eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سعدی در شیراز مرکز فارس در حوالی سال  ۵۶۳ دیده به جهان گشود و نام او را مصلح الدین یا به قولی مشرف الدین عبدالله گذاشتند 🔹در آن زمان در شیراز اتابکان فرمان میراندند . به مرور که قدرت سلجوقیان کاهش یافت سلسله های محلی به وجود میامدند و نیرو میگرفتند اتابکان نه تنها در شیراز بلکه در دمشق ، موصل  ، بین النهرین  ، حلب و آذربایجان  دستی داشتند  این حکومت های کوچک که اهمیت آنها از یک شهرستان تا یک سلطان نشین تغییر میکرد نسبت به یک پادشاه ابراز اطاعت میکردند ولی در عمل مستقل بودند 🔹هنگام تولد سعدی حکمران شیراز اتابک مظفر الدین تکله سومین پادشاه از اتابکان فارس بود از ده سال پیش تکله در مقابل اتابکان عراق به دشواری مقاومت میکرد و همچنین مورد دستبرد و غارت اتابکان آذربایجان نیز  قرار میگرفت 🔹شاعر پر آوازه در میان همه این بی نظمی ها در شهر شیراز رشد میکرد. پدر سعدی ، عبدالله در خدمت سعد بن زنگی بود که احتمال دارد شاعر  شیرین سخن شیراز نیز به عنوان حق شناسی تخلص سعدی را برای خود انتخاب کرده باید 🔹یکی از مشخصات نبوغ سعدی در این است که از کوچکترین حادثه زندگی خود  درسی اخلاقی میدهد در چندین جای کلیات کودکی او مطرح است و چنین مینماید که وی از دوران طفولیت خود خاطره ای دلنشین و در عین حال حزن انگیز دارد. چگونگی سالهای خردسالیش در بوستان آمده که از آنجا میتوان فهمید پدرش از کارکنان ساده دیوان اما در رفاه بوده است. ز عهد پدر یاد دارم همی  که باران رحمت بر او هر دمی که طفلیم لوح و دفتر خرید ز بهر یکی خاتم زر خرید بدر کرد ناگه یکی مشتری به خرمایی و از دستم انگشتری 🔹بعد از مرگ پدر سعدی در شیراز تنها ماند در سایه توجه اتابک، سعدی که در همان دوران بر اثر هوش و ذکاوت بالای خود نزد همه انگشت نما بود رهسپار بغداد گشت و وارد مدرسه نظام شد و از سال ۵۷۴ تا ۶۰۴ یعنی تا سال فوت اتابک سعد بن زنگی و بر تخت نشستن فرزندش ابوبکر در بغداد ماند. 1⃣
📌سالهای مسافرت 🔹سعدی در کلیات از سفر به آسیای مرکزی ، هندوستان ، شام ، مصر ، عربستان ، حبشه و مغرب بدون کمترین سرنخی برای ترتیب این سفرها معلوم شود، نام برده است 🔹میتوان چنین تصور کرد که سعدی سفرهای خود را با عزیمت مجدد به سمت مشرق آغاز کرد. اگر سعدی از شیراز عزیمت میکرد می توانست یک راست از راه کرمان و سیستان و خراسان به بلخ رسد . مسافر بلخ ناچار به جنوب شرقی عزیمت می کرد و از گردنه های کوه بابا میگذشت و به بامیان میرسید و از آنجا راهی هندوستان. 🔹در مورد سفر به هندوستان و مدت اقامت و مکان های بازید سعدی در هند تناقص های زیادی وجود دارد در عین حال هنگام بازگشت از هند سعدی به همراه یک کشتی بازرگانی وارد جزیره کیش میشود – که در آن زمان مرکز اقتصادی ایران به شمار میرفته است – حال پایان سفر نیست چون شاعر به جای بازگشت به زادگاه خود شیراز، به زیارت خانه خدا میرود در مسیر حرکت خود به سوی شهر مقدس مکه در صنعا توقف میکند وی در این شهر یکبار دیگر ازدواج