eitaa logo
کانال شعر علوی
875 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
37 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
بايد كه من برای تو از جان گذر كنم از هرچه دارم از همه خوبان گذر كنم دنيا بر اين بناست كه آخر به حق رسيم پس واجب است از در ِسلطان گذر كنم بايد امام ِ كشورمان ضامنم شود تا از پُل ِصراط، من آسان گذر كنم قبل از همان سفر كه نبی وعده كرده است بايد كه یک سفر ز خراسان گذر كنم شمسُ الشموس ِكشور ايران، امام ِعشق بايد ز روضه های تو گريان گذر كنم روز و شبِ تو يادِ شهی تشنه لب گذشت بايد كه من ز خاطره هاتان گذر كنم يابن شبيب عمه ی ما را كتک زدند پس من چگونه از غم ايشان گذر كنم؟ : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند یا زبانم لال، از شال عزا دورم کنند زندگی یعنی محرم زندگی یعنی حسین مرگ من روزی ست که از کربلا دورم کنند ای طبیبِ هر دلِ جا مانده از کرب و بلا اربعین مگذار از دارالشفا دورم کنند آتش دوزخ ندارد هیچ فرقی با بهشت گر بنا باشد که از خون خدا دورم کنند آفتاب هجر سوزان است، میمیرم اگر لحظه ای از سایه ی ایوان طلا دورم کنند با پر و بالی شکسته آمدم، مگذار که از کبوترهای در صحنت رها دورم کنند اربعین امسال تنها سرپناهم مشهد است آه اگر امسال از باب الرضا دورم کنند دوری از هر چیز را راحت تحمل می کنم آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند : 💔 یک اربعین به‌عشـق عزاۍ مُحَرمتــ هر روز رو به‌ِسوی حرم میدهم سلام سلام عليكم و رحمة الله، سالار شهیدان حضرت را به محضر مقدس امام عصر(عج) و همه ی عزاداران تسلیت عرض می نمایم🏴 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینه ی من عشق شکفته‌ست تا خلق نگویند گل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بر دیدن این دلشده یک‌بار نیاید... نومیدی و درگاه تو؟ بی‌سابقه باشد از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید : نوشته بر در صحنت حدیث زیبایی که زائرین تو در حشر با تو محشورند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست شهر جدت که مرا راه ندادند اما بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست متوسل شده ام تا که بیایم مشهد نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟ من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست : غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمٺ خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمر دوماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو بگو دیگر نمیافتد جدایی بین ما یک عمر برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟ نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟ به آن شهری که عطرپرچمت درزلف یادش نیست بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر به یاد زندگیهایی که با شوق سفر کردم نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر : ❤️ گدای عشق تو از هر کسی که پا بخورد تورا که داشته باشد غمِ چه را بخورد تمام دغدغه اش حسرت همین جمله ست خدا کند که مسیرم به بخورد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی کم نیست در صحنت نفسهای مسیحایی هر کس به دیدار تو آمد شد اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی از کودکی با مانوسم وقت گرفتاری نخواهم رفت هر جایی از آب سقاخانه هر کس خورده، میفهمد ندارد این چنین آب گوارایی وقتی که نام مادرت را می بَرَد زائر در صحن غوغا می شود آنهم چه غوغایی وقتی برای دستگیری میرسی از راه صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی حاجات سائل را نگفته میدهی، یعنی در دست و دلبازی نداری هیچ همتایی چشم انتظارت می نشینم در صف محشر بی شک به دیدار منِ سرمست میایی : دلم هوای تو کرده ست خوب میدانی فراق یار چه سخت است خوب میدانی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
