eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و صبح تون منور به نور حضرت ژینب کبری سلام الله علیها
شب هجران.mp3
540.3K
شب هجران     دیده در هجر تو شرمندهٔ احسانم کرد بس که شب‌ها گهر اشک به دامانم کرد عاشقان دوش ز گیسوی تو دیوانه شدند حال آشفتهٔ آن جمع پریشانم کرد تا که ویران شدم آمد به کفم گنج مراد خانهٔ سیل غم آباد که ویرانم کرد شمّه‌ای از گل روی تو به بلبل گفتم آن تُنُک حوصله رسوای گلستانم کرد داستان شب هجران تو گفتم با شمع آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد  
🏴بر نور دل و دیده زهرا صلوات 🕯بر دخت گرانمایه مولا صلوات 🏴بر منطق کوبنده زینب صلوات 🕯بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف 🏴بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات 🏴 اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🕯 وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🏴 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
نقلی از رساله قشیریه.mp3
232.7K
حق تعالی تا در مغفرت گشاده نکند، هرگز زبان بندگان را به عذر نگشاید و نیز گفت : گناهکار چون بگرید چنانست که به خدای تعالی نامه نوشته باشد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀دعای امروز من 🌱برای تک تک شما عزیزان 🥀آرامش و خیر و برکت 🌱الهی 🥀سلامتی و آرامش 🌱نصیب لحظه هاتون بشه 🥀الهی 🌱خوشبختی حک در 🥀سرنوشت تون باشه 🌱الهی 🥀به آرزوهاتون برسید 🍃
زینب طلوع دیگری از نور فاطمه‌ست یک جلوه، از حقیقت مستور فاطمه‌ست
زینب آخر این شبِ تاریک را سر می‌کند یاد از یاس و شقایق، یا صنوبر می‌کند این وداعِ آخر و جان دادنِ بانوی عشق عاقبت وصل حسینش را میّسر می‌کند😔 وفات حضرت زینب (س) تسلیت باد🙏🙏
▪️سَلامٌ عَلیٰ قَلبِ زِینَبِ الصَّبور💔😔 🖤السَّلامُ عَلَیْکِ یا زینَب الکُبری 🕯شیعه دارد آبرو زیرا 🖤دلش با زینب است 🕯آبرو دارحقیقی در 🖤دو دنیا زینب است 🕯راه ما راه حسین 🖤و مقصد ماکربلاست 🕯افتخار و اعتبار 🖤مکتب ما زینب است 🏴 🏴 😞
سالهاست ، دل را خبر ، از عطرِ گیسوی توو نیست ، چشم ودل را ، صبحگاهان ، طلعت روی توو ، نیست ، نیست در عالم گلی ، همچون جمال روی توو ، جان و دل راا ، قبله ای مانند ابروی توو نیست ، نیمه جانم ، ، لیک دردت را ، به جانم میکشم ، چشم آهو را به عالم ، راز جادوی توو نیست ، چون کنم ؟ بی چاره گشتم ، از غم هجران توو ، مانده ام ، بادرد بی درمان ، چو دارووی توو نیست ، از درِ خویش مَرانَم ، ای مرا ، ، از دلم دیوانه تر ، دیوانه در کووی توو نیست ، خود به پای خود شبی خوابم گذر کن چون شود ؟ دیده را در خواب هم ، جز خال هندوی توو ، نیست ، نیست ماارا در ثنایت خاموشی را ، اختیار ، هر دو دیده کور باادا ، گر دمی سووی توو ، نیست ، عطر و بوی باده دارد ، شهد آن لعل لبت ،، نِی غلط گفتم ، ببخشا ، باده را ، بوی توو ، نیست ،، یک دمی ما را ز خود بِستان ، ز جوی شکّرین ، بر گمانم ، کوثر هم ، گیرا تر از ، جوی تو نیست ، خیمه زد این دل به حاجت ، در کمند زلف توو ، سایه سار عشق را ، زیبا تر از موی توو ، نیست ،، گر نماز عشق راا ، به ابروی توو خواند ،
آتش و آب و آبرو با هم هر سه گشتند در سفر همراه. عهد کردند هر يکى گم شد با نشانى ز خود شود پيدا گفت آتش به هر کجا دود است ميتوان يافتن مرا آنجا آب گفتا نشان من پيداست هر کجا باغ هست و سبزه بيا آبرو رفت و گوشه اى بگرفت گريه سر داد گريه اى جانکاه آتش آن حال ديد و حيران شد آب در لرزه شد ز سر تا پا گفتش آتش که گريه ى تو ز چيست آب گفتا بگو نشانه چو ما آبرو لحظه اى به خويش آمد ديدگان پاک کرد و کرد نگاه گفت محکم مرا نگه داريد گر شوم گُم نميشوم پيدا ✅✅سعی کنیم در زندگی روزمره هیچ وقت سعی نکنیم با آبروی مومن بازی کنیم....
زینب طلوع دیگری از نور فاطمه‌ست یک جلوه، از حقیقت مستور فاطمه‌ست
🔘 داستان کوتاه یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می شود دعوت می کنیم! در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می شدند اما پس از مدتی ، کنجکاو می شدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آن ها در اداره می شده که بوده است. این کنجکاوی ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند.رفته رفته که جمعیت زیاد می شد هیجان هم بالا رفت. همه پیش خود فکر می کردند:این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد! کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی از نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه می کردند ناگهان خشکششان می زد و زبانشان بند می آمد. آینه ایی درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه می کرد، تصویر خود را می دید. نوشته ای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: (تنها یک نفر وجود دارد که می تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که می توانید زندگی تان را متحول کنید.شما تنها کسی هستید که می توانید بر روی شادی ها، تصورات و وموفقیت هایتان اثر گذار باشید.شما تنها کسی هستید که می توانید به خودتان کمک کنید) زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگی تان یا محل کارتا تغییر می کند، دستخوش تغییر نمی شود. زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر می کند که شما تغییر کنید، باورهای محدود کننده خود را کنار بگذاریدو باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسوول زندگی خودتان می باشید. مهم ترین رابطه ای که در زندگی می توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیر ممکن و چیزهای از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت های زندگی خودتان را بسازید. دنیا مثل آینه است ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─