میکند که حاصل آن یک فرزند کوچک هست که رشته ایست که او را به آن سرزمین پیوند داده است . ناگهان این کودک در گذشت درد و غصه پدر همان بود که معمولا به پدران در چنین مصیبتی وارد میشود به صنعا درم طفلی اندر گذشت چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت در این باغ سروی نیامد بلند  که باد اجل بیخ عمرش نکند عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت  که چندین گل اندام در خاک خفت 🔹خانواده سعدی از هم میپاشد و او دیگر جز به ادامه سفر نمی اندیشد تا شاید از اندوهی که در این شهر محصور در میان کوهها خفه اش میکند رهایی یابد ، سعدی عازم مکه شده و بعد از انجام  مناسک حج ، عازم مصر میشود و بعد از چندی به دلیل شروع جنگ های صلیبی عازم تونس شد و بعد از آرام شدن جنگ، سعدی با کشتی به سمت شیراز راه افتاد که ابتدا در بیت المقدس توقفی کوتاه میکند و از آنجا به سوی دمشق رهسپار می شود و در سایه امنیت شهر دمشق فرصت مطالعه و بحث با دانشمندان را نیز بدست آورد 🔹حال موقع بازگشت رسیده ; سعدی رفته رفته خستگی و حسرت دیدار آسمان ایران را در دل خود احساس میکند در اقصای عالم بگشتم بسی  بسر بردم ایام با هر کسی تمتع ز هر گوشه ای یافتم ز هر خرمی خوشه ای یافتم چو پاکان شیراز خاکی نهاد  ندیدم که رحمت بر آن خاک باد تولای مردان این پاک بوم  بر انگیختم خاطر از شام و روم دریغ آمدم زان همه بوستان  تهیدست رفن بر دوستان 2⃣
📌دوران کهولت 🔹سرانجام در حالی که قلب سعدی میتپید شیراز جلو چشمان او نمایان گشت و در واقع موقع تقاعد سعدی از مسافرت فرا رسیده بود ، تقاعدی داوطلبانه و سرشار از سربلندی و مجاهدت 🔹تا این زمان سعدی فقط اشعاری بصورت مجزا سروده بود ، در طی دو سال دو شاهکار شعر اخلاقی او یعنی بوستان در سال ۶۳۶ و گلستان در سال بعد آن ۶۳۷ خاتمه یافت که نام سعدی را جاودان کردند 🔹سعدی با خاطری آسوده به آرامی به پایان عمر خود نزدیک میشد . از مرگ بانیان عظیم الشان اندیش ایرانی مانند خواجه نصیر الدین طوسی ، شمس تبریزی ، جلال الدین رومی دیری نمیگذشت و سعدی در میان شاعران موفق نسل جدید تنها به جا مانده بود 🔹از طرف دیگر به مرور که سعدی سالخورده تر میشد آشکار بود که تاثیر سخن او رفته رفته نه تنها در شیراز بلکه در دیگر شهرهای ایران نیز به شعر فارسی رنگ و بویی تازه می بخشید 🔹تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزست زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  ۱۷ آذر ۶۷۰ و دیگری  ( بزرگانی مانند جامی )  مهر ماه سال ۶۷۱ را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی میدانند 🔹سعدی در بحبوحه اشتهار از دنیا رفت و شهرتی پایدار از خود بجا نهاد ، وی از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا میتوانست از زیاده طلبی پرهیز میکرد به این اکتفا مینمود که افتخاری برای شیراز زادگاه خود میراث بگذارد ، شیراز نیز نبوغ شاعر خود را درک کرده بود . سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد. 3⃣