از عنایاتِ خدا دریایِ احسان می شود آنکه مانند علی،آقایِ دوران می شود نامِ زیبایش علی فخریّه ی سجّاده ها از مناجاتش خدا در دل نمایان می‌شود آنقدر آقاست این چارم ولّیِِ شیعیان در اسارت هم مددجویِ فقیران می شود هر گدایی که زند چنگِ توسّل دامنش بی برو برگرد یک روزی سلیمان می شود کافرِ مُلحد نشیند گر به پایِ صحبتش با دمِ عیسایی اش در دم مسلمان می شود چه مقام و مدحتی بالاتر از این گفته ها این علی نائب به سالارِ شهیدان می شود در کنارِ عمّه اش زینب به شاماتِ بلا میزند بر کاخِ ظلم و مثلِ طوفان می شود صحبت از آب و‌عطش در محضرش هرگز نکن چونکه چشمانِ قشنگش مثلِ باران می شود : من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالـم شده سجاده و افتاده به پایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام مبارک باد 🌹
دوست داری در زدنهای مرا، حاشا نکن پس اگر تا صبح هم در را زدم در وا نکن من برای تو میایم نه برای حاجتم جان خوبانت مرا محتاج این دنیا نکن روز اگر کار بدی کردم تو شب راهم بده روی من آغوش وا کن لطف کن دعوا نکن کار دست توست من کارگرم ای خوش حساب میتوانی از خودت طردم کنی اما نکن من ادای خوبها را در میاوردم فقط سابقه دارم گنهکارم ولی رسوا نکن نامه ی اعمال ما را به نجف ارسال کن تا علی امضا نکرد این نامه را امضا نکن سرپرستی مرا مولا تقبل کرده است کودک آواره را شرمنده ی بابا نکن دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد در نجف گم میشوم دیگر مرا پیدا نکن من به این ماه مبارک گفته ام ماه حسین جز حسین این ماه را در پیش ما معنا نکن ای رفیق سینه زن از کربلا روزی بگیر روزه را افطار جز با تربت اعلا نکن : ثلث ماه رمضان بی تو سپـر شد آقا عمـر ما بود که دور از تو هدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟ یازده روز که در هجـر تو سـر شد آقا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نشسته ام سراین سفره تا گذشت کنی مرا ببخشی و باز ای خدا گذشت کنی به افتتاح و ابوحمزه اتکا کردم که با فراز فرازِ دعا گذشت کنی تمام عمر خودم بارها خطا کردم چه میشود که توهم بارها گذشت کنی دلت میاید اگر بین شعله ها باشم؟ اراده کن که ازین بینوا گذشت کنی نوای فاطر گرفتم که به نام نامی گذشت کنی مقیم مسجد ارکـم امیدوارم من در این حریم سراسر صفا گذشت کنی کبوتر چه بهتر که دم شلوغی گذشت کنی بَدَم قبول، ولی ای کریم ممکن نیست؟ برای رفتن تا گذشت کنی؟ : 💔 ذکر منِ بی سروپا شده العفو به حق و من که از دوری این فاصله ها خسته شدم می شود در روزیِ من اشک و دعا؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دلم‌ گرفته از این روزگار زجرآور جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر همه اجاره نشین شهنشه نجفیم زمین عمارت شخصی اوست سرتاسر مسیح میشوم و مُرده زنده خواهم‌‌ کرد به دست من برسد خاک پایی از قنبر هوارِ میثم تمار روی دار این بود ضرر نکرده کسی که در عشق کرده ضرر به خاکِ تیره نخواهد نشست میّت ما درون قبر بریزند تربت حیدر دل شکسته ی مارا چه میشود بخرند به دستِ دست‌خدا هست تا قضا و قدر مَبین که پیرُهن وصله دار می پوشد تراب با نظر بوتراب گردد زر علیست کیسه به دوش مدینه و کوفه علی به سوره ی انفاق و هل اتی مظهر به جز علی چه کسی قادر است وقت نبرد سلاح خویش ببخشد به دشمن کافر امیر بودن و هم سفره ی فقیر شدن از عهده ی احدی غیر از او نیامده بر نوشتم