حنظل می کند شهد رطب را
مشو سرگرم عیش و نوش زیرا
اجل بر هم زند بزم طرب را
شود هر کس رفیق نفس غدّار
به دندان می گزد یک روز لب را
سر میزان اعمال قیامت
نپرسند از کسی اصل و نسب را
مـقدم دار واجـب را «مقدم»
اداکن بعد واجب مستحب را
#مقدم
┏━━━🌷💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💌🌷━━━┛
نه از خندیدنم خندان، نه از رنجیدنم غمگین
مرا نادیده میگیرد، چه دردی بیشتر از این؟
خدا عمرت دهد، آهسته این را گفت و ترکم کرد
نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین!
گمان کن روی آتش چند خرمن پنبه بگذارند
نشد بر داغ عشقش حرفهای دیگران تسکین
تو ای دنیا! چه مکر تازهای در چنتهات داری؟
فریبت را نخواهم خورد بدسیمای خوشتزئین!
نفهمیدم چهها دیدم، نمیدانم چه خواهم دید
تمام زندگی خواب است،خوابی مبهم و سنگین...
#مجید_ترکابادی
┏━━━🌷💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💌🌷━━━┛
الهی یله شوی فاصله.
داری سالهای انتظار را با ما خیلی گران حساب میکنی.
هی ما جوانیمان را میدهیم، باز بدهکاریم.
سوی چشمهایمان را میدهیم، باز دفترچهی اقساطمان را نگاه کنی کلی سطر و ستون خالی دارد.
اصلا حساب و کتاب بلدی؟
چند هفتهی دیگر باید دریا دریا، غروب های جمعه را بباریم که دلت به رحم بیاید؟
چند پاییز باید از غصه زرد شویم، چند زمستان بغضمان در زمهریر بیکسی یخ بزند، چند بهار امیدمان را در باغچه بکاریم که جوانه بزند که شاید دست دلمان را بگیری ... .
امان از دل، دلی که بیتاب است، دلی بیخواب است، دلی که محتاج نگاه حضرت ارباب است.
بار الها به محمد و آل محمدقسمت میدهیم، تعجیل در امر فرج را ممکن و میسّر بفرما.