📌اخلاق  سعدی 🔹سعدی مانند لوکرس یا وینیی شاعر فیلسوف نیست. سعدی شاعری است که تعالیم اخلاقی میدهد ، تعلیم دهنده اخلاقی به معنی دقیق کلمه ، یعنی مصنفی است که رسوم و عادات و افعال و خلقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار میدهد 🔹اما این اخلاق بیش از هر چیز حائز جنبه عملی است و در وهله اول باید همین جنبه عملی اخلاق سعدی را در نظر گرفت . سعدی پیش از آنکه انسان را بذاته مورد مطالعه قرار دهد، به موضع گیری وی در برابر همنوعان مینگرد، خطاها و عیب ها را می بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار، میکوشد در اشعار خود آداب و قواعد بهتری را پیشنهاد دهد خود این موضوع را به کرات و آشکارا گوشزد میکند. اگر در سرای سعادت کس است  ز گفتار سعدیش حرفی بس است پند سعدی به گوش جان بشنو  ره چنین است مرد باش و برو سخن سودمند است اگر بشنوی  به مردان رسی گر طریقت روی 🔹اما سخنان سعدی مثال است و پند ،خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جستجو کند. از این پندهای گوناگون یک فلسفه عملی حاصل میشود که بواقع اندک مبهم و دشوار یاب است ولی کامل. 🔹بر این اخلاق – که به آدم طرز رفتار در برابر همنوعان را تعلیم میدهد –  یک رشته نکات روان شناختی نیز افزوده میشود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر میسازد و چون فرد بی ایمان به آفریدگار همیشه بشر ناقص است بنابراین سعدی بارها مساله ارتباط بین انسان و خداوند رو طرح میکند. 4⃣
📌آثار سعدی 🔹از سعدی، آثار بسیاری در نظم و نثر برجای مانده‌است: ۱. بوستان: کتابی‌ است منظوم در اخلاق. ۲. گلستان: به نثر مسجع ۳. دیوان اشعار: شامل غزلیات و قصاید و رباعیات و مثنویات و مفردات و ترجیع‌بند و غیره (به فارسی) و چندین قصیده و غزل عربی. ۴. صاحبیه: مجموعه چند قطعه فارسی و عربی‌ است که سعدی در ستایش شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی، وزیر اتابکان سروده‌ است. ۵. قصاید سعدی: قصاید عربی سعدی حدود هفتصد بیت است که بیشتر محتوای آن غنا، مدح، اندرز و مرثیه‌ است. قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده‌است. ۶. مراثی سعدی: قصاید بلند سعدی است که بیشتر آن در رثای آخرین خلیفه عباسی المستعصم بالله سروده شده‌ است و در آن هلاکوخان مغول را به خاطر قتل خلیفه عباسی نکوهش کرده‌ است. سعدی چند چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای ایشان سروده‌است. ۷. مفردات سعدی: مفردات سعدی شامل مفردات و مفردات در رابطه با پند و اخلاق است. ۸. رسائل نثر: ¤ کتاب نصیحهالملوک ¤ رساله در عقل و عشق ¤ الجواب ¤ در تربیت یکی از ملوک گوید ¤ مجالس پنجگانه ¤ هزلیات سعدی  🔹نام و آوازه سعدی و شهرت آثار گران قدر او دیری است از مرزهای ایران و قلمره زبان پارسی فراتر رفته و خطه ها و کشورهای دیگر را در این جهان پهناور در نوردیده است. 🔹از این رو علاوه بر ترجمه شعر و نثر او به دیگر زبانها پژوهشهایی که در مورد فکر و اندیشه و نوشته هایش به زبان های گوناگون توسط محققان کشور های مختلف صورت گرفته است اندک نیست. 6⃣