آنچه که خوبیست را به پای علی نوشتم آنچه بدی هست، پای آن سه نفر کَنَنده ی در خیبر اگر چه بوده ولی شکسته است غرورش در آستانه ی در : هفدهم شد، قلب من حتی تکانی هم نخورد ‌چشم دارم بر شب قَدْرَت رحمتی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید باری از شانه ی هر عبد پریشان برداشت تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت غصه خوردیم ولی غصه و غمها را برد گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم گردوخاک از تن ما با لب خندان برداشت کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ تا که یک مرتبه گفتیم ، برداشت دست در دست یداللهی مولا دادیم پای ما را علی از خار مغیلان برداشت دستخط علی امروز به تقدیر من است سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت من شب قدر فقط کرببلا میخواهم باید از کرببلا توشه فراوان برداشت : سحرِ نوزدهم، بی پِدری بَد دَردیست دَمِ زِینب شُده بازم مَکُن ای صُبح طُلوع سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🏴
باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟ حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ مبارک در وادیِ إغفرلنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیتهایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم، یک نفر کاری کُند لااقل باشم در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا : دیگر بس است ناله ی العفو، روضه خوان روضه بخوان که ما هوس روضه کرده ایم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آسمان شد تیره و شد همهمه دور و برت بر سرش میزد زمین در لحظه های آخرت تا به روی زخمهای سینه ات قاتل نشست بر زمین افتاد روی تل پریشان خواهرت گفت و با هر ضجّه میزد بر سرش شمر در گودال تا برداشت سر از پیکرت غرقِ خون بر خاک زیر دست و پا افتاده بود خواهرت را بیشتر دق داد وضـع حنجرت غارتت کردند و کرده شعله ور جان مرا بیشتر آن دستِ بی انگشت و بی انگشترت اسب سرکش نعلهای تازه می‌خواهد چه کار؟ درهم و برهم شدی، پاشیده شد سرتاسرت پیرمردی بر عصایش چند نیزه بسته بود میزد و میگفت این هم آب و نانِ دخترت پاک می‌کردند با پیراهنت سرنيزه را ای زبانم لال، رفت از حال زهرا مادرت! : 💔 دست و پا كمتر بزن خيلى اذيت مى شوم مى شود زير لگد چشمى به خواهر وا كنى بى حيا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن كاشكى از گريه هاى مادرش پَروا كنى ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
هر زمانی دل، میان سینه ام گم میشود  یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود دانه دانه اشکهای زائرانش میچکد زیر پاهای کبوترهاش گندم میشود نور می بارد چنان از گنبد این آفتاب در کنارش جلوه ی خورشید هم گم میشود شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند هر کدامش قبله ی حاجات مردم میشود بارها ناگفته در اینجا شدم حاجت روا رفته از دستم حساب، اینبار چندم میشود دل به دست او سپردی غم مخور، کار نشد با دعای خواهر خورشید هشتم میشود : مااسیریم وفقیریم ویتیم،ای مهتاب دخترحضرت موسی،دل ما را دریاب سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت حضرت سلام الله علیها و روز مبارک🌹
