🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
🌙 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان :
👈🏻 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ
وَاجْعَلْنِى فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
وَاجْعَلْنِى فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
👈🏻 پروردگارا! در این روز مرا از استغفارکنندگان درگاهت قرار ده
و قرار ده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت
و در این روز مرا از یاران و دوستان نزدیکت قرار ده
به حق مهربانىات، اى مهربانترین مهربانان!
🌺
🌺🌺
🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#سحر_رمضان 🍃
گریه شاموسحر شکر کهضایعنگشت
قطـره بـاران ما گـوهـر یـک دانـه شد
✍شاعر: حافظ
#شعر_آزاد 🍃
میشودپیشانیات بوسید و از لبها گذشت؟!
مؤمن از قم بگذرد تا جمکران «هم» میرود
✍شاعر: کنعان محمدی
شهر عشق
ای وای که شدم مجنون این شهر و دیارش
صد عقل به مسجد رود من عاشق شهر و دیارش
در حسرت یک نگاه زیبا بودم من
به به چه زیباست نگاه عاشقان این شهر و دیارش
پس چنین سخن زیبا بگفتم
آباد باد شهر عشق و عاشقان این شهر و دیارش
در خویش بودم که ناگه چشمم به جمال یار افتاد
پس بگفتم چه زیبایند عاشقان این شهر و دیارش
پس مجنون وار کوچه به کوچه پی او گشتم من
فاش بگویم رعنایی دارد عاشقان این شهر و دیارش
بز بلندای برفتم گیسوان زیبای تو بدیدم
زدل فریاد زنم چه فرشته ای دارد این شهر و دیارش
مجنون تو شدم و اسیر ان نگاهت
به به چه اسیری است عاشقانه زین شهر و دیارش
ما دلشدگان اسیر نگاه معشوق بشدیم
تحسین دارد این عشق و عاشقی در شهر و دیارش
چون باز کنی چهره سروشانه عشق شوی
جانا سروش عشق دارد عشق را زین شهر و دیارش
سروش .ش
انلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سروش.ش:
صبح سحر فرا می رسد
و باز نوای خوش
بلبلان بهاری و
چکاوک ها
ترانه های عشق
و شادی را به
ارمغان خواهند آورد
پس ای صبح امید سلامت باد
سروش.ش
خیلی مختصر و مفید می گویمت
ترا ای عشق
دوست می دارم
به یک دل هرگز
به صد دل دوست می دارم
سروش.ش
آسمان بارش رحمت الهی است
و
آسمان دل تو
بارش عشق زمینی است
پس بر من ببار عشق من
سروش.ش
〇🍂
🍂
صدا کن مرا
صدای تو مجموعهای از صداهاست
صدای تو
معجونی از جویبار است و گنجشک و گیلاس
صدای تو زیتون و لیموست
صدا کن مرا ای صدای صداها
صدای تو خوشبوست
و من دور بودم
میان لفافی که از حکمت عصر ماقبل تاریخ
در قرب سرداب یک غار پیچیده بود
و از معبر تنگی از روزن سنگها
نور میخورد
و اوهام مرطوب یک جلگه از جلبک سبز
روی سرش بود
صدای تو پیچیده در کوه
صدا کن مرا ای نهایات تاریخ
صدای تو منشور آزادی قرنها انجماد است.
صدای تو حلّال
صدای تو مسکوت
صدای تو محزون و مرطوب
صدای تو مکتوبی از لاله و دشت و باد است
صدای تو باز است
صدا کن مرا
■●شاعر: #سیروس_شمیسا | زادهی ۲۹ فروردین ۱۳۲۷، رشت |
#زادروز