📌سبک شعری سعدی 🔹شیوه اصلی ترکیب کلام سعدی چنین به نظر می آید : نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان میکند سپس آن را با یک سلسله تمثیلها بنوعی مجسم میسازد: عدو را بکوچک نباید شمرد  که کوه کلان دیدم از سنگ خرد نبینی که چون باهم آیند مور  ز شیران جنگی برارند شور نه موری ، که مویی کزان کمتر است   چو پر شد ز زنجیر محکم ترست 🔹گاهی نیز بر عکس ، تصویر حکایت از برای تجسم یک اندیشه به کار میرود حتی غالبا از یک داستان ساده یا خاطره ساده جوانی یک اندیشه عارفانه بدست می آید که اصلا انتظار نمیرفت 🔹سعدی گاه نیز شیوه تضاد را در پیش میگیرد و میداند که چگونه تاثیر جملات کوتاه و دقیق را بیشتر سازد. مثلا در گلستان چنین مینویسد : ✍ هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پاپوشی نداشتم  به جامع کوفه در آمدم  دلتنگ یکی را دیدم پا نداشت . سپاس نعمت حق بجا آوردم و بر بی کفشی صبر کردم. 🔹شیوه دیگر سعدی این است که اندیشه را مطرح میکند و دلائل  موافق و مخالف را باهم بیان میکند .مثلا در پند نامه پس از ستایش کرم و سخاوت بلافاصله انتقاد از بخل شروع میشود 🔹یا اینکه موضوع را میان دو شخص مورد بحث قرار میدهد و دلائل موفق و مخالف را مطرح میسازد . مثلا حکایت مناظره پدر و پسر درباره منافع و مضرات سفر . 🔹اما در مورد اشخاص داستان ، سعدی با شیوه ای که رایحه قرون وسطی از آن به مشام میرسد نه تنها افراد بشر و زنده ها را بسخن در می آورد بلکه حیوانات و حتی اشیا را نیز به حرف زدن وا میدارد : مانند گفتگوی فرح انگیز طوطی و زاغ و مباحثه ایی میان رایت و پرده قصر در گلستان 🔹تمام لذت سبک سعدی از پیوند اندیشه ها با هم سر چشمه میگیرد و این لذت به اندازه ای عالی است که حتی ترجمه نیز آن را از بین نمیبرد . این پیوند خشک و انتزاعی نیست بلکه یک اندیشه است که با تصویر تحقق یافته است  ، اندیشه و تصویر چنان با هم آمیخته است که خواننده از خود میپرسد آیا امکان دارد اندیشه ای بدون تصویری ملموس به مغز سعدی خطور کرده باشد؟! 🔹 در آثار سعدی قسمتهای بسیاری دیده میشود که در آنها تصویر و اندیشه در می آمیزد و حتی چنان با اندیشه آمیخته  میشود که تصویر تبدیل به همان اندیشه میشود. 5⃣
🌺 🍃زندگینامه 🔮تولد وحشی گویا در اواسط نیمه اول قرن دهم در بافق که بر سر راه یزد و کرمان واقع است، اتفاق افتاد و چون بافق را گاهی از توابع کرمان و گاه از توابع یزد به حساب می آورند، وحشی را گاهی یزدی و گاهی کرمانی گفته اند. 🕊💐 🔮دوره اول زندگی وحشی در زادگاهش سپری شد. وحشی در این مدت به جز برادرش در خدمت شرف الدین علی بافقی نیز به کسب دانش و ادب مشغول بود. 🕊💐 🔮وحشی بعد از فراگیری مقدمات علوم ادبی، از بافق به یزد و از آنچه به کاشان رفت و مدتی را در آن شهر به مکتب داری مشغول بود. بعد از مدتی، به یزد برگشت و در همانجا ساکن شد و به شعر و مدح پادشاهان آن شهر مشغول بود تا اینکه در سال ۹۹۱ هجری در گذشت.