تو مرا نوكر خود كردی و من در عجبم كه مثال من ِ بد، ارج و مقامی دارد نوكرت معتبر از سوی تو ميباشد و بس لطف تو باشد اگر عز و سلامی دارد هركه در زندگی اش باتو خدا را حس كرد بيمه ی عشق تو شد، بَه چه امامی دارد ذكر هر ثانيه ام را تو خودت ميدانی بأبی انت و امی چه صفایی دارد نام تو در شريان بدنم ميجوشد اسم زيبای حسين حال و هوایی دارد هركه نامت به لب آورد يقيناً دق كرد راه عشق است كه زلفت چه بهایی دارد من در اين وادی غم نوكر دربار توام غير از اين كار گدايت چه نشانی دارد آرزو دارم اگر مُردم و در گور شدم به سرم آیی و گويم چه وفایی دارد : 💔 تا به کی عرض سلامم به صبا بسپارم نوکرت تا حرمت میل رسیدن دارد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از ابتدای سخن انتهاش معلوم است هر آنکه گفت از ایشان بهاش معلوم است رسیده ام به خدا چون رسیده ام به علی که ارتباط علی با خداش معلوم است و مصطفی شب معراج با تعجب دید به جای جای جنان ردپاش معلوم است چنان برای حضورش دونیم شد کعبه هنوز هم که هنوز است جاش معلوم است همان قَدَر که حرامیِ منکرش معلوم حلال زادگی شیعه هاش معلوم است نه اینکه چند مسیحی شدند دلداده اش خود مسیح شده مبتلاش معلوم است چه احتیاج به تخت و چه احتیاج به تاج غلام‌حضرت حیدر بهاش معلوم است : ما را چه هول لحظه ی مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سلام من به حَسَن شاهِ بی مِثال و قَرین سلام من به حَسَن نورِ چشم اهلِ یقین سلام من به صفایَش به صُلحِ بی مَثَلَش سلام من به حَسَن پیشوایِ اهلِ یمین سلام من به تو ای جلوه گاهِ حضرت حق  سلام من به تو اُستادِ جبرئیلِ امین سلام من به تو ای قبله ی بدونِ حرم سلام من به تو ای نورِ آسمان و زمین سلام میدَهَمَت ای سرورِ قلبِ نبی اِی آنکه حبِّ تو باشد کلیدِ خُلدِ برین هزار شُکر که هستم غلام درگَهِ تان نباشَدَم به جهان منصبی فراتر از این : 💔 حسن امام من است و منم گدای حسن تمام هفته فدای دوشنبه های حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فاطمیه، حالِ ما مثلِ محرم می‌شود میهمان کاسه‌های چشم، زمزم می‌شود زیر سقفِ روضه‌ی مستورِ ناموس خدا هر کسی که مادرش زهراست، مَحرم می‌شود آبِ کوثر را به قوری‌های هیئت ریختند چای اینجا با دمِ سینه‌زنان دم می‌شود در عزای فاطمه، محجوبه‌های شهرمان چادری که روی سر دارند، پرچم می‌شود روضه‌ی مردانِ مشکی‌پوشِ مادر بی‌صداست «روضه‌خوانی» با زبان پیرهن هم می‌شود در نبردی که سلاحِ گریه می‌آید به کار فاطمیه، جبهه‌ی خطّ مقدم می‌شود با بهانه بی‌بهانه اشک، می‌ریزیم ما با در و دیوار هم مقتل مجسم می‌شود خم نیاوردیم، بر ابروی‌مان در مشکلات زیر بارِ روضه اما قدّمان خم می‌شود می‌شویم از داغِ مادر گریه گریه پیرتر مثل شمعی، قطره قطره عمرمان کم می‌شود اشک می‌ریزیم، شاید زخم او بهتر شود چون نمی‌دانیم، آیا اشک، مرهم می‌شود؟ : غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر💔 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عبد گمراهم و از راه خطا می ترسم رو نگردان ز من به خدا می ترسم نکند رو بزنم باز محلم ندهی نکند من بشوم تحبس الدعا می ترسم علنی پیش نگاه تو گناها کردم رفته از این دل آلوده حیا می ترسم زهر تحسین خلائق به نمازم افتاد در عبادات گرفتار ریا می ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیش از همه از روز جزا می ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم از به زمین ماندن کلام شهدا می ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازد دور باشم من از این خان عطا می ترسم من از سفر طول و دراز در پیشم از دم مرگ جدا قبر جدا می ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می ترسم نروم پیش حسین بن علی می میرم زنده باشم نروم کرببلا می ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب به سوی مسجد به خدا می ترسم سنگ کوفی به سرم می خورد اما کی من از توطئه ی سنگ جفا می ترسم : سحرِ نوزدهم، بی پِدری بَد دَردیست دَمِ زِینب شُده بازم مَکُن ای صُبح طُلوع سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🏴