🕊💐 🔮خانواده وحشی از نظر ثروت، جزو خانواده های متوسط بافق بود. برادر بزرگترش، مرادی بافقی هم یکی از شاعران آن عهد بود که تاثیر زیادی در تربیت و آشنایی وحشی با محفل های ادبی داشت، اما پیش از آنکه وحشی در شعر به شهرت برسد، در گذشت.🕊🥀  🔮وحشی در اشعار خود چند بار نام برادرش را آورده است. او شاعری بلند همت، حساس، وارسته و گوشه گیر بود با وجود اینکه شاعران هم عصر او برای برخورداری از نعمتهای دربار گورکانی هند، امیران و بزرگان این دولت، به هند مهاجرت می گردند؛ وحشی نه تنها از ایران بیرون نرفت بلکه حتی از بافق تنها مدتی به کاشان رفت و پس از آن تمام عمرش را در یزد اقامت کرد.🕊💐 🔮او شاعری را تنها برای بیان اندیشه ها و احساسات خود به کار می گرفت و نه برای کسب مال و زراندوزی. دوره کمالش در شاعری را در یزد گذراند و برای به دست آوردن روزی خود، تنها رجال و بزرگان یزد و کرمان را مدح کرد. در دیوانش یک قصیده در مدح شاه تهماسب و ماده تاریخی درباره وفاتش دیده می شود اما حامی واقعی او میرمران، حاکم یزد بود🕊💐 1⃣
🌺 🍃ویژگی سخن 🔮وحشی بافقی بی شک یکی از شاعران بارز و نام آور عهد صفوی است که اهمیت او در سبک خاص بیان اوست. مضمونها و ظرایف شاعرانه و بیان احساسات و عواطف و نازک خیالهای او آنچنان با زبانی ساده و روان بیان شده که گاه آنها را با زبان محاوره بیان می کند و گاهی چنان است که گویی حرفهای روزمره اش را می زند و همین به شاعری او ارزش و اعتبار فراوان می دهد.🕊💐 🔮او سعی می کند از استفاده بیش از حد اختیارات شاعری دوری کند و در عوض کوشش خود را برای بیان اندیشه ها و تفکرات عالی خود که بیشتر به همراه احساسات و عواطف گرم است به کار می گیرد.🕊💐  🔮او زبانی ساده و پر از صداقت را بر می گزیند و همین دلیلی است که در عهد خود به عنوان تواناترین شاعر مکتب وقوع محسوب می شود.🕊💐  🔮در اشعار وحشی، واژه های مشکل و ترکیب های عربی بسیار کم دیده می شود؛ اما به جای آن از واژه ها و ترکیب های رایج زمان خود بسیار استفاده کرده است.🕊💐  🔮وحشی همچنین به صنایع و آرایه های لفظی نیز توجه نمی کرد؛ جز آنکه برای استواری کلامش ضروری بوده باشد. گر چه وحشی در مثنویهایش بیشتر از نظامی و در غزل از غزلسرایان نام آور گذشته استقبال می کرد، اما خود نیز طبعی مبتکر داشت چنانکه اکثر غزلهای او بعدها توسط شاعران دیگر مورد استقبال واقع شد.🕊💐 3⃣
🌺 🍃سیری در اشعار 🔮کلیات وحشی بافقی بیشتر از نه هزار بیت است که شامل ، ، ، ، ، و می شود.💐🕊 🔮ترکیب بند ها و ترجیع بندهایش به خصوص مربع و مسدس آنها، همگی از جمله نظمهای دل انگیز دوره صفوی است.🕊💐 🔮ساقی نامه ی طولانی او که به شکل ترجیع بند سروده، در نوع خود کم نظیر است که بعد از وحشی توسط شاعران دیگر با همان وزن و همان مضمون بارها مورد تقلید و جوابگویی قرار گرفت. به همین اندازه مسدس ترکیبها و مربع ترکیبهای او در شعر غنایی ارزشمند است و در نهایت زیبایی، چنان ساخته شده که کمتر کسی است که تمام یا قسمتی از آن را به خاطر نسپرده باشند. اگر چه وحشی مبتکر این نوع ترکیب بند نیست، اما در این شیوه بر تمام شعرای شعرهای غنایی برتری دارد، به طوری که کسی در مقام استقبال و جوابگویی به آنها برنیامده است.🕊💐 🔮غزلهای او سرآمد اشعارش است و از نظر ارزش و مقام، جزو رتبه های اول شعر غنایی فارسی است. در اکثر آنها، احساسات و عواطف شدید و درد و تألم درونی شاعر با زبانی ساده و روان و دلپذیر با نیرومندی هر چه تمامتر بیان شده است.🕊💐 🔮مثنویهای وحشی بیشتر به استقبال و در مقام جوابگویی به نظامی سروده شده است. دو مثنوی او به نامهای ناظر و منظور و فرهاد و شیرین به استقبال خسرو و شیرین نظامی است. مثنوی اول او در ۱۵۶۹ بیت و در سال ۹۹۶ هجری به پایان رسید.🕊💐 🔮مثنوی دوم او بی شک یکی از شاهکارهای ادبیات در دراماتیک فارسی است که در همان زمان حیات شاعر شهرت بسیار یافت؛ اما وحشی نتوانست بیش از ۱۰۷۰ بیت از آن را بسراید و کار ناتمام او را شاعر معروف قرن سیزدهم هجری، وصال شیرازی با افزودن ۱۲۵۱ بیت به پایان رساند و بعد از وصال، شاعر دیگری به نام صابر، ۳۰۴ بیت دیگر بر این منظومه افزوده دیگر است.🕊💐 🔮وحشی همچنین مثنوی معروف دیگری به نام دارد که باز هم به پیروی از نظامی و بر وزن مخزن الاسرار است. همچنین از وحشی، مثنویهای کوتاه دیگری در مدح و هجو و مانند آنها باقی مانده که ارزش مثنویهای دیگر او را ندارد.🕊💐 2⃣
🌺 🔮در تاريخ درگذشت وحشی اختلاف بسيار است. مولف "تذكره حسينی" و "روز روشن" درگذشت وحشی را در سال ۹۶۱ و مولف " عرفات العاشقين" در سال ۹۹۲ و مولف " سلم السماوات" و "جامع مفيدي" تاريخ رحلتش را ۹۹۷ نوشته اند .🕊💐 🔮هيچ يك از اين تواريخ درست نيست . زير خود وحشي در قطعه ای اتمام مثنوی ناظر و منظور را ۹۹۶ قيد كرده . آنوقت چگونه در ۹۶۱ دارفانی را وداع گفته است ؟🕊💐 🔮همچنين درباره علت مرگش بعضی ها نوشته اند كه وی به دست معشوق خود كشته شد . به هر حال وحشی در يزد در گذشت و همانجا در كوی (سربرج) به خاك سپرده شد و گويا همان زمان يا بعد از آن سنگی بر گورش نهادند كه اين غزل وحشی بر آن كنده شده بود:  ✨كرديم نامزد به تو بود و نبود خويش ✨گشتيم هيچ كاره ملك وجود خويش 🔮گور وحشی در كشاكش زمان محو ، و سنگ گورش از جايی به جايی برده شد . تا آنكه خان زاده دانشمند بختياری امير حسين خان كه در سال ۱۳۲۸ شمسی حكمران يزد بود آن را از (حمام صدر) بيرون آورده و در صحن ساختمان تلگراف خانه آن شهر بنای يادبودی ساخت و آن سنگ را بر آن نصب كرد.🕊💐 4⃣
🌺 🍃نمونه هایی از اشعار وحشی بافقی ✨آه تا كی ز سفر باز نيايی، بازآ ✨اشتياق تو مرا سوخت كجايی؟ بازآ ✨شده نزديك كه هجران تو ما را بكشد ✨گر همان بر سر خونريزی مايی، بازآ ✨كرده ای عهد كه بازآيی و مارا بكشی ✨وقت آن است كه لطفی بنمايی، بازآ ✨رفتی و باز نمی آيی و من بی تو به جان ✨جان من اين همه بی رحم چرايی بازآ ✨وحشی از جرم همين كز سر آن كو رفتی ✨گرچه مستوجب صد گونه جفايی، بازآ 5⃣
🌺 با سلام خدمت اهالی شعر و ادب✋ با برنامه ویژه امشب قصد داریم شما را با شاعر ارزشمند کشورمان آشنا کنیم. ⏳ ساعت ۱۰:۳۰ منتظر حضور گرم شما هستیم 😊✋